پس از حذف نیروهای اصلاح طلب از حکومت در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، موج بازداشتها و محاکمات نمایشی و بستن رسانهها و احزاب منتقد، نیروهای درون حکومت که رقیب سرسخت را ضعیف می پنداشتند اختلافات درونی خویش را به تدریج آشکار کردهاند.
این اختلافات در نقدهای مربوط به سیاستهای اقتصادی و اجتماعی و پاسخ به این نقدها از طرف احزاب و گروه ها و رسانه های دولتی و شبه دولتی به چشم می خورند. این اختلافات همچنین خود را در مجادلات مجلس و دولت آشکار کردهاند. آیا سخنانی که این نیروها علیه یکدیگر می گویند نمایشی و تزیینی است یا اختلافات جدی و محوری است؟ جناح های درون حکومت کدامند و موضوعات محوری مورد توجه آنها چیست؟ نقش دستگاه رهبری در این اختلافات کدامست؟
ترسیم صحنهی نزاع
برای شناخت وضعیت موجود نیروهای درون حکومت نخست باید به نحوهی برخورد آنها با یکدیگر توجه کرد. ذیلا گوشهای از این برخوردها را که موضوع اختلافات (ریاست جمهوری آینده، انحصار قدرت، نقش روحانیت، احزاب، و نقش فساد اقتصادی در کسب قدرت) را روشن بیان می کنند می آورم:
• کیهان علیه دولت: "در کشور جریانی در حال ظهور است که میخواهد بگوید من از رهبری انقلابیتر هستم. جریانی که در صدد است طیف حزباللهی جامعه را مقابل آقا قرار دهد و نسبت به ایشان مسألهدار کند. این جریانی است که نمیخواهد کشور روی آرامش به خود ببیند و حتیالمقدور میخواهد دور آقا را خلوت کند و فقط خودش بماند و زمانی که چنین شد بگوید حالا که من فقط ماندهام، باید اختیارات را تفویض کنید. چرا که من ۲۵ میلیون رأی دارم." (مهدی محمدی، دبیر سیاسی کیهان، تابناک، ۳۱ تیر ۱۳۸۹)
• رسالت علیه دولت: "این احتمال وجود دارد که آقای احمدینژاد به این سمت برود که در شکلدهی به انتخابات آتی ریاست جمهوری و پیش از آن به عنوان شرط و مقدمه لازم در انتخابات مجلس آینده نقش موثرتری داشته باشد، حتی این نظر وجود دارد که ممکن است مدل پوتین برگزیده شود، یعنی آقای احمدینژاد تلاش کند که فرد نزدیک به خودش را به عنوان رییسجمهور آینده مطرح کند." (امیر محبیان از اعضای شورای سردبیری، شرق، ۸ اردیبهشت ۱۳۸۹)
• روحانیت مبارز علیه دولت: "یکی از حامیان آقای احمدینژاد به بنده گفت شما که با این پدربزرگها و ریشسفیدان جریان اصولگرا ارتباط دارید به ایشان (مهدویکنی) بفرمایید دوران پدربزرگی سالها است که سپری شده است." (تیمور علیعسگری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، روز آنلاین، ۲۱ تیر ۱۳۸۹)
• دولت علیه کیهان: "حزب اللهی ها احمدی نژاد را تکفیر خواهند کرد." (رحیم مشایی، تابناک، ۳۱ تیر ۱۳۸۹)
• دولت علیه موتلفه: "مردم از احزاب اصولگرا عبور کردهاند." (غلامحسین الهام، تابناک، ۲۲ تیر ۱۳۸۹)
• سایت الف علیه دولت: بیان ماجرای فساد اقتصادی خانهی خیابان فاطمی و هدف قرار دادن رحیمی معاون اول احمدی نژاد در این سایت؛ همچنین انتقاد از طرفداران احمدی نژاد به دلیل سوء استفاده از مهدویت (الف، ۹ مرداد ۱۳۸۹)
• محسن رضایی علیه احمدی نژاد ( که از نظام تک حزبی با حزب ولایت دفاع کرده بود): "مسئله تک حزبی در ایران تحقق پیدا نخواهد کرد." (شرق، ۳۱ تیر ۱۳۸۹)
جناحها و مشخصههایشان در دوران پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و سرکوب جنبش سبز، چهار جناح در نیروهای درون حکومت از یکدیگر قابل تمایز و تشخیص هستند. مشخصات این چهار جناح در جدول زیر خلاصه شده است:
جناح موضوع مورد توجه* حزب یا گروه یا نهاد رسانه(ها)ی شاخص چهرههای شاخص سیاسی
عدالتگرا مبارزه با فساد مرکز پژوهش های مجلس پایگاه اینترنتی الف احمد توکلی
توسعه گرا کارآمدی حزب عدالت و توسعه، جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی پایگاه اینترنتی تابناک، روزنامه تهران امروز محسن رضایی، محمد باقر قالیباف
نظامیگرا، موعودگرا انتقال منابع عمومی به نظامیان، فراهم کردن زمینه ظهور امام زمان حزب پادگانی (بخشی از فرماندهان سپاه، نیروی لباس شخصی) خبرگزاری فارس، پایگاه اینترنتی رجا نیوز، روزنامه جوان احمدی نژاد، محمد تقی مصباح یزدی
سنتگرا حفظ امتیازات روحانیت و وفادارانش حزب موتلفهی اسلامی روزنامه رسالت مرتضی نبوی، حبیب الل عسگر اولادی، علی لاریجانی، مهدوی کنی
* در تبیین این موضوع، اساس کار بر ادعای گروه و رسانهی مزبور قرار داده شده و صحت و سقم ادعا مد نظر نبوده است.
اشتراکات و اختلافات
این چهار جناح در اعلام پیروی از ولایت فقیه و خامنهای به عنوان ولی فقیه موجود، سرکوب شدید مخالفان توسط نیروهای لباس شخصی، اطلاعات، نیروهای نظامی و انتظامی و قوهی قضاییه، سیاستهای امنیتی در بخشهای فرهنگی و رسانه ای، دخالت نظامیان در سیاست و اقتصاد، پی گیری برنامهی اتمی، سیاست خارجی تهاجمی، و حمایت از گروههای ستیزه جوی منطقه توافق دارند. اما در برخی موضوعات اجتماعی (مثل سخت گیری بیشتر در اعمال حجاب اجباری، کراوات، ریش، حضور زنان در ورزشگاهها) و اقتصادی (مثل خصوصی سازی، صادرات، واردات، نرخ رشد، عدالت اجتماعی، انضباط مالی، یارانهها، و فساد مالی) با یکدیگر اختلافاتی دارند.
این اختلافات نه ناشی از تفاوتهای ایدئولوژیک یا سبک زندگی یا نگاه فلسفی و معرفتی بلکه عمدتا ناشی از چگونگی تقسیم غنائم (پس از خروج بخش قابل توجهی از نیروهای درون حکومت) در حوزههای اقتصاد و سیاست (قدرت و منابع اقتصادی) بوده است که خود را در سیاستها و راهکارهای متفاوت برای قرب بیشتر به دستگاه رهبری متجلی کردهاند. فصل الخطاب اختلافات این گروهها نه رای مردم بلکه گرایش افراد نزدیک به رهبری و تصمیمات ولی فقیه است. همه ی این گروه ها به خوبی واقفاند که با وجود ولایت فقیه و شورای نگهبان، مردم نقشی در بالا بردن یا پایین آوردن گروهها از قدرت ندارند. آنها رمز حذف نیروهای اصلاح طلب را نیز توجه آنها به نقش مردم در برابر نقش رهبری می دانند.
نقش دستگاه رهبری
رهبری و دستگاه تحت نظر وی سه نقش در میان این جناحها و گروه ها ایفا می کنند:
۱) نقش محوری در هماهنگی برای سرکوب مخالفان (با عملکرد موفق)،
۲) حمایت از همه این چهار گرایش به نحوی که احساس مواجههی منصفانه داشته باشند (با عملکرد نا موفق)،
۳) توازن قدرت در عین نگاه داشتن دست بالا (نا موفق). عدم توازن در انتصابات مجمع تشخیص مصلحت، شورای نگهبان، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و دیگر نهادهای حکومتی از مواردی است که این حس رفتار غیر برابر در برابر نیروهای وفادار را به آنها انتقال می دهد. این امر یکی از مشکلات بنیادی اصلاح طلبان درون حکومت بود و در صورتی که خامنهای توازن را بر قرار می کرد بسیاری از آنها هنوز وفادار به وی می بودند.
رفتار دستگاه رهبری در دو ماجرای دانشگاه آزاد و بازار از این حیث قابل توجه است. در ماجرای دانشگاه آزاد در نهایت این دستگاه تلاش کرد با نفی وقف و مسکوت گذاشتن مصوبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی نقش ایجاد کننده توازن را بازی کند اما در موضوع بازار گرایش به نفع جریان سنتگرا بود و دولت کاملا عقب نشینی کرد.
رسانههای اختصاصی دستگاه رهبری یعنی روزنامهی کیهان و رادیو تلویزیون دولتی بیشتر به سمت نظامی گرایان گرایش دارند اما از آن دسته نیروهای نظامی امنیتی که رهبری را پشت سر می گذارند و قدرت خود را برتر از قدرت ولی فقیه می دانند نگران هستند. سخنان دبیر سیاسی روزنامه کیهان در مورد طیف نظامیان و اظهار نگرانی وی از ابراز انقلابی تر بودن آنها از رهبری در واقع نگرانی بیت رهبری و نیز نگرانی نیروهای سنتگرا از طیف نظامی گرا را انعکاس می دهد. در عین حال، عناصری معدود از دیگر گرایشها نیز در رسانههای حکومتی حضور دارند یا سخنان و دیدگاههای آنها منعکس می شود.
وجه نمایشی
آنچه علی رغم تفاوتهای واقعی به اختلافات موجود میان جناحهای درون حکومت وجه نمایشی می بخشد نحوه بروز و زمان بروز آنهاست. زمان و نحوهی بروز این تفاوتها یا تعلیق موقت آنها توسط دستگاه رهبری مدیریت می شود.
این نیروها به حفظ انسجام درونی در مقابل جنبش سبز و مخالفان انبوه خود نیاز دارند و از این جهت باید خود را در شرایط احساس خطر تابع فرماندهی دستگاههای نظامی و امنیتی تحت امر رهبری نشان دهند. همچنین به دلیل ماهیت اقتدارگرایانهشان، این نیروها و منابع تحت اختیار آنها بر اساس دوری و نزدیکی با بیت رهبری تعریف می شوند و نه میزان نمایندگی از مردم یا مطالبات آنها یا برنامهها و سیاستهایشان. از همین جهت اختلافات آنها از سوی اکثریت مردم چندان جدی گرفته نمی شود.
مجید محمدی - جامعه شناس
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|