در ایران برخلاف کشور فرانسه،رسم بستن شمشیر منحصر به اصیل زادگان نیست و همه می توانند شمشیر ببندند. کسبه و کارگران برای اینکه میل به تظاهر ندارند شمشیر نمی بندند اما نوکران اشراف،دارای شمشیر می باشند و هنگامی که عقب ارباب به راه می افتند اگر کسی از رسوم ایرانیان اطلاع نداشته باشد و آن منظره را ببیند تصور می کند که یک قشون به راه افتاده زیرا تمام نوکران را مسلح می بیند. شمشیر نوکران علاوه بر اینکه صلاح است وثیقه ای برای پول قرض دادن می باشد و هر وقت نوکری احتیاج به پول پیدا می کند،شمشیر خود را نزد یکی از کسبه گرو می گذارد و وجهی دریافت می نماید و پرداخت آن قرض و از گرو در آوردن شمشیر موکول به این است که روزی ارباب،چیزی به نوکران خود بپردازد.
در ایران حقوق نوکران را سالی یک بار تادیه می کنند و چون اکثر اشراف ایران ملاک هستند حقوق نوکران در فصل پاییز تادیه می گردد و بعضی از نوکران حقوق خود را جنسی دریافت می کنند. حقوق اصلی هر نوکر در اصفهان عبارت است از گندم اما از محصول صیفی یعنی خیار و خربزه و هندوانه و بادمجان هم چیزی به او می دهند. در اصفهان حقوق یک نوکر عادی در سال عبارت است از یک حروار گندم و یک خروار جو و پنجاه من اصفهان خیار و خربزه و هندوانه و بادمجان. علاوه بر این به طوری که قبلا گفتیم نوکر ناهار و شام خود و خانواده خویش را از منزل ارباب بدست می آورد.
زنهای نوکران در خانه ها،کمک به هزینه زندگی می کنند و اکثر آنها پارچه می بافند و پارچه های اصفهان که دارای نقوش می باشد،معروفیت دارد. بعضی از آنها فرش می بافند و یک فرش خوب اصفهانی که سه ذرع طول و دو ذرع عرض داشته باشد تا سه هزار عباسی به فروش می رسد و اگر فعالیت زنها نباشد نوکران نمی توانند با سالی یک خروار گندم و یک خروار جو و پنجاه من محصول صسفی خانواده خود را اداره نمایند.
اشراف بزرگ ایران هنگامی که از یک نقطه شهر به نقطه دیگر می روند علاوه بر اینکه خیل نوکران را با خود می برند،جلوی خود یدک می کشند. یدک عبارت است از یک اسب زیبا دارای زین و برگ بسیار قشنگ که دهانه ی آن را یک سوار بدست می گیرد و جلوی ارباب می کشد اما کسی بر اسب زیبا سوار نمی شود.
از شماره یدک هایی که جلوی یکی از اشراف می کشند و همچنین از یراق اسب های یدک ” از لحاظ اینکه از نقره باشد یا طلا ” می توان به مرتبه ی آن شخص بین اشراف ایران پی برد . آئین نامه مربوط به یدک کشیدن را شاه عباس نوشت و به موقع اجرا گذاشت و تا به امروز تغییر نکرده است و اگر یکی از اشراف کوچک که باید دارای سه یدک با یراق نقره باشد همان یدک ها را با یراق طلا مقابل خود بکشد دچار عاقبتی وخیم خواهد شد.
یدک ها را پیشاپیش اشراف می کشند و آنگاه ارباب،سوار بر اسب در حالیکه چند تن از نوکران مقرب دو طرف اسبش پیاده حرکت می نمایند،می آید و پس از وی یک سوار در حالی که قلیان ارباب را بدست گرفته،حرکت می کند و اگر ارباب میل به طیور شکاری داشته باشد بعد از قلیان دار،یک نفر که شاهین روی دست دارد همچنان سوار بر اسب، حرکت می کند و بعد خیل نوکران پیاده می آیند که یعضی از آنها شمشیر پولادی ندارند چون آن را گرو گذاشته اند و در عوض یک شمشیر چوبی آویخته اند ولی تا کسی از نزدیک آن شمشیر چوبی را مورد معاینه قرار ندهد نمی فهمند که چوب است.
وقتی ارباب از بازار عبور می کند،چپ و راست،با اشاره دست و سر یا سینه تعارف می نماید زیرا وی را همه می شناسد و همه او را می شناسند و اگر از اشراف درجه اول باشد کسبه از جا بر می خیزند و سر فرود می آورند و نباید انتظار جواب داشته باشند چون اشراف درجه اول اصفهان طوری به شخصیت و ثروت نفوذ خود اعتماد دارند که جواب تعظیم را هم نمی دهند.
در ایران مثل فرانسه و سایر کشورهای اروپا مبل نیست و ایرانیان روی صندلی نمی نشینند بلکه بر زمین جلوس می کنند. ما اگر در فرانسه بر زمین بنشینیم بعد از چند هفته از فرط رطوبت زمین مفلوج می شویم اما چون هوای ایران غیر از هوای ولایات شمالی خشک است و زمین هم خشک می باشد نشستن بر زمین،آسیبی به ایرانیان نمی زند خاصه آنکه مردم ایران هرگز روی خاک نمی شینند بلکه قالی بر زمین می گسترانند و روی آن جلوس می کنند و آنهایی که نمی توانند قالی فراهم کنند نمد بر زمین می گسترانند و رو نمد می نشینند.
ما اگر در فرانسه قالی ایران را بر زمین بگسترانیم بعد از یکسال از شدت رطوبت زمین،می پوسد اما در ایران گاهی مدت یک قرن از یک قالی که بر زمین گسترده شده استفاده می کنند بدون اینکه بپوسد و هنگام شب تشکی روی همان قالی می گسترانند و بالای تشک می خوابند.
آب و هوای ایران بقدری سالم و خشک است که خانه ای که با خشت و گل ساخته می شود نیم قرن باقی می ماند بدون اینکه محتاج مرمت باشد و فقط هر دو یا سه سال یک بار بام خانه را با گل مخلوط با کاه اندود می نمایند که در زمستان باران به داخل اطاقها نفوذ نکند. در فرانسه همان خانه حتی یک سال دوام نمی کند و در اولین زمستان ویران می شود و علت اینکه ایرانی ها بر خلاف ما،خانه های خود را با مصالح عضیم نمی سازند این است که احتیاجی به آن مصالح ندارند و در تمام اصفهان دیوار تمام باغها و اکثر منازل از خشت خام و گل است بدون اینکه بر اثر مرور زمان ویران گردد و تمام انبارهای آذوقه در منازل،در زیر زمین می باشد بی آنکه خوار و بار فاسد شود ولی ما فرانسوی ها مجبوریم انبار آذوقه منازل را در طبقه فوقانی عمارت قرار بدهیم که دور از رطوبت زمین باشد تا خوارو بار در آن فاسد نشود.
منبع : مجله خبری گجمو
|