ایلناخبرگزاری کار ایران : کابوس بیکاری علاوه بر اینکه خانوادههای ایرانی را آزار میدهد، بلایی برای دولتمردان هم شده است. بدون شک میتوان گفت که جنس بیکاری از جنس تورم است یعنی با اعلام دستوری، کاهش نمییابد و اگر هم ادعا شود که بالا رفته یا پایین آمده است، به قدری در زندگی مردم ساری و جاری است که به سرعت صحت و سقم ادعاها را برملا میکند.
البته دولتمردان راههایی را برای کاهش نرخ بیکاری در پیش گرفتند، اما نتایج مستفاد، چندان موفقیتآمیز نبود. بنگاههای زودبازده، طرحی که جهرمی آماده کرد و احمدینژاد اجرا، طرفی نبست آن چنانکه پیشتر طرح ضربتی ایجاد اشتغال صفدرحسینی در آن ناکام مانده بود.
مسکن هم که در دوره رونق خود، رشد 200 درصدی داشت و جامعه را به سر حد انفجار رسانده بود، به رکود کشیده شد تا متعاقب آن، 400 صنعت مرتبط را به رکود کشد و بیکاری را دامن زند.
واردات هم البته کمتاثیر نبود. دولت نهم که در روزهای سخت قصد داشت بیکاری را به بهای افزایش تورم کاهش دهد، با چنان تورمی روبرو شد که ناچار شد برای تنظیم قیمتها، آسانترین راهها را برگزیند و این شد که رکورد واردات هر سال شکسته شد، تا جایی که واردات 56 میلیارد دلاری سال 87، به رکوردی در میزان واردات کالا و خدمات تبدیل شد که انگار کسی جز خود دولتمردان نهمی و دهمی، قادر به شکستن آن نباشند. این شد که این بار کاهش تورم به عنوان هدف انتخاب شد و مسئله بیکاری باز هم بغرنجتر شد.
بحران اقتصادی جهان و بحران صنعت و تولید در ایران ناشی از سوءمدیریتهای این بخش هم مزید بر علت شد تا فقط در سال پیش، 200 هزار نفر دیگر بیکار شوند و ابعاد مسأله بیکاری را چنان عمقی دهند که بنا به اذعان نمایندگان مجلس، بیش از 80 درصد مراجعات مردمی به نمایندگان را، تقاضا برای شغل تشکیل دهد.
شاید مثمرثمرترین راهکار دولت نهم در حل بحران بیکاری، تغییر شاخص اشتغال بود که البته نوعی پاک کردن صورت مسأله محسوب میشد. اشتغال از دو روز در هفته به دو ساعت در هفته تقلیل پیدا کرد تا بلکه بیکاری که قصد داشت نرخهای بالاتر از 20 درصد را نیز طی کند، در همان مرز 10 تا 20درصد نگاه داشته شود. موسیالرضا ثروتی، نماینده بجنورد در این زمینه با طرح این پرسش که این چه رسمی است که در این مملکت اگر یک فرد در یک هفته یک ساعت هم کار کند، شاغل محسوب میشود، میگوید, اگر هر نفر در هفته یک ساعت هم کار داشته باشد شاغل محسوب میشود، آیا این شاغل بودن است؟ در آمار سرشماری سال 85 دیدیم میرفتند در خانهها و دقالباب میکردند و میپرسیدند شما در هفته یک ساعت کار میکنید؟ آن فرد روستایی هم میگفت من هفتهای 100 ساعت کار میکنم، اما برای سرشماری باید به شهرها بیایید و ببینید که مردم هفتهای 44 ساعت کار میکنند، اما نمیتوانند زندگیشان را تامین کنند، چرا؟ دلیل آن تنها این است که در چنین نرمافزاری که در غرب مورد استفاده قرار میگیرد یک ساعت ارزش افزوده کار برابر یک سال کار دامدار ما است. یک ساعت ارزش افزوده آنها با یک سال کار ما برابری میکند، اینها نکاتی است که باید به آن توجه کرد و دولت نهم توجه نکرد.
بازخوانی پروندههای دیروز
اگر عمده مانور تبلیغاتی دولتمردان نهم بر محور نرخ بیکاری حدودا 13 درصدی خاتمی، با شاخص اشتغال دو روز در هفته و تقلیل این نرخ به حدود 11 درصد با شاخص اشتغال دو ساعت در هفته که البته این بخش دوم اعلام نمیشد، بنا شده بود، آمارهای امروز که گاهی از زبان برخی دولتمردان عنوان میشود، نشان میدهد که با همین شاخص نازل نیز بیکاری به مرز 6/17 درصد رسیده است.
نخستین اعتراف تلویحی به شکست سیاستهای دولت نهم را وزیر کار دولت دهم اعلام کرد. شیخالاسلام با اشاره به کاهش تعداد شاغلان، عملا نشان داد که برنامههای دولت نهم در4سال گذشته، نه تنها تعداد شاغلان ایرانی را افزایش نداده است، بلکه سبب ریزش تعدادی شغل نیز شده است. این در حالی است که دولت نهم و هزینههای جاری آن که در بودجههای سنواتی هر سال اعلام میشود، نشان میدهد که دولت و حقوقبگیران آن کوچک نشدهاند، بلکه اکثر ریزش تعداد شاغلان، به بخشهایی چون بخش خصوصی و تعاونی بازمیگردد.
در برنامه اعلامی شیخالاسلام برای تصدی وزارت کار عنوان شده بود که طی 4 سال یعنی از سال 1383 تا 1387 حدود 322 هزار شغل در کشور از بین رفته است و این در حالی بود که دولت مدعی بود فقط از راه بنگاههای زودبازده و حد فاصل سالهای 1384 تا 1387، قریب 950 هزار شغل ایجاد کرده است.
تیر خلاص وزیر تعاون
با این حال، اظهارات وزیر تعاون دولت نهم و دهم، طعم تلختری برای مسوولان دولتی داشت. عباسی، وزیر آرام تعاون این بار آماری را اعلام کرد که تمامی محاسبات و ارقام پیشتر اعلام شده را به هم میریخت. «با تمام تلاشهایی که توسط دولتها در سالهای اخیر صورت گرفته هنوز حدود 4 میلیون بیکار در کشور داریم.» عباسی که در همایش بنیادهای توسعه تعاون و کارآفرینی استانها سخن میگفت، خاطرنشان کرد: «متاسفانه در شرایط فعلی کارکردن و ایجاد فعالیتهای خصوصی در کشور ما مورد توجه نیست و این موضوعات به کاهش بهرهوری دامن زده است. به لحاظ قانونی وزارت کار و امور اجتماعی میتواند برای اشتغال کشور ساختار ایجاد کند ولی تاکنون به این مساله پاسخ داده نشده است که اگر بانکها تسهیلات نپردازند و اگر نتوانیم بین کارگر و کارفرما ارتباط برقرار کنیم، چه دستگاهی پاسخگو خواهد بود؟»
اشاره وزیر تعاون به تعداد بیکاران نشان از افزایش بیکاری در کشور دارد، به طوری که اگر 4 میلیون بیکار در کشور وجود داشته باشد نرخ بیکاری چیزی حدود 72/17 درصد خواهد بود زیرا جمعیت فعال طبق آخرین آمار 6/22 میلیون نفر اعلام شده است.
افزایش نجومی مستمریبگیران بیمه بیکاری
اظهارات وزیر تعاون، واکنش سریع مدد رئیس مرکز آمار کشور را به همراه داشت. مدد میدانست که در اعلام رقم 4 میلیون بیکار در کشور، بیش از همه وی زیر سوال رفته است چرا که وی در 4 سال گذشته بارها از کاهش نرخ بیکاری در کشور خبر داده است و لذا آمار وزیر کار مبنی بر از بین رفتن مشاغل در کشور و نیز آمار وزیر تعاون درباره وجود 4 میلیون بیکار در کشور، نشان میدهد که آمارهای اعلامی مدد درست نبوده است، اما اظهارات اخیر فلسفی، مدیرکل بیمه بیکاری وزارت کار درباره افزایش 15 درصدی تعداد مستمریبگیران بیمه بیکاری نیز نشان داد که در آزمون راستآزمایی آماری، کفه ترازو به نفع وزیر تعاون سنگینتر خواهد بود.
مدیرکل بیمه بیکاری وزارت کار و امور اجتماعی تعداد افراد مستمریبگیر بیمه بیکاری را در حال حاضر 157 هزار نفر اعلام کرد و گفت: این تعداد نسبت به مدت مشابه سال گذشته حدود 15 درصد رشد یافته است. این اظهارات در حالی است که باید توجه داشت با توجه به ضوابط پرداخت بیمه بیکاری، بخش اعظم کارگران قرارداد موقت پس از اخراج یا اتمام قرارداد قادر به بهرهگیری از این بیمه نیستند و لذا در آمار فوق محسوب نمیشوند.
بیکاری در صدر آسیبهای اجتماعی
به گفته عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور سبد فقر، سبد خرید 40درصد جامعه شهری است و بیش از 90درصد این افراد جزو شاغلان هستند. احمد بخارایی جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور با بیان این مطلب و با اشاره به اینکه وقتی وضع شاغلان این است، تکلیف بیکاران مشخص است، میگوید: آیا نباید «بیکاری» را در صدر اولویتبندی آسیبهای اجتماعی قلمداد کنیم؟ شما به این پرسش پاسخ دهید.
منبع : ایلنا خبرگزاری کار ایران
farid ario - ایران - تهران |
من که تهران زندگی میکنم .هر کس و میبینم بیکاره وووشاید باورتون نشه. |
سهشنبه 26 آبان 1388 |
|
babrmazandaran1 - ایران - مازندران |
کو گوش شنوا!! مثلا خیلی روی سیاست های این دولت تاثیر میذاره؟؟!!!. بابا خسته شدیم این قدر دیدیم انتقاد میکنن و احمدی نژاد همه رو به هیچ جاش حساب نکرد که هیچ تازه فوری یه برنامه زنده تلویزیونی هم میذاره و میگه: ایناهاش این امار ما هست. این هم آماریه که به دروغ اعلام شده. دیگه نفس ما تو ایران گرفته شده. آخه یه آدم این قدر دروغگو. |
سهشنبه 26 آبان 1388 |
|
kaveh52 - ایران - تهران |
کودتاچیان جواب ندهند بهتره . جز دروغ چی دارند که بگویند ؟ |
سهشنبه 26 آبان 1388 |
|
blueberry64 - ایران - تهران |
دروغ میگن بابا! همه مردم سر کاااارن!! میخوان مردم رو از دولت زده کنن. مرد همه سرکارن! خبر ندارن! |
سهشنبه 26 آبان 1388 |
|
baba kurosh - ایران - قم |
این بیکارا اگه زرنگ بودن مثل باور88 و.. میرفتن آدم فروش ؛ وطن فروش ؛جاسوس ؛ جیره بگیر و.. میشدن |
سهشنبه 26 آبان 1388 |
|
m_z_ir - ایران - سمنان |
آقا بیکاری کجا بود همه سر کاریم |
سهشنبه 26 آبان 1388 |
|
arian1 - ایران - ابادان |
مشکل اصلی ما بودن جمهوری مسخره اسلامی است که از عده ایی موجود احمق و بیسواد تشکیل شده و این موجودات سواد انکه مشکلات را بتوانند حل کنند را ندارند. اقایان وزیران وخود احمقی نژاد با مدارک تقلبی بر مسند قدرت قرار گرفته اند.این بیسوادان چطور می توانند مشکلات مردم راحل کنند اما فقط می توانند بر مشکلات بیافزایند. |
سهشنبه 26 آبان 1388 |
|
$persian$ - ایران - تهران |
همه سرکاریم بابا دمشون گرم |
چهارشنبه 27 آبان 1388 |
|