زن و شوهری که متهم هستند مرد راننده یی را به قتل رسانده و خودرواش را به سرقت برده اند، در جلسه محاکمه قتل را به گردن همدیگر انداختند.
در ابتدای جلسه محاکمه نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست گفت؛10 بهمن ماه سال 85 ماموران پلیس از طریق خانواده مرد راننده یی باخبر شدند این مرد که محمدعلی نام دارد مفقود شده است. خانواده او گفتند محمدعلی با ماشین پژواش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. ماموران پلیس تحقیقات خود را برای پیدا کردن سرنخی از محمدعلی آغاز کردند اما هیچ اثری از او نبود. چند روز بعد زنی با پلیس تماس گرفت و گفت یک پژو چندین روز است مقابل خانه او پارک شده و مردی که به نظر می رسد رفتاری مشکوک دارد، می خواهد آن ماشین را از محل خارج کند. دقایقی بعد پلیس در محل حاضر شد و مردی را که مدعی بود صاحب خودرو است دستگیر کرد. این مرد به پلیس گفت خودش صاحب این ماشین است اما هیچ مدرکی نداشت که نشان دهد درست می گوید. نماینده دادستان ادامه داد؛ این مرد مدعی بود قصد دارد خودرو را بفروشد و حالا هم می خواهد آن را برای یک مشتری ببرد. با این حال پلیس تا مشخص شدن موضوع مرد جوان را به کلانتری منتقل کرد.
وی که یاسر نام دارد و 26 ساله است بعد از چندین ساعت بازجویی اعتراف کرد خودرو را سرقت کرده است. در بازجویی های بعدی مشخص شد یاسر قاتل محمدعلی مرد گمشده است و بعد از کشتن او ماشین اش را سرقت کرده است. این مرد با همدستی متهم ردیف دوم که فرحناز همسر وی است مرتکب قتل شده و هر دو متهم در بازجویی ها به جرم خود اعتراف کرده اند. یاسر در بازجویی ها در این باره گفت؛ من و همسرم یک هفته قبل از این ماجرا به جرم سرقت در شمال کشور زندانی بودیم. ما زندگی مان را از طریق دزدی اداره می کردیم. وقتی آزاد شدیم نقشه سرقت یک خودرو را کشیدم. به تهران آمدیم و در نزدیکی شهرک پرند با مرد پژوسوار آشنا شدیم و به صورت دربستی سوار ماشین او شدیم. در راه من طنابی به دورگردن او انداختم و در حالی که تقلا می کرد خودش را برهاند، همسرم یک ضربه چاقو به او زد. بعد من چاقو را از او گرفتم و پشت سر هم ضربه زدم.
فرحناز هم این گفته ها را پذیرفت و دوباره تکرار کرد. نماینده دادستان در ادامه برای هر دو متهم تقاضای مجازات کرد. سپس اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و تقاضای قصاص برای هر دو متهم کردند. در ادامه ابتدا یاسر متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد. وی اتهام خود را رد کرد و گفت؛ من مرتکب قتل نشدم. من فقط طناب را دور گردن مقتول پیچیدم و همسرم چاقو را درآورد. البته من ندیدم ضربات را او زده باشد اما چاقو در دست او بود و من هرگز چاقو را نگرفتم. سپس فرحناز متهم ردیف دوم به دفاع از خود پرداخت. وی گفت؛ آنچه همسرم گفت دروغ است. زمانی که ما از زندان آزاد شدیم همسرم مرا سوار اتوبوس کرد و به تهران فرستاد و خودش با ماشین دیگری آمد. وقتی ما در تهران همدیگر را دیدیم شوهرم به من گفت یک ماشین سرقت کرده و راننده آن را به قتل رسانده است. من از ماجرای طناب و چاقو اصلاً خبر ندارم. بعد از پایان جلسه محاکمه و اخذ آخرین دفاع از سوی هر دو متهم، هیات قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران در ادامه برای صدور رای پرونده وارد شور شدند.
|
|
|
|
|