دومین نامه مهدی کروبی به هاشمی رفسنجانی: پاسخ شما به مردمی که از وظایف مجلس تحت ریاست شما پرسش می کنند، چیست؟

دومین نامه مهدی کروبی به هاشمی رفسنجانی:
پاسخ شما به مردمی که از وظایف مجلس تحت ریاست شما
در شرایطی چنین خطیر پرسش می کنند، چیست؟

مهدى کروبى، نامزد معترض انتخابات، در نامه اى به اکبر هاشمى رفسنجانى، از نشست اخیر مجلس خبرگان انتقاد کرده و گفته است: خبرگان ملت در این اجلاس سر خود را زیر برف کردند.

مجلس خبرگان رهبرى هفته گذشته نشست دو روزه اى را برگزار کرد که در بیانیه پایانى آن ضمن پشتیبانى «قاطع» از عملکرد آیت الله على خامنه اى در حوادث پس از انتخابات، وى را تنها کسى دانسته است که «لباس رهبری بر قامتش زیبنده است.»

آقاى کروبى در نامه خود به رییس مجلس خبرگان با اشاره به نشست این نهاد گفته است: «آنچه در این مجلس باید مطرح مى شد، مطرح نشد و آنچه باید توسط اعضاى آن مجلس مورد کنکاش قرار مى گرفت، مورد کنکاش قرار نگرفت؛ و در یک کلام مجلس خبرگان که ممتاز ترین نهاد نظارتى در نظام جمهورى اسلامى باید باشد به نهادى بى اثر تبدیل شد.»

دبیر کل حزب اعتماد ملى، ماحصل نشست خبرگان را «صرفا چند سخنرانى و صدور بیانیه» دانسته است که به گفته وى، «بدون برگزارى اجلاس و جمع شدن اعضاى محترم آن مجلس و زحمت بردن بسیار، هم مى شد آن را انجام داد.»

وى به عملکرد هاشمى رفسنجانى در اجلاس خبرگان نیز انتقاد کرده و مى گوید: «اجلاس خبرگان برگزار مى شود و شما نه سخنى در انتقاد از شرایط حاکم بر کشور بر زبان مى آورید و نه انتقادى را بنا به وظیفه خود منتقل مى کنید و از همه عجیب تر در اختتامیه مجلسى بدین اهمیت در زمانه اى بدین حد خطیر غایب مى شوید.»

اشاره آقاى کروبى به غیبت رییس مجلس خبرگان در نشست پایانى این مجلس است که در آن بیانیه اى در ستایش از رهبر جمهورى اسلامى ایران و «فتنه» خواندن اعتراض هاى چند ماه گذشته به نتایج انتخابات ریاست جمهورى از تریبون آن خوانده شد.

دبیر کل حزب اعتماد ملی از مخاطب خود پرسیده است: « آیا این همان اکبر هاشمى است با همان روحیه اى که قبل و بعد از انقلاب در او سراغ داشتیم؟»

 
این دومین نامه مهدى کروبى به آقاى رفسنجانى در سه ماه گذشته است. وى در نامه اول خود، از رییس مجلس خبرگان خواسته بود تا به اخبار و گزارش هایى که از تجاوز به دختران و پسران بازداشت شده پس از اعتراض هاى خیابانى در زندان ها حکایت مى کند، رسیدگى نماید.

آقاى کروبى بعدها گفت که رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام این نامه را به ریاست قوه قضاییه ارجاع داده است.

دستگاه قضایى نیز با تشکیل کمیته اى اعلام کرد که اسناد ارائه شده از سوى مهدى کروبى اعتبارى ندارد و خواستار تعقیب قضایى او شد.

«چه احتیاجى بود به مجلس خبرگان؟»

مجلس خبرگان رهبرى در بیانیه پایانى خود از آنچه که نقش آیت الله خامنه اى «در خاموش کردن آتش فتنه و حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهورى و مقاومت معظم ‌له در برابر تشکیک بى ‌اساس نسبت به صحت و سلامت انتخابات» خوانده است، قدردانى کرد و آن را «دلیلى قاطع بر هوشمندى و تدبیر» رهبر جمهورى اسلامى ایران دانسته است.

 
مهدى کروبى در نامه خود به این بخش از بیانیه خبرگان رهبرى اشاره کرده و گفته است: «گمان نمى کردم که در این اجلاس، خبرگان ملت، بحران مبتلا به کشور را فتنه بخوانند و چنین به امید پاک کردن صورت مسئله، سر خویش را زیر برف کنند.»

وی با اشاره به نامه اولش خطاب به هاشمى رفسنجانى، گفته است: «متاسفانه آن نامه اثرى در مسئولان نکرد و دیدید که بى توجهى و بى حرمتى به حقوق مردم، چه آتشى به خرمن اعتماد زد و چه آبرویى از نظام ما زایل کرد.»

دبیر کل حزب اعتماد ملی افزود: «اگر قرار بر این بود و هدف مقدس همه ما در مبارزه با استبداد و استعمار رسیدن به چنین نقطه اى بود چه احتیاجى بود به مجلس خبرگان؟ اگر قرار بر این است که در مجلس خبرگان هیچ خبره اى جز به تایید سخن نگوید آیا بهتر آن نیست که اجلاس سالانه اى هم برگزار نکند؟»

در اجلاس هفته گذشته مجلس خبرگان، آیت الله محمد على دستغیب، نماینده مردم شیراز، تنها نماینده اى بود که سخنان او علیه وضعیت سیاسى ایران جنجال برانگیز شد و برخى از نمایندگان اصولگرا، خواستار حذف او از خبرگان رهبرى و برخورد با وى شدند.

آیت الله دستغیب در سخنان خود با اشاره به سرکوب اعتراض ها به نتایج انتخابات گفته بود:«چه شده که کسى مسئول آن همه اتفاقات غیر قانونى نیست. چه شده که صداى فریادرسى و عدالتخواهى با حکومت نظامى جواب داده مى ‏شود.»

در جریان اعتراض ها بیش از چهار هزار نفر بازداشت شدند و بر اساس آمار رسمى ۳۶ نفر و آمار غیر رسمى، حداقل ۷۰ نفر کشته شدند.

متن کامل نامه دوم  مهدی کروبی به آیت الله هاشمی رفسنجانی

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آیت الله هاشمی رفسنجانی
ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری

با سلام
این دومین نامه ای است که پس از شبه انتخابات ریاست جمهوری اخیر به شما می نویسم. نامه اول را پس ازآن به شما نوشتم که اخباری بسیار ناگوار و تکان دهنده از درون بازداشتگاهها به گوش من رسید و بر خود دیدم که از شما بخواهم بنا بر جایگاه حقوقی خود به این اتفاقات رسیدگی کنید و نگذارید در جمهوری اسلامی تعرض به جان و مال و ناموس مردم تبدیل به امری معمول و عادی شود. متاسفانه اما آن نامه اثری در مسئولان نکرد و دیدید که بی توجهی و بی حرمتی به حقوق مردم، چه آتشی به خرمن اعتماد زد و چه آبرویی از نظام ما زایل کرد. البته صلاح مملکت خویش مسئولین دانند. با این حال اگر آن نامه سرانجامی پیدا نکرد با خود گفتم که شاید رسیدگی به آن نامه از دایره اختیارات شما خارج بوده است. اکنون اما این نامه دوم را از آن روی به شما می نویسم که دیدم اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری برگزار شد و آنچه در این مجلس باید مطرح می شد، مطرح نشد و آنچه باید توسط اعضای آن مجلس مورد کنکاش قرار می گرفت، مورد کنکاش قرار نگرفت؛ و در یک کلام مجلس خبرگان که ممتاز ترین نهاد نظارتی در نظام جمهوری اسلامی باید باشد به نهادی بی اثر تبدیل شد؛ و ماحصل این اجلاس صرفا چند سخنرانی و صدور بیانیه ای بود که بدون برگزاری اجلاس و جمع شدن اعضای محترم آن مجلس و زحمت بردن بسیار، هم می شد آن را انجام داد.


اینچنین بود که تصمیم گرفتم این نامه را به شما بنویسم و رشادت ها و دلیری های حضرت امام خمینی و نیروهای انقلابی در عصر ستمشاهی را یادآوری کنم و تاکیدی که امام و شاگردان او همچون من و شما بر مقابله با ظلم و جور داشتیم را به خاطر شما بیاورم، و توضیح دهم که فلسفه وجودی مجلس خبرگان رهبری و مسئولیت اعضای آن چه بود، تا بعد شما خود داوری کنید که در شرایط خطیر کنونی چه مسئولیتی بر عهده شما بوده و هست و شما تا چه حد جایگاه صندلی ای که بر آن تکیه زده اید را حفظ کرده و به چه میزان در جایگاه ریاست مجلس خبرگان، حافظ انقلابی بوده اید که اصلی ترین هدف آن مقابله با بی عدالتی وتضییع حقوق مردم بوده است.

جناب آقای هاشمی
امام خمینی در شرایطی سخت و خطیر و در تاریکی استبداد پهلوی، برای دفاع از اسلام و آزادی مردم از استبداد و استعمار، پنجه در پنجه نظامی انداخت که مستظهر به حمایت خارجی و تا بن دندان مسلح بود و خون جوانان را به ارزانی در خیابانها می ریخت. شما که یکی از شاگردان امام و در رکاب ایشان بودید می دانید که اگر نبود اعتقادی الهی و عزمی راسخ، مقابله با قدرت مطلقه شاه و استبداد شاهنشاهی و آن فداکاری ها و جانفشانی ها میسر نمی شد. حتما به خاطر دارید که در آن شرایط هولناک و در راه مبارزه با جور و استبداد، ابتدا تعداد همراهان همدل در صنف روحانیت بسیار کم بود. هنگامه خطر کردن بود و زمانه زندان و شکنجه و بگیر و ببند و تبعید و دربدری و آوارگی. نه احتمالی قوی به پیروزی بود و نه برنامه ای برای تقسیم غنایم.


ایمان و باور قلبی به اسلام و عدالت و مردم در دلهای ما حاکم بود و شوق قدم زدن در بیابان به قصد کعبه. آن رشادت ها و فداکاری ها به رهبری حضرت امام به انقلابی اسلامی و ضد استبدادی منجر شد که ما امروز وارثان آن هستیم و عدالت خواهی آن به مرزهای کشور نیز محدود نمیشد و هدفی جهانی داشت از جمله در سرزمین فلسطین و قدس شریف.

جناب آقای هاشمی
من در مقام یکی از شاگردان مکتب امام خود را مدیون ایشان و رهبری شجاعانه شان می دانم و با خود عهد کرده ام که تا پایان عمر در رکاب آن اندیشه و حافظ آن میراث گرانقدر اسلامی و ضد استبدادی باشم. چه باک که در این مسیر در نظام جمهوری اسلامی دفتر شخصی و دفتر حزبی مهدی کروبی را پلمپ کنند و روزنامه اش را توقیف و یارانش را نیز در بند سازند. چه باک که جریده هایی دهان دریده به اسم ایران و وطن، از زمین و کیهان بر من بتازند و بیت المال را خرج فحاشی خود کنند و از این راه مواجب بگیرند و رسانه ملی را نیز تبدیل به یک توپخانه حزبی و سیاسی علیه اینجانب سازند و نماز مقدس جمعه را هم به مقاصد سیاسی خود بیالایند و به مرکزی برای حمله به یاران امام راحل مبدل کنند. من اما تحمل تمام این مصائب را برای خود شیرین ساخته ام با یادآوری آنکه چگونه طوفان های سهمگین و فراز ونشیب های دوران سخت پیش از انقلاب و پس از آن سپری شد و چگونه عزم و اراده بی نظیر امام و پایداری همراهان پولادین قدم، قساوت و شقاوت ساواک و دژخیمان پهلوی را به لذت پیروزی خون بر شمشیر و غلبه حق بر باطل مبدل ساخت. کام من چنان از آن پیروزی ها شیرین است که تلخی برخی مصائب گذرا اثری بر من نداشته و نخواهد داشت.


نیک می دانم که شما نیز در این مسیر در رکاب حضرت امام تمام آن مصائب و سختی ها را تجربه کرده اید و برخلاف عده ای دیگر، می دانید که نظام جمهوری اسلامی متکی بر سرمایه ای بسیار گرانبها و رشادت هایی بس فراوان است. شما سی سال در خدمت این نظام بوده اید و میدانید که این نظام چه مصائب و مراحل پرخطری را در مبارزه با گروههای التقاطی و الحادی پشت سرگذاشته است و چه هزینه هایی برای اعتلای نظام اسلامی و برقراری حاکمیت جمهور پرداخت شده است. وا اسفا اما که امروز دستاورد ما از آن همه رشادت و مقابله با استبداد و عدالتخواهی چیست و به کجا رسیده ایم؟ می بینم که اجلاس خبرگان برگزار می شود و شما نه سخنی در انتقاد از شرایط حاکم بر کشور بر زبان می آورید و نه انتقادی را بنا به وظیفه خود منتقل می کنید و از همه عجیب تر در اختتامیه مجلسی بدین اهمیت در زمانه ای بدین حد خطیر غایب می شوید. از خود می پرسم آیا این همان اکبر هاشمی است با همان روحیه ای که قبل و بعد از انقلاب در او سراغ داشتیم؟ به یاد می آورم که شما .......چگونه با رشادت در حضور امام نیز هر گاه که مطلبی را لازم می دیدید هرچند که برخلاف نظر امام بود بر زبان می آوردید. به یاد دارم جلسه ای را که در حضور حضرت امام بودیم و ایشان وصیتنامه خود را به ما ابلاغ کردند و نظر خواستند و همه سخن در تایید گفتند اما شما نکته ای را که داشتید در خود فرونبردید و بر زبان آوردید و امام نیز با بزرگواری سخن شما را پذیرفتند و بدان عمل کردند.

جناب آقای هاشمی
شما با رای مردم و نمایندگان آنها در مجلس خبرگان در راس نهادی قرار گرفته اید که حساس ترین و پراهمیت ترین نهاد در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. نهادی که مطابق اصل ۱۰۸ قانون اساسی عهده دار معماری و نظارت بر راس هرم قدرت در ساختار حکومتی ایران است و مسئول انتخاب و تعیین رهبری و نظارت برعملکرد آن و سازمانهای تابعه اش. این حقوق و اختیارات را نیز هیچ فردی به آن مجلس نداده است که بخواهد از آن مجلس پس بگیرد و ودیعه ای نیست که هر وقت پسندیدند از آن مجلس بستانند. حق آن مجلس در انتخاب و نظارت و مراقبت بر رهبری برآمده از قانون اساسی است و مستظهر به رای ملت ایران. این مجلس از چنان جایگاهی برخوردار است که هیچ نهادی حق قانونگذاری در خصوص آن را نیز ندارد و اعضای این مجلس خود حق تعیین شرایط کاری و نظارتی برای خود را دارند.
اجلاس خبرگانی با چنین جایگاهی منحصر به فرد، در شرایط خطیر کنونی برگزار شد و پرسش من از شما به عنوان رئیس این مجلس است که آیا این مجلس بر اساس وظیفه خود در این اجلاس عمل کرده است؟ آیا آن نطق های پیش از دستور و آن گزارش و بیانیه ای که صادر شد به واقع پاسخگوی پرسش ها و ابهامات جامعه امروز ایران بود؟ اگر جناب آیت الله دستغیب با آن سوابق درخشان و پایگاه عمیق مردمی که دارند نیز در آن مجلس سخنی را از سر دلسوزی گفتند چنان با ایشان برخورد شد و از ضرورت طرد و حذف و تنبیه ایشان سخن به میان آمد که گویی در آن مجلس جز به تمجید و تجلیل نباید سخن گفت و هیچ خبره ای حق انتقاد از شرایط کشور را ندارد و دهان آن خبره ای که از هفت خوان شورای نگهبان گذشته و توانسته به مجلس خبرگان راه یابد را باید با خاک پر کرد تا مبادا جز به مداحی و تجلیل از شرایط موجود سخنی بگوید! به راستی که ما به کجا می رویم؟ و اگر قرار بر این بود و هدف مقدس همه ما در مبارزه با استبداد و استعمار رسیدن به چنین نقطه ای بود چه احتیاجی بود به مجلس خبرگان؟ اگر قرار بر این است که در مجلس خبرگان هیچ خبره ای جز به تایید سخن نگوید آیا بهتر آن نیست که اجلاس سالانه ای هم برگزار نکند؟ به راستی دیگر چه احتیاجی است به هزینه کردن از بیت المال و داشتن ساختمان و دفتر و کارمند واین همه هزینه کردن. آیا بهتر نیست چنین مجلسی را بگذارید فقط برای روز مبادا که خدای نکرده اتفاقی برای مقام رهبری رخ دهد؟


اجلاسیه مجلس خبرگان برگزار شد و توقع آن بود که نمایندگان مردم در این مجلس نگاهی موشکافانه به آنچه روز انتخابات ۲۲ خرداد رخ داد و حوادث و بحران های قبل و پس از آن داشته باشند. گمان اما نمی کردم که در این اجلاس، خبرگان ملت، بحران مبتلا به کشور را "فتنه" بخوانند و چنین به امید پاک کردن صورت مساله ، سر خویش را به زیر برف کنند. به راستی جنابعالی که قبل از انتخابات "آتشفشان" خشم مردم را روشن دیده و آن را اعلام عمومی کرده بودید چگونه تایید فرمودید که تصاعد این آتشفشان را امواج فتنه بخوانند و چنین بی دغدغه از کنار شرایط خطیر مترتب بر کشور بگذرند؟

در عجبم که با قانون اساسی، این میراث گرانبهای امام و خونبهای شهیدان و ثمره تلاش و پایمردی رهروان انقلاب، و با یکی از اصلی ترین پایه های آن که همانا مجلس خبرگان رهبری است چه رفتاری می شود! و عظمت این مجلس و جایگاهی که می تواند در حفظ و سلامت نظام جمهوری اسلامی و احقاق حقوق مردم داشته باشد، چه سرنوشتی پیدا کرده است!

ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری
امام اگر این مجلس را مایه تقویت رهبری می دانستند منظورشان نه فقط قدردانی و تایید محسنات که نقد ایرادها از طریق اعمال و انجام وظیفه نظارتی نیز بود. متاسفانه اما جایگاه این مجلس در سالهای گذشته بدانجا رسید که نمایندگان ادوار آن همچون آیات عظام رحمت الله علیهم احسان بخش و جمی و عبایی خراسانی و خلخالی و آیت الله عباسی فر را قلع و قمع کردند و تیغ نظارت استصوابی بر گردن آنها نهادند و کسی هم دم بر نیاورد که این چه بلایی است که بر سر خبرگان ملت این نظام می آورند و مگر آنها چه گناهی کرده بودند که مستحق حذف قرار گرفتند. نتیجه آن سکوت ها است که امروز عده ای به خود جرات می دهند به محض شنیدن صدایی ناخوشایند از یک نماینده، فریاد اخراج و حذف او را سر دهند. غافل از آنکه چنین اختناق و سختگیری هایی آن هم در حق یک نماینده مجلس خبرگان با هیچ عقل سلیمی قابل توجیه نیست. چگونه می توان برای مردم توجیه کرد خفه کردن و بستن دهان یک نماینده مجلس خبرگان را که وظیفه ای سنگین برعهده او گذاشته شده است صرفا بدان دلیل که حرفی ناخوشایند عده ای زده است؟ این دم خروس چیزی نیست که بتوان به راحتی از عهده پنهان کردنش برآمد؟ و باید که مقام رهبری خود وارد عمل شوند و در برابر این بی حرمتی ها در حق یک نماینده مجلس خبرگان بایستند و ممانعت به عمل آورند. و به راستی آیا مجلسی با این ترکیب که تحقیر عضو آن نیز چنین رایج و ممکن است چگونه می تواند در هنگامه ای سخت و در روز مبادا، تصمیمی شایسته و بایسته برای کشور و ملت بگیرد؟

جناب آقای هاشمی
پاسخ شما چیست به مردمی که از وظایف مجلس تحت ریاست شما در شرایطی چنین خطیر پرسش می کنند؟ آیا اگر مجلس خبرگان در اجلاس خود نگاهی گذرا به آنچه که در چهار سال گذشته بر این مملکت رفته است می انداخت نمی توانست بسیار بهتر زمینه های پیدایش بحرانی که بر مملکت حاکم است - و شما البته فتنه اش خوانده اید- را دریابد؟ شما در سخنرانی های قبل و بعد از انتخابات خود بارها به بحران های اقتصادی و به هم خوردن سند چشم انداز در کشور و انحراف از آن اشاره کرده اید ولی آیا پرداختن به این بحران ها نباید جایی در مجلس خبرگان پیدا می کرد؟ آیا در وظیفه شما در مجلس خبرگان نیست که رسیدگی کنید به آنچه که به نام خصوصی سازی و انجام اصل ۴۴ قانون اساسی انجام می شود و نهادهای تحت نظارت رهبری همچون سپاه و ستاد اجرای فرمان امام (که بنا به فرمانی که امام به بنده و آیت الله حسن صانعی دادند قرار بود حداکثر طی دو سال کلیه اموال توقیفی اش یا رفع توقیف و یا با بررسی دقیق در صورت نامشروع بودن مصادره شود و این ستاد به کار خود پایان دهد؛ ستادی که نوه گرامی حضرت امام نیز بارها گله کرده و درخواست داشته اند که در صورت تعطیل نکردن آن حداقل لفظ "امام" را از عنوان آن بردارند) سهام یک وزارتخانه دولتی را در نیمی از یک ساعت به نام خود می کنند و به نام خصوصی سازی حماسه ای دیگر در ادامه و تکمیل حماسه انتخابات ریاست جمهوری اخیر می آفرینند؟ به راستی تا چه حد در این اجلاس به سیاست خارجی بدون طرح و برنامه ای که موجب وهن نظام ما در مجامع بین المللی شده است پرداخته شد؟ آیا مشکلات اجتماعی حاکم شده بر کشور و امنیتی کردن فضای سیاسی جامعه و دانشگاه ها و مراکز مختلف کشور از هیچ اهمیتی برای بررسی برخوردار نبود که اعضای آن مجلس توجهی بدان نکردند؟ به راستی تا چه حد در این اجلاس به عملکرد برخی سازمانهای تحت نظارت رهبری که نظارت عالیه بر آنها بر عهده شما در مجلس خبرگان است رسیدگی شد؟ آیا مروری نکردید برآنچه در رسانه به اصطلاح ملی ما می گذرد و افتی که مخاطبان این رسانه پیدا کرده اند؟ آیا صحبتی در این خصوص شد که چرا سه کاندیدای به ظاهر ناکام شبه انتخابات اخیر را در قوطی می کنند و یاران آنها را در سلول انفرادی می اندازند و آنها صرفا در گذر از سلول های انفرادی است که می توانند راهی به آن رسانه ملی آن هم برای پخش اعترافات پیدا کنند و با این حال درهای این رسانه اما به روی حامیان کاندیدای پیروزخوانده و دادستان محترم کشور باز است که بیایند و سخنان خود را یکسویه علیه کاندیداهای دیگر مطرح کنند و بروند؟ آیا شما بر این نکات واقف نبودید؟ واقف بودید و اگر در این اجلاس به آنها اشارتی نشد آیا این بدان مفهوم نیست که روحیه عدالت خواهی و رشادت انقلابی از میان ما رخت بربسته و زایل شده است؟ و امروز به راستی چه پاسخی دارید در برابر آنهایی که مدعی اند این مجلس وظیفه نظارتی خود را فراموش کرده و به نهادی بی اثر و تبلیغاتی مبدل شده است؟ آیا جای آن نبود که اعضای این مجلس سه کاندیدای معترض به نتیجه انتخابات را که همگی از سرمایه ها و خدمتگزاران این نظام بوده اند فرا می خواند و سخن آنها را می شنید و پس از آن مبادرت به صدور بیانیه خود می ورزیدند؟

جناب آقای هاشمی
بر خود می بینم که بخشی از تعبیر حضرت امام در خصوص جایگاه مجلس خبرگان را برای شما و دیگران یادآور شوم که فرمودند:«اکنون شما ای فقهای شورای خبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستمشاهی، مسئولیتی را قبول فرمودید که در راس همه مسئولیت هاست، و آغاز به کاری کردید که سرنوشت اسلام و ملت رنج دیده و شهید داده و داغ دیده در گرو آن است. تاریخ و نسل های آینده درباره شما و ملت قضاوت خواهند کرد و اولیاء بزرگ خدا ناظر آرا و اعمال شما می باشند: والله من ورائهم مُحیط و رقیب. کوچکترین سهل انگاری و مسامحه و کوچکترین اعمال نظرهای شخصی و خدای نخواسته تبعیت از هوای نفسانی که ممکن است این عمل شریف را به انحراف کشاند بزرگترین فاجعه تاریخ را بوجود خواهد آورد».


و به راستی چه نسبتی است میان عملکرد کنونی این مجلس با انچه امام در خصوص جایگاه آن مجلس بر زبان آورده اند و اختیاری که قانون اساسی و تدوین کنندگان آن بنا به رای مردم به این مجلس و نمایند گان آن اعطا کرده است؟ چه جای انکار است که مجلسی چنان مهم در زمانه ای چنین خطیر به نهادی بی اثر مبدل شده است. و من مهدی کروبی امروز این نامه را به شما نوشتم و از باب تذکر و یادآوری این نکات را بازگو کردم تا به وجدان خویش در برابر امام راحل، انقلاب و مردم شریف ایران عمل کرده و نشان داده باشم که آنچه بر آن مجلس می رود نه به نفع نظام است و نه به نفع مردم و نه تضمین کننده جمهوریت و اسلامیتی که بیش از ۹۸ درصد مردم در فروردین ۱۳۵۸ به آن رای دادند.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
مهدی کروبی
ششم مهر ۱۳۸۸

mehrab_alborzi - ایران - تهران
به قول ان ضرب المثل معروف که میگه : هر کی به فکر خویش کوسه به فکر ریش
سه‌شنبه 7 مهر 1388

vandidad.iran - ایران - کرمانشاه
زنده باد کروبی- واقعا شجاعو مرده!. به امید آزادی
سه‌شنبه 7 مهر 1388

siavashoma - انگلستان - منچستر
رفسنجانی کر و کور شده و چون میداند خواسته های مردم بالاتر از خواسته های باصطلاح اصلاح طلبی اوست .تصمیم گرفته دودوزه بازی کند که در هر دو صورت باو اسیبی نخورد. ولی غافل از انکه مردم ایران هیچوقت او را نخواهد بخشید.
سه‌شنبه 7 مهر 1388

darius mis - انکلستان - لندن
مرده شور تون ببره نون خورها به نرخ روز این خاک که میریزید توی سر خودتونه. نابود ج اسلامی با هر جناح ودسته
سه‌شنبه 7 مهر 1388

جنبش سبزایران - ایران - شیراز
شیر مرد تاریخ اقای کروبی
سه‌شنبه 7 مهر 1388

baas - هلند - روتردام
خفه شوند.
سه‌شنبه 7 مهر 1388

حامیان موسوی - امارات - دبی
من افتخار میکنم که لر هستم
سه‌شنبه 7 مهر 1388

Saeid Irani - ایران - تهران
کروبی زنده باد موسوی پاینده باد. درود بر شیر مرد لرستان.
سه‌شنبه 7 مهر 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
واقعا کسانی که اعتقاد دارند این حکومت مردمی است جواب دهند در میان این همه نماینده فقط یک نفر آن هم دستغیب از حقوق ملت دفاع کرده ..معنای دیکتاتوری چیست ؟....مجلس خبرگان مزخرفترین مجلس در دنیاست سالی یه بار جلسه میگذاره آن یک جلسه هم اکثر نماینده های پیر آن خواب هستند و در آخر جلسه هم بیانیه حمایت از خامنه ای می خوانند ....
سه‌شنبه 7 مهر 1388

louisette - فرانسه - مارسی
هر بلاپی سر کشور وجوانان واقتصاد وحتی کشتارها زیر سر رفسنجانی بوده وهست.امان از منافع ومطامع وبی اخلاقی این خانواده.داروهای بیهوشی که باعث مرگومیر عده ای شد که وارد کننده آن دختر همین جناب رفسنجانی هرگز فرامو ش نمیشود البته این یک قلم والخ......بسه دیگه جناب رفسنجانی.سنی ازت گذشته وبخور بخورات را همه میدانند.بسه دیگه!
سه‌شنبه 7 مهر 1388

dannni - سوئد - استکهلم
بازی دربی/ 5 دقیقه شروع نیمه اول و دوم ایستاده و سکوت به احترام شهدای جنبش سبز
سه‌شنبه 7 مهر 1388

tohid - -
ایشون اگر بخواد می تونه یه کارهایی بکنه حالا که کاری نمی کنه یعنی نمی خواد کاری بکنه یا دستش تو یه کاسس یا بازم دستش تو همون کاسس. بهتره ما روی پای خودمون بایستیم
--------------------
کاربر گرامی
لطفا نام شهر و کشور محل زندگی خود را بنویسید , در غیر این صورت از درج نظرات شما در آینده معذور خواهیم بود.
با تشکر
سه‌شنبه 7 مهر 1388

ahmadi-nejad - ایران - تهران
رو که نیست، سنگ پای قزوین است! اقای کروبی عزیز .:شما که بندگان خدا را در روز روشن به صورت مجازی و با کلمات و جملات به او تجاوز میکنید و بعد می‌کشید! و خبرش را در دنیای مجازی منتشر می‌کنند و در دنیای حقیقی برایشان مجلس ختم و هفته و چهلم می‌گیرند.و بعداز چند روز طرف زنده می‌شود و تازه باید اثبات کند که به پیر و به پیغمبر من زنده‌ام!! بهتر نیست شما و اقای موسوی بجای نامه نوشتن به این و ان بفکر " پروژه 72 تن سازی شهدا! " باشید . اخر سعیده خانم هم زنده از اب در اومدن .آدم برود آسفالت گاز بگیرد و این‌طوری ضایع نشود. اما مثل این‌که پوست حضرات کلفت‌تر از این حرف‌هاست.
سه‌شنبه 7 مهر 1388

vahid22 - آلمان - هامبورگ
صورت مسئله:رهبر،شورای نگهبان را تعیین میکنه،شورای نگهبان صلاحیت نمایندگان مجلس خبرگان را تایید میکنه،مجلس خبرگان ،رهبر رو تعیین میکنه،نتیجه منطقی:رهبر خودشو تعیین میکنه پس هیچوقت تغییر نخواهد کرد ما همه سر کاریم!!
سه‌شنبه 7 مهر 1388

biinam - ایران - تهران
خفه شو آدم نفهم.شماها مارو به این روز انداختید انقلاب کردید تا به قدرت برسید حالا که قدرت رو ازت گرفتن رنگ عوض کردی مرگ بر جمهوری اسلامی.بترسید از روزی که گدا شاه بشه
سه‌شنبه 7 مهر 1388

ddos.iran - ایران - مشهد
ahmadi-nejad ایران تهران شو دیگه مصداق جمله ای که گفتی برازنده خودت هست ! شو های مسخره تلوزیونی بخصوص سعیده رو همه دیدند ! بسه دیگه باش !
سه‌شنبه 7 مهر 1388

hosein_3456 - ایران - ایران
این نامه رو فکر کنم خوب ترجمه نکردند. دوستان اجنبی که در انگلیس هستید بیزحمت اصلشو از وزارت خارجه انگلیس بگیرید . فکر کنم دوستان اقای کروبی تو ایران بعضی از جملات رو خوب برگردان فارسی نکردند. اصلش رو میگن پیش نخست وزیر انگلیسه . خیلی خیلی ممنون اگه بشه بفرمایید خودشون از همون جا فارسی شو برای جناب آقای دکتر ایت اله کروبی عززززیییزززز ارسال نمایند.حیفه ایشون وقت مهمشون را برای ترجمه صرف نمایند .
سه‌شنبه 7 مهر 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.