خارجیهای شاغل در لیگ برتر فوتبال در فصلی که به روزهای حساس آن نزدیک و نزدیکتر میشویم پر سروصداتر از قبل هستند. این جنجال آنها به خاطر کیفیتی که ارائه میدهند، نیست، بلکه بیشتر برای مشکلاتی است که برای باشگاهها ایجاد کردهاند.
عجب آنکه در بسیاری از موارد نسبت به سطح بازی این فوتبالیستها اعتراضهای زیادی را شاهد هستیم. بیشتر کارشناسان بر این باورند که بندرت بازیکنی با قابلیتهای بالا در تیمهای لیگ برتری حضور دارد و تعداد لژیونرهای باکیفیت در لیگ ایران شاید از جمع انگشتان یک دست هم فراتر نرود! با وجود این بیشتر تیمها در استفاده از چنین بازیکنان معمولی پافشاری به خرج دادهاند تا فرصت برای استعدادهای جوان کشورمان کمتر از قبل شود. وقتی به تاثیرگذاری و خروجی این فوتبالیستهای چندملیتی در لیگ برتر رجوع میکنیم در عمل به کمترین نقاط مثبت دسترسی پیدا خواهیم کرد و این در شرایطی است که حضور بازیکنان درجه چندم خارجی در تیمها به یک عادت یا شاید چشم و همچشمی بدل شده است که تنها ارز را از کشور خارج میکند و فرصت شغلی را از استعدادهای داخلی میگیرد. در اینکه عالم حرفهای مرزهای جغرافیایی را برای به کارگیری بازیکنان نمیشناسد و رسیدن به پیشرفت را در گروی استفاده از دانش روز و بازیکنان برجسته میبیند تردیدی نیست، اما مشکل باشگاههای ما این است که به خرید خارجیهایی روی آوردهاند که در عمل بازدهی به مراتب پایینتر از نفرات داخلی دارند و این رویه نمیتواند فوتبال ما را به سرمنزل مقصود برساند. نکته جالبتر اینکه به لحاظ فرهنگی و رفتارهای حرفهای هم شاهد مشکلات بسیاری از سوی بیشتر این بازیکنان هستیم تا در این زمینه هم واردات خوبی در فوتبال نداشته باشیم. آیا مسوولان باشگاهها که عمدتا با بودجههای دولتی به مدیران هزینه بدل شدهاند به این موضوع فکر کردهاند که واقعا چنین خریدهایی تاثیری بر آینده فوتبال ایران دارد؟
کاهش اولیه
ابتدای این فصل البته تعداد خارجیهای لیگ برتر در قیاس با گذشته رو به کاهش مینمود، اما در کوران بازیها بر تعداد آنها افزوده شد و تیمهایی مثل استیلآذین و صبای قم هم از داشتن چنین بازیکنانی بینصیب نماندند. سال گذشته نام 46 بازیکن خارجی در فهرست تیمهای لیگ برتری قرار گرفت که چندین بازیکن از این فهرست حتی مجالی برای حضور در میدان نیافتند و نیمکتنشینانی محض به حساب میآمدند، اما ابتدای این فصل سازمان لیگ برتر از ثبت قرارداد 37 بازیکن خارجی خبر داده بود که چندین بازیکن به این تعداد افزوده شدهاند. جستجوها میان تمام تیمهای حاضر در لیگ برتر، ما را حتی به یک بازیکن اسم و رسمدار وصل نمیکند و بظاهر خوبها هم آنهایی هستند که در فصل قبل درخشیدند. جان واریو، عماد رضا، ادینیو و یکی دو بازیکن دیگر مثل پتروویچ در فصل جاری جزو بهترین خارجیهای لیگ محسوب میشوند.
ایگور کاسترو که فصل قبل برای ذوبآهن فوقالعاده ظاهر شده یا اشپیتیم آرفی که گلهای بسیاری برای پیام به ثمر رسانده بود و به پرسپولیس آمد نیز به مهاجمانی معمولی و حتی نیمکتنشین بدل شدهاند. هوار ملامحمد عراقی که فصل گذشته با پیراهن تیم آنور توزیس فاماگوستای قبرس در لیگ قهرمانان اروپا بازی کرده بود نیز در بیشتر فصل درگیر مسائل حاشیهای بوده، در حالی که پرسپولیس 600 هزار دلار برای یک فصل این بازیکن هزینه کرده است. بدتر از همه افشاگری حبیب کاشانی در خصوص رقم قرارداد 2 بازیکن متوسط برزیلی (وسلی و تیاگو) است که ابتدای فصل به پرسپولیس پیوستند این باشگاه برای هر کدام از آنها 800 هزار دلار هزینه کرد که در این میان قرارداد وسلی فسخ شد؛ اما هنوز هم مشخص نیست که چگونه پرسپولیس با بودجه سازمان تربیتبدنی برای بازیکنانی کاملا متوسط چنین هزینه گزافی پرداخت کرده است!
نکته جالب این که در بسیاری از تیمهای لیگ برتری، بازیکنان خارجی زیادی روی نیمکت به چشم میآیند و این باعث انتقاد کارشناسان و مسوولان شده است. مجید جلالی، سرمربی تیم فولاد خوزستان معتقد است حضور بازیکنان خارجی لیگ را جذاب میکند، اما به شرطی که بازیکنان باکیفیتی خریداری بشوند. وی میگوید: تنها چند نفر از جمع خارجیها سطح قابلقبولی دارند و بقیه در حد و اندازههای لیگ برتر نیستند و این مساله به لیگ ما ضربه میزند.
آمارهای تاسفآور
آماری که سازمان لیگ برتر فوتبال از عملکرد فصل قبل خارجیها منتشر کرده خود گواه همهچیز است. براساس اعلام سازمان لیگ در فصل گذشته 46 بازیکن به طور رسمی قراردادشان را ثبت کردند که از میان آنها 23 بازیکن در مجموع زیر 1000 دقیقه در کل فصل به میدان رفتند و 6 بازیکن هم حتی یک بازی نیز انجام ندادند. اوضاع در لیگ نهم همچندان فرق نکرده است.
در اکثر تیمها بازیکنان خارجی زیادی به چشم میآیند که فرصت کمی برای حضور در میدان پیدا کردهاند. آرماندو سا (سپاهان)، مسلم مبارک و صالح سدیر (راهآهن)، پائولو زالدرون و جیووانی (مس کرمان)، جاباموجیری و عبدالوهاب ابوالهیل (فولاد)، عرفان اولروم، آلوترائوره و جاسم کرار (تراکتورسازی)، آندره برنارتر (ذوب آهن)، شهباز ارگینوف (پاس همدان)، رینالدو (استقلال) و... ازجمله بازیکنانی هستند که در این فصل خیلی کم فرصت بازی پیدا کردهاند یا به میدان نرفتهاند. حتی هوار ملامحمد عراقی، بازیکن پر سروصدای پرسپولیس یا ابراهیم توره، مهاجم سنگالی سپاهان نیز به دلایل گوناگون بسیاری از بازیهای فصل را از دست دادند. این در حالی است که آنها با دریافت پولهای کلان به پرسپولیس و سپاهان پیوستهاند. عزیز محمدی، رئیس سازمان لیگ برتر با انتقاد از جذب چنین بازیکنانی میگوید: اگر باشگاهها نمیخواهند از این بازیکنان استفاده کنند، پس چرا آنها را به خدمت میگیرند؟ هدف از جذب بازیکن خارجی رشد و توسعه فوتبال ما است نه این که بازیکنی بیاوریم، هزینه کنیم و هیچ استفادهای نبریم. باشگاهها باید در این زمینه دقت عمل بیشتری به خرج دهند. جلال چراغپور، دیگر کارشناسی است که همواره نسبت به این قضیه نگاهی منتقدانه داشته است. وی علت اصلی رویکرد باشگاهها به چنین بازیکنانی را توقف چرخه تولید میان باشگاههای سازنده و قیمت نسبتا پایین بسیاری از بازیکنان درجه دوم خارجی عنوان میکند که بهترین راه را پیش روی مدیران باشگاهها قرار دادهاند. چراغپور تاکید میکند هجوم این بازیکنان متوسط نهتنها بارمثبتی برای فوتبال ایران به دنبال ندارد، بلکه فضا را از بازیکنان جوان ایرانی هم میگیرد.
رفتارهای غیرحرفهای
نکته دیگری که درخصوص بازیکنان خارجی شاغل در لیگ برتر فوتبال ایران میتوان به آن اشاره داشت و در این فصل نمود بیشتری پیدا کرده نوع رفتار این بازیکنان با باشگاههایشان است که مسائل حاشیهای بسیاری را به وجود آورده است. در واقع بسیاری از این بازیکنان به لحاظ رفتارهای حرفهای نیز کارنامه خوبی بر جای نگذاشتهاند و معلوم نیست در چه زمینهای قرار است به پیشرفت فوتبال کشورمان کمک کنند. بازیکنان عراقی در این بخش نسبت به دیگران اوضاع بدتری دارند. بیشتر این بازیکنان با بیانضباطیهایشان بخصوص هنگام مرخصی مشکلات حاشیهای بسیاری به وجود آوردهاند. آفریقاییها و بتازگی برزیلیها نیز چنین راهی را پیشه کردهاند، اما آیا در فوتبال روز دنیا، چنین رفتارهایی از سوی بازیکنان سر میزند؟ پاسخ مسلما منفی است، چرا که همه چیز طبق قرارداد و احترام متقابل پیش میرود، اما در فوتبال ما چنین نیست. هوشنگ نصیرزاده کارشناس حقوقی فوتبال این موضوع را به ناآشنا بودن مدیران باشگاهها به قراردادهای حرفهای ربط میدهد و میگوید: ناوارد بودن مدیران باشگاهها در تنظیم قراردادهای بینالمللی یکی از اصلیترین علل در بروز این رفتارهای غیرحرفهای است. مدیران باشگاهها در زمان عقد قرارداد با بازیکنان هیجانی عمل میکنند و کمتر به آنچه در مفاد قرارداد ذکر میشود، توجه دارند. شهراد ناظمی که در زمینه نقل و انتقال بازیکنان فعال است و جزو مدیر برنامههای رسمی فیفا به حساب میآید در این باره توضیح میدهد: مشکل این است که باشگاههای ایرانی از کانالهای تخصصی اقدام نمیکنند و بدترین زمان را برای خرید انتخاب میکنند. در واقع زمانی سراغ بازیکن و مربی خارجی میروند که نفرات خوب بیکار نماندهاند و مجبورند افراد باقیمانده را با پولهای زیادی به خدمت بگیرند. ناظمی میافزاید: اگر مدیران باشگاهها اصولی عمل کنند و قراردادی مثل هوار ملامحمد داشته باشند این بازیکن مجبور است به خاطر آینده شغلیاش تسلیم باشگاه و قوانین باشد. متاسفانه ما قراردادهای محکمی نداریم و چنین رفتارهایی را شاهد هستیم. مشکلات باشگاههای ایرانی با بازیکنان خارجی موضوع تازهای نیست، ولی مشکل اصلی به سطح کیفی این بازیکنان برمیگردد که بخصوص در بازیهای لیگ قهرمانان آسیا شاهد تفاوتهای آنها با خارجیهای تیمهای منطقه بودهایم.
علی رضایی
|