بلبلی گشت از قفس آزاد,بلبلی نام او وکیلی راد,قاضی دادگاه پاریسی,بیخودی گفت او بود جلاد,کنج زندان پرندهی کوچک,بی گنه بود و رفته بود از یاد,بود مثل پری غمگینی. از تبار فروغ فرخزاد,بازگشته فرشتهای به بهشت,نشده منتظر برای معاد,به خدا بیگناه تر از او,نتوان هیچکس ز مادر زاد,او مگر جعفر پناهی بود,که اشاعه دهد فسون و فساد,یا سعیدی سیرجانی بود,که نشد آخر عاقبت ارشاد,ای لباس شخصیان چشم به راه,از فرانسه رسیده است امداد,السلامو علیک یا قاتل,هرچه حق پیش مقدمت باطل. |