انگار سیاهی با زندگی سهیلا گره خورده است. تجربه های تلخ، همه یافته او از زندگی هستند. از گذراندن سرمای دی ماه در خیابان تا سپری کردن گرمای مردادماه زیر آفتاب و نشستن کنار جوی آب، این همه سهم سهیلا از زندگی بود و امروز این زن که متهم است کودک پنج روزه اش را به قتل رسانده پای چوبه دار می رود. منابع خبری اعلام کرده اند سهیلا قدیری به درخواست دادستانی تهران امروز صبح در زندان اوین تهران به جرم قتل کودک پنج روزه اش اعدام می شود. داستان زندگی پردرد سهیلا مردادماه سال 86 در روزنامه ها چاپ شد. در آن روز سهیلا که خسته از زندگی پشت تریبون دادگاه قرار گرفته بود آنچنان از رنج هایش سخن گفت که حاضران را به گریه واداشت. سهیلا در جلسه محاکمه اش گفت؛ من سهیلا قدیری 28ساله هستم. هیچ کس را ندارم. پدرم باران است و مادرم سنگ چرا که من روی سنگ و زیر باران بزرگ شده ام. زندگی ام را در خیابان گذراندم. من یک زن تن فروش نبودم. سختی های زندگی من را به این روز انداخت.
تنها لحظه یی که سهیلا در زندگی اش احساس آرامش کرد زمانی بود که دستبند نقره یی رنگ به دستانش گره خورد. اتهام قتل اولین کلمه پرونده او بود. سهیلا زندگی اش را این طور تعریف کرد؛ با پسری آشنا شدم. او به من ابراز علاقه می کرد و می گفت قصد ازدواج دارد. از ترس دایی هایم با آن پسر به تهران فرار کردم. قرار بود با هم ازدواج کنیم. دو ماه که از سفرمان به تهران گذشت آن پسر من را رها کرد.
راه بازگشت به خانه نداشتم. قطعاً خانواده ام مرا می کشتند. در تهران آواره و سرگردان ماندم. جایی نداشتم. غذایی نداشتم. دختری 14ساله و حیران و سرگردان بودم. من فرزندم را کشتم چون سرنوشتی بهتر از من در انتظارش نبود. هیچ کدام از کسانی که در جلسه محاکمه من نشسته اند نمی دانند تحمل سرمای زیر صفر دی ماه آن هم نیمه شب و بدون لباس کافی یعنی چه. مجبور بودم به خاطر یک لقمه نان تن به خواسته کثیف کسانی بدهم که به من به چشم یک حیوان نگاه می کردند. من را به خانه می بردند، مشروب می خوراندند و مورد آزار قرار می دادند. چرا فرزند من باید زنده می ماند؛ فرزند مردی معتاد و زنی ولگرد، آیا او روزهایی بهتر از روزهای زندگی من می داشت؟ پدر این بچه مردی معتاد بود که من را در خانه اش پناه داد. بعد از چند ماه زندگی در حالی که می دانستم او همسر و فرزند دارد از آن مرد باردار شدم. نمی خواستم در آن زندگی بمانم. مجبور بودم هر روز بساط مواد را برایش آماده کنم. در حالی که باردار بودم از خانه فرار کردم. آوارگی و سرگردانی سهم من از زندگی بود تا اینکه ماموران مرا به جرم ولگردی دستگیر کردند. بعد از چند روز به بهزیستی منتقل شدم. دوران بارداری را با سختی گذراندم. زمانی که فرزندم به دنیا آمد به مددکاران گفتم او را از من دور کنید. اما نکردند و من هم یک روز او را به قتل رساندم و تکه تکه اش کردم. سهیلا به درخواست دادستان در دادگاه به قصاص محکوم شد. چند ماه بعد وکیل مدافع سهیلا مردی را که این زن از او باردار شده بود، پیدا و وی از سهیلا اعلام گذشت کرد. مینا جعفری وکیل مدافع سهیلا در این مورد گفت؛ دادستان این رای را نپذیرفت و اعلام کرد چون سهیلا با مردان زیادی رابطه داشته، معلوم نیست ادعای این مرد در مورد اینکه پدر کودک است یا نه درست است. بنابراین نمی توان ادعای او را پذیرفت. ما اعتراض کردیم و اعتراض ما به جایی نرسید و با درخواست مدعی العموم قرار است حکم سهیلا امروز صبح در زندان اوین اجرا شود.سهیلا پیش از این بارها گفته بود زندان برای او بهترین جاست و در آنجا احساس امنیت می کند و دیگر کسی نیست که او را آزار دهد. سهیلا سه شنبه را در سلول انفرادی گذراند تا امروز صبح به جرم قتل فرزندش پای چوبه دار برود. دومین کسی که قرار است امروز حکم قصاصش اجرا شود پسری به نام صفر انگوتی است که در نوجوانی مرتکب قتل شده است. خانواده صفر و فعالان اجتماعی تلاش زیادی را برای جلب رضایت اولیای دم مقتول انجام داده اند اما هنوز موفق به کسب رضایت نشده اند. همچنین قرار است حکم چهار قاتل دیگر نیز همزمان با احکام سهیلا و صفر اجرا شود. شنیده ها حاکی از آن است که دو نفر به نام های محمدرضا حدادی و امیر امراللهی نیز قرار است امروز صبح در زندان عادل آباد شیراز اعدام شوند. این دو نیز زمانی که کمتر از 18 سال داشتند در نزاعی مرتکب قتل شده اند.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|