داستان تلخ زندگی پدری که پس از تولد دوقلوهایش برای تامین هزینه بیمارستان و ترخیص آنها مرتکب قتل شده بود، این بار به شکل دیگری تکرار شد. خان محمد مردی 37 ساله کارگر روزمزد و ساکن روستایی در حوالی ورامین بود. او دو دختر داشت که همسرش دوباره باردار شد. این بار فرزندان او دوقلو بودند و خان محمد از عهده هزینه 300 هزار تومانی زایمان همسرش برنمی آمد.
برای همین از یکی از همسایه هایش کمک خواست و هنگام قرض گرفتن پول در جریان یک کشمکش مرد همسایه را ناخواسته کشت. او از منزل مقتول 300 هزار تومان سرقت کرد، پول را به بیمارستان تحویل داد و بعد با پای خودش به کلانتری رفت. این مرد بعد از محاکمه در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد و اگر اولیای دم مقتول رضایت ندهند وی هرگز نمی تواند دوقلوهایش را در آغوش بگیرد اما پایان رسیدگی قضایی به این پرونده به منزله مختومه شدن پرونده چنین حوادث و وقایعی نبود و این بار مردی 36 ساله در راه تامین هزینه جراحی همسرش جان خود را از دست داد. سحرگاه پنجم مهرماه امسال راننده یک پژو 405 مردی مصدوم را به بیمارستان فیاض بخش رساند و به محض اینکه او را به مسوولان اورژانس تحویل داد، متواری شد. بیمار اصغر نام داشت و در کما فرو رفته بود. هر چند پزشکان تلاش زیادی انجام دادند، بازگرداندن وی به زندگی مقدور نبود و مرد 36 ساله پس از هفت روز کما سرانجام تسلیم مرگ شد. پس از آن بود که پرونده یی روی میز حسین اصغرزاده بازپرس ویژه قتل تهران گشوده شد و او درصدد برآمد علت فوت اصغر را فاش کند. ابتدا همسر متوفی شناسایی شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او درباره آخرین ملاقات با شوهرش گفت؛ شب قبل از حادثه من عمل جراحی داشتم، حالم خوب نبود و اصغر در بیمارستان ماند اما ساعت 12 شب یکی از دوستانش به نام یوسف با موبایل او تماس گرفت. بعد از آن بود که شوهرم مرا ترک کرد. ساعت شش صبح روز بعد با صدای زنگ تلفن اتاقم بیدار شدم. مردی که پشت خط بود به من گفت اصغر تصادف کرده و در بیمارستان بستری شده است. در حالی که گفته های زن جوان نتوانست رازگشا باشد، پزشکی قانونی طی نظریه یی علت فوت اصغر را اعلام و خاطرنشان کرد این مرد دچار برق گرفتگی شده است.
همه چیز در هاله یی از ابهام قرار داشت تا اینکه یوسف دوست متوفی شناسایی شد. بازجویی از او راز مرگ اصغر را فاش کرد. این مرد گفت؛ همسر اصغر در بیمارستان بستری بود و او می گفت برای عملی جراحی زنش به پول نیاز دارد. اصغر هیچ راهی برای تامین هزینه بیمارستان نداشت، برای همین از من خواست جایی را برای سرقت کابل برق پیدا کنم و به او خبر بدهم. اصغر از همان اول هم شرط کرد اگر من یا هر فرد دیگری در دزدی به او کمک کنیم پولی به ما نمی دهد چون همه مبلغ حاصل از فروش کابل های مسروقه را برای ارائه به بیمارستان نیاز داشت. من و دو نفر دیگر هم قبول کردیم اصغر را همراهی کنیم چون می دانستیم او واقعاً محتاج است. شب حادثه اصغر را به منطقه یی در شهرزیبا بردیم. حدود ساعت یک بامداد بود که به آنجا رسیدیم و اصغر از یک تیر بالا رفت اما حین بریدن کابل دچار برق گرفتگی شد و سقوط کرد. بلافاصله یک پژو 405 به صورت دربستی کرایه کردیم و با پرداخت 100 هزار تومان به راننده پژو از او خواستیم دوست مان را به بیمارستان برساند.
با اظهارات یوسف راز مرگ مرد 36ساله فاش شد اما پرونده هنوز مختومه نشده و تحقیقات در این باره ادامه دارد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|