آخرین برگ پرونده بهنود

آخرین برگ پرونده بهنود

 آخرین برگ پرونده بهنود شجاعی پسری که 9 بار تا یک قدمی مرگ رفته بود لای پوشه صورتی رنگ قرار گرفت. این برگ گواهی مرگ او بود تا به این ترتیب پرونده پر تنش بهنود هم در میان پرونده های بایگانی شده دادگستری استان تهران جای گیرد. به گزارش خبرنگار ما، پرونده بهنود شجاعی پسری که در 16 سالگی مرتکب قتل شده بود از سال ها پیش توجه بسیاری از فعالان اجتماعی در داخل و خارج از ایران را به خود جلب کرد. بهنود متهم بود در 16 سالگی در یک دعوای خیابانی جوانی به نام احسان را با ضربه چاقو به قتل رسانده است. هر چند بهنود ادعا می کرد تنها یکی از دو ضربه چاقویی را که به احسان اصابت کرده او زده است، دادگاه او را به قصاص محکوم کرد و پس از آن بهنود 16 ساله باید دو سال در زندان می ماند تا با رسیدن به سن قانونی زمان اجرای حکم قصاص او فرا رسد. در این مدت بسیاری از فعالان اجتماعی، هنرپیشگان، دست اندرکاران سینما و چهره های ورزشی به دیدار خانواده احسان رفتند و از آنها خواستند بهنود را به خاطر نوجوان بودنش ببخشند. اما خانواده احسان فقط خواستار قصاص این نوجوان بودند. حساسیت روی اعدام بهنود به جایی رسید که آیت الله شاهرودی رئیس وقت قوه قضائیه دستور داد اجرای حکم این نوجوان متوقف و تلاش برای جلب رضایت اولیای دم آغاز شود. زمانی که این خبر در مطبوعات منتشر شد یک بار دیگر فعالان اجتماعی از جمله مهتاب کرامتی و عزت الله انتظامی تلاش خود را برای نجات بهنود به کار بستند.انتظامی در مورد جلسه یی که با خانواده احسان داشت، گفته بود؛ ساعت ها پشت در خانه مقتول منتظر شدم. آنقدر ایستادم تا بالاخره در را باز کردند. از 10 شب تا سه بعد از نیمه شب با مادر و پدر احسان صحبت کردم. من پیرمرد بارها گریه کردم و از آنها خواستم به پسری که در 16 سالگی مرتکب خطایی شده است رحم و از قصاص او صرف نظر کنند. قبول دارم آنها هم فرزندشان به قتل رسیده بود و داغدار بودند اما بهنود می گفت فقط یک ضربه از دو ضربه را به احسان زده است. به مادر احسان گفتم اگر حرف بهنود درست باشد و پسر تو به دست شخص دیگری کشته شده باشد جواب خدا را چه خواهی داد. ساعت ها گفت وگوی ما سرانجام به نتیجه رسید. مادر احسان گفت از بهنود گذشت می کند. پدرش هم به دیه رضایت داد. آنها به من گفتند دیگر ناراحت نباش ما رضایت دادیم. من هم امیدوار از خانه مادر احسان بیرون آمدم. چند روز بعد دوباره جلسه یی برگزار شد و آنها گفتند 600 میلیون تومان پول می خواهند. زمانی که این خبر از سوی اولیای دم اعلام شد هنرمندان در جلسات مختلفی که با مردم داشتند تلاش کردند این مبلغ کلان را جمع آوری کنند. اما چند روز بعد پدر و مادر احسان گفتند اعلام رضایت نکرده اند و خواهان اجرای حکم هستند. چند روز بعد فیلمی از جلسه مورد ادعای هنرمندان در اختیار واحد اجرای احکام دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. آن فیلم نشان می داد هر آنچه عزت الله انتظامی گفته است صحت دارد. این بار پدر و مادر احسان با ظرفی پر از بنزین در مقابل دادسرای جنایی تهران حاضر شدند و گفتند حالا که این فیلم منتشر شده است اگر بهنود اعدام نشود آنها خودشان را آتش می زنند. سرانجام فیلم اعلام رضایت به دادگاه رفت تا مورد بررسی قرار گیرد. در این میان چند تن از آیات عظام از جمله مکارم شیرازی فتوایی دادند مبنی بر اینکه اگر رضایت شفاهی هم اعلام شده باشد این رضایت شرعی است. اما دادگاه اعلام کرد فیلم را نمی توان به عنوان مدرکی بر اعلام گذشت قبول کرد و نشانی از رضایت در آن دیده نمی شود و تقاضای قصاص از سوی اولیای دم درست است.پرونده بهنود روز به روز بغرنج تر می شد. اصرار خانواده احسان برای اعدام باعث شد تا این پسر سه بار پای چوبه دار برود و پنج مرتبه دیگر نیز برای اجرای حکم به قرنطینه منتقل شود. بهنود آن روزها در گفت وگویی کوتاه و تلفنی به خبرنگار ما گفت؛ تحمل شب آخر اعدام برایم آنقدر سخت است که دیگر نمی خواهم آن را تکرار کنم. انتظار برای مرگ هر لحظه اش مرگ آور است. دیگر نمی توانم تحمل کنم در واقع من سه بار اعدام شده ام. سه بار پای چوبه دار رفتن زجر مضاعفی است که بر من روا داشته اند. دلم برای مادربزرگ پیرم می سوزد.بهنود در آخرین جملاتش گفت؛ من به عمد احسان را نکشتم. من فقط 16 سال داشتم. اگر او به مادرم که در بچگی ام مرده بود فحش نمی داد و مرا تحریک نمی کرد اصلاً طرفش نمی رفتم. من احسان را نمی شناختم اما او با تحریک یکی از دوستانم به مادرم فحش داد. مادرم را هر شب در خواب می بینم. او جایگاه بزرگی در قلب من داشت و در واقع نقطه ضعف من بود. من از همه کسانی که حکم مرا متوقف کردند ممنونم اما نمی دانم دفعه بعد چه خواهد شد. من باید یک بار دیگر شب قبل از اعدام را تجربه کنم.نیمه شب شنبه همان لحظاتی بود که بهنود می گفت کابوس آن را می بیند. حدود 200 نفر از هنرپیشگان و چهره های اجتماعی در برابر زندان اوین حاضر شدند. مادر ندا آقا سلطان و سهراب اعرابی هم در میان آنها بودند. این دو زن به پای مادر احسان افتادند و از او خواستند تا به بهنود جوان رحم کند. حتی یکی از اقوام احسان آمده بود تا از خانواده برادرش بخواهد از خون احسان بگذرند. پدر و مادر احسان یک بار دیگر قول دادند از قصاص می گذرند فقط می خواهند بهنود را در حالی که طناب دار دور گردن اوست، ببینند. اما این وعده ها فقط برای چند دقیقه بود. زمانی که پدر، مادر و برادر احسان به سمت در زندان اوین رفتند برادر احسان عکسی از جیبش بیرون آورد که نشان می داد سینه احسان چاقو خورده است. او خطاب به حاضران گفت به این عکس نگاه کنید ما بهنود را نمی بخشیم. 200 فعال اجتماعی پشت در زندان دعا می کردند تا اولیای دم رضایت دهند، اما آن سوی در آهنی این بهنود بود که برای چهارمین بار با قدم های لرزان و هدایت مسوولان زندان به سمت اتاق مرگ می رفت. زمانی که او در برابر مادر احسان قرار گرفت زانو زد و التماس کرد. بهنود آخرین جملاتش را گفت؛ «من مادر ندارم. تو برای من مادری کن.» اما این جملات هم نتوانست در مادر احسان کارساز باشد. بهنود با رنگ پریده و در حالی که پاهایش را روی زمین می کشید از مسوولان اجرای احکام خواست اجازه دهند نماز صبح را بخواند. نماز که به پایان رسید بهنود به داخل اتاق هدایت شد. باز هم التماس کرد اما مادر احسان این بار خواست خودش طناب را به گردن بهنود بیندازد ولی گفت شاید او را ببخشد. این زن چند ثانیه بعد به سمت صندلی رفت و به اتفاق شوهرش لگدی به آن زد. بهنود از طناب آویزان ماند و یک دقیقه بعد پزشک حاضر در زندان مرگ بهنود را تایید کرد. این سوی درهای زندان اوین زمانی که سرباز اعلام کرد بهنود شجاعی اعدام شد جمعیت ساکت و بدون کلمه یی حرف محل را ترک کردند. فقط عموی بهنود بود که از حاضران به خاطر تلاش هایی که برای نجات جان برادر زاده اش کردند تشکر کرد. گزارش خبرنگار ما حاکی است قرار است هفته آینده حکم قصاص امیر امراللهی و صفر انگوتی هم در زندان اجرا شود. این دو نیز متهم هستند در نوجوانی مرتکب قتل شده اند.

گزارش خبرنگار اعتماد از مقابل زندان اوین هنگام اجرای حکم بهنود

یک چهارپایه، چند متر طناب و یک میله افقی. همین ها برای برپایی چوبه دار و اجرای حکم یک محکوم به مرگ کافی است. سحرگاه دیروز چهارپایه و طناب و میله به هم رسیدند تا جان بهنود شجاعی را در 21 سالگی بگیرند.از ساعت های اولیه بامداد دیروز افرادی که قلب شان برای ادامه حیات بهنود می تپید مقابل در ندامتگاه اوین تجمع کرده بودند تا شاید گشایشی در پرونده بهنود حاصل شود و اولیای دم از خونخواهی بگذرند.پیش از این تا آخرین ساعات شنبه تلاش ها ادامه داشت تا رئیس جدید قوه قضائیه که او نیز یک بار از اجرای حکم جلوگیری کرده بود باز هم دست به قلم ببرد و فرصتی دوباره به بهنود بدهد اما نسخه حیات بخش بهنود صادر نشد.ساعت، دو بامداد نشان را می داد. جمعیتی حدود یکصدنفر مقابل در زندان تجمع کرده بودند؛ طبق گفته حاضران برخی از آنها از ساعت های اولیه شب به آنجا رفته بودند؛ از جمله مادر سهراب اعرابی. این زن در حالی که یک پلاکارد در دست داشت انتظار می کشید تا خانواده احسان- مقتول- به زندان بیایند تا از آنها بخواهد بهنود را عفو کنند. روی پلاکارد خانم اعرابی این جمله نوشته شده بود؛ خانواده اولیای دم، لذتی که در بخشش است در انتقام نیست. تمنا دارم گذشت کنید.بسیاری از زن هایی که پشت دیوارهای سیمانی و بلند زندان ایستاده بودند قلب شان برای بهنود می تپید و خود را مادر او می دانستند.عقربه های ساعت به سرعت حرکت کردند و ساعت 30/4 را نشان دادند. در این ساعت حاضران که حالا تعدادشان قریب به 200 نفر شده بود به سمت خودرویی که اولیای دم از آن پیاده می شدند، هجوم بردند. سرنشینان خودرو چهار نفر بودند؛ پدر، مادر، خواهر و برادر احسان. از آن لحظه خواهش و التماس ها شروع شد. حاضران از سن و سال های مختلفی بودند. ابتدا چند زن و مرد سالخورده پیش قدم شدند تا شاید به حرمت موی سپیدشان اولیای دم گذشت کنند.چند دختر جوان مقابل در ورودی زندان ایستاده بودند تا مانع ورود اولیای دم شوند. برخی دیگر نیز ترجیح می دادند از دور نظاره گر این صحنه ها باشند و با ذکرهایی که زیر لب زمزمه می کنند از خدا برای نجات بهنود مدد بگیرند. التماس های حاضران سرانجام باعث شد پدر احسان به حرف بیاید. او از رنجی که از فقدان پسرش کشیده گفت و بی قراری های مادر احسان را یادآور شد. اما این باعث نشد رایزنی ها متوقف شود. بسیاری به دست و پای پدر و مادر احسان بوسه می زدند. در این لحظات چند نفر از هنرمندان سینما نیز به جمعیت پیوستند. حسن فتحی، حامد بهداد و کیانوش عیاری از جمله این افراد بودند که هر یک به نحوی در تب و تاب بودند تا بهنود بار دیگر بتواند طلوع خورشید را ببیند.دقایقی بعد یک دستگاه آمبولانس پزشکی قانونی به سرعت خیابان منتهی به زندان را طی کرد و از در اصلی گذشت. این موضوع بر اضطراب حاضران افزود و موجب شد رایزنی ها شدیدتر ادامه یابد. سرانجام التماس ها به نتیجه رسید و پدر احسان رضایت ضمنی خودش را اعلام کرد. مادر مقتول هم ابراز امیدواری کرد تا شاید وقتی بهنود را پای چوبه دار ببیند او را عفو کند. افرادی که از این خبر خوش مطلع شده بودند با ذکر صلوات فریاد کشیدند. امیدها بار دیگر زنده شد. این بار اشک ها اشک شوق بود؛ شوق نجات پسری که چند دقیقه بیشتر با مرگ فاصله نداشت.حاضران سعی می کردند صدایشان را به آن سوی دیوارهای بلند زندان برسانند. پایان دعای توسل آغازی بود بر اضطرابی مرگبار. در این بین چند نفر از حاضران به خاطر استرس زیاد بیهوش شدند و دیگران نیز حال و روز بهتری نداشتند. زمان متوقف شده بود. هیچ کس خبری از آن سوی دیوارها نداشت. فقط یک معجزه می توانست بهنود را نجات دهد. به همین دلیل همگان از خدا معجزه طلب می کردند. عاقبت در زندان باز شد. دو وکیل بهنود رمقی برای بیرون آمدن نداشتند. محمد مصطفایی مقابل در توقف کرد و با صدای بلند این جمله را گفت؛ بهنود اعدام شد. حالا دیگر شیون و زاری جای سکوت را گرفته بود. اعضای خانواده بهنود بی قرارتر از دیگران بودند. پدر او اعدام پسرش را باور نداشت و تا رودرروی وکیل بهنود نایستاد و جمله را بار دیگر نشنید مرگ او را نپذیرفت. همه تلاش ها بر باد رفته بود.مصطفایی که بریده بریده صحبت می کرد در چند جمله صحنه اجرای حکم را این طور شرح داد؛ پس از آنکه صورتجلسه تنظیم شد قاضی اجرای احکام از بهنود خواست وصیت کند. او گفت وصیتی ندارد و فقط از خانواده احسان حلالیت می طلبد. بعد از آنکه اولیای دم صورتجلسه را امضا کردند همگی به داخل یک اتاق سربسته رفتیم. طنابی آبی رنگ از یک میله آویزان بود و انتظار قربانی اش را می کشید. بهنود تا پیش از این امیدوار بود باز هم بتواند با دریافت مهلت از مهلکه بگریزد اما وقتی چهره مصمم پدر و مادر احسان را دید امیدهایش رنگ باخت. او که بدنش می لرزید به دست و پای آنها افتاد تا شاید دل شان به رحم بیاید و از قصاص او در 21 سالگی بگذرند. در چنین شرایطی به دست و پای بهنود دستبند و پابند زده شد و او روی چهارپایه مرگ ایستاد. مسوولان زندان و قاضی اجرای احکام بار دیگر از اولیای دم خواستند از خونخواهی بگذرند اما آنها گفتند شاید اگر طناب دار را در گلوی بهنود ببینند، منصرف شوند. سرانجام طناب آبی رنگ دور گلوی بهنود حلقه زد و پدر و مادر احسان در یک لحظه به سوی چهارپایه هجوم بردند و زیر پای بهنود را خالی کردند. او در آسمان معلق شد و بعد از دقایقی دیگر تکان نخورد. او مرده بود.حدود نیم ساعت از اعلام خبر اجرای حکم گذشته بود اما حاضران همچنان مقابل در زندان ایستاده بودند تا از احساس اولیای دم پس از اجرای حکم باخبر شوند، اما از آنها خبری نشد تا اینکه جمعیت متفرق شد.

shanul - المان - هامبورگ
تف توی صورت پدر و مادر احسان. این پدر و مادر احسان هم قاتل هستند اخه اینقدر ادم سنگ دل باید باشه!! اینجور پدر و مادرها ننگ جامعه ایرانی هستند. روح احسان و بهنود شاد.
دوشنبه 20 مهر 1388

asir@.P - فرانسه - پاریس
جواب یک قتل غیرعمد را با یک قتل عمد دادند. و این است عدالت. حالا میشه گفت نوبت خانواده بهنود شده که تقاضای قصاص کنن عجبا!!عجبا!!من هیچوقت این قانون رو نفهمیدم و نخواهم فهمید.مسیحی ها میگن اگه کسی به تو سیلی زد گونه دیگرتو نزدیک کن برای سیلی دوم!حالا اگه طرف خل بود هم عیبی نداره؟!! بعضی ها هم میگن زدی ضربتی ضربتی نوش کن!این ضربت ها تموم نمیشه!تصور کنید ضربه آخرو کی میزنه. اونیکه زورش بیشتر بوده و طرفو از پا درآورده.اونهائی که خودشونو جای پدرو مادر احسان میذاشتن حالا خودشونو جای پدر بهنود بذارن.
دوشنبه 20 مهر 1388

nimaaa - امریکا - نیویورک
نیمدونم این چه دینی هست که خون رو با خون میشورن امیدوارم پدر مادر احسان شب با وجدان راحت بخوابن روح بهنود شجاعی شاد
دوشنبه 20 مهر 1388

juvel - نروژ - اسلو
پدر و مادره احسان درست است که عزیزی از دست دادند ولی با شقاوت و ناجوانمردی جانه بهنود را گرفتند / ای کاش یک لحظه هم که شده بود به لذتی که بعد از عفو میبردند فکر میکردند ولی الان ...... وای به حالتان که عزاب وجدان به سراغتان بیاید.........
دوشنبه 20 مهر 1388

sabze sabzam - بلژىک - بروکسل
نمیدونم از شدت ناراحتی چی بگم چطور این پدر و مادر داغ دیده کمی ترحم نداشتند ایا با مرگ این جوان ارامش به اونها برگشت من که مطمئنم نه تازه عذاب وجدان هم بهش اضافه شده !!!!!!!
دوشنبه 20 مهر 1388

tamara .s - انگلیس - لندن
بعضی ها تو سینه شون بجای قلب چی ؟؟؟؟؟؟؟ اگر قبلا دلم واسه احسان میسوخت ولی الان میگم پسری که مادری به این وحشی ایی داره همون بهتر که !!!!!!زنیکه یکم از مادر سهراب ها و ندا ها انسانیت و بزرگواری یاد میگرفتی
دوشنبه 20 مهر 1388

kamia1 - المان - کلن
اوف!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دوشنبه 20 مهر 1388

nazanin 2009 - ایران - ارومیه
خدارحمتش کنه خیلی ماجرای دردناکی بود ...چیزی نمیتونم بگم جز اینکه انسانیت دیگه مرده .
دوشنبه 20 مهر 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
دولت ما در حق ما بی رحم است. قانون کشور ما در حق ما بی رحم است. خودمان سعی کنیم در حق یکدیگر بیرحم نباشیم.
دوشنبه 20 مهر 1388

hooloo - بلژیک - بروکسل
چطور بعضیها اسم خودشونو میزارن انسان اونم از نوع مادر امشب بامردن احسان دیگه اونا واقعا میتونن بدون کابوس بخوابن این بیرحمها سه بار احسان رو انگار اعدام کردن خدا ازشون نگذره خوب همون دفعه اول تفلکو راحت میکردین شما که از دل سیاه خودتون خبر داشتین امشب احسان راحت و بیگناه وپاک پیش مادرش اما شما پشیمان ودل سیاه ای کاش گذش میکردین و حالشو میبردین که این لیاقت میخواست
دوشنبه 20 مهر 1388

tinkerbell - انگلیس - نیوکاسل
. تف به ذات این پدر و مادر سنگدل!
دوشنبه 20 مهر 1388

tinkerbell - انگلیس - نیوکاسل
بیچاره. دلم سوخت!!!
دوشنبه 20 مهر 1388

sepehrsan - ایران - تهران
اگه کشتی می کشنت. از همون دست که بدی هز همون هم پس می گیری
دوشنبه 20 مهر 1388

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
خبر خیلی فوری////////////. احمدی نژاد قرار هست امروز دوشنبه در حافظیه سخنرانی کند. از دوستانی که در شیراز هستند خواهش میکنم به محل سخنرانی که در حافظیه می باشد حضور پیدا کنند. مراسم عصر برگزار می شود. به همه اطلاع دهید
دوشنبه 20 مهر 1388

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
مراسم امروز با حضور احمدی نژاد ساعت 6 عصر. مکان شیراز - حافظیه. لطفا به همه اطلاع دهید.
دوشنبه 20 مهر 1388

bawafa1385 - المان - هامبور
واقعا بعضی از مردم فاقد هرگونه احساس و عاطفه انسانی هستند. بسیاری از مردم فقط در لباس انسان چهره نمائی میکنند. این خانواده اگر فرزند خود را دوست داشتند باحترام ان فرزند میبایستی مانع از اعدام این جوان میشدند..عقده حقارت مانع از تصمیمبزرگوارانه است .نداشتن گذشت.عقده.رذالت.بی مایگی صفت اولیا دم است
دوشنبه 20 مهر 1388

blueberry64 - ایران - تهران
خیلی ناراحت کننده بود. اشکم در اومد. جای خالی پسرشون که پر نمیشد اینطوری. یعنی الان واقعا آروم شدن؟
دوشنبه 20 مهر 1388

RezaOmidvar888 - دانمارک - کپنهاگ
از خبر اجرای حکم بشدت غمگینم و به همه تسلیت میگویم. از تصمیم والدین احسان ضمن فهمیدن درد آنها به خاطر از دست دادن فرزندشان , از روحیه کم رحم و انعطاف ناپزیرشان متاسفم و آرزوی نابودی این گونه فرهنگ دیدگاه انتقام جویانه را دارم . در ضمن از وجود هموطنان بشر دوست و پر استقامتی‌ که از سر شب تا ساعت 4 صبح می ایستند تا به پای اولیای احسان بیفتند ، احساس غرور می‌کنم و در مقابل بزرگواریشان احساس کوچکی‌ می‌کنم . مادران سهراب و ندعا. دستتان را می‌بوسم . بر اساس تمام آمارها خشونت تنها خشونت بیشتر میزاید و راه علاج نیست .
دوشنبه 20 مهر 1388

catwoman - انگلیس - دنکستر
میدونم که پدر و مادر احسان داغدارند ولی موضوع مال جهار سال پیش بوده حالا هم میخواهم بدانم با مرگ بهنود اتفاق خاصی افتاد؟جز مرگ یه جوان دیگه؟؟؟؟؟
دوشنبه 20 مهر 1388

hooloo - بلژیک - بروکسل
من اینقدر گریه کردم و اعصابم بهم ریخت که تو یادداشتم بجای بهنود نوشتم احسان در هر صورت خدا حتما این دو جوانو امرزیده وای بحال مادروپدر احسان ازحالا تا روزی که بمیرن وراحت بشن از این کار زشتی که کردن دل سیاها
دوشنبه 20 مهر 1388

oghab - سوید - س..
دیگه تمام شد بهنود راحت شد. اما این زن ومرد هرگز طمع ارامشو نمیچشند.
دوشنبه 20 مهر 1388

oghab - سوید - س..
راستی شیرین عبادی کجاست با اون جایزه خوشگلش.
دوشنبه 20 مهر 1388

Hoja Verde - ایران - تهران
ناراحت کننده بود.روحش شاد.
دوشنبه 20 مهر 1388

سید ابوالقاسم واعظ - اندونزی - جاکارتا
دوستان فیلم "شهر زیبا" را ببینید. در همین رابطه است. مسئولین سایت هم لطفا آن را برای دانلود بگذارند.
دوشنبه 20 مهر 1388

dokhtar sharghi - فرانسه - پاریس
تف به ذات این سنگدل!!!! شما قاتل یک پسر 21 ساله با هزاران امید هستید!!! مرگ بر شما که بویی از انسانیت نبردید. مرگ بر شما
دوشنبه 20 مهر 1388

kadkhoda saeid_uk - انگلیس - منجستر
تف به این اسلام و قانونش که یه بار دیگه اشک ما رو دراورد.( خدایش بیامرزد)
دوشنبه 20 مهر 1388

vahid22 - آلمان - هامبورگ
ای خاک بر سر این مادر،تف به این پدر!حالا زندگی رو از بهنود گرفتید چی شد؟جگرتون حال اومد؟
دوشنبه 20 مهر 1388

IRAN204 - امریکا - نشویل
به اینها میشه گفت انسان دریک چشم بهم زدن زن وشوهر با هم لگ به چهارپایه زدند همینجوری هم بچه تربیت کردند به مادر این بینوا فحش داده عصبانی کرده بچه 16 ساله رو حالا شب بگیرید با خیال راحت بخوابید آدمهای بی قلب .مرگ براین اسلام نکبت با این قانونیهای ضد انسانی. زنده باد ایران آزاد.
دوشنبه 20 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
واقعا ناراحت کننده ست
دوشنبه 20 مهر 1388

immigrant sea bird - انگلستان - وست ساسیکس
واقعا بعضی ادمها چقدر سنگدلن. اگه الان احسان بهنود را کشته بود باز هم خانواده بی رحم احسان توقع داشتند اولیای دم بهنود احسان رو اعدام کنن یا تا ابد نفرینشون می کردن. من که از شدت نااحتی نمی تونم چیزی بگم. واقعا دردناکه چقدر این خانواده احسان سنگدلن.. وای واقعا واژه انسان برای بعضی ها مناسب نیست.
دوشنبه 20 مهر 1388

Atheist-0 - کانادا - ونکوور
بر طبق قوانین همه کشورهای اهلی ارتکاب قتلی که در یک نزاع اتفاق بیافته حتی پس از اثبات جرم بان قتل درجه دو میگویند که مجازات ان از ده سال زندان تجاوز نمیکند. و اما قتل درجه یک به معنای قتلیست که از پیش برنامه ریزی شده باشد که حد اکثر مجازات را دارد. در این مورد قاتل درجه یک پدر و مادر احسان هستند که با برنامه به این قتل فجیع دس زدند. صد حیف که یک رژیم وحشی عرب زاده بر ان مملکت حاکمند که خود بعنوان جانی بالفطره مردم را تشویق به چنین جنایاتی میکنند. تا در ایران بود ملا و مفتی. بروز بد تر از اینهم بیافتی
دوشنبه 20 مهر 1388

armita.m - ایران - تهران
واقعا تف به روی اون پدر ومادر کینه ای تف تف...
دوشنبه 20 مهر 1388

طاطا - ایران - ایران
این دود سیه فام که از بام وطن خاست ازماست که برماست. وین شعله سوزان که برآمد زچپ وراست ازماست که برماست. جان گربه لب مارسد ازغیر ننالیم با کس نسگالیم. ازخویش بنالیم که جان سخن اینجاست ازماست که برماست. ما کهنه چناریم که ازخاک ننالیم برخاک ببالیم. لیکن چه کنیم آتش ما درشکم ماست ازماست که برماست. گوییم که بیدارشدیم! این چه خیالی ست بیداری ما چیست؟. بیداری طفلی است که محتاج به لالاست ازماست که برماست
دوشنبه 20 مهر 1388

aria-aria-nl - هلند - روتردام
حالا این پدر و مادر مال دوست برن حال کنن خون یک نوجوان مظلوم حالا یا قاتل یا نه . به گردن شما ادمهای بی گذشت پول دوست تو هلند اگه کسی قتل مرتکب بشه حداکثر 18 سال زندان است بعد تو اون مملکت پدر ومادر مذخرفی مثل این پدر و مادر این جریان را با بیزنس اشتباه گرفتن ای خاک بر سر شما و امثال شما
دوشنبه 20 مهر 1388

مانیا - تهران - تهران
کاش موقعی که این وحشیا با ظرف بنزین رفته بودند کسی مانعشون نمیشد و خودشون را آتش میزدند. مرگ حقه . درست . ولی نمیدونم چرا دو روزه حالم اصلا جا نمیاد . داستان این بچه خیلی اسف باره. شرم به این دولت اسلامی با قوانین وحشیانه اش.
دوشنبه 20 مهر 1388

poriyaye_vali - قطر - دوحه
چند سال قبل در ایران یه ادم حیوون صفتی بود که با وجود اینکه زن ویچه هم داشت علنی مزاحم نوامیس مردم میشد تا اینکه یه ادم مرد پیدا شد واین جوونورکثیفو کشت //قاتل 10 سال زندونی بود وطی این 10 سال خیلی از مردم وریش سفیدا از خانواده مقتول خواهش میکردند که از اعدام مقتول صرفنظر کنند اما هیچ کسی نمیتونست اونا رو قانع کنه..باالاخره قاتل پس از 10 سال تحمل حبس اعدام شد اما فقط یه هفته بعداز اعدام قاتل برادر مقتول در یک حادثه رانندگی در گذشت//امیدوارم واز خدا میخوام که خانواده احسان هم دچار چنین بلایی بشوند //
دوشنبه 20 مهر 1388

پریستوک - ایران - تهران
حتماً مامان بابای یارو جزو دارو دسته ی خامنه یی و احمدی نژاد بودن
دوشنبه 20 مهر 1388

bahareiran - ایران - ایران
بنظرم پدره راضی بوده ولی چه مادر سنگدلی؟!!!!!!!!!!حالا شاید بگه منم احسانم را از دست دادم ولی حالا عذاب وجدان کشتن بهنود به غم نبود احسان تا اخر عمرشون رو دلشون سنگینی میکنه
دوشنبه 20 مهر 1388

enviroment - ایران - شیراز
اقای بسجی کاملا با نظرت موافقم...البته اگر حکم خدا برای شما مهم است اول باید شما هاو اقایتان که با همدستی و فرمان اقا روز روشن و کاملا با قصد جنایت و قتل عمد به طرف مردم شلیک کردید و نداها و سهرابها وسایر بیگناهان به شهادت رساندید محاکمه و اعدام شوید و . انشائ الله سایه شوم جنایتکاران از سر ملت کم شودبعدش برای امثال بهنودها که شاید بدون قصد قبلی قتل می کنند فکری کرد...در ضمن شما جنایتکاران هیچ وقت از دنباله ایه قصاص که راجع به تشویق به گذشت است حرفی نمیزنید ....
دوشنبه 20 مهر 1388

soliham - بلژیک‌‌ - لووان
عجب جای بود که این دو به راحتی برن و چار پایه را بکشن اون هم مثل پسر خودتان جوون بود با هزاران ارزو چطور بعد از چهار سال این خشم تان کمتر نشد جای تعجب است اگر جای مادر ندا وسهراب بودی جرائت انتقام را از دولت داشتی هرگز تا اخر عمرتان هم حسرت فرزندتان و هم عذاب کشتن پسر جوون را بخورید
دوشنبه 20 مهر 1388

sepideh sepid - انگلستان - لندن
شرم آوره لعنت به دل سنگشون...
دوشنبه 20 مهر 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
shanul - المان - هامبورگ مادر احسان؛ بهنود رو نکشت. قوانین ظالمانهء اسلام جان بهنود رو گرفتند.
دوشنبه 20 مهر 1388

SIMIN61 - ایران - تهران
تف به این قانون مسخره که حکم اعدام برای اطفال داره
دوشنبه 20 مهر 1388

siavashoma - انگلستان - منچستر
حتما از طرفدارهای ولایت کثیف فقیه بودن .درست همانکاری که این نظام با مردم میکنه. با دروغ دل خوش میکنن و بعدش خیانت و تیشه به ریشه مردم .تربیت این رژیم بهتر از این نمیشه.
سه‌شنبه 21 مهر 1388

noora - ایران - تهران
بهنود عزیزم. من هم مانند تو مادر ندارم! عزیزم مادر احسان لیاقت مادری کردن برای تو را نداشت من را ببخش که این حرف را میزنم ولی خوش به حال تو که اینقدر فرشته وار به سوی مادرت رفتی تا خود او برایت مادری کند !من آرزوی رفتن پیش مادرم را دارم . فرشته کوچولو روحت شاد باد
سه‌شنبه 21 مهر 1388

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
فروغ فرخزاد در شعری باطن خیلی از هموطنان!!!!!را تشریح کرد. ///در ان هنگام که دستت را می فشارند و برویت لبخند می زنند.....در مغزشان طناب دار تو را می بافند.///. قصاص و دیه و مهدورالدم وکشتن مرتد از کثیفترین قوانین این دین جنایت پرور است. بهنود قربانی ان جامعه ی بیمار است ...همین
سه‌شنبه 21 مهر 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.