زنی معتاد که کودک 9ماهه اش را مانع خوشبختی خود می دانست او را به قتل رساند و جسدش را دفن کرد.به گزارش خبرنگار ما این زن که مریم نام دارد چند روز قبل به ماموران پلیس شهرستان فیروزآباد مراجعه کرد و مدعی شد فرزندش را به یک پزشک فروخته اما حالا پشیمان شده است. او به ماموران گفت؛ «به خاطر مشکلات مالی مجبور شدم دختر 9 ماهه ام را به مردی بفروشم. او یک پزشک بود و به من گفت به خوبی از پرستو نگهداری می کند اما از آنجایی که اسم و آدرسش را نمی دانم از شما می خواهم فرزندم را برایم پیدا کنید.» این زن که خود را بسیار غمگین نشان می داد، گفت؛ «دلم برای دخترم تنگ شده و می خواهم او را با هر سختی که شده است پیش خودم نگهداری کنم.»در حالی که ماموران به دنبال پرستوی 9ماهه بودند برای تکمیل تحقیقات خود یک بار دیگر مادر او را احضار کردند تا از وی بپرسند کجا و چطور فرزند خود را به مرد پزشک فروخته است. این زن در بازجویی جدید ادعای دیگری را مطرح کرد و گفت پرستو بر اثر بیماری فوت شده است. وی گفت؛ «چون می ترسیدم به کشتن دخترم متهم شوم تصمیم گرفتم به پلیس بگویم دخترم را فروخته ام.»
حرف های ضد و نقیض این زن باعث شد پلیس او را بازداشت کند و به بازجویی از وی ادامه بدهد. مریم سرانجام بعد از چند روز راز هولناکی را فاش و اعتراف کرد خودش کودک 9ماهه اش را به قتل رسانده است.
وی گفت؛ «دو سال پیش ازدواج کردم. شوهرم کارگر ساده بود و ما درآمد زیادی نداشتیم. اوضاع وقتی بدتر شد که شوهرم اعتیاد پیدا کرد. من هم بعد از مدتی به شدت آلوده شدم. هر دو معتاد بودیم و شوهرم نمی توانست هزینه خرید مواد هر دو ما را بدهد. در این شرایط من باردار شدم و پرستو به دنیا آمد. اوضاع از قبل هم بحرانی تر شد.»وی ادامه داد؛ «اختلاف بین من و شوهرم بالا گرفت. من دیگر نمی توانستم به زندگی با او ادامه دهم. در این مدت با مرد دیگری آشنا شدم و رابطه ام با او زیاد شد. مشکلاتی که با شوهرم داشتم باعث شد بیشتر به آن مرد نزدیک شوم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. می خواستم از شوهرم جدا شوم. فکر می کردم زندگی با آن مرد مرا به خوشبختی می رساند. تا اینکه شب حادثه با شوهرم دعوا و خانه را ترک کردم. پرستو را در آغوش گرفتم و به سمت خانه مردی رفتم که با او رابطه داشتم. شب را آنجا ماندم. نیمه شب در حالی که من و آن مرد خواب بودیم پرستو بیدار شد. خیلی گریه می کرد هر کاری کردم نتوانستم آرامش کنم. کنترل خودم را از دست داده بودم. مردی هم که با او رابطه داشتم عصبی شده بود و مرتب به من می گفت بچه را خفه کن. تصمیم گرفتیم او را بکشیم. من دستانم را دور گردن دخترم گذاشتم و او را خفه کردم. فکر می کردم با این کار می توانم به مرد مورد علاقه ام برسم و از دست شوهرم راحت شوم. من می دانستم می توانم از شوهرم جدا شوم اما در صورت طلاق باید حضانت پرستو را هم برعهده می گرفتم، به همین خاطر هم او را مانع خوشبختی خودم می دیدم.» زن جوان ادامه داد؛ «بعد از اینکه پرستو را کشتم او را به اتفاق مرد مورد علاقه ام به منطقه یی بیابانی بردم و دفن کردم.»بعد از اعترافات مریم ماموران به محل دفن جنازه رفتند و پیکر دخترک 9ماهه را از زیر خاک بیرون آوردند. سپس این زن به دستور بازپرس با قرار بازداشت راهی بازداشتگاه شد. این در حالی است که پدر پرستو اعلام کرده در صورتی که همسرش دوباره به زندگی با او راضی شود، گذشت خواهد کرد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|