1 - ما یک بدهی تاریخی به جواد خیابانی داریم. عصر هشتم آذرماه 76 ، این نفس گرم آقای گزارشگر بود که باعث شد گل منحصر به فرد خداداد به استرالیا، بخشی از جاودانه های سرزمین ما شود.
به نوشته قدس؛ نگاه کنید؛ همین که ما هنوز هم عزیزی را «غزال» صدا می زنیم، بخشی از ادای دین مان به این گوینده ورزشی است؛ همان که لحظه لحظه گزارشش در ملبورن را حفظیم. بله آقای خیابانی! روزی پلی اف جام 98 ، جزو مطالبات شما از فوتبالدوستان میلیونی ایرانی است، اما آیا گمان نمی برید زجری که در همه این سالها، بینندگان تلویزیون از دست شما و گزارشهایتان کشیده اند، آن بدهی کذایی را صاف کرده باشد؟!
2 - خیابان رابطه آقاجواد با بینندگان فوتبال، دیری است که یک طرفه شده؛ آقای استاد مدتهاست که هر چه را صلاح بداند، هر طور که صلاح بداند، می گوید و گوشش به هیچ شکوه و اعتراضی هم بدهکار نیست.
آخرین شاهکار گزارشگر «دفرمه» شبکه سوم سیما، به دیدار تیمهای استقلال تهران و شاهین مربوط می شود. آنان که ذهن نکته سنج تری داشتند، تنها لحظاتی پس از «سلام و علیک» آقاجواد، به فراست دریافتند که مأموریت جناب خیابانی در این مسابقه، اصلاح خرابکاری هایی است که در بازی پرسپولیس و شاهین از او سر زده بود.
تکرار مکرر جملاتی با این مضمون که «وای به حال پرسپولیس اگر نتواند شاهین ته جدولی را ببرد» حسابی مردم بوشهر را علیه خیابانی شوراند و لابد استاد مسلم گزارشگری، دیگر بازی شاهین را در تهران، فرصتی برای جبران اشتباه پیشین، البته یا اشتباهی جدید تلقی کرد! همین بود که بینندگان بخت برگشته شبکه سوم، در طول تمام دقایق بازی مجبور بودند، حمد و ثنای آقاجواد درباره شهر بوشهر را تحمل کنند و عذاب بکشند.
کار به جایی رسید که خیابانی حتی نام محله های این شهر را هم یک به یک به زبان آورد و چنان به سبک خودش در ستایش از سوژه محبوبش افراط کرد که خبر موضوع به سکوها رسید و هزاران استقلالی را به شعار دادن علیه او واداشت؛ آنچه احتمالاً باعث خواهد شد خیابانی در صدد گزارش مسابقه دیگری از استقلال بربیاید و به قصد جبران مافات، این بار در قامت هوادار دو آتشه آبی ها قد علم کند...!
3 - «دوستان من اشاره می کنند که عبدا... کرمی، خیلی خوب در بوشهر جا افتاده! »؛ انصافاً دوست داریم جوادخان خیابانی ناپرهیزی کند و یک بار دیگر با توجه به فیلم بازی، گزارش خودش را گوش بدهد تا بفهمد چنین جملات عجیب و غریبی، چه حضور پررنگ و هراسناکی در حرفهای او دارند!
معلوم نیست بیننده مرتکب چه گناهی شده که باید هفته ای حداقل یک نوبت پای گزارشهای این چنینی جناب خیابانی بنشیند؛ مردی که انگار از یاد برده همه آدمها کاستی هایی دارند و لازم است که با گوش سپردن به نقدهای دیگران، درراه اصلاح رفتار خود گام بردارند.
جناب استاد که تعریف و تمجیدهای حیرت انگیزش از کریم انصاری فرد در بازی پرسپولیس و سایپا، عالم و آدم را عاصی کرد، حتی در گزارش فوتبال های خارجی که در آنها پای هیچ هموطنی درمیان نیست هم نمی تواند تعادل را برقرار کند و لحظات خوبی را برای بینندگان رقم بزند؛ این چنین است که مدام به مخاطبانش اطلاعات غلط می دهد.
حتی زیرنویس تلویزیون اسپانیا در مورد اینکه گل سیدوکیتا به اوساسونا، گل ششم این هافبک در لالیگا بوده نیز نمی تواند خیابانی را متقاعد به عذرخواهی و پس گرفتن جمله لحظاتی قبلش در مورد هفت گله شدن کیتا کند: «خب، 6 تا اینجا زده، یکی هم تو جام حذفی! » حالا چه اهمیتی دارد اگر بخشی از بینندگان تلویزیونی در جریان بوده باشند که بارسا تا به حال فقط یک بازی در جام حذفی انجام داده که در آن، هر دو گل این تیم به «کالچرال» را «پدرو» زده است؟!
البته آقای گوینده در هیچ یک از گزارشهایش دست از حکم صادر کردن هم برنمی دارد؛ در مورد کیفیت کار بازیکنان نظر می دهد؛ چنانکه پیرامون تک تک صحنه های داوری قضاوت می کند و البته کار مربیان دو تیم را به چالش می کشد. خیلی دوست داشتیم بدانیم اگر خود خیابانی بیننده بود و مجبور می شد گزارش یک خیابانی دیگر را گوش بدهد، چه احساسی پیدا می کرد!
4 - معروف است که می گویند خداداد عزیزی نان بازی ایران و استرالیا را می خورد و همچنان که از سفره آن گل طلایی اش متنعم است، اما به نظر می رسد بیشتر از خود «غزال»، این لقب دهنده «غزال» است که دارد در هوای ملبورن نفس می کشد.
جواد خیابانی، نشانی یک گزارش خوب از خودش، پس از بازی برگشت ایران و استرالیا را بدهد تا شاید دست کم ما از گمراهی نجات پیدا کنیم!
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|