ادب و ادبیات احمدینژادی
این روزها رسانههای بسیاری نطق "خس و خاشاک" احمدینژاد را به یاد آوردند. این یادآوری نشاندهندهی تاریخی شدن سخنرانی سال گذشته در تحقیر معترضان است. ادبیات احمدینژاد، به ادبی مثال زدنی تبدیل شده است.
محمود احمدینژاد در میان روسای جمهور و مسئولان بلندپایهی ایران از جهات گوناگون شخصیتی منحصربهفرد است. از جمله چیزهایی که وی را از دیگران به شکل بارزی متمایز میکند "ادبیات" مخصوصی است که در مصاحبهها و سخنرانیهایش به کار میگیرد.
• پرده اول , اغراق و دروغ
به باور بسیاری از کارشناسان و فعالان سیاسی رییس دولتهای نهم و دهم ایران در تحلیل مسایل و بیان موفقیتهای دولت آنچنان بزرگنمایی میکند که سخنانش رنگ "دروغ" میگیرد. از آنجمله میتوان به وعدههای غیرعملی وی در جریان سفرهای استانی، ادعای وجود "آزادی مطلق" در ایران و وعده ساخت ۶ پالایشگاه در دوسال اشاره کرد.
کشف انرژی هستهای توسط دختر ۱۶ ساله
وی در بهمن ۱۳۸۵ مدعی شد که دختر ۱۶ ساله دبیرستانی در زیرزمین خانهاش، با استفاده از وسایلی که با کمک برادرش از بازار تهیه کرده بود، انرژی هستهای کشف کرده است. وی افزود در حال حاضر آن دختر در زمره دانشمندان هستهای ایران قرار گرفته و اسکورت و راننده شخصی در اختیار دارد.
لازم به ذکر است که انرژی هستهای "نخستین بار" به وسیله انریکو فرمی در سال ۱۹۳۴ در یکی از آزمایشگاههای دانشگاه شیکاگوی آمریکا تولید شد.
احمدینژاد در حال توضیح ماحرای هاله نور برای آیتالله جوادی آملی
هاله نور در سازمان ملل
شاید جنجالیترین موضوعی که با انتقادات زیادی نیز روبرو شد ماجرای "هاله نور" باشد: «وقتی در خیابانها راه میرفتیم، به هر ساختمانی میرفتیم، همه توجهات به سمت هیأت ایرانی بود، کأنه هیچ کس دیگری نبود. من روز آخری که سخنرانی کردم، تقریبا همه سران بودند یکی از همان جمع به من گفت: "وقتی تو شروع کردی "بسم اللهم" را گفتی، من دیدم یک نوری آمد، تو را احاطه کرد و تو تا آخر در یک حصن و حصاری رفتی ؛ این را من خودم هم احساس کردم که فضا یک دفعه عوض شد و همه حدود بیستوهفت، هشت دقیقه تمام، این سران مژه نزدند. اینکه میگم مژه نزدند، غلو نمیکنم. اغراق نیست، چون نگاه میکردم، همه سران مبهوت مانده بودند. انگار یک دستی همه آنان را گرفته بود، آنجا نشانده بود. چشمها و گوشهایشان را باز کرده بود که ببینید از جمهوری اسلامی پیام چیست.»
با وجود انتشار فیلم این سخنان، آقای احمدینژاد این موضوع را تکذیب کرد اما دفتر آیتالله جوادی آملی که این سخنان در حضور وی نقل شده بود، صحت این فیلم را تایید کرد.
عکس یادگاری با فرمانده نظامی آمریکایی
همچنین تلویزیون دولتی ایران سخنان احمدینژاد در جمع فرماندهان بسیج را منتشر کرد که در آن وی مدعی شد با یکی از فرماندهان نیروهای آمریکایی مستقر در عراق عکس یادگاری گرفته است: «سال گذشته که به عراق رفته بودم، گفتند یکی از فرماندهان اشغالگران، علاقه دارد شما را ببیند. گویا مرخصی او هم رسیده بود، اما او یک ماه مرخصی را عقب انداخته بود تا ما را ببیند و من هم گفتم: بیاید. وقتی آمد پیش ما گفت: افتخار میکنم با شما هستم. شما در دل ما جا دارید. وی سپس از من درخواست کرد با من عکس یادگاری بگیرد و گرفت و سپس معاونش هم همینطور. من زدم پشتش و تشویقش کردم و گفتم هوای مردم عراق را داشته باشید.»
متعاقب آن، سخنگوی نیروهای نظامی متفقین در عراق این خبر را تکذیب کرد. اندکی بعد، سایت تابناک فاش کرد که فرد ملاقاتکننده با احمدینژاد یک مترجم آمریکایی فلسطینیتبار بوده است.
مشورت با بچه ۵ ساله
از دیگر سخنان جالب احمدینژاد ادعای مشورت با یک بچه ۵ ساله است. در جریان معرفی کابینه دهم و در پاسخ به انتقاد نمایندگان از مشورت نکردن رییس دولت در مسایل کشور، وی مدعی شد: «من نامهٔ بچهٔ ۵ساله را که با آن خط پیشدبستانی برایم نامه نوشته را میخوانم. من نامهٔ بچهٔ ۵ساله و ۱۰(ساله) را میخوانم و دیگران و حتی با آنها حضوری صحبت و مشورت میکنم.»
فتح بازارهای اقتصادی جهان
رئیس جمهوری در یکی دیگر از سخنرانیهای پرشمارش مدعی فتح بازارهای اقتصادی جهان شد: «ملت ایران با سرعت خیرهکنندهای مسیر پیشرفت و توسعه را طی میکند.... امروز، ایران در عرصه صنعت بینالملل در حوزههای سد سازی، نیروگاهی، سیمان، تولید تراکتور و ماشین آلات کشاورزی و خودرو سازی به سرعت در حال فتح بازارهای دنیاست.»
نقشه آمریکا برای دزدیدن احمدی نژاد
احمدی نژاد پس از سفر به عراق در جمع روحانیون عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مدعی شد: «همزمان با سفر من به عراق، آمریکاییها قصد داشتند در یک برنامه حسابشده مرا ربوده و به آمریکا منتقل کنند تا با بهانهجویی در مساله تروریسم برای بازگرداندنم، از جمهوری اسلامی باجخواهی کنند.»
وی ادامه داد: «با این حال به لطف الهی چند تغییر انجامشده در برنامه این سفر، نقشه آنها را بر هم زد و آنان زمانی حیرتزده از این امر مطلع شدند که من در آسمان عراق در حال بازگشت به ایران بودم».
•پرده دوم , تحقیر و ناسزاگویی
از دیگر مشخصههای ادبیات احمدینژاد استفاده از الفاظ و کلماتی است که در عرف رایج دیپلماتیک و حتی اخلاق اجتماعی به هیچ عوان به کار برده نمیشود.
روشنفکران یا بزغالهها!؟
احمدینژاد در سفر به خراسان جنوبی در جمع خانوادههای شهدا و ایثارگران در بیرجند از کسانی که «با روشنفکری شیوههای مردمی دولت و رئیس جمهور را تمسخر میکنند»، انتقاد کرد و فهم آنها را کمتر از بزغاله خواند: «اینها بت پرستها و شیطانپرستهای مدرن هستند. قیافه روشنفکری میگیرند اما به اندازه بزغاله هم از دنیا فهم و شعور ندارند.»
پارهشدن "قطعنامهدان" کشورهای غربی
محمود احمدینژاد که در تاریخ ۴ آذر ۱۳۸۷با استقبال از تحریمهای کشورهای غربی علیه ایران گفت: «وقتی کشورهای غربی شاهد رشد و پیشرفت ایران بودند هر روز یک قطعنامه تهیه و در شورای امنیت علیه ما صادر کردند. من امروز به آنها میگویم آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدان شما پاره شود.»
چند میلیون خس و خاشاک
در جریان جشنی که به مناسبت پیروزی احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم در میدان ولیعصر تهران در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ برگزار شد وی معترضان به نتیجه انتخابات را خس و خاشاک نامید: «در ایران در انتخابات ۴۰ میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیینکننده اصلی بودند حالا ۴ تا "خس و خاشاک" در این گوشهها یک کاری میکنند. بدانید که این رودخانه زلال ملت جایی برای خودنمایی آنها نخواهد گذاشت.»
در واکنش به این اظهارات دو روز بعد در۲۵ خرداد میلیونها نفر از معترضان در تهران تظاهرات کردند. اعتراضاهای بسیاری نیز در شهرستانها برگزار شد که توسط نیروهای انتظامی و امنیتی سرکوب شد.
وی همچنین در گفتگو با شبکه رادیویی انپیآر گفت که هیچکس در ایران به خاطر «مخالفت با وی» به زندان نرفتهاست. او زندانی شدن افراد بدلیل اظهار نظر درباره انتخابات را رد کرد. احمدینژاد مدعی شد بیشتر کشتهشدگان از طرفداران دولت بودهاند و گفت: «حدود ۳۰ نفر کشته شدن که بیشتر آنها از طرفداران دولت بودن، در مغازه خود، در ماشین خودشون بودند، در حال خرید، در حال رفتن به میهمانی بودن که کشته شدن،، طرفداران دولت بودند.»
اسناد دشمنی آمریکا با امام زمان
محمود احمدینژاد آذر ۱۳۸۸ در دیدار با خانواده شهدا و ایثارگران استان اصفهان مدعی شد که اشغال عراق به خاطر نگرانی از ظهور امام زمان است: «سند داریم که آمریکا میخواهد جلوی ظهور امام زمان را بگیرد.» وی افزود: «ریگان و وزیر امور خارجه وقت آمریکا از بیشعوران عالمند.»
•پرده سوم , عامیگری
وزیر بهداشت یا هلو !
احمدینژاد در مرداد ۱۳۸۸ با شرکت در گفتگوی زندهٔ تلویزیونی از شبکهٔ یک سیما به تشریح روند انتخاب و معرفی اعضای کابینه دهم پرداخت. وی در بخشی از سخنانش با ابراز «علاقهٔ ویژهٔ شخصی» به کامران باقری لنکرانی وزیر بهداشت دولت نهم ادامه داد که «آقای باقری لنکرانی مثل هلو میماند آدم می خواد ایشون را بخورد.»
ابر قدرت، قدر قدرت، آی زکی!
در آذر ۱۳۸۸ نیز بار دیگر رییس دولت دهم در تلویزیون حاضر شد و این بار مجموعهای از جملات و اصطلاحات غیر متعارف را به کار برد که در نوع خود یک رکورد حساب می شد.
وی در مورد وزیر امور خارجه فرانسه و اظهاراتش در مورد شرایط نامناسب حقوق بشر در ایران گفت: «کوشنر؟ کوشنر؟ ههه! همین وزیر خارجه فرانسه؟ این که خود فرانسوی ها هم میگن عقل درست حسابی نداره همینجوری حرف میزنه».
سپس در مورد فشار غرب به ایران این گونه اظهار داشت: «یکی میگفت ابر قدرت، قدر قدرت، آی زکی» وی با اشاره به شرایط عراق و افغانستان اضافه کرد: «فعلن این گاوی که زائیدن رو بزرگ کنن». همچنین در مورد همراهی دیگر کشورها با آمریکا برای اعمال فشار بر حکومت ایران گفت: «اینا که خودشون سگ بقیه هستن، قلادشون دست دیگرانه».
حمایت از زنان گیلانی!
محمود احمدینژاد در جمع نخبگان استان گیلان در اسفند ۱۳۸۵، سخنانی به زبان آورد که واکنش مسئولان این استان را در پی داشت. وی گفت: «برخلاف دیدگاه بعضی افراد، من معتقدم زنان گیلانی با حفظ عفاف خود در عرصههای مختلف کشاورزی حضور داشتهاند.»
این اظهارات که بر پایه لطیفهای قومی بیان شده بود، چنان نمایندگان این استان در مجلس را عصبانی کرد که یکی از آنها اظهار داشت: «سایر مواضع ایشان نیز همین گونه است.»
توصیه به افزایش زاد و ولد
اردیبهشت ۱۳۸۹ سخنرانی رییس دولت دهم در کاشان نیز با حاشیه همراه بود. پس از درخواست مردم برای استان شدن این شهر گفت: «سه راه وجود دارد; یک راه آن فقط دست شماست و راه دیگر آن دست مجلس است و راه دیگر آن نیز تلفیقی است. چه چیزی بهتر از این که به جای ۳۰۰ هزار کاشانی انقلابی و مومن، یک میلیون کاشانی نجیب داشته باشیم؟ چرا برخی حسادت میکنند؟ این سرمایه کشور است.»
• پرده آخر , سقوط اخلاق در سیاست
این ادبیات بالاترین مقام اجرایی کشور چه تاثیری بر فرهنگ عمومی و فرهنگ سیاسی جامعه دارد؟ آیا این فرهنگ در سطح جامعه و یا مسئولان دیگر نظام نیز گسترش یافته است؟
نگاهی به سخنان و اظهارنظرهای دیگر مسئولان دولتی تاییدکننده تاثیر این ادبیات در فضای اجتماعی و سیاسی است. تا آنجا که عالیترین مقام ایران نیز متاثر از این فضا شده است.
رهبر ایران در تازهترین اظهارنظر خود در مراسم ۱۴خرداد با اشاره به برخی سخنان به تعبیر وی "دشمنان نظام" گفت: «اینها مثل سگ دروغ میگویند». ادبیاتی که پیش از این به ندرت از رهبر ایران دیده شده بود و این بار بدین صراحت تازگی داشت.
به باور کارشناسان این لحن متعلق به گروه خاصی از جامعه است که از آنها به عنوان "لمپن" نام برده میشود و نفوذ ادبیات احمدینژاد در حکومت در نهایت میتواند منجر به شکلگیری "حکومت لمپنها" در ایران شود.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|