حکم قصاص مردی که با آتش افروزی در یک منزل مسکونی زنی را کشته و فرزندانش را زخمی کرده است در دیوان عالی کشور تایید شد.
به گزارش خبرنگار ما در جلسه محاکمه این متهم که چندی قبل در دادگاه کیفری استان فارس برگزار شد، نماینده دادستان گفت؛ خردادماه سال 85 ماموران پلیس باخبر شدند آتش سوزی در خانه یی باعث مرگ یک زن و سوختگی شدید دو فرزندش شده است. زمانی که ماموران در محل حاضر شدند، دریافتند مرد دیگری هم دچار سوختگی شده و گفته می شود آتش سوزی را او بر پا کرده است. بعد از بهبودی نسبی مرد مجروح که یکی از متهمان حاضر در دادگاه است و امیر نام دارد وی به اداره آگاهی منتقل شد. کارآگاهان دریافتند امیر به اتفاق دایی اش محمود دست به این جنایت زده است.
وی ادامه داد؛ مطابق اوراق پرونده و شواهدی که موجود است تقاضای صدور حکم قانونی در این زمینه را دارم.
سپس اولیای دم زن کشته شده در جایگاه حاضر شدند و برای متهم تقاضای صدور حکم قصاص کردند.
در ادامه به دستور قاضی دادگاه محمود متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد تا در برابر اتهام قتل از خود دفاع کند. وی گفت؛ من اصلاً خانواده مقتول را نمی شناختم و نمی دانستم چه اتفاقاتی افتاده است. امیر می گفت همسرش با شوهر مقتول رابطه دارد و می خواهد انتقام بگیرد. به همین خاطر هم من همراهش شدم. من قصد قتل نداشتم و دقیقاً نمی دانم چه اتفاقی افتاد. فقط سعی داشتم به بچه ها صدمه یی وارد نشود اما آتش به اتاق آنها هم سرایت کرد و آنها سوختند.
در ادامه امیر در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ مدتی قبل برادر همسرم با زنم تماس گرفت و گفت تعدادی از اقوام شان را پیدا کرده و قرار است همه به دیدن آنها بروند. همسرم هم همراه آنها رفت. البته مدتی بود که من به همسرم شک داشتم و تلفن های مشکوکی که به خانه ما می شد باعث شده بود نسبت به او سوءظن پیدا کنم. تا اینکه همسرم به مسافرت رفت و برگشت. زمانی که آمد مرد جوانی هم با او بود. همسرم می گفت آن مرد فامیل اوست. آن مرد و خانواده اش 24 روز در خانه ما ماندند. در این مدت برادر همسرم چند بار با من تماس گرفت و گفت تو بی غیرت هستی چون همسرت با کسی رابطه دارد و تو سکوت کرده یی. من با زهم چیزی نگفتم تا اوضاع آرام شود. بعد از 24 روز مهمان ها رفتند البته همسرم هم با آنها رفت. دوباره برادر همسرم با من تماس گرفت و در مورد رابطه همسرم با آن مرد گفت. من هم تصمیم گرفتم از آن مرد انتقام بگیرم. روز حادثه من و دایی ام به خانه آن مرد رفتیم. در را که زدیم همسرش در را باز کرد. ما صورت مان را پوشانده بودیم. زن جوان سعی کرد صورت ما را بازکند اما ما مقاومت کردیم. من به سمت ماشین رفتم تا بنزین بیاورم و خانه را آتش بزنیم. در این هنگام آن زن میله یی آهنی به سرم زد و من او را به روی زمین انداختم بعد محمود بنزین را از من گرفت و به دیوارها پاشید و همه جا را آتش زد.
متهم ادامه داد؛ من به سمت اتاق بچه ها رفتم تا در را باز کنم و دود آنها را خفه نکند اما همین که در باز شد آتش به داخل اتاق سرایت کرد و همه جا به آتش کشیده شد. حتی پاهای خودم هم سوخت.
سپس قاضی دادگاه فرزند هشت ساله مقتول را که دچار سوختگی شدیدی هم شده بود به جایگاه دعوت کرد و از او خواست در مورد آنچه دیده است، توضیح دهد. دخترک گفت؛ «من در اتاق خواب بودم که صدای درگیری را شنیدم. خیلی ترسیده بودم. برادر سه ساله ام را که کنار من بود در آغوش گرفتم و در گوشه یی خودم را مخفی کردم. بعد محمود وارد اتاق شد و آنجا را آتش زد و سپس خودش از پنجره فرار کرد و ما سوختیم.»
بعد از پایان این محاکمه هیات قضات وارد شور شدند و محمود را به قصاص محکوم کردند که این رای به تایید قضات شعبه 11 دیوان عالی کشور رسید.
|
|
|
|
|
|