زن میانسالی که به اتهام ربودن خواهرزادهاش، تحت تعقیب پلیس پایتخت بود، پس از 21 روز فرار، روز گذشته به شعبه یازدهم آگاهی تهران مراجعه و خود را تسلیم کرد.
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران با اشاره به پرونده زن کودکربا به «جامجم» گفت: 7 مهرماه امسال پس از شکایت مردی در شعبه دوم دادیاری دادسرای امور جنایی تهران مبنی بر ربوده شدن پسر 6 سالهاش (امین) و خواهر همسرش معصومه پرونده قضایی تشکیل شد و با دستور قضایی دادیار سلیمانی، کارآگاهان شعبه یازدهم آگاهی تهران تحقیقات در این ارتباط را آغاز کردند.
کارآگاهان ابتدا به تحقیق از مرد شاکی پرداختند که وی در اظهاراتش به پلیس گفت: روز حادثه، خواهرزنم در غیاب من سراغ امین آمد و او را برای تفریح به پارک محله برد و دیگر بازنگشتند. به جستجوی آنها پرداختیم ولی بینتیجه ماند و خانوادهاش از او اطلاعی نداشتند، تا این که چند ساعت بعد از ناپدید شدن آنها، چند زن با منزلمان تماس گرفتند و عنوان کردند؛ آنها را ربوده و باید برای آزادی فرزندم، 300 میلیون تومان پول بپردازم و در تماسهای بعدی، محل تحویل پولها را اطلاع میدهند.
ردپای خاله کودکربا
سرهنگ محمدیان ادامه داد: ماموران پس از بررسی صحبتهای زنان تماسگیرنده با خانواده شاکی، پی بردند صدای یکی از آنها با صدای خاله کودک گمشده مطابقت دارد.
با مشخص شدن این موضوع، ماموران متوجه شدند زن کودکربا، با پسرش تماسهای تلفنیداشته است.
به این ترتیب، مرد جوان بازداشت شد و مورد بازجویی قرار گرفت و از مخفیگاه مادرش و جرم احتمالی او اظهار بیاطلاعی کرد.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ افزود: در حالی که تحقیقات کارآگاهان شعبه یازدهم پلیس آگاهی تهران برای یافتن زن کودکربا و پسر ربوده شده ادامه داشت، دادیار سلیمانی، رئیس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران دستور چاپ تصویر متهم را در روزنامهها صادر کرد تا این که زن جوان 2 روز پس از انتشار تصویر خود در روزنامه، خواهرزادهاش را به کلانتری در شهرستان تنکابن انتقال داد و با بیان این که کودک را در خیابان پیدا کرده، او را تحویل ماموران داد و از مرکز پلیس فرار کرد. پس از فرار این زن و مشکوک شدن ماموران به موضوع، در تحقیق از کودک 6 ساله متوجه میشوند زن فراری، خالهاش بوده که او را ربوده است.
با مشخص شدن این موضوع، ماموران به استعلام از اداره پلیس تهران پرداختند که معلوم شد، گفتههای کودک صحت دارد، بنابراین او را تحویل خانوادهاش دادند.
پس از رهایی کودک، همچنان جستجو او پس برای یافتن خاله کودکربا ادامه داشت تا این که پس از 21 روز فرار، روز گذشته درحالی که دچار عذاب وجدان شده بود، به شعبه یازدهم آگاهی تهران مراجعه و خود را به پلیس تسلیم کرد.
کودکربایی به انگیزه اخاذی
زن کودکربا معصومه در اظهاراتش به پلیس گفت: من و خانوادهام دچار مشکلات مالی بودیم و علاوه بر این که خواهرم و شوهرش هر از گاهی به ما کمک مالی میکردند، به آنها حسادت میکردم و آرزو داشتم مثل آنها پولدار شوم و اعضای خانوادهام در فقر مالی نباشند.
بنابراین نقشه کودکربایی را طراحی کردم و بیآنکه ماجرا را به اعضای خانوادهام بگویم، آن را عملی کردم و روز حادثه به بهانه تفریح، به خانه خواهرم در شمال تهران رفتم و پسرش را با خود بردم و او را به کرج و بعد به خانه اجارهای در شمال کشور انتقال دادم و چند ساعت بعد از کودکربایی، با شوهرخواهرم تماس گرفتم و با تغییر صدایم، از او برای آزادی پسرش تقاضای 300 میلیون تومان پول کردم.
متهم ادامه داد: برای این که اطمینان او را جلب کنم تا او کودکربایی را باور کند، عنوان کردم که خاله وی خودم هم ربوده شده است.
پس از چند روز، خواهرزادهام از من خواست او را نزد خانوادهاش بازگردانم که به دروغ به او وعده میدادم تا این که تصویر چاپ شده خود و خواهرزادهام را در روزنامه جامجم مشاهده کردم و متوجه شدم تحت تعقیب ویژه پلیس قرار گرفتهام و راه فراری ندارم. خواهرزادهام را در کلانتری گذاشتم و در تماس با خانوادهاش چند میلیون تومانی تقاضا کردم، که موفق به دریافت آن نشدم. حال پس از چند هفته تصمیم گرفتم خود را تسلیم کنم.
بنابراین گزارش، متهم با قرار قانونی روانه بازداشتگاه پلیس شد و تحقیقات از وی ادامه دارد.
mehr47 - ایران - تهران |
باور کن مردم از خنده. این خاله اندازه مرغ عقل نداشته. بابا لامصب یه چند تا فیلم میدیدی بعد می فهمیدی اینکاره ای یا نه. |
چهارشنبه 29 مهر 1388 |
|
dkdk - دانمارک - اسلیس |
ایران تهران ماهر 47 اون عقل داشته اما ناشی بوده.بهرحال خدا را شکر که با وجدان بوده و از کرده خود نادم شده.بخداوندی خدا که..انچه انسان را کند روباه مزاج...احتیاج است احتیاج است احتیاج. |
چهارشنبه 29 مهر 1388 |
|
mashady - انگلیس - منچستر |
این زنک باید اعدام بشه البته تو زندانهای ایران چنان به زور بهش تجاوز میکنند که ارزوی اعدام شدن بکنه |
چهارشنبه 29 مهر 1388 |
|
Yase-banafsh - سوئد - گوتنبرگ |
بچه-هه چقدر شکل خالشه!! لول |
چهارشنبه 29 مهر 1388 |
|
mehr47 - ایران - تهران |
اسلیس جان حرفتو قبول دارم اما هممون باید وقتی یه کاری می کنیم یه کم فکر کنیم ببینیم اینکاره هستیم یا نه. انشاالله مشکلاتش حل شه. |
چهارشنبه 29 مهر 1388 |
|
arash-eindhoven - هلند - ایندهوفن |
کاش این خاله هه منو میدزدید !!؟ فکر بد نکنید .میخواستم نصیحتش کنم ! |
چهارشنبه 29 مهر 1388 |
|
Hoja Verde - ایران - تهران |
arash-eindhoven - هلند - ایندهوفن. هههه خاله هه منو زودتر از تو دزدیده.تو مخفیگاهش کامپیوتر هست وصل شدم به اینترنت دارم کامنت می گذارم.الان بهم گفت منو یکذره نصیحت کن! |
پنجشنبه 30 مهر 1388 |
|
سنجاقک - انگلیس - ا...... |
آخه به این هم میشه گفت خاله ...زنکه کثافت خوبه خواهرت بهت کمک هم میکرده ...بدبخت..اینها کاری میکنند که اگر کسی هم خواست کمکی چیزی به یک فقیر و یا نیازمند هم بخواد کمک کنه با خوندن اینها پشیمان میشه از کمک کردن زنکه خر بیشعور ..با این کارش اعتماد را در انسانها از بین میبره |
پنجشنبه 30 مهر 1388 |
|
blueberry64 - ایران - تهران |
نگران نباشید دوستان میره زندان حرفه ای میشه. ولی واقعا از او بی عرضه ها بوده |
پنجشنبه 30 مهر 1388 |
|
Pesare Shoja - گامبیا - آبیجان |
الهی روت سیاه شه . زنیکه نمک به حروم قدر نشناس . |
پنجشنبه 30 مهر 1388 |
|