یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۸ - ۲۶ جولای ۲۰۰۹
عدم حضور عامل درگیری منجر به قتل یک جوان در دادگاه
زن جوانی که موجب درگیری مرگبار شوهرش با مردی شده بود، علیرغم احضار، در دادگاه حضور نیافت.
5 اردیبهشت سال گذشته مرد میانسالی با مرکز فوریتهای پلیسی تماس گرفت و از درگیری خونین در مقابل منزلش واقع در خیابان امین حضور خبر داد.
مأموران بعد از حضور در محل حادثه متوجه شدند مرد جوانی بعد از درگیری با دو مرد دیگر به شدت از ناحیه سر دچار جراحت شده و قبل از رسیدن به بیمارستان فوت کرده است.
مردی که با پلیس تماس گرفت، به مأموران گفت: از مقابل منزلم صدای جوانی را شنیدم که کمک میخواست، زمانی که در منزل را باز کردم، جوانی غرق در خون جلویم به زمین افتاد و از من خواست جلوی خونریزی شدیدش را بگیرم. دو نفر دیگر را هم در حال فرار دیدم.
تحقیقات برای شناسایی عاملان این قتل آغاز شد و 2 پسر جوانی که در همان خیابان در خانهای مجردی زندگی می کردند، بازداشت شدند اما به دلیل اثبات عدم دخالت آنها در قتل، آزاد شدند.
یک هفته بعد مرد میانسالی به نام حبیب که در حوالی محل قتل زندگی میکرد، مورد ظن مأموران قرار گرفت و بعد از دستگیری به ارتکاب قتل اعتراف کرد.
وی مدعی شد، مقتول برای همسر موقت او ایجاد مزاحمت کرده و قصد ربودن او را داشته است که همسرش او را از این موضوع باخبر کرده است.
حبیب همچنین گفت: به محلی که همسرم گفت رفتم و بعد از شناسایی آن جوان، با او درگیر شدم و او را به قتل رساندم.
با اعتراف متهم به ارتکاب قتل، قرار مجرمیت وی از سوی دادسرای جنایی تهران صادر و پرونده به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد که صبح امروز به ریاست قاضی مجید باقری رسیدگی شد.
روشن، نماینده دادستان، با اشاره به مدارک موجود در پرونده خواستار مجازات متهم شد. مادر مقتول نیز به عنوان تنها ولیدم، خواسته خود را قصاص متهم عنوان کرد و گفت: تنها خواستهام این است که حبیب، در کنار پسرم بخوابد.
در ادامه جلسه متهم در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه اتهام را قبول ندارد، گفت: من ضربات را به سر او وارد کردم، این در حالی است که پزشکی قانونی قتل را ناشی از خونریزی از ناحیه گردن عنوان کرده است.
وی در تشریح حادثه گفت: شب حادثه داخل منزل خوابیده بودم که همسرم با من تماس گرفت و مدعی شد فردی با چاقو قصد ربودنش را دارد. چاقویم را برداشتم و با سرعت به محلی که همسرم گفته و نزدیک خانهام بود، رفتم و مقتول را در حالی که همسرم را تعقیب میکرد، دیدم.
وی ادامه داد: انتظار داشتم مقتول با دیدن من از آنجا فرار کند ولی نهتنها این کار را نکرد بلکه به سمت من حمله کرد و با هم درگیر شدیم. ابتدا با چاقویش ضربهای به دست من زد و من هم او گرفتم و با هم روی زمین افتادیم. دستی را که با آن چاقو را گرفته بود مهار کردم و 4 ضربه به سر او زدم و زمانی که احساس کردم دیگر خطری ندارد او را رها کردم.
حبیب ادامه داد: او هم دوباره به من فحاشی کرد و از آنجا فرار کرد. من و همسرم هم به وسیله یک موتورسوار خود را به درمانگاه رساندیم تا دستم را پانسمان کنم ولی مسئولان درمانگاه به علت شدت جراحت، عنوان کردند که باید به بیمارستان بروم. همسرم در راه درمانگاه به من گفت او هم با چاقوی خودش ضربهای به مقتول زده است.
متهم افزود: دوستم را از موضوع باخبر کردم و به او گفتم همسرم را به خانه ببرد؛ اما وقتی به نزدیکی خانه رسید، متوجه مرگ مرتضی شده بود و دوباره به همراه همسرم به درمانگاه آمد و به خانه مادرم رفتیم.
قاضی از متهم سؤال کرد چرا این اظهارات را در جلسات بازجویی عنوان نکردی که متهم در جواب گفت: به همسرم علاقه داشتم و تصور میکردم مقتول با ضربات من به قتل رسیده باشد. اما زمانی که فهمیدم او نه با ضربات من، بلکه با ضربهای که به گردنش کشته شده است،تصمیم گرفتم بگویم که همسرم هم به مقتول ضرباتی وارد کرده است. سمیرا (همسر متهم) در حضور 4 نفر دیگر هم اعتراف کرده بود که با چاقو مقتول را زده است.
بعد از اظهارات متهم و وکیل مدافع وی که مدعی بود، حبیب در مقام دفاع مشروع مرتکب این عمل شده است، قاضی، به مدت 15 دقیقه تنفس اعلام کرد و بعد از آن به علت عدم حضور سمیرا در دادگاه، جلسه را تجدید کرد.
متهم گفت: همسرم منزلش را تغییر داده و من دیگر هیچ اطلاعی از او ندارم؛ مطمئن هستم او خودش را به دادگاه معرفی نمیکند ولی تلاش میکنم از طریق دوستانم نشانی او را پیدا کنم.
قاضی باقری، با اعلام ختم جلسه، دستور رسیدگی به پرونده برای شنیدن اظهارات مطلعان و شاهد حادثه در جلسه بعد را صادر کرد.
Geelongcat - استرالیا - سیدنی | "عدم حضور عامل درگیری منجر به قتل 2 جوان در دادگاه ". این تیتر معنی این میدهد که 2 جوان به قتل رسیده اند. . | جمعه 25 تیر 1389 |
|
shallagh - ایران - شیراز
|
2 جوان؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بیچاره ایران هم اعدامش نکنه اینا آگهی ترحیم زدن رفت.خدا رحمتش..........من که فکر نمیکنم رحمت کنه. |
جمعه 25 تیر 1389 |
|
zartusht67 - المان - فرانکفورت
|
چه خر تو خری شده مثل قبل از اینکه رضا شاه به قدرت برسه خدا بیامورز هر چی خودش و پسر ساختن این حرام زاده ها میهن را به خاک سیاه نشاندن خلایق هر چه لایق |
جمعه 25 تیر 1389 |
|
porharfi - هلند - آرنم
|
عجب کشور "کابوی" شده آنجا دیگه زنها هم چــــــــــــاقو حمل میکنند!!. بابا ایــــــــول !! نتیجه های خوب و مثبت انقلاب را ببین و حالشو ببر!!! |
جمعه 25 تیر 1389 |
|