گزارشی از زندان رجائی شهر, به هر آنکس که گوش شنوایی دارد
دکتر سعید ماسوری زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد که هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج بسر می برد گزارشی از زندان رجایی شهر تهیه تموده است
متن این گزارش که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است
به شرح زیر است:
اگر چه ممکن است در خارج از زندان زندگی به ظاهر در جریان باشد ولی قطعاً در همین کرج کسی نمیتواند باور کند که چند متر آنطرفتر یعنی پشت دیوار زندانی که از کنار آن عبور میکند چه جهنّم و فاجعه انسانی در حال وقوع است، همانطور که خیلیها در اطراف اردوگاههای داخو و آشویتس هم در حال زندگی بودند و شاید به درستی نمیدانستند درداخل آن چه میگذرد
میخواهم تنها در یک پلان شمایی از زندان رجائی شهر که نزد اهالی کرج بسیار بزرگ مینماید ولی در واقع به دلیل ازدحام جمعیت بسیار کوچک است را به تصویر بکشم
اینجا گویی که دنیایی دیگر است، چیزی شبیه جهنّم در فیلمهای تخیلی،آکنده از آتش و دود و چهرههای سیاه سوخته و ژولیده، بدنهای لخت و عرق کرده و سراسر قرمز و آبله ای بر اثر زخم نیش شپش، شلوار هایی با لنگ پاره شده آن که به عنوان کمربند استفاده شده، پاهای برهنه و کثیف لباسهای پشت و رو پوشیده شده به خاطر شپش، دمپایی های پاره و لنگه به لنگه، هوای کثیف و آلوده، بوی زبالههای متعفن شده، گنداب توالت های سر ریز شده، استفراغهای خشک ناشی از مسمومیتها ،خلط های سینه عفونی شده که همهٔ محوطه را فراگرفته،بوی عرق بدن هایی که در این فضای بسته و گرم و آلوده به ندرت امکان حمام کردن مییابند
همه و همه با بوی زخم ادرار افرادی که نمیتوانند خود را کنترل کنند به اوج میرسد و این همه با فریاد و همهمهٔ سرسام آور زندانیانی که با بطریهای پلاستیکی سیاه شده به عنوان لیوان چای در صفهای انبوه،دو صف ایستاده و یا پشت سر هم در صفهای چند ردیفه و فشرده در نوبت توالت و حمام و غیره صف کشیدهاند، رخ میدهد
چهرههای تکیده شده ناشی از سو تغذیه ولی پنهان در پشت انبوه ریش و موهای ژولیده، سرفههای دلخراش ناشی از مشکلات ریوی به خاطر فضای بسته آلوده، بدنهای غیر متعارف که کودکان قحطی زده آفریقا را تداعی میکند، انبوه زندانیان ولو شده در وسط راهروها که یا به خوابی مرگ مانند فرو رفته اند و یا به شکل گرما زده شده وا رفته و با چشمانی بی روح به نقطه ایی از دیوار و سقف خیره مانده و یا چمباتمه به دیوار تکیه داده، لخت شده، شپشها را در درز لباسهایشان میجویند که در حین عبور انبوه نفرات به آنها میخورند ، تقریبا عادت کرده اند
انبوهی دیگر که تنها به خاطر اینکه امکان قدم زدن در این ازدحام را نمییابند تنها و یا دو نفره ایستاده دیگران را تماشا میکنند و یا با بخیههای روی مچ و یا گردنشان که ناشی از خود زنی است بازی میکنند و عموما هم تکه پارچه یا حوله ای در دست دارند که هم برای خشک کردن عرق سر و صورت هر چند دقیقه به سرو صورت میکشند و هم به عنوان ماسکی جلوی دماغ و دهنشان میگیرند تا بوی گند و آلودگی هوا را به میزانی کنترل و تحمل کنند
و با همه اینها در هیاهوی کر کننده بلندگو و یا فریادها یی با فحشهای رکیک دیگران را به سکوت و رعایت نوبت توالت و حمام و غیره دعوت میکند همراه است و این همه را وقتی میتوانیم بفهمیم که بدانیم در جائی که حد اکثر ۹۰ نفر گنجایش استاندارد آن است. ۱۱۰۰ نفر محبوس است
برای هر ۲۵۰ نفر ۱ حمام ، هر ۵۰۰ نفر یک شیر صابون یا مایع دستشویی هر ۱۷۰ نفر
یک توالت ( آن هم اغلب پر و سر ریز کرده است) هر ۵ نفر یک متر مربع جا(به همین خاطر از فضای راهرو و راه پلهها هم استفاده میشود) و هر ۵ یا ۶ نفر روی ۱ پتو میخوابند و مجبورند از ۷ صبح تا ۷ شب هم بیرون از سلولها و در محوطه هواخوری و جلوی آفتاب باشند چون در سلولها و زیر سقف مطلقاً جا نمیشوند
حتی در محوطه هواخوری هم به ندرت جائی برای ایستادن گیر میآید و وقتی غذا برای خیلیها تنها روی تکه ایی روزنامه ریخته میشود به جز داخل هواخوری جائی برای نشستن و خوردن آن نمییابند و این اوضاع حتی زندانبانان را هم به سطوح آورده چون حتی امکان شمارش و آمارگیری را هم در این ازدحام جمعیت نمییابند و خود نیز در معرض انواع بیماری هایند
و عجب اینکه تلویزیون از بوق سگ تا پاسی از شب از کرامت انسانی، جایگاه انسان و حتی مدیریت جهانی صحبت میکند ولی از این اوضاع سخنی به میان نمی اید چرا که صحبت از بهداشت و حمام و توالت با امنیت ملی گره خورده و طرح آن جرمی در ردیف اقدام علیه امنیت و نشر اکاذیب است و اگر کسی هم مثل رضا جوشن جوان ۲۲ ساله ایی که در وقایع انتخابات دستگیر شد به این وضع اعتراض و آنرا بیان کند بلافاصله به سلول انفرادی منتقل میشود
البته من هم انتظاری غیر از این ندارم ولی اوضاع رجائی شهر ( و البته بقیه زندانها) بسیار اسفناکتر از آن است که سلول انفرادی راه حل آن باشد و بیخود نیست که برای زندانیان در ایران گوانتانامو و ابو غریب رویایی است دست نیافتنی و امید اعدام شدن راه خلاصی سهل الوصول تر و بسیار متداول تر است و دست یافتنی تر
سعید ماسوری
زندان رجائی شهر
مرداد ۱۳۸۹
-----------------------
خبرگزاری هرانا
sepehrazadi - ایران - تهران
|
خدایا ما چقدر در خانه هایمان زیر کولر راحتیم و دربرابر اینترنت و ماهواره , با اطلاع لحظه به لحظه از اخبار روز و خیال اینکه هر پشه ای در دنیا تکون بخوره ما از اون با خبریم و از این فتح الفتوح خود خوشحال و خرامان از عیور از سد فیلترها و بعد احساس رضایت خاطر از اینکه وظیفه خود را نسبت به جنبش و زندانیان و شهدای راه آزادی ادا کرده و باز روزی دیگر و وبگردی های سیاسی. دیگر . من که از خودم خجالت می کشم که نمی تونم در برابر این ظلم عریان کاری انجام بدهم. خدایا شرمنده ام. خدایا صبر و امیدشان بده. اللهم رد کل اسیر |
پنجشنبه 7 مرداد 1389 |
|
boofe koor - ایران - تهران
|
من که نتونستم تا آخر بخونم .. واقعا فاجعه است. مرگ بر دیکتاتوری.. متاسفانه مردم ایران به خاطر عقاید مزخرفشون هیچ وقت نمی تونن طعم آزادی و دموکراسی رو بچشن چون اساسا اسلام با دموکراسی و آزادی تناقض داره |
پنجشنبه 7 مرداد 1389 |
|
surena1611 - آلمان - اشتوتگارت
|
واقعا تصورش هم وحشتناکه چه برسه به تجربه کردنش. سال 60 هم توی اوین همین طور بود و زندانیها مجبور بودند تا به نوبت دراز بکشند و بخوابند. ولی باز هم به این وحشتناکی که توصیف شده نبود. به امید سرنگونی رژیم فاسد و جنایتکار ولی وقیح و ازادی زندانیان سیاسی. مرگ بر خامنه ای و مزدوران جنایتکارش |
پنجشنبه 7 مرداد 1389 |
|
mahdi170 - ایران - قزوین
|
خدا به دادشن برسه آدمیزاد بعضی وقت ها چقدر بد میشه و ظلم میکنه مگه بین آدمها فرقی هست که خودمو این جرات رو بدیم کسی رو به خاطر عقاید وافکارش زندانی وشککنجه کنیم از این که بگم انسانم وبه حیوانات برتری دارم شرم میکنم. وای بر ما ........!. |
پنجشنبه 7 مرداد 1389 |
|
dokhtare koorosh - امارات - دوبی
|
این جور جاها omidnorway خفه میشه میمیره ولی اگه الان از زندان گوانتانامو نوشته بود زبونش باز میشد به مزخرف گفتن این اون حکومتیه که تو ازش دفاع میکنی بدبخت اگه ادم باشی ... از این سایت گم میکنی از خجالتت.ولی هر چند شماها پرروتر از این حرفایین یه موی گندیده بهروز جاوید تهرانی به همه هیکل تو و اربابات می ارزه |
جمعه 8 مرداد 1389 |
|
Black Chador - امریکا - ولدن
|
dokhtare koorosh - امارات - دوبی . . در مقایسه با زندانهای اسلامی ایرا ن زندان گوانتانامو هتل پنج ستاره هست. حالا فکرش کن که در زندانهای کثیف اسلامی ایران زندانی ها با اون لباسهای کثیف و روی زمینهای پر از مدفوع و--- مجبور روی پنج بار نماز بخونن.صلوات یادتون نره. |
جمعه 8 مرداد 1389 |
|
pariha - کویت - کویت
|
معنی آزادی در جمهوری اسهالی یعنی این و وضع کنونی ایران - مرگ بر خامنه ای و طرفداران جیره خوارش |
شنبه 9 مرداد 1389 |
|
salarkhan - آلمان - هامبورگ
|
sepehrazadi - ایران - تهران (اللهم رد کل اسیر) همش زیر اسم همین الله انجام میشه!!خودش دستور داده!انتظار داری چی بکنه؟؟؟؟ |
شنبه 9 مرداد 1389 |
|