جرس: دهها روزنامهنگار ایرانی پس از آزادی و بازگشت از زندان نتوانستهاند با رسانهای که پیش از بازداشت درآن کار میکردند ، ادامه همکاری دهند.محمدرضا نوربخش، زینب کاظم خواه، ساسان آقایی، مهسا جزینی و بسیاری دیگر از جمله آن خبرنگاری به شمار میآیند که پس از اتمام دوران حبس و زندان خود، از بازگشت به محیط کار بازمانده اند.
روزنامه نگاری این روزها بیش از همیشه جزو مشاغل سخت به شمار می آید، چرا که در کنار ممنوع القلم ها، بیکارها، اخراجی ها، تعدیل شده ها و بسیاری دیگر از مشقت های این شغل، روزنامه نگاران از زندان رها شده نیز نمی توانند دوباره سر کار خود باز گردند و معدود رسانه هایی می پذیرند که فرد پس از رهایی، بر سر کار خود باز گردد.
بیکاری پس از زندان، بحران امروز خبرنگاران است که می توان آن را در کنار دیگر مسائل و مشکلات پیش روی آنها دید.
غالبا بیمه نبودن خبرنگاران بر مسائل و مشکلات آنها افزوده و موجب می شود تا آنها نتوانند از حداقل امکاتات دوره بیکاری شان یعنی همان بیمه بیکاری برخوردار شوند.
مهسا جزینی، روزنامه نگار روزنامه ایران که ارگان دولت به شمار میآید پس از یک ماه بازداشت در زندان اصفهان با تجربه 5 سال کار در این روزنامه از کار برکنار شد.
مسئولان روزنامه برای او ترک کار زدند تا امید برای پیگیری حقوقی او برای بیمه بیکاری اش نیز تقیلیل یابد. روزنامه ایران در دوران فعالیت و ریاست کاوه اشتهاردی بر این رسانه دیگر مایل به ادامه همکاری با مهسا جزینی نیست و او باید پس از سال ها فعالیت مطبوعاتی در اصفهان و با منع کاری اخیری که برایش پیش آمده به دنبال کار تازه باشد.
روزنامه فرهیختگان نیز با وجود آغاز پرشتاب خود در عالم رسانه به یک باره پا روی گاز اصولگرایی نهاد و پس از حضور محمد علی رامین، معاون ارتباطات و فناوری نسبت به اخراج تعدادی از خبرنگاران خود اقدام کرد.
موج اخراج ها ادامه یافت تا اینکه روزنامه دیگر به روزنامه نگاران رها شده از زندان اجازه فعالیت نداد.
ساسان آقایی از جمله این خبرنگاران است و احسان مهرابی خبرنگار پارلمانی این روزنامه نیز فرد دیگری است که رایزنی ها نشان داده پس از بازگشت از زندان دیگر جایی در سرویس سیاسی این روزنامه نخواهد داشت.
محمدرضا نوربخش، سردبیر روزنامه فرهیختگان نیز پس از اتمام ماهها حبس و زندان در بازگشت دعوت به کار نشد و حتی در عکس یادگاری روزنامه فرهیختگان در روز پایانی سال 88 هم جایی برای او نبود، چرا که مسئولان روزنامه بیم آن داشتند تا مبادا موقعیت روزنامه با انتشار عکس روزنامه نگار تازه از زندان رها شده وخامت یابد. از سوی دیگر مسعود باستانی،دبیر سرویس ضمیمه دانشگاه این روزنامه نیز این روزها در زندان رجایی شهر کرج به سر می برد و قطعا روند کنونی نشان می دهد که او نیز جایی در این روزنامه نخواهد داشت.
زینب کاظم خواه نیز با وجود چند سال سابقه کاری در خبرگزاری دانشجویان ایران( ایسنا) از بازگشت به کار باز ماند تا در شرایطی که فضای کار رسانه ای برای خبرنگاران هر روز دشوارتر از دیروز می شود به دنبال کار تازه ای برای گذران معاش و زندگی روزمره خود باشد.
موج فشار بر روزنامه نگاران از سانسور و ارعاب و ممنوع القلم کردن و به زندان انداختن پارا فراتر نهاده و با توجه به نامههای مهربانانه ای که هر روز از سوی مدیران مسئول و سردبیران به سفارش معاونت مطبوعات خطاب به تحریریه نوشته میشود، شعاع کمان نوشتار هم موجزتر از پیش می شود.
وضعیت روزنامه نگاران در شرایطی رو به وخامت گذاشته که تنها نهاد صنفی فعال در حوزه روزنامه نگاری در شرایط پلمب به سر میبرد و نمایندگان منتخبی که قرار بود از حقوق صنفی روزنامه نگاران حمایت کنند برخی در انزوا و برخی دیگر پشت میلههای زندان به سر میبرند.
هوشنگ صدفی؛ خبرنگار در این باره میگوید:« امروز پیش از آن که نیازمند احقاق حقوق مادی باشیم، ابتدا باید هویت صنفی مان را احیا کنیم. شأن حرفه ای را فعلاً کنار بگذاریم و به مسائل مهم تری بیندیشیم. مشکل نسل روزنامه نگاران فعلی این است که اغلب محافظه کار هستند و در عین حال دراحقاق حق تنبل تر ! هیچ گاه در باره ظلم بکار رفته به پشتوانه های قانونی بسنده نمی کنیم از این رو به صرف طرح موضوع در محافل گوناگون روزنامه نگاری دردی ازما دوا نمی شود. با نجوا کردن بایکدیگرو وبلاگ نویسی هم مشکل قانونی حل نمی شود.»
از سوی دیگر ماشاءالله شمس الواعظین، روزنامه نگار می گوید:« وقتی فضای رسانه ای در ایران تا این حد مختصر و جناحی شده طبیعی است که تعداد زیادی از روزنامه نگاران حرفه ای جلای وطن می کنند و به این ترتیب سرمایه اجتماعی و فرهنگی ایران به خواست دولت در اختیار رسانه های دیگر چون بی بی سی قرار می گیرد. همین حالا اگر با تمام سانسورهای موجود به من فرصت داده شود امکان استفاده از توان رسانه ای بسیاری از خبرنگاران مطلع و توانمند وجود دارد به شکلی که حتی مردم بی نیاز از مراجعه به رسانه های دیگر شوند اما مشکل این است که چننین اقدامی صورت نمی گیرد و پدیده مهاجرت خبرنگاران با تجربه اتفاق می افتد در شرایطی که همچنان فکر می کنم خبرنگار تنها در مرزهای جغرافیایی و با دسترسی مستقیم به خبر خبرنگار باقی می ماند.»
در همین شرایط می بینیم که حراست دانشگاه آزاد اسلامی مسئولان روزنامه فرهیختگان را وادار کرده تا از بازگشت روزنامه نگارن از زندان رها شده به فضای روزنامه خودداری کنند.
در شرایط کنونی زندان به عنوان گزینه تازهای برای محرومیت از کار برای خبرنگاران به شمار میآید. سابقه کاری چند سال پیش گروهی از روزنامه نگاران با تاکید بر فعالیت در رسانههای حرفهای و نام آشنا امروز به خط قرمزی برای حضور آنها در مشاغل دیگری از جمله کار در روابط عمومی سازمان ها مبدل شده تا اندک گزینه های شغلی نیز حسب سابقه فعالیت در روزنامه های به اصطلاح زنجیره ای از افراد ستانده شود.