کارشناس آلمانی: افزایش خطر جنگ در خاورمیانه
فولکر پرتس، مدیر "بنیاد دانش و سیاست" در برلین، معروف به "اتاق فکر" دولت آلمان، مقاله «حال و هوایی چون وضعیت پیش از جنگ» را درباره اوضاع خاورمیانه منتشر کرده است. او در این مقاله به عوامل جنگزای منطقه پرداخته است.
فولکر پرتس
فولکر پرتس، کارشناس آلمانی، در مقاله خود مینویسد که خطر جنگ در خاورمیانه و خاور نزدیک در هفتههای اخیر به شدت افزایش یافته است. او چهار عامل را برمیشمرد که به نظر او هر یک موجب بیثباتی در منطقه شده و به مرور تشدید یافتهاند.
ناامیدی و بیاعتمادی
عامل نخست از نظر مدیر "بنیاد دانش و سیاست" «نومیدی و بدگمانی» است. وی در این مورد مینویسد: «بیشتر فلسطینیان واسراییلیها همچنان به ایده بنای دو حکومت به عنوان راه حال مینگرند. اما به همین ترتیب اکثریت آنان امید خود را از دست دادهاند که بتوان این ایده را متحقق ساخت و اینکه توافق بر سر ایجاد حکومتی فلسطینی در غزه و کرانه غربی رود اردن واقعا در عمل هم خود را نشان دهد. در سوریه نیز انتظاری وجود نداشت که مذاکرات صلح با اسراییل به هدف برسد. [...] در خاورمیانه بسیاری معتقدند اگر روند صلح راکد بماند، جنگی کوچک حتی میتواند مفید باشد.»
سیاستهای نادرست
این کارشناس آلمانی به عنوان عامل دوم بیثباتی در منطقه از «سیاستهای نادرست حکومتهای منطقه» نام میبرد و مینویسد: «نقشآفرینان مهمی چون دولتهای اسراییل و ایران با سیاستی که اعمال میکنند بر لبه پرتگاه گام میزنند. آنان یا به دور از واقعیت به سرمیبرند و حسی برای محیط اطرافشان ندارند یا با رفتار تحریککننده خود در تلاش کسب جایگاهی مهمتر برای خود هستند. مدتهاست در مورد دولت نتانیاهو گفته میشود که دچار کوری استراتژیک است، چون این دولت چنان به سیاست کوتهبینانه خود در مورد مناطق اشغالی و شهرکها چسبیده است که علائق درازمدت اسراییل را در ارتباط با برقراری تعادل در روابطش با فلسطینیها به مخاطره میافکند. [...] و طبیعتا اسراییل دشمنانی واقعی دارد که از چنین نقطه ضعفهایی استفاده میکنند. دولت ایران و حزبالله لبنان در آن میان نقش تحریککننده را بازی میکنند. [...] یک برخورد میتواند به آسانی موجب ایجاد درگیری سخت میان حزبالله و اسراییل شود.»
فولکر پرتس: تجربه میگوید که بهترین راه برای رفع تنش در خاورمیانه فعال شدن عوامل تاثیرگذار جهانی و منطقهای است
خلاء قدرت
«خلاء قدرت در جهان عرب» از نظر فولکر پرتس سومین عامل تشدید بیثباتی در خاورمیانه است: «امروزه در این منطقه قدرتی راهبر وجود ندارد که ثبات منطقه را تضمین کند. هنوز مدت زمانی لازم است تا عراق بتواند بار دیگر نقشی مهم در این منطقه ایفا کند. اولویت برای پادشاه عربستان انجام اصلاحات در درون این کشور است. سوریه بخصوص در برابر حل بحران غیرفعال است. مصر به لحاظ سیاسی در حالت سکون به سر میبرد و در نتیجه نفوذ خود را در منطقه از دست میدهد. قطر در مورد قدرتش مبالغه میکند. قدرت بزرگ منطقه در حال حاضر ایران است. کشورهای عربی از این واقعیت خوششان نمیآید. اما آنها میترسند که جنگی بین ایران و اسراییل درگیرد، در عین حال نمیتوانند نقشی در روند امر داشته باشند. در عمل سه کشور هستند که نقش اصلی را در تعیین وضعیت منطقه بازی میکنند و هیچ یک از این کشورها تعلقی به جهان عرب ندارد. این سه کشور عبارتند از اسراییل، ایران و به طور فزاینده ترکیه.»
غیبت میانجی خارجی
و سرانجام چهارمین عامل تقویت کننده بیثباتی در خاورمیانه از نظر مدیر "بنیاد دانش و سیاست" عبارت است از «نبود واسط خارجی». وی در این مورد مینویسد: «دولت ترکیه در چند سال اخیر به طور فعال میان طرفهای درگیر کشمکش در منطقه میانجیگری کرده است. [...] سودمند است اگر ترکیه در آینده نیز این نقش را برعهده گیرد. اما در عمل ترکیه مدام با این خطر روبروست که پایش به درون کشمکشهای خاورمیانه کشانده شود. [...] سیاست آمریکا در برابر خاورمیانه در آغاز پرقدرت مینمود. اما دستی که باراک اوباما برای نزدیک شدن به سوی ایران دراز کرده بود، به مرور حالت مشت به خود گرفته است. تجربه نشان داده است که تنشهای خاورمیانه و خاور نزدیک بندرت خودبخود و با گذشت زمان برطرف میشوند. همین تجربه میگوید که بهترین راه برای رفع تنش در این منطقه فعال شدن عوامل تاثیرگذار جهانی و منطقهای است، وگرنه این تنشها تنها با خشونت حل خواهند شد.»
|
|
|
|
|
|
|
|