حسین درخشان پس از ۲۱ ماه بازداشت به دادگاه رفت


حسین درخشان پس از ۲۱ ماه بازداشت به دادگاه رفت

دادگاه حسین درخشان، وبلاگ نویس، سرانجام پس از ۲۱ ماه بازداشت که بخش عمده آن در سلول انفرادی و در بی خبری کامل از وضعیتش بوده، روز چهارشنبه دو تیر برگزار شد.

جهان نیوز گزارش داده که آقای درخشان چهارشنبه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی حاضر شده و نماینده دادستان در حضور قاضی، خانواده متهم، و “مهدوی” وکیل مدافع وی، کیفرخواست را خوانده است.

حسین درخشان در برخی روزنامه های دوران اصلاحات در مورد اینترنت و دنیای کامپیوتر می نوشت. پس از خروج از ایران ( حدود ۱۰ سال پیش) وبلاگی به نام «سردبیر: خودم» راه انداخت که از اولین وبلاگ های فارسی زبان در اینترنت بود. او به تدریج از طرح مسائل فنی به طرح دیدگاه های شخصی اش در مورد اجتماع و سیاست و دین کشیده شد و انتقادهای فراوانی به جمهوری اسلامی کرد.

از معدود خبرهایی که در همان ماه های اولیه پس از بازداشت در مورد او منتشر شد، اشاره کوتاهی به اتهامات او بود که «توهین به مقدسات» ذکر شده بود.

حسین درخشان پس از چند سال دیدگاه هایش را تغییر داد و به یکی از سرسخت ترین مدافعان محمود احمدی نژاد در دنیای مجازی بدل شد. سفر او به اسرائیل، مکاتبه اش با روزنامه کیهان و حمله های شدیدش به فعالان حوزه های مختلف که برخی از آنها را وابسته به خارج از ایران می خواند، از جنجالی ترین اقدام های او بود.

وی سرانجام اعلام کرد به ایران برمی گردد و آماده است زندان هم برود. اندکی پس از ورود به ایران و در حالی که وبلاگ تازه ای برای گزارش زندگی تازه اش در ایران راه انداخته بود دستگیر شد.

در طول ۲۱ ماه بازداشت، اخبار بسیار محدودی از او منتشر شده. فعالان حقوق بشر بارها در مورد وضعیت او ابراز نگرانی کرده اند و در ماه های اخیر خانواده او که مدت ها سکوت اختیار کرده بودند، با انتشار نامه هایی خواستار روشن شدن وضعیت پسرشان شدند.

بیوگرافی حسین درخشان از زبان جهان نیوز

حسین درخشان امروز در شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برای پاسخ گویی به اتهامات حاضر شد. سپس نماینده دادستان در حضور قاضی، خانواده درخشان و "مهدوی " وکیل مدافع وی، کیفرخواست در خصوص اتهامات وی را قرائت کرد.
درخشان که شهرتش در وبلاگ نویسی است در مهر ماه 87 بازداشت شد. همکاری با دول متخاصم، تبلیغ علیه نظام اسلامی، تبلیغ به نفع گروهک های ضد انقلاب، توهین به مقدسات، راه اندازی و مدیریت سایت های مبتذل و مستهجن از جمله اتهامات وی است.
باقی رسیدگی به اتهامات درخشان به جلسه بعدی دادگاه موکول شد.
حسین درخشان در هفدهم دی ماه سال 1353 در محله آبسردار تهران متولد شد . تا سال چهارم دبیرستان در مدرسه نیکان تحصیل کرد و سال آخر دبیرستان (سال چهارم) به دبیرستان شهید مدرس در نیاوران رفت . او سه سال اول دبیرستان را ریاضی فیزیک خواند. اما در سال چهارم رشته خود را به علوم انسانی تغییر داد و دیپلم گرفت . وی سپس در آزمون کنکور سراسری با رتبه 23 قبول شد و در سال 1372 تحصیل خود را در رشته پژوهشگری اجتماعی در دانشگاه شهید بهشتی آغاز کرد. درخشان پس از گذراندن 110 واحد درسی و چند مرتبه مشروط شدن قبل از آنکه از دانشگاه اخراج شود با اخذ مدرک فوق دیپلم از ادامه تحصیل انصراف داد.
وی کمی قبل از انصراف از تحصیل کار مطبوعاتی خود را در نشریه‌ای دانشجویی به نام نگاه تازه آغاز کرد. این وبلاگ نویس می‌گوید اولین باری که اینترنت را به صورت اصطلاحاً گرافیکی دیدم در شرکت نوارایانه بود . درخشان سپس به همراه چند تن از دوستان خود شرکت دیگری به نام فرابر را تاسیس می‌کند (در ارتباط با کارهای الکترونیک و ...) البته آنها در این شرکت به طراحی وب‌سایت نیز مبادرت می‌کردند . نویسنده وبلاگ "سردبیر خودم " پس از چندی که مطلع می‌شود یک موسسه تحقیقی تاریخی وابسته به بنیاد مستضعفان قصد دارد یک مجله با موضوع جوانان منتشر کند مسئولین این موسسه را قانع می‌کند که اگر این مجله الکترونیک و اینترنتی باشد، خیلی بهتر و ارزانتر است که در نهایت با توافق مسئولان این موسسه این نشریه اینترنتی با عنوان بهارستان در سال 77 راه‌اندازی می‌شود .
وی سپس به علت اینکه علاقه زیادی به فیلم و سینما داشت، پس از چندی ضمن ارتباط با برخی از مجلات سینمایی با علی معلم آشنا می‌شود و با دعوت او به دنیای تصویر می‌رود. در دنیای تصویر مسئول صفحه " سینما و اینترنت می‌شود که در این صفحه خوانندگان را با چت ، ایمیل و ... نیز آشنا می‌کرده‌است . درخشان بعد از نشریه‌ دنیای تصویر به روزنامه عصر آزادگان می‌رود . او در روزنامه عصر آزادگان ستونی را با عنوان یادداشت‌های یک روستایی ساکن در دهکده جهانی منتشر می‌کرد . البته این ستون هفتگی در مدت بسیار کوتاهی به صورت روزانه به چاپ می‌رسد.
درخشان درخصوص وضعیت روزنامه عصرآزادگان در آن زمان می‌گوید : یک سری آدم آنجا بودند که هیچی نمی‌فهمیدند از اینترنت ، بعضی روزها ستون من قربانی خبرهای مسخره سیاسی و اقتصادی بی‌ربطی که زیاد هم مهم نبودند، می‌شد . پس از تعطیل شدن عصرآزادگان درخشان به نشریه دانستنیها می‌رود (که گویا توسط شرکت جامعه‌روز اجاره شده‌ بود) . مجله دانستنیها با سردبیری ابراهیم نبوی (البته بدون درج نام او در نشریه) بعد از سه شماره بسته شد . "همه چیز دات کام " عنوان صفحه درخشان در مجله دانستنیها بود که در آن به معرفی سایت‌های برگزیده YAHOO می‌پرداخت . وی پس از مدتی توسط فرناز قاضی‌زاده( همسر سینا مطلبی و مجری تلویزیون ماهواره‌ای بی بی سی فارسی) به سردبیر حیات نو ، مسعود سفیری معرفی می‌شود و مسئولیت ستونی با عنوان پنجره‌ای رو به حیاط را در این روزنامه به عهده می گیرد. درخشان پس از 4 هفته همکاری با روزنامه حیات‌نو به همراه همسرش مرجان عالمی ‌به تورنتو می‌رود.
حسین در خشان در طول 8 سال حضور خود در خارج از کشور همواره مواضع و دیدگاههای خود را از طریق وبلاگ سردبیر خودم، وب‌سایت صبحانه و... منتشر می‌کرده‌است.

یادداشت مرجان عالمی همسر سابق حسین درخشان

نمی دونم از کجا شروع کنم ولی منم از این و اون میشنوم که حسین زندان نیست. رفته بودم خونه یکی از دوستام و یه نفر می گفت حسین رو تو پمپ بنزین دیدن! همه این آدمها که راجع به حسین این حرفها رو می زنن از نزدیک نمیشناسنش. من هفت سال با حسین زندگی کردم و یک سال از اون هفت سال رو با خانواده حسین تو خونشون زندگی کردم. من الان نزدیک پنج ساله که از حسین جدا شدم و پارسال دوباره ازدواج کردم. بعضی وقتها احساس گناه می کنم که باعث شدم حسین بیاد کانادا. من سالهاست که مسایل ایران رو دنبال نمی کنم و دنبال زندگی خودم هستم. زندگی معمولی مثل همه آدمهای دیگه اینجا. واسه همین هم وقتی از حسین جدا شدم تصمیم گرفتم که با ایرانی ازدواج نکنم. ولی وقتی کسی می گه حسین جاسوسه یا با حکومت همکاری می کنه خندم می گیره. حسین هیچوقت به حرف هیج کس گوش نمی ده. اون کاری رو می کنه که خودش می خواد. اون قدر هم مرتب منظم نیست که کاری رو از قبل برنامه ریزی کنه. یه شب می خوابه و فرداش یک ایده میاد تو سرش و میوفته دنبالش. ایران رفتنشم احتمالا از همین جا شروع شد. می دونم که یک روزی از زندان میاد بیرون و اینها رو میخونه. امیدوارم من رو ببخشه که ریزکاری زندگی خصوصی شو می نویسم ولی واقعا حسین نمی تونه حرف کسی رو گوش بده. از اسراییل گرفته تا جمهوری اسلامی. نه حرف من رو گوش می کرد نه حرف باباشو. حسین آدم آزادیه که کاری رو که فکر کنه درسته و دوست داره انجام می ده و معمولا بر اساس پیفانی(یک ایده که یک شب به ذهنش رسیده)
واسه همین هم ما از هم جدا شدیم. برای اینکه حسین دنبال ایده هاش بود که مرتب عوض می شد و من می خواستم خونه زندگی درست کنم تو کار پیشرفت کنم پول در بیارم و بچه دار بشم. هیج کدوم اینها به روحیه حسین نمی خورد. خیلی هم راحت اومد و تمام کارهای طلاق رو انجام داد. ازش از این بابت همیشه متشکرم.
باید راجع به خانواده حسین هم بنویسم. مدتی که من با اونها زندگی کردم بهترین روزهای عمرم نیست برای اینکه خانواده هامون خیلی با هم فرق داشتن. برای یک دختر بیست و یک ساله که تابستون ها مو میومدم کانادا با خانواده کاملا غیر مذهبیٓ، زندگی کردن با خانواده حسین آسون نبود. ولی مادر و پدر حسین واقعا آدمهای خوبین و خواهر و برادرش رو من هنوز مثل خواهر و برادر خودم دوست دارم. هفته ای نمی گذره که من بهشون فکر نکنم. به رنجی که می کشن به غصه ای که برای حسین می خورن.
شاید اگه با من نمی آمد تورنتو هیچ وقت زندان نمی افتاد. یادمه به من می گفت که از زندان رفتن می ترسه. وقتی شنیدم رفته زندان مدتها تصورش می کردم توی انفرادی و اینکه چه جوری این همه مدت بدون اینترنت می تونه زندگی کنه. می دونم نداشتن کامپیوتر و کتاب و روزنامه هم نوعی شکنجه روحی براشه. حالا هم که جام جهانی شروع می شه دلم می سوزه که نمی تونه ببینه بازی هارو. واسه اون کسی که می خواست بدونه طرفدار کدوم تیمه... حسین طرفدار آلمانه. از همون اولش هم باهم فرق داشتینم


Azadikhah - هلند - تکسل
مملکت بی در دروازه همین هست دیگه!21 ماه بدون دادگاه وتفهیم اتهام
چهار‌شنبه 2 تیر 1389

Black Chador - امریکا - ولدن
ببینم دادگاهش اسلامی ? نگران نباشید چون در کشوری که پایه هاش بر روی ستون اسلام هست و در ضمن بهترین دمکراسی دنیا هم هست بیگناهان زندان نمیرن. حالا همگی یک صلوات بلند برای دمکراسی اسلامیتون بفرستید.
پنج‌شنبه 3 تیر 1389

immortal1977 - هلند - امرسفورت
به نظر من یه آدم شدیدن احتیاج به جلب توجه داره حتی با به کثافت کشوندن خودش و بقیه! ولی هر چقدر آدم عجیب و غریبی بوده باشه حقش نیست که 21 ماه گوشه هلفدونی آب خنک بخوره. امیدوارم زودتر ولش کنن برگرده سر وبلاگش بیشتر چرت و پرت تولید کنه ما بخندیم!
جمعه 4 تیر 1389

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.