این ما نبودیم که مذاکرات را متوقف کردیم. رئیس جمهور از هر فرصتی برای گشودن باب گفت و گو بهره میگرفته است تا حدی که بعضا مورد انتقاد هم واقع شده است. اگر قرار باشد بن بست به هر قیمت شکسته شود، چرا اساسا چندین سال برای استیفای حق مسلم ملت ایستادگی کردیم و به تولید صنعتی اورانیوم موفق شدیم؟ اگر گروه وین اورانیوم 20 درصد را نداد و شرط تحویل را توقف و تعطیلی هر نوع غنی سازی قرار داد و تهدید کرد که در غیر این صورت تحریم جدید اعمال میکنیم چه خواهیم کرد؟ باز هم به نقطهای خواهیم رسید که حال در آن هستیم اگر با فشار ترکیه را از بازگرداندن اورانیوم ما منع کرد چه میکنیم؟ در آن صورت که خیلی هم محتمل است روابط دوستانه ما با یکی از همسایگان مهم ما را نیز اسیب میزند.
ترکیه و برزیل برای اجرای صحیح بیانیه تضمین دادهاند این کفایت نمیکند؟ که تمامی اعضای NPT از جمله گروه وین امضا دادهاند که بدون احتیاج به مبادله یک طرفه اورانیوم غنی شده برای مصارف علمی و غیرتسلیحاتی مانند رآکتور اتمی تهران را تأمین کنند و تا چند سال پیش هم انجام میشود. مگر آنها به امضای خود باقی ماندند؟ حال ما ترکیه و برزیل را هم احتمالا از دست میدهیم.
من نظر خودم را میگویم و نمایندگان خودشان باید تصمیم بگیرند. البته اصل 77 قانون اساسی چنین موافقتنامههایی را پس از تصویب مجلس قابل اجرا شمرده است. دیروز یکشنبه 25 اردیبهشت ماه در مجلس یک بیانیه آماده امضا شدکه جمع آوری امضاها به سه شنبه موکول شد. مضمون بیانیه این است که درباره اصل مبادله سوخت از دولت حمایت شده ولی چند شرط قائل شده است. اول آنکه مبادله با ارسال بخشی از نیاز ما توسط غربیها در اول کار و انتقال معادل آن از طرف ما صورت گیرد.
دوم این کار در چند مرحله انجام گیرد نه یکباره تا پایبندی کشورهای سلطهگر اتمی آزموه شود و دست ما یکباره خالی شود. سوم شرط مقدمات انجام مبادله این باشد که اولا تمام تحریمهای گذشته متوقف شود تا محدودیتهای مالکی، تجاری و سرمایهگذاری برای ایران برطرف گردد تا حق غنی سازی اورانیوم برای ایران مجددا به امضای غربیها برسد و ثالثا غربیها به تعهدشان در NPT برای ساخت نیروگاه با ایران همکاری کنند.
فکر میکنم مجلس وارد ماجرا شود و این شروط را الزامی کند. البته قدم اول این است که رئیس جمهور محترم که در سیاست خارجی اهل ایستادگی و منطق است در مجلس حاضر شود و در جلسه غیرعلنی به نمایندگان ملت توضیح دهد که چرا چنین تصمیم عجیبی اتخاذ شده است. بقیه راه پس از آن باید تعیین گردد.
البته تا همین جا این پیام به غربیها منتقل میشود که فشار آنان نه فقط در دولت خاتمی مؤثر افتاد، بلکه در احمدی نژاد هم میتواند مؤثر باشد. این یک خسارت است. خدایی ناخواسته اگر این بیانیه اجرا شود، وزن ترکیه را در معادلات منطقهای بالا میبرد و وزن ما را کاهش میدهد و به دلیل عضویت ترکیه در ناتو اگر مناسبات ما با ترکیه آسیب ببیند از این حیث نیز ما ضرر کردهایم.