سکوت تنها پاسخ مردی بود که به جرم قتل فجیع سه فرزندش پای میز محاکمه رفت و مورد پرسش های پی درپی قضات دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما ششم شهریورماه دو سال قبل زنی که با پلیس 110 شیراز تماس گرفته بود با صدایی بریده بریده و مضطرب از جنایتی تلخ خبر داد. این زن گفت سه فرزندش را به قتل رسانده اند. او آنقدر شوکه بود که نتوانست بیشتر از این به ماموران توضیح دهد. دقایقی بعد ماموران به آدرسی که این زن داده بود، رفتند. جسد دو دختر 12 و 18ساله و پسری هشت ساله که جمجمه شان تقریباً متلاشی شده بود در یک اتاق رها شده بود. این صحنه دلخراش خواهر و مادر مقتولان را به حدی تحت تاثیر قرار داده بود که آنها توان صحبت کردن نداشتند. نحوه کشته شدن این سه نفر نشان می داد فردی که آنها را به قتل رسانده با کینه خاصی این کار را انجام داده است. از طرفی تحقیقات نشان داد بچه ها روز حادثه با پدرشان بودند و مادر و خواهر بزرگ ترشان در خانه نبودند. بنابراین انتظار می رفت بازجویی از پدر مقتولان بتواند اطلاعاتی در مورد این قتل عام را در اختیار پلیس قرار دهد. پدر 50ساله این سه کودک در کمال آرامش در برابر بازپرس نشست و گفت خودش فرزندانش را کشته است. او گفت؛ به شدت عصبی بودم. حالم بد بود. من به خاطر ترس از آینده فرزندانم تصمیم گرفتم آنها را بکشم. شب هنگام وقتی آنها خوابیدند با چکش آنقدر به سرشان کوبیدم که مردند. چون خواب بودند، نمی توانستند مقاومت کنند. این مرد گفت لحظه جنایت آنقدر خشمگین بوده که متوجه کارش نشده است. پس از این اعتراف بازپرس پرونده دستور داد پدر جنایتکار به پزشکی قانونی انتقال یابد و سلامت وی مورد بررسی قرار گیرد. در همین حین مادر سه مقتول مورد بازجویی قرار گرفت و گفت؛ من چهار فرزند داشتم. روز حادثه به اتفاق دختر بزرگم برای انجام کاری به شهرستان رفته بودم. یک شب آنجا ماندیم و صبح برگشتیم. کلید را به قفل در انداختم و آن را باز کردم. متوجه شدم کسی در منزل نیست. سکوت عجیبی خانه را فراگرفته بود. بچه ها در آن ساعت نباید به مدرسه می رفتند. از طرفی دختر 18ساله ام همیشه در خانه بود. تعجب کردم. وارد اتاق شدم و دیدم جسد سه فرزندم روی زمین است. وی گفت؛ من نمی دانستم شوهرم این کار را کرده است. در واقع اصلاً فکر نمی کردم او دست به چنین کاری بزند. زمانی که من فریاد زدم و گریه کردم همسرم هم با من گریه کرد. فکر کردم زمانی که او در خانه نبوده این اتفاق افتاده است. زمانی که از مادر سه کودک پرسیده شد آیا شوهرش بیمار روانی است یا نه، او جواب داد؛ همسرم یک دوره داروی افسردگی مصرف می کرد اما بیماری اش کنترل شد. از آن به بعد همه چیز خیلی خوب بود. چند روز بعد از این حادثه کمیسیون پزشکی قانونی تشکیل شد و سلامت روانی این مرد مورد بررسی قرار گرفت. متخصصان اعلام کردند متهم در حال حاضر کاملاً سالم است و ادعایش در مورد بیماری روانی درست نیست. بعد از پایان تحقیقات و بازسازی صحنه جرم متهم یک بار دیگر برای بیان آخرین دفاعیاتش در مرحله بازپرسی به دادسرا منتقل شد اما سکوت کرد و هیچ حرفی در مورد قتل نزد. او فقط نوشت حرفی برای گفتن ندارد. سپس پرونده با توجه به مدارک موجود در پرونده به دادگاه کیفری استان فارس فرستاده شد. در جلسه دادگاه مادر مقتولان به عنوان تنها ولی دم خطاب به قضات گفت؛ قانون به من اجازه نمی دهد برای شوهرم که قاتل سه فرزندم است تقاضای قصاص کنم اما من او را هرگز نمی بخشم و می خواهم در دادگاه این جمله من را بشنود. وی سپس تقاضای دیه کرد و در جای خود نشست. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت؛ اتهامم را می پذیرم و حرفی برای گفتن ندارم. این مرد سوالات پی در پی قضات دادگاه را بی پاسخ گذاشت. هیات قضات بعد از پایان جلسه دادگاه وارد شور شدند تا در مورد پرداخت دیه سه کودک به مادرشان از سوی متهم و جنبه عمومی جرم مشورت کنند. رای دادگاه به زودی در مورد این مرد اعلام خواهد شد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|