20 روز دیگر یکی از بزرگ ترین پرونده های جنایی سال ورق می خورد و قضات دادگاه کیفری استان تهران مردی را که 10 زن را در کرج و شمال کشور به قتل رسانده است، محاکمه می کنند.به گزارش خبرنگار ما، امید که به قاتل سریالی زنان کرجی معروف است از سال 85 قتل های زنجیره یی را در شمال کشور آغاز کرد و بعد از مهاجرتش به کرج این بار به شکار زنان کرجی پرداخت. این مرد از همسرش برای فروش جواهرات مقتولان استفاده می کرد. امید که متهم است 10 زن را به قتل رسانده بعد از دستگیری به همه این جنایت ها اعتراف کرد. ابعاد گسترده پرونده هشت هزار صفحه یی امید روزنامه اعتماد را بر آن داشت تا به کالبدشکافی این قتل ها بپردازد. ابتدا زندگی متهم مورد بررسی قرار گرفته است و در شماره های آینده جزییات جنایات او را شرح خواهیم داد.
امید کیست
امید برک متولد سال 1365 دو برادر و یک خواهر دارد. وی در قزوین به دنیا آمده و یکی از برادرانش کارگر است و برادر دیگرش بیکار است. خواهر این مرد اکنون دانش آموز است.
او از سن 18سالگی از خانواده اش جدا و چند سال بعد با همسرش مریم آشنا شد و با او ازدواج کرد. امید می گوید بهترین روزهای زندگی اش زمانی بود که خانه یی پشت مسجد جامع قزوین داشتند. در آن زمان آنها وضعیت مالی خوبی داشتند و از زندگی لذت می بردند.
قاتل سریالی کرج در مورد دوران کودکی اش می گوید؛ آرزو داشتم یک روز خلبان شوم البته درسم خوب نبود و اصلاً زرنگ نبودم. دو سال پشت سر هم مردود شدم و بعد از آن هم درس خواندن را برای همیشه ترک کردم.
دوران مدرسه امید
امید در دوران تحصیل مرتب مورد تنبیه بدنی قرار می گرفت. او در این باره می گوید؛ دانش آموزی شلوغ بودم و همیشه معلمانم را کلافه می کردم. البته آنها هم از خجالت من درمی آمدند. همیشه کتک می خوردم. چند بار آنقدر مرا کتک زدند که نای بلند شدن نداشتم. همان زمان بود که اولین جرم ها را مرتکب شدم. یادم می آید کلاس پنجم ابتدایی بودم که اولین کیف قاپی را انجام دادم. سوار موتور پدرم شدم و در حالی که شخصی داشت از خیابان رد می شد کیف او را قاپیدم و فرار کردم. البته آن زمان دیگر مرتکب جرم نشدم تا وقتی که کاملاً بزرگ شدم. در این دوران با خانواده ام هیچ مشکلی نداشتم. آن چیزی که خیلی عذابم می داد وضعیت اقتصادی خانواده ام بود. دوران نوجوانی ام خیلی به من سخت گذشت و همیشه خودم را با دیگران مقایسه می کردم. نمی توانستم چیزهایی را که دوست داشتم، تهیه کنم.
به هر ترتیب که بود دوران نوجوانی امید گذشت. او سال 84 به خدمت سربازی رفت. او می گوید؛ دوران آموزشی را در عجب شیر گذراندم، البته آن دوران تنها زمانی بود که تنبیه انضباطی نشدم. با کسی هم کاری نداشتم. دوستان زیادی نداشتم و کمتر پیش می آمد با کسی صحبت کنم.
ازدواج
امید درباره نحوه آشنایی اش با همسرش مریم می گوید؛ وقتی با همسرم آشنا شدم او 15ساله بود. مریم را در یک مراسم جشن تولد در شهرستان لنگرود دیدم. من واقعاً عاشق او شدم. از دیدنش به آرامش می رسیدم. بعد از ازدواج مدتی را در لنگرود گذراندم. مجبور بودم هزینه های زندگی خود و همسرم را تامین کنم. تنها کاری که بلد بودم بنایی بود. کارگر بنایی شدم و روزمزد کار و زندگی ام را اداره می کردم.
امید هیچ فرزندی ندارد. او در این باره می گوید؛ سه سال از ازدواج ما گذشته بود و من هیچ فرزندی نداشتم. البته به دلیل نوجوان بودن همسرم بود. او 15ساله بود که با من ازدواج کرد. من عاشق این بودم که بچه داشته باشم. مریم این را می دانست و خیلی سعی می کرد بچه دار شود. دلم می خواست اولین فرزندم پسر باشد اما در آن سه سال خداوند به من فرزندی نداد. مریم عاشق من بود و او هم سعی می کرد کاری کند تا من خوشبخت شوم. من همیشه دوستش دارم.
قاتل سریالی کرج هنوز هم به همسرش علاقه مند است. او می گوید؛ قبل از اینکه با مریم ازدواج کنم عاشق هیچ دختری نبودم. مریم اولین عشق من در زندگی بود. با او ازدواج کردم چون می دانستم ذاتی پاک دارد و فرزند ما فردی سالم و مفید برای این جامعه خواهد بود. سال 86 بود که به اتفاق همسرم از لنگرود به کرج مهاجرت و خانه یی اجاره کردیم و من با ماشین پیکانی که خریده بودم، مسافرکشی می کردم.
فقر مالی یک بار دیگر بر زندگی امید سایه افکنده بود؛ «دیگر نمی توانستم از پس هزینه های زندگی ام برآیم. تامین هزینه های زندگی خیلی سخت بود. من اجاره خانه هم می دادم. واقعاً کمرشکن بود. این اواخر زندگی برایمان خیلی سخت شده بود.»
دوباره سرقت
فشار مالی یک بار دیگر باعث شد امید مثل دوران نوجوانی اش به سمت سرقت برود. او توضیح می دهد؛ فکر می کردم از طریق سرقت می توانم به زندگی ام سر و سامان بدهم. بعد از ازدواج معدود دوستانی را هم که داشتم، کنار گذاشته بودم. اهل مواد و سیگار هم نبودم. سعی می کردم سالم زندگی کنم. اما فقر باعث شد خودم را در شرایطی احساس کنم که مجبور به سرقت شوم. زمانی که سرقت ها را شروع کردم انگار به گذشته برگشته بودم. یاد دوران سخت زندگی ام در زمان نوجوانی افتادم.
یادم می آید زمانی که نوجوان بودم با زنان زیادی رابطه برقرار می کردم. وقتی می دیدم افرادی چطور زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهند من هم این کار را می کردم. البته هیچ وقت عاشق آن زن ها نبودم. همیشه می خواستم از آنها سوءاستفاده کنم. من حتی یک بار سعی کردم از یکی از این زنان سکه بدزدم که فهمید و مچم را گرفت.هر بار که بی پولی سراغم می آمد یاد آن خاطرات می افتادم. این اتفاقات قبل از قتل ها دوباره برایم تکرار شد. البته جرقه اصلی زمانی زده شد که من سال 84 زنی را سوار ماشین کردم و از او خواستم با هم رابطه داشته باشیم. او هم قبول کرد. مبلغی را توافق کرده بودیم که من به او بدهم. بعد از اینکه وی را به خانه بردم و با هم رابطه برقرار کردیم آن زن از من خواست پول بیشتری به او بدهم. قبول نکردم. او چاقویی زیر گلوی خودش گذاشت و به من گفت اگر پول هایم را به او ندهم آبرویم را می برد. مجبور شدم 50 هزار تومان پولی را که تمام دارایی ام بود به او بدهم. بار دوم زنی را به واقع به عنوان مسافر سوار کردم اما او به من تهمت زد و گفت قصد ربودنش را دارم و بعد هم از من شکایت کرد. او 400 هزار تومان از من پول گرفت تا رضایت دهد. من با فروش لوازم منزلم این پول را تامین کردم و از همان موقع بود که فهمیدم وقت انتقام است. به این ترتیب امید به فکر قتل افتاد. او پیش از این دو زن را در شمال کشور کشته اما از جنایت دست کشیده بود و مجموع اتفاقاتی که در زندگی اش رخ داد، باعث شد نقشه قتل های سریالی را طرح ریزی کند.
او از سال 88 شروع به کشتار کرد و تا مهرماه سال گذشته که توسط پلیس بازداشت شد هشت زن کرجی را به کام مرگ کشاند.
lili_bibi - کانادا - ونکوور |
واقعا ادم با خواندن اینا متاسف میشه که بخاطر فقر چطور میتونه جوون چند تا ادم بیگناه رو بگیره. |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
mare lang - هند - بنگلور |
من نفهمیدم چطور شد همسرش رو دوست داشته بعد با هرکی که سوار می کرده رابطه داشته معنی دوست داشتن جدیدا عوض شده! |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
1تاریخچهء قتلهای سریالی در ایران بسیار قابل تأمل است؛ و جنس این گونه قتلهای زنجیره ای در ایران و همچنینی انگیزهء قاتلان برای به دام افتادن طعمه هایشان؛ با قتلهای زنجیره ای که در غرب اتفاق می افتد بسیار متفاوت است. بر آن شدم تا کلکسیونی از قاتلین زنجیره ای؛ ورژن وطنی اش را برایتان بازگو کنم:. از نظر تاریخی دستگیری و اعدام سیفالقلم همزمان بود با جنایات «اصغر قاتل» که به گفتهای مخوفترین قاتل زنجیرهای در ایران بوده که مرتکب ۳۳ قتل در تهران و بغداد شده بوده است. البته قربانیان اصغر قاتل بیشتر پسران نوجوانی بودند که قاتل آنها را «یک عده بیپدر مادر بیسرو پا و خوشگل» مینامید و که « وقتی ریششان درآمد دزدی میکنند و دشمن مملکت هستند. مجازات اصغر قاتل هم اعدام بود. |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
2 شاید اولین قاتل سریالی زنان در تاریخ معاصر ایران «محمد وکیلی صاحب سیفآلقلم» مشهور به «سیف القلم» باشد که در شیراز دست به جنایت میزد. به استناد کتاب «سیفالقلم مردی که پس از مرگش هم جنایت میکرد» وی در سال ۱۳۱۲ از هندوستان به شیراز رفته و با درج اعلامیهای خود را پزشکی از اروپا و امریکا معرفی میکند. وی سپس دست به طبابت و معاینه زنانی میزند که مشکل نازایی داشتهاند. او بیماران خود را با خوراندن شربت مخصوص که چیزی جز سیانور حل شده در آب نبوده، از پا درآورده و جسدشان را در زیرزمین خانهاش نگاه میداشته، تا سرانجام پس از قتل ده نفر و با شهادت مالخری که اجناس مقتولین را از قاتل خریده بودهاست، توسط تامینات شیراز دستگیر میشود. بعد از کشف اجساد در خانهاش، سیفالقلم مدعی میشود که از نوادگان پیغمبر است و میخواسته نسل زنان هرزه و بیماریهای مقاربتی را از بین ببرد. در نهایت وی در سال ۱۳۱۴ در شیراز اعدام میشود. (روزنامه ایران-دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۳) |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
3 قاتل با طناب سفید: مجید سالک محمدی که به «قاتل با طناب سفید» معروف بود، بین سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۴ بیش از سی زن را با انداختن طناب سفیدی به گردنشان به کام مرگ کشید. وی که جنایات خود را در شهرهای تبریز، ارومیه، کرج و تهران مرتکب شدهبود، قربانیانش را از بین زنان شوهردار انتخاب میکرد. ظاهرا وی بعد از دیدن بیوفایی همسرش، زنان شوهر داری را که فکر میکرد به شوهرشان وفادار نیستند، قربانی میکرد سالکمحمودی در زندان قصر خودکشی کرده و با مرگ وی این پرونده مختومه اعلام می شود. اما علل و انگیزههای واقعی این قتلها هرگز معلوم نشد. او گفته بود از زنانی که پایبند خانواده نیستند، بیزار است، اما اینکه آیا وی مشکلات روحی نیزداشتهاست، موضوعی است که هیچگاه روشن نگشت. (- مجله زنان-مقاله« زنانی که مردند،مردانی که کشتند»- نوشته سینا قنبرپور) |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
4 خفاش شب: غلامرضا خوشرو (یا به گفتهای خوشرویی کرودان) شاید از نظر تعداد جنایات ارتکابی به پای مجید سالکمحمودی نرسد، اما قاتلی بود که بیش از هر فرد دیگری توجه رسانههای ایران را به خود جلب کرد، قاتلی با لقب خفاش شب. خفاش شب هم در حالی در سال ۱۳۷۶ به جرم قتل ۹ زن اعدام شد که هیچ گاه اقرار به قتلهایی که به وی منتسب بود نکرد و حتی در گفتگوهای تلوزیونی هم تاکید کرد که همدستش به نام حمید رسولی مرتکب قتلها شده است. حمید رسولی هیچگاه شناسایی نشد. برخلاف پرونده سالکمحمودی، روانشناسان جنایی این بار فرصت داشتند که به بررسی عوامل روانی رفتار خوشرو بپردازند و به عنوان مثال دکتر محمود گلزاری که روانشناس پرونده بود عقیده داشت که شخصیت حمید رسولی آرزوی انسان ایدهآلی است که خوشرو برای خود ترسیم کرده بود،5 فردی قوی هیکل با جثهای بزرگ که میتوانسته قتلها را انجام دهد. بنابراین خوشرو در کناری میایستاده و دزدی میکرده و قتلها را به رسولی نسبت میداده است. (داستان فیلم باشگاه دعوا Fight Club را به خاطر میآورید؟). ( روزنامه ایران-جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۸۱) |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
مازیار - مصر - قاهره |
فقر باعث مقتول شدن این جوان ایرانی شده. اگر این جوان در امریکا به دنیا امده بود به عنوان یک یک انسان با شخصیت به زندگیش ادامه می داد .ولی با حکمرانی اعراب در جامعه ایرانی وسوء مدیریت ٬ایران بااین همه معدن وذخایر نفت و حتی فروش اب ولی کمک به فلسطینیان و حزب الله ٬حماس ٬ونزولا و این هم ناهنجاریهای اجتماعی مملکت ما |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
5 قاتل عنکبوتی: جریان قاتل مشهدی یا سعید حنایی که در سال ۱۳۸۰ اتفاق افتاد هرگز مانند خفاش شب مورد توجه رسانهها یا حداقل رسانههای ملی قرار نگرفت. با وجودی که ابعاد جنایات بسیار گستردهتر بود، اما مذهبی بودن شهر مشهد و نیز قشر خاص قربانیان سعید حنایی سکوت تقریبی را در رسانهها به همراه داشت. قربانیان وی زنان روسپی و معتاد مشهدی بودند که طعمه خودروی مسافرکشی وی میشدند. حنایی که نوزده زن را در مشهد به قتل رساند، عقیده داشت که با کشتن این زنها، جامعه را پاک میکند. وی به «قاتل عنکبوتی » معروف بود. رویا کریمی، روزنامهنگاری که چند گفتگوی اختصاصی با سعید حنایی در زندان انجام داده بود، در فیلمی با نام «و عنکبوت آمد» ساخته مازیار بهاری میگوید که حنایی اول به سراغ مشتریان این زنان میرود و چون مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و به اصطلاح «زورش به آنها نمیرسد» به سراغ بیدفاعترین قشر جامعه میرود که به هیچ مرجع قانونی هم نمیتوانستند مراجعه کنند، چون از نظر قانونی مجرم به حساب میآمدند. |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
6 حنایی در این فیلم میگوید که این زنان مانند زبالههای شهرداری بودند که باید جمعشان میکرده و اگر دستگیر نمیشد قصد داشت که تا ۱۵۰ زن دیگر را هم به قتل برساند. پسر دوازده ساله وی که در این فیلم صحبت میکند صحبت از ادامه راه پدرش میکند و صحنه و جزییات جنایات را در خانهشان را نشان میدهد. (و عنکبوت آمد- ساخته مازیار بهاری) |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
7قتلهای محفلی کرمان: قتلهای محفلی کرمان فصل جدیدی را در قتلهای زنجیرهای به بهانه پاک کردن جامعه از فساد باز کرد. شش جوان در یک پیکان سفید قربانیان خود را به باغی میبردند و با احکامی که بین خودشان جاری میکردند قربانیان را سنگسار و یا در آب خفه میکردند. هرچند دستگیری این شش نفر در سال ۱۳۸۲ پرونده پنج قتل را در کرمان بست، اما سرنوشت سیزده قتل دیگر همچنان نامعلوم باقی ماند. در همان سال، نیروی انتظامی استان مرکزی دو نفر به نامهای ابوطالب و یزدان را به جرم قتل هفت زن و دختر ۲۰ تا ۴۰ ساله دستگیر کرد. بهانههای این افراد برای این قتل ها سرقت جواهراتی بود که این زنان برای فروش از روستا به شهر میآوردند. در سال ۱۳۸۴، پلیس تهران موفق به دستگیری دو نفر به نامهای علیرضا و اعظم شد که سه زن خانهدار را در نواحی مختلف تهران به قتل رسانده بودند. انگیزه اصلی این دو نفر سرقت جواهرات و پول نقد بود که برای مخفی ماندن هویتشان به قتل منتهی گشت. |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
8 قاتلین دست و پای قربانیان را با یک طناب قرمز میبستند و پس از پیچیدن آنها در پتو، با ضربات چاقو آنها را به قتل میرساندند. این اولین باری بود که یک زن به جرم سرقت در قتلهای سریالی دستگیر و محاکمه میشد. اعظم دانشجوی ۲۲ سالهای بود که با علیرضا در یک دفتر فیلمبرداری همکار بود. سال ۱۳۷۸ نیز با دستگیری قاتل زنجیرهای دیگری در شهر رشت آغاز گشت. سعید به قتل چهار زن در مسیر رشت- انزلی اعتراف کرده و هنوز حکمی درموردش اجرا نشده است. قاتل کرجی که در شش ماه گذشته هشت زن و دختر را خفه و در حاشیه شهر رها کرده بود نیز هفته گذشته دستگیر شد، |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
9 اما هنوز هویت و انگیزههای وی مشخص نیست. هرچند حسینی، بازپرس جنایی دادسرای کرج، انگیزه این فرد را به گفته خودش انتقام اعلام کرده اما جزییات اینکه این انتقام از که یا از چه است هنوز معلوم نیست در بسیاری از قتلهای زنجیرهای یاد شده، تعجیل در دادرسی و اجرای سریع حکم فرصت را از روانکاوان جنایی گرفت و وقتی برای تجزیه و تحلیل روحی فرد یا شرایط اجتمایی که فرد را به ارتکاب جنایت سوق داده باقی نمیماند. ( ایسکانیوز- یکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۸۵ ) (پایگاه خبری آفتاب-۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۶) |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
10 به نظر شخصی من دوستانی که فقط به قتل این انسانها بسنده میکنند و فکر میکنند با انتقام گرفتن از قاتل همه چیز حل میشود کاملاً در اشتباه هستند. به انگیزه های قتلهای سریالی زنها دقت کنید. در بیشتر آنها انگیزهء مذهبی از نوع اسلامش موج میزند. دوستان عزیز علت همیشه مهم تر از فعل است چون با این جامعه که هنوز 1400 فکر میکنند ؛ باید باز دوباره در آیند شاهد تعداد بیشتری از این قتلها باشیم که حتی قاتلها با اعمال نفوذ مقامات بالای حکومت آزاد شوند و آزادانه به قتلهای بعدی خود در جامعه ادامه دهند. |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
juvel - نروژ - اسلو |
حالا چرا چشماشو میبندند که ابروش نره ؟. مرگ بر خامنه ای . |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
و درضمن همین "امید" قاتل، قتلهای زنجیره ای لنگرود و کرج در جای دیگه ای هم گفته بود: {{ از بین بردن نسل زنانی که به شوهران خود خیانت می کنند، انگیزه ام از این قتل ها بود.}} |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
آنتی اسلام - ایران - اهواز . سپاس از اطلاعات شما دقت کنید از 3 قاتل سریالی قبل از 1357 نام بردید در طی شاید 50 سال ولی بعد از این شورش ننگین هر ساله. دقت کنید حتی قاتل سریالی مشهد که مثلا ضد فحشا بود تمام قربانیان را قبل از قتل مورد تجاوز جنسی قرار می داد مثل همین اقا که عاشق!!!!!!!!زنش بود با همه ارتباط جنسی داشت این است مرد سالاری در این دین ننگین..اجتماع بیمار است و ویروس اسلام مغز ها را مورد هدف قرار داده و تا هست اعدام. شکنجه و این حوادث هست و فراموش نکنید//قاتلان سریالی کرمان که از فامیل متنفذ مذهبی بودند با اینکه جنایاتشان وحشتناکتر از این مرد بود مجازات نشدند انوقت بهنود بینوا پس از 5 سال رنج و بارها رفتن پای چوبه ی دار اعدام شد.مرگ بر دینی که مرگ وجدان بود. |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
poriyaye_vali - قطر - دوحه |
تواین مملکت تا دلت بخواد ادم روانی پیدا میشه به برکت نظام مقدس جمهورس اسلامی/// |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
دیااکو - ایران - تهران |
نتی اسلام - ایران - اهواز خیلی اطلاعات جالبی بود ونتیجه گیری بسیار هوشمندانه ودرست. |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
MAYAN - ایران - تهران |
معمولآ ضعیفه ها قربانی مردان می شوند . بیچاره ضعیفه!!! |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
Bare hasti - المان - هامبورگ |
آنتی اسلام - ایران - اهواز ...ممنون از اطلاعاتی که در اختیار ما گذاشتید..من هم نظرم همین است علت اصلی قتلها در ایران ریشه مذهبی داردو مقایسه ان با غرب مقایسه غلطی است .در این جا هم در بین ترکها(به وفور) و افغانها (تا جایی که من خبر دارم هنوز در بین ایرانیها نبوده ) قتلهای ناموسی زیادی رخ داده و در اکثر موارد بعد از قتل هم از کار خود پشیمان نیستند و ان را حاکی از حمایت از ناموس و شرف خود میدانند ...وافعا مایه شرمساری است ...به امید رهایی انسان از جهل و نادانی و تعصبات کور مذهبی |
سهشنبه 21 مهر 1388 |
|
nalin - المان - مونیخ |
روانی و غیرتی بودن چه ربطی به مذهب داره طرف یا گرسنه است یاسادیسم.م |
جمعه 24 مهر 1388 |
|