"موشک های آماده در برابر تهدید" تیتر اول اعتماد است، "دستگیری تروریستهای وهابی در عملیات ضربتی" عنوان اصلی روزنامه ایران، "دستگیری عوامل اصلی ترورهای کردستان" گزارش اصلی روزنامه جمهوری اسلامی است، "اجرای رزمایش موشکی منطبق بر تهدیدات موجود است" تیتر رسالت است که به نقل از فرمانده نیروی هوائی سپاه پاسداران آمده است.
"میانه روها، طراح آشتی ملی" تیتر اصلی ابتکار است و "عده ای خود را در بهشت برین می بینند" به نقل از هاشمی رفسنجانی عنوان آفتاب یزد.
"آغاز سال تحصیلى بدون حضوراحمدى نژاد" تیتر اول حیات نو است و "استارت دانشگاه ها بدون احمدی نژاد" عنوان اصلی سرمایه.
"بی تفاوتی بازار به جنجال برنج" گزارشی است در جام جم، "بازار مسکن در نیمه اول 88" گزارشی است در دنیای اقتصاد و "بانک ها شصت هزار میلیارد تومان بیش از ظرفیت خود وام دارند" عنوان مردم سالاری است.
"انفجار خشم ملت های مسلمان علیه هتک حرمت مسجد الاقصی" عنوانی است که کیهان برای صفحه اول خود برگزیده است.
گزیده مقالات
طرح برون رفت از بحران
داریوش قنبری در سرمقاله سرمایه نوشته تشکیل هیاتی برای برون رفت از وضعیت کنونی با هدف بازگرداندن وحدت و وفاق و خاتمه دادن به مناقشات گامی مثبت است زیرا انشقاق بین سیاسیون و نخبگان دو دستگی مردم و قطبی شدن جامعه رخدادهایی نیست که ادامه آن را بتوان منطبق با منافع ملی دانست. اصولگرایان حاضر در این جمع افراد خیرخواهی هستند و برخلاف برخی زیر پرچم اصولگرایی به افراط گرایی دامن نمی زنند و نان منافع خود را در ملتهب کردن فضا جست وجو نمی کنند.
به نوشته این نماینده فراکسیون اقلیت طرح برون رفت از وضعیت کنونی را متعلق به رفسنجانی معرفی کردند و به این بهانه اصل طرح را زیر سوال بردند، اینک که ترکیب هیات و نوع گرایش جناحی آنان مشخص شده، در تنگنا قرار می گیرند زیرا با توجه به گرایش محافظه کار اعضای هیات نمی توانند به بهانه تفاوت جناحی آنها را نفی کنند و در این شرایط اگر باز هم طرح را زیر سوال ببرند، مشخص می شود با اصل وحدت و تنش زدایی مخالف هستند.
نویسنده سرمقاله سرمایه در عین حال پیش بینی کرده چنانچه طرح را بپذیرند باید از تنش زایی دست بردارند که این اقدام مغایر با جهت گیری همیشگی آنان بوده و برای آنها انتخابی بسیار دشوار است. اما این تندروها که قاطبه شان در زمره طرفداران احمدی نژاد می گنجند نیز باید بدانند منافع ملی بر هر اولویت دیگری برتری دارد. کما اینکه جای خالی چهره های اصلاح طلب در ترکیب هیات کاملاً احساس می شود اما اگر حاصل ایده ها و اقدامات اعضای هیات به تقویت منافع و همبستگی ملی منتهی شود، اصلاح طلبان حمایت خود را از آن دریغ نخواهند ورزید.
تابعیت از ولایت فقیه
ایران روزنامه دولت به مخالفت خود به تهیه طرحی برای برون رفت کشور از وضعیت بحرانی ادامه داده و در گزارشی نوشته امروز هاشمی در حالی از تهیه طرحی برای خروج از وضعیت بحرانی کشور توسط برخی دلسوزان نظام حرف زد که در روزهای ابتدایی برپایی این فتنه که رهبر انقلاب به تنهایی برای مدیریت آن وارد صحنه شده بودند نه تنها حاضر نشد با رد و تقبیح ادعای تقلب و تلاش برای آرام کردن هیجانات سیاسی، به یاری ایشان بشتابد بلکه با ایراد خطبههای بحران زا در 26 تیرماه به غبارآلود شدن فضای سیاسی کمک کرد.
روزنامه خبرگزاری جمهوری اسلامی با نقل سخنی از حمیدرضا حاجی بابایی عضو هیأت رئیسه مجلس نوشته رهبر به دلیل سجایای شخصیتی و جایگاه حقوقی، تنها مقامی هستند که توان تدبیر بحرانی در این سطح را دارند، وظیفه سایر مسئولان و شخصیتها را یاری رساندن به ایشان با اتخاذ مواضع شفاف دانست و اظهار داشت: کسانی که میخواهند آتش این حوادث همچنان گرم بماند و کشور را برای ماهیگیری سیاسی در «التهابات کاذب» نگه دارند مردم با آن ها برخورد خواهند کرد.
فقط محوریت ولی فقیه
الیاس نادران در مقاله ای در کیهان نوشته نظام در طول تاریخ پرصلابت خود و البته در این ماه های اخیر به خوبی نشان داده که در مقابل تهدیدها و انحرافات ایستادگی کرده و در مقابل نامه های خط و نشان دار و تهدیدآمیز قبل از انتخابات و بعد از آن، راه استوار خود را بدون رودربایستی با هیچ فرد و جایگاهی ادامه خواهد داد و در برخورد منطقی، معقول و متناسب با مجموعه آنهایی که در جریانات ماه های اخیر دخالت داشته اند، دچار هیچ افراط و تفریطی نخواهد شد.
به نظر این نماینده اصولگرای مجلس هر طرح تفاهمی بدون توجه به سابقه کارکردی جریانات سیاسی و آسیب هایی که به حیثیت اجتماعی نظام زده اند، از قبل محکوم به شکست است. هیچ وحدت و تفاهمی، جز بر محوریت ولایت فقیه پذیرفتنی نیست و مشروعیت ندارد و همچنین نباید موجب تبرئه و تطهیر سران و حامیان آشوب و کودتای مخملی شود.
نویسنده مقاله کیهان بدون نام بردن را هاشمی رفسنجانی نوشته بنابراین شخصیت های تاثیرگذار، اگر با نیت خیر خود قصد اصلاح امور و بازگشت آرامش به کشور را دارند، بهتر است به نهادهای قانونی و ساختاری جمهوری اسلامی و در رأس آن رهبری نظام، صادقانه کمک کنند و در صدد تقویت آنها باشند.
نوبت تخریب کیست
حیات نو در مقاله ای نوشته پس از انتخابات اغلب تحلیل هایی ارائه می شود که به پیش بینی ناپذیر شدن تحولات، دامن می زند. یکی از این تحلیل ها تاکید می کند که تا قبل از انتخابات مساله هسته ای کمرنگ و موضوع مذاکره دوجانبه میان ایران وآمریکا پررنگ شده بود. اما بعد از انتخابات، ایران درمعرض یک جهش بین المللی قرار گرفت و عملا ایران به جای مسیر آمریکایی در مسیر اروپایی مذاکرات یعنی 1+5 قرار گرفت مگر این که ایران وآمریکا بتوانند به یک ابتکاری برسند تا اصل مذاکرات اروپایی به حاشیه رانده شود.
به نوشته فروزان آصف نخعی در این مقاله این تحلیل ها ناتوان از پاسخ گوئی به این سئوال است که چرا روند تقسیم بر دو قدرت به این جا رسیده که اکنون محسن رضایی که فرمانده سپاه پاسداران در زمان جنگ و امام خمینی بود، از سوی یک خبرگزاری دولتی مهره دشمنان تلقی می شود. پس از هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان رهبری و آیت الله صانعی از مراجع تقلید و سید حسن خمینی نوه بنیانگذار انقلاب اسلامی و آقایان میرحسین موسوی، خاتمی و کروبی شد، و حالا نوبت به محسن رضائی رسید.
افشای نادرستی ها
گزارش روزنامه سرمایه نشان می دهد در حالی که مقامات سپاه اعلام کردند برخلاف شایعات منتشرشده بنیاد تعاون سپاه در فهرست سهامداران شرکت های حاضر در کنسرسیوم نیست، پی گیری این روزنامه نشان داد نام بنیاد تعاون سپاه در زیرمجموعه ها و اعضای هیات مدیره شرکت های کنسرسیوم وجود دارد.
بر اساس نوشته سرمایه گزارش کنسرسیوم اعتمادمبین که متشکل از سه شرکت گسترش الکترونیک مبین، سرمایه گذاری توسعه اعتماد و شهریار مهستان است با صرف مبلغ هشت هزار میلیارد تومان در حالی بلوک مدیریتی مخابرات را در رقابت با جنجالی ترین رقیب یعنی مهراقتصاد ایرانیان از آن خود کرد که در بررسی ها درخصوص اعضای هیات مدیره این سه شرکت و سهامداران آن اسامی اصلی خریداران افشا می شود.
سه انتقاد
محمود صدری در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته واگذاری 50 درصد به علاوه یک سهم مخابرات ایران که به درستی بزرگترین معامله تاریخ بورس ایران لقب گرفته، با استقبالی که شایسته چنین کار بزرگی است، مواجه نشد. در مقابل انتقادهایی که تاکنون به این واگذاری شده، در سه محور کلی دستهبندی میشود؛ انتقاد اول این است که چرا یکی از متقاضیان خرید بلوک پیشنهادی سهام مخابرات، برخلاف میل خود و با وجود داشتن شرایط ظاهری و متعارف شرکت در مزایده، از رقابت حذف شده است؟
به نوشته این کارشناس اقتصادی انتقاد دوم این است که سهام مخابرات به بخش خصوصی واگذار نشده و در واقع از بخشی از حکومت یعنی قوه مجریه به بخش«شبه دولتی» منتقل شده است و انتقاد سوم، به واگذاری مخابرات اختصاص ندارد و بحثی کلی است، دال بر اینکه اساسا چرا خصوصیسازی در ایران در بخشهای دولتی بزرگ، کارآمد و سودآور بهتر از بخشهای دولتی کوچک، ناکارآمد و زیانده انجام میشود؟
هم چوب و هم پیاز
به گزارش دنیای اقتصاد نشست اخیر هیات نمایندگان بخش خصوص با هشدارهای مکرر و متعدد محمد نهاوندیان همراه بود؛ هشدار نسبت به رکود اقتصادی، هشدار نسبت به تشدید فشارها بر تولیدگران داخلی و هشدار نسبت به بحرانهای اجتماعی در پی وقوع بیکاری. همچنین محمد نهاوندیان در پی واگذاری سهام مخابرات به نهادهایی که اصطلاحا «شبه دولتی» خوانده میشوند، بدون نام بردن از شرکتهای شبه دولتی مزبور، نسبت به گسترش این نهادها هشدار دوباره داد و گفت: نگرانی جلسه گذشته را دوباره باید بیان کنیم. ما شاهد ظهور بخش شبه دولتی در اقتصاد ایران و عدم رقابتهای سالم و برابر هستیم.
رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادنایران به نوشته این روزنامه گفته اگر جای پای رانت و رقابت ناعادلانه را [دراین واگذاریها] ببینیم، نظارت مردم بر منابع خود از بین میرود، چون تا وقتی این واحدها و بنگاهها در بخش دولتی است حداقل نظارتی صورت میگیرد. دراین صورت ما هم چوب را خوردهایم و هم پیاز را!
عوارض واگذاری ها
روزنامه جمهوری اسلامی هم سرمقاله خود را به انتقاد از واگذاری سهام مخابرات به سپاه پاسداران اختصاص داده و نوشته این بی دقتی ها در سابق هم رواج داشت، یکی از نمونه های بسیار کوچکی از این پیامدهای ناگوار را در سالهای گذشته شاهد بودیم و متاسفانه همچنان هستیم ; بیکار شدن خیل عظیمی از کارگران آن دسته از واحدهای واگذار شده که از سوی تاجران و سودجویان خریداری و به صورت تصنعی به مرز شکستگی کشانده شده تا زمین و املاک آن فروخته شود از مشهورترین مواردی است که تا به حال چندین بار اتفاق افتاده است .
سروش صاحب فصول نویسنده این روزنامه اصولگرا اظهار نظر کرده که چنین اتفاقاتی جز بیکاری عده ای کارگر زحمتکش و پولدارتر شدن عده ای سودجو حاصل دیگری ندارد. اصرار مجریان سیاست واگذاری بنگاه های دولتی بر ادامه روند گذشته جنبه ناگوار دیگری نیز دارد که این روزها و در پی واگذاری نیمی از سهام مخابرات در قالب بزرگترین معامله تاریخ بورس کشور بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و آن هم حضور پررنگ و فعال شرکتهای شبه دولتی به عنوان خریداران سهام شرکتهای دولتی است .
دست به دست شدن دولتی
امیر سیاح در سر مقاله ابتکار نوشته دولت اجرای سیاستهای کلی اصل 44 را به «واگذاری شرکت های بزرگ دولتی» محدود کرده است آن هم به نهادهای شبه دولتی! این در حالی است که رهبر جمهوری اسلامی در ابلاغیه سیاستهای کلی اصل44، هدف از ابلاغ این سیاستها را شتاب بخشیدن به رشد اقتصاد ملی، افزایش رقابت پذیری، گسترش مالکیت در سطح عموم مردم و ارتقای کارایی بنگاه های اقتصادی تعیین کرده اند.آیا دست به دست شدن بنگاه های بزرگ دولتی از یک نهاد به نهادی دیگر، اهداف فوق را محقق می کند؟
به نظر این کارشناس اقتصادی اجرای سیاستهای کلی اصل 44 نباید از واگذاری شرکتهای بزرگ دولتی آغاز می شد چرا که اصولا مشکل اصلی اقتصادما، دولتی بودن شرکتهای بزرگ نیست بلکه مشکل اصلی اقتصاد ما این است که شرکتهای کوچک بخش خصوصی به دلایل مختلف نمی توانند بزرگ شوند.در واقع فضای کسب و کار در ایران آنقدر برای بخش خصوصی تنگ است و قوانین و مقررات و رویه های موجود در اقتصاد ما آنقدر ضد تولید و سرمایه گذاری است که به سختی می توان شرکتی از بخش خصوصی را پیدا کرد که به طور منطقی و مبتنی بر کار و ابتکار کارآفرین موسس خود، بزرگ شود.
تغییر مدام مدیران
انتقاد از جابه جائی حساب نشده مدیران ردهای مختالف مدیر رسالت روزنامه هوادار دولت را نیز به انتقاد واداشته و در سرمقاله این روزنامه نوشته بعد از گذشت سه دهه از انقلاب، مدیری را که دیروز در موسسه ای نصب کرده اند و وی شبانه روز تلاش کرده است ظرف چندین ماه محل کار جدید را بشناسد و به فوت و فن آن آشنا شود و ظرف چندین ماه دیگر برای آن چشم انداز و راهبرد و برنامه تهیه کند و تازه وارد مرحله اقدام شود، ناگهان براساس ابهام یا الهام از آن موسسه می کنند و آن را با یک تصمیم خلق الساعه در جای دیگری نصب می کنند.
به نوشته مرتضی نبوی در سرمقاله رسالت مدیر حتما باید نابغه باشد، در محل جدید که هیچ ربطی به سوابق کاری و تجربه مدیریتی او ندارد، مشغول به شناخت محیط جدید و چالش های آن می شود. بدین ترتیب یکسال سپری می شود. در جایگاه جدید شروع به نگاشت چشم انداز، راهبرد و برنامه می کند. دو سال می گذرد، هنوز دست به اقدامی شایسته و بایسته نزده، دستی یا دستانی پس کله او می خورد و او به مکان جدیدتری پرتاب می شود و این داستان ادامه دارد. آیا ما نباید از خود سوال کنیم، چه حقی داریم که چنین هزینه هایی را بر مردم تحمیل و فرصت سوزی کنیم.
در ادامه این مقاله آمده اگر حفظ تجارب حکم عقل است، چرا خلاف حکم عقل عمل می کنیم؟ چرا بالاترین رده های مدیریت تا پایین ترین آن، مرتب دستخوش تغییر و تحول است. آیا اگر کسی در مدیریت و برنامه ریزی تجربه اندوخته، این تجربه می تواند به او در سیاست خارجی کمک کند؟ آیا اگر کسی در بازرگانی تجربه کسب کرده است، این تجربه در صنعت نفت و انرژی به درد او می خورد؟ یا تجربه استاندارد به درد ثبت احوال می خورد.
تیری که برگشت
حیات نو در مقاله ای در انتقاد از تبلیغات اصولگرایان نوشته میر حسین موسوى و مهدى کروبى به طلحه و زبیر تشبیه شدهاند و در مقابل نیروهاى نظامى و شبه نظامى جناح اصولگرا نیز اهل کوفه قلمداد شده اند. چنین شبیه سازىهایى که پاره اى از رجل سیاسى و نیروهاى اجتماعى را به افراد و نیروهایى مطرود و ملعون بدل مى کند، هر چند که ممکن است در مواردى خالى از صحت و حکمت نباشد، ولى بیش از هر چیز دستمایه تولید نفرت در جامعه اند.
به نوشته این مقاله باز شدن این باب در ایران پس از انقلاب بدون تردید محصول عملکرد برخى نیروهاى انقلابى دهه 60 بوده است و دو جناح چپ و راست هر یک به سهم خویش در گشایش چنین باب و پىریزى چنین راهى مسئولند. اما این قسم شبیه سازىها در دهه 70 پس از به قدرت رسیدن خاتمى تشدید شد. یکى از مصادیق آنچه که اصلاح طلبان آن را استفاده ابزارى از دین مى نامیدند، همین شبیهسازىهاى عمدتا شتابزده و نفرت زا بود که اکنون کمانه کرده و به سوى راست ها بازگشته است.
کیفیت نازل چینی
آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشته هیچکس نمیتواند تـکـنـولـوژی چـینی را قابل مقایسه با تکنولوژی کشورهای پیشرفته بداند. حتی در صنایع نه چندان پـیـچـیـده هـمـچـون تولید خودرو، لوازم خانگی و پـوشـاک، مـردم ایران کیفیت کالای چینی را ملاحظهکردهاند.
به نوشته این روزنامه مسئولان دولـتهـای نهم و دهم، بارها از اعلام آمادگی و اشتیاق سرمایهگذاران و شرکتهای بزرگ نفتی غرب برای مشارکت در پروژههای نفتی ایران خبر دادهاند. پس چه دلیلی وجود دارد که صنایع نفتی در حال افزوده شدن به مجموعه گسترده کامیون، پرچم، ون، کفش، محصولات نساجی، نرمافزارهای مذهبی و... است؟
سردبیر آفتاب یزد اضافه کرده خبرگزاریهای رسمی کشور اعلام کردند که 70 درصد از سهم یک شرکت ایرانی در میدان آزادگان جنوبی به چینیها واگذار شده است، به فرض که در خصوص ارزش واقعی پروژهتردیدی وجود نداشته باشد، آیا با توجه به تاکید مسئولان دولتی بر مناسب بودن ذخایر ارزی کشور، نیازی به تلاش برای شریک کردن چینیها در پروژههای بزرگ نفتی وجود دارد؟ آیا تجربه ناتوانی چینیها در اجرای به موقع پروژه آزادراه شمال و کیفیت نامناسب محصولات چینی را فراموش کردهاند که اکنون تصمیمگرفتهانــد حلقه حضور چینیهـای غیرقابل اعتماد در اقتصاد ایران را با واگذاری پروژه نفتی به آنها تکمیل کنند؟