ابهام های پرونده قتل مرد پرنده فروش

ابهام های پرونده قتل مرد پرنده فروش

پرونده مردی که ماه هاست به اتهام قتل دوستش در سلول انفرادی به سر می برد و سال هاست با خانواده اش دیدار نکرده برای برطرف شدن برخی ابهامات به دادسرای جنایی تهران بازگردانده شد. به گزارش خبرنگار ما این مرد که از سال 85 در زندان به سر می برد در دادگاه مدعی شد در طول این سال ها حتی یک بار هم خانواده اش را ندیده است. در ابتدای جلسه محاکمه، عطار نماینده دادستان تهران در جایگاه قرار گرفت و گفت؛ 14 تیرماه سال 84 جسد مردی به نام سیاوش که 14 ضربه چاقو خورده بود در شهرک ولیعصر پیدا شد. بررسی ها نشان داد این مرد 45ساله فروشنده حیوانات است و با یکی از دوستانش به نام علی اکبر شریک بوده. کارآگاهان همچنین متوجه شدند تلفن همراه مقتول در دست متهم است و همچنین علی اکبر آخرین نفری است که با مقتول دیده شده است. علاوه بر این فاش شد علی اکبر به سیاوش بدهکار بوده و به همین دلیل هم با هم اختلاف داشتند. به همین خاطر متهم دستگیر شد و اکنون من به عنوان نماینده دادستان تهران تقاضای صدور حکم قانونی را در این خصوص دارم. در ادامه فرزندان مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای متهم تقاضای صدور حکم قصاص کردند. سپس همسر مقتول گفت؛ من و شوهرم به خاطر شغلش با هم اختلاف داشتیم. همسرم در خانه حیوان نگهداری می کرد و می فروخت. من از اینکه در کنار پرندگان و حیوانات زندگی کنم، ناراحت بودم. سر انجام این اختلافات بالا گرفت و من با حالت قهر خانه را ترک کردم و با فرزندانم در شمال زندگی می کردم تا اینکه خبر رسید سیاوش به قتل رسیده است. البته می دانستم شوهرم در این مدت با زنی به صورت صیغه یی ازدواج کرده بود و آن زن در خانه من زندگی می کرد. وی ادامه داد؛ بعد از قتل زمانی که علی اکبر بازداشت شد در حالی که هنوز اعتراف نکرده بود همسر او به خانه ما آمد و تایید کرد سیاوش به دست علی اکبر کشته شده است. همسر علی اکبر به من گفت از شوهرش می ترسد، به همین خاطر هم تاکنون در این باره سکوت کرده بود. علی اکبر قبل از بازداشت چند بار به خانه ما آمده و با این بهانه که می خواهد به ما سر بزند سعی می کرد از وضع زندگی مان باخبر شود.

در ادامه جلسه محاکمه متهم در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ من این قتل را مرتکب نشده ام. یک بار پلیس مرا بازداشت اما بازپرس به دلیل نداشتن ادله کافی آزادم کرد. بعد از آن هم هر بار که اداره آگاهی خواست من به آنجا رفتم تا اینکه دفعه آخر مرا بازداشت کردند. وی گفت؛ من اصلاً نمی دانم چه اتفاقی افتاده و چرا سیاوش کشته شده است. او دشمنان زیادی داشت چون پول نزول می داد، قمار بازی می کرد و حیوان می فروخت و مواد هم پخش می کرد. هر کدام از اینها می تواند دلیل بر انتقام گیری باشد، اما من خیلی با مقتول دوست بودم و ما هیچ وقت با هم دعوا نمی کردیم.

وی در مورد بدهی اش به مقتول گفت؛ ما با هم اختلاف حساب داشتیم. من از سیاوش پول گرفته و آن را پس داده بودم اما هنوز سفته هایم پیش او بود. البته این اختلاف حساب هرگز باعث نشد ما با هم دعوا کنیم. تلفن همراهی هم که در کیفرخواست آمده است، متعلق به خود من بود. آن را از همسر صیغه یی مقتول خریده بودم اما او هنوز تلفن را به نام من نکرده بود. سپس ستوده وکیل مدافع متهم در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ موکل من 9 ماه است که در سلول انفرادی است و حق تماس با منزلش را هم ندارد. بازپرس پرونده او را به انفرادی فرستاده و بعد از پایان تحقیقات موکلم را به بند عمومی نفرستاده است. چرا با موکل من چنین رفتاری شده است. من حتی اجازه نیافتم در این مدت با او صحبت کنم. با اینکه وکیل تسخیری هستم بارها به زندان رفتم تا شاید بتوانم وی را ببینم اما نتوانستم. ستوده خطاب به هیات قضات گفت؛ فکر می کنید فردی که 9 ماه در انفرادی باشد آن هم بدون اینکه حتی یک نفر سراغش برود و نتواند در این مدت حتی مکالمه تلفنی با خانواده اش داشته باشد می تواند مانند یک فرد عادی در برابرتان بایستد و از خود در برابر اتهامی که به او وارد می شود دفاع کند. سوال من این است که چرا با موکلم چنین رفتاری شده و چرا بازپرس پرونده حتی برگه ها را ورق نزده تا ببیند چه مدتی است متهم را در انفرادی نگه داشته است. وی ادامه داد؛ جسد مقتول در پارکی پیدا شده که شش هکتار مساحت دارد و چون این پارک نزدیک خانه موکل من است او را بازداشت کرده اند. این یکی از دلایلی است که در کیفرخواست آمده است. مگر می شود هر کس را که خانه اش نزدیک پارک بود به محض پیدا شدن جسدی بازداشت کرد و او را در زندان نگه داشت. دومین دلیلی که در پرونده آمده این است که موکل من دست هایش همان روز بریده شده و به درمانگاه رفته است. موکل من به دلیل مشاجره یی که با همسرش داشته شیشه یی را خرد کرده و این زخم ها ناشی از همین مساله بوده است. او خودش اعتراف می کند اعتیاد داشته و در آن زمان در حالت خماری بوده است. نکته سوم در این پرونده که به عنوان دلیل علیه علی اکبر مطرح شده این است که چرا او با فرزندان مقتول رفت و آمد داشته است. مگر می شود انسان با کسی دوست باشد و بعد از مرگ آن دوست فرد به فرزندان او سر نزند. چرا موکل من را به خاطر این کار انسانی اش متهم می کنند.

وکیل مدافع متهم در ادامه گفت؛ اینکه همسر موکلم به خانواده مقتول حرفی زده و گفته شوهرش مرتکب این قتل شده در پرونده منعکس نشده است و اگر هم شده باشد چون همسر مقتول خودش در بازپرسی چنین مساله یی را مطرح نکرده است نمی توان به عنوان دلیل به آن استناد کرد ضمن اینکه علی اکبر و همسرش سال هاست با هم اختلاف دارند. وی در پایان گفت؛ مقتول علاوه بر اینکه پول نزول می داده، قمار باز هم بوده و مواد هم می فروخته. هر کدام از این مسائل به تنهایی می تواند دشمنان زیادی برای او درست کند. موکل من به دلیل دوستی که با مقتول داشته کمترین انگیزه یی برای این کار نداشته است و من خواهان آزادی او هستم. بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات وارد شور شدند و اعلام کردند به دلیل پاره یی از ابهامات پرونده باید یک بار دیگر در دادسرا مورد بررسی قرار گیرد. همچنین قاضی عزیزمحمدی دستور داد متهم به بند عمومی زندان فرستاده شود و اجازه تماس تلفنی و دیدار با خانواده اش هم به او داده شود.

kadkhoda saeid_uk - انگلیس - منجستر
بعد از 9 ماه انفرادی وقتی احتمال دادن/شاید/طرف بیگناه باشه دستور دادن بنده خدا یه تلفن بزنه و از شکنجگاه بفرستنش زندان./عدل علی در ولایت قبیه اخوندی./
پنج‌شنبه 9 مهر 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.