اشتفان ووینوف، کارشناس "بحران در روابط زناشویی" معتقد است که زنان و مردان هنگام همسریابی به "الگوی شکار" اهمیت میدهند. به همین دلیل اکثر زنانی که به موفقیت اجتماعی دست مییابند، در یافتن همسر مناسب موفق نیستند.
دکتر اشتفان ووینوف (Stefan Woinoff) بیست سال است که به عنوان "کارشناس بحران در روابط زناشویی" کار میکند. این پزشک روانشناس در سال ۲۰۰۷ تجربیات خود را در کتاب بحثبرانگیزی با عنوان "در الگوی شکار خود بازاندیشی کنید" منتشر کرد که هنوز هم بر روی میز بسیاری از کتابفروشیها به چشم میخورد.
ووینوف این نظریه را مطرح میکند که زنان و مردان آلمانی هنگام همسریابی به معیارهای "عصر حجر" پایبندند. او معتقد است که زنان "موفق" در اجتماع، در رابطه با همسریابی، تفکراتی شبیه زنان "عادی" دارند.
این کارشناس همچنین اعتقاد دارد که جنبش برابریخواهانهی زنان در آلمان، «در وسط راه متوقف شده است»، زیرا زنان حاضر نیستند، وظیفههای سنتی مرد را بپذیرند؛ مثلا سرپرست خانواده شوند و مخارج زندگی همسر و فرزندانشان را تامین کنند.
اشتفان ووینوف |
اشتفان ووینوف در گفتوگو با بخش فارسی دویچه وله علت این امر را "بالارفتن توقع" زنان آلمانی میداند. او میگوید: «زنان تحصیلکرده یا زنانی که در ردههای بالای شغلی به کار مشغولند، حاضر نیستند با مردهایی زندگی کنند که از نظر اجتماعی پایینتر از آنها باشند.»
ووینوف بر اساس تجربیات و مشاهدات خودش میگوید، زنهایی که تحصیلات عالی دارند، معمولا مردی را ترجیح میدهند که برتر از آنها یا لااقل "همسطح" آنها باشد. «اکثر این زنها حتی اگر عاشق مردی باشند که از هر نظر برای آنها ایدهآل باشد، اما موقعیت اجتماعی و شغلی خوبی نداشته باشد، از زندگی مشترک با او سرباز میزنند، چون فکر میکنند که این پیوند مناسبی نیست».
روانشناس آلمانی ابراز تاسف میکند که جامعهی آلمان با وجود پیشرفت در زمینههای گوناگون، هنوز در رابطه با زندگی زناشویی از "ارزشها و معیارهای عصر حجر" پیروی میکند، «مثلا اکثر زنها مردان تنومند و قدبلند را ترجیح میدهند». او میگوید، در آن دوران مردان تنومند شانس بیشتری برای ادامهی حیات داشتند و به همین جهت زنان آنان را به مردانی با جثهی ضعیفتر ترجیح میدادند. «متاسفانه این در ژنهای ما ثبت شده و هنوز هم کارآیی دارد».
یک نمونه از نوع دیگر
ووینوف میگوید که در حال حاضر تنها یک زوج را میشناسد که به معیارهای رایج اهمیت نمیدهد. زن که آلمانی است، بیرون از خانه کار میکند و سرپرستی خانواده را به عهده گرفته است. مرد که از ترکیه آمده، "وظایف سنتی زن" را عهدهدار شده و خانهداری میکند. این زوج به همین دلیل با مشکلات فراوانی روبرو شده و ناچار به کارشناس امور خانواده پناه برده است. بزرگترین مشکل آنها این است که اطرافیان آنها با این شیوهی زندگی بیگانهاند و مخالفت خود با آن را از راههای گوناگون نشان میدهند.
به گفتهی این روانشناس ۵۰ ساله، در آلمان هنوز ساختار و رفتار جامعه به شکلی است که مردها را به عنوان "سرپرست خانواده" ترغیب و تربیت میکند.
زنان "موفق" و مشکلات همسریابی
روی جلد کتاب "الگوی شکار خود را بازاندیشی کنید" |
اشتفان ووینوف میگوید که در آلمان مردهای "موفق" به دنبال زنهایی هستند که سنشان کمتر باشد و از نظر ردهبندی اجتماعی پایینتر از آنها باشند. آنها از زنهای موفقتر از خودشان دوری میجویند، «چون در کنار آنها احساس برتری نمیکنند و مردها از بچگی آموختهاند که باید برتر از زنان باشند».
به نظر ووینوف، هرچه تعداد زنان "موفق" افزایش یابد، «شانس این گونه زنان برای یافتن مرد ایدهآل"، که باید از نظر اجتماعی جایگاه والایی داشته باشد، کمتر خواهد شد». و این باعث میشود که زنان "موفق" بیش از زنان "ناموفق" بدون همسر زندگی کنند.
به گفتهی ووینوف، مشکل اصلی برای این گونه زنها، «سرپیجی آنها از پذیرش سرپرستی خانواده و مسئولیت اقتصادی برای خانواده است». آنها، آگاهانه یا به طور ناخودآگاه، معقتدند که از نظر اقتصادی مرد باید مسئولیت اصلی را برای همسر و فرزندانش داشته باشد.
روانشناس مونیخی میگوید که مردها، برخلاف زنها، حاضرند برای همسر ایدهآلشان یا «برای ارضاء حس "برتری" نسبت به زنشان، هزینه کنند و به همین دلیل به راحتی سرپرستی خانواده، یعنی مسئولیت اقتصادی خانواده را به عهده میگیرند».
پژوهشهایی که در رابطه با انتخاب همسر در آلمان انجام شدهاند، بخشی از مشاهدات ووینوف را تایید میکنند. بر اساس یک پژوهش بر روی آگهیهای همسریابی در اینترنت، اکثر زنانی که درآمدشان بالاست دنبال همسری میگردند که درآمد بالایی داشته باشد و یک پژوهش دیگر نشان میدهد که ۳۰ درصد زنانی که تحصیلات عالی دارند و از نظر شغلی موفقتند، بدون همسر هستند. میزان زنان "عادی" بدون همسر، ۲۰ درصد است.
در بارهی ایرانیها
اشتفان ووینوف در پاسخ به این پرسش که آیا با وضعیت زنان ایرانی آشنایی دارد، میگوید: «در رسانهها میبینم و میخوانم که زنان ایرانی بسیار پیشرفتهتر از زنان کشورهای دیگر منطقه، مثل افغانستان یا عربستان سعودی هستند. آنها از آزادی بیشتری برخوردارند، در امور اجتماعی دخالت دارند و با آرایش غلیظ به خیابانها میآیند».
آنچه که ووینوف نمیداند، قانون حجاب اجباری است و قوانین دیگری که زن را کمارزشتر از مرد معرفی میکنند. او تا کنون با ایرانیهایی سروکار داشته که رفتارشان "غربی" است، «اما آنان در مورد حقوق زنان در کشورشان چیزی نگفتهاند».
ووینوف معتقد است که مردان ایرانی نباید در برابر نقض حقوق زنان سکوت کنند، زیرا «کسی که حق زنان را پایمال میکند، حقوق بشر را زیر پا میگذارد و این باید مردان ایرانی را به اعتراض علنی وادارد».
|
|