رتبه یک کنکور سراسری و دارنده ی طلای المپیاد ادبی در اوین

رتبه یک کنکور سراسری و دارنده ی طلای المپیاد ادبی در اوین

من نیمدونستم محمدرضا جلایی پور چنین کسیست! وقتی نامه ی همسرش رو به لاریجانی خوندم متوجه شدم

تازه یه چیز دیگه ام فهمیدم.زندان واسه دزد و خلاف کار و قاچاق چی نیست چون اینارو هر روز تو پارک محل میبینم .زندان یعنی محلی برای نگه داری نخبگان فرهیختگان دانشجویان و همه ی کسانی که در طول تاریخ معتقد بودند زمین گرد است!

گزیده ی نامه همسر جلایی پور به صادق لاریجانی:

ریاست محترم قوه قضائیه
سوال من از شما به عنوان مسوول قوه قضاییه این است که آیا نحوه برخورد با یک جوان نخبه که حائز برترین امتیازات علمی از قبیل رتبه یک کنکور سراسری و طلای المپیاد ادبی است و هم‌اکنون نیز دانشجوی ممتاز دانشگاه آکسفورد است و در عین حال همگان به دین‌داری، اخلاقی بودن و اعتقاد وی به نظام جمهوری اسلامی چه در داخل و چه در خارج از کشور گواهی می‌دهد باید تا به این حد پست و حقیرانه باشد؟ آیا اصولا جای کسی با این مختصات در زندان اوین است؟ شاید در زندان اوین دانشگاه زده‌اند و ما بی‌خبریم! چه شد که بعد از سی سال، زندان باید جایگاه شریف‌ترین، مومن‌ترین، انقلابی‌ترین و پاک‌دل‌ترین هم‌نسلان من باشد؟ من از حضور محترم شما سوال می‌کنم آیا نگهداری جوانی ۲۷ ساله به مدت ۷۲ ساعت در فضایی که حتی تحمل یک ثانیه آن برای بازجویش ناممکن بوده است، حبس ۲۵ روزه او در خلا زمانی و مکانی برای شکنجه روحی زندانی، بازجویی‌های طولانی مدت بدون آب و غذا، نثار رکیک‌ترین فحش‌های ناموسی و شکنجه‌های فیزیکی در حین بازجویی مطابق قانون و شرع و اخلاق است؟....

نامه همسر جلایی پور به صادق لاریجانی: مرتضوی همسرم را به گروگان گرفته است


فاطمه شمس، عضو هسته مرکزی پویش موج سوم و همسر محمدرضا جلایی‌پور در نامه‌ای سرگشاده خطاب به صادق لاریجانی، رئیس جدید قوه قضائیه نگرانی عمیق خود را نسبت به گرونگانگیری مرتضوی اعلام کرد و از شکنجه‌های فیزیکی و روحی همسرش پرده برداشت. او این نامه را در حالی نوشته است که علی‌رغم صدور حکم آزادی جلایی‌پور توسط قاضی حداد در روز چهارشنبه، مرتضوی امروز علنا آزادی او را منتفی اعلام کرد. متن این نامه که در پایگاه اطلاع‌رسانی نوروز منتشر شده به شرح زیر است:

به نام خداوندگار مظلومان
رئیس محترم قوه قضائیه، جناب حجت‌الاسلام والمسلمین صادق لاریجانی
با تقدیم سلام و احترام
اینجانب، فاطمه شمس، همسر محمدرضا جلایی‌پور، مراتب عمیق نگرانی خود را نسبت به وضعیت ایجاد شده اخیر در مورد آزادی همسرم که بیش از ۶۵ روز است، بدون تفهیم اتهام و صادر شدن قرار، در بازداشت غیرقانونی به سر می‌برد، به حضور جنابعالی اعلام می‌کنم.
همسر من، در روز بیست و هفتم خردادماه سال جاری و هنگامی که به همراه یکدیگر، برای ادامه تحصیل قصد بازگشت به انگلستان را داشتیم، در مقابل چشمان بهت‌زده من و مسافران دیگر، توسط نیروهای امنیتی و بدون ارائه حکم در فرودگاه امام‌ خمینی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد و از ادامه سفر خود بازماند. او بعد از دو هفته بی‌خبری در تماسی دو دقیقه‌ای با برادرش از سلامتی خود خبر داد، ولی هنوز هم معلوم نبود که در چه محلی نگهداری می‌شود. بعد از گذشت نزدیک به ۲۰ روز و با پیگیری‌های صورت گرفته از سوی خانواده اینجانب و همسرم، معلوم شد که او در بند ۲۰۹ زندان اوین و در سلول انفرادی نگهداری می‌شود.
بعد از چهل و اندی روز حبس در انفرادی، با پیگری‌های صورت گرفته، برخی از اعضای خانواده موفق شدند با همسرم ملاقات کنند و در این ملاقات، به گفته ملاقات‌کنندگان متاسفانه علی‌رغم وضعیت مطلوب روحی همسرم که ناشی از ایمان و اعتقاد وی بود و نه برخوردهای مناسب بازجویان اوین، رنگ و روی او بسیار پریده و زردرنگ بود، اما به دلیل حضور مامور در اتاق، همسرم از گفتن آنچه بر او گذشته بود، بازماند.
بعد از دو جلسه ملاقات با او بود که مطلع شدیم همسر بیگناه مرا ۳ شبانه روز در سلولی داغ معروف به سلول موتورخانه ( که جنب موتورخانه است و پر از بخار و دود و دم است ) حبس کرده بودند تا به زور او را وادار به اعتراف تلویزیونی کنند. شرایط این سلول به قدری نامساعد و مسموم بوده که او حتی توان نفس کشیدن هم نداشته است. به دلیل وضعیت افتضاحی که در این سلول وجود داشته، حتی دل نگهبان سلول به حال همسر مظلومم می‌سوزد و به بازجو و مسوول بند اعتراض می‌کند و می‌گوید که با در وضعیت او تلف خواهد شد و از بین خواهد رفت و بعد از آن خواستار تغییر سلول و جابجایی همسرم به محل دیگری می‌شود. بازجوی همسرم که ظاهرا بویی از انسانیت نبرده بود در مقابل این اعتراض زندانبان مقاومت می‌کند اما وقتی که ماموری برای سرکشی به وضعیت وی بعد از سه روز درب این سلول را باز می‌کند هوا به قدری نامساعد و گرم و مسموم بوده که نمی‌تواند حتی پایش را داخل سلول بگذارد و دستور می‌دهد همسرم را از آن جا خارج کنند. بعد از خارج کردن او از این اتاق مخوف که هیچ یک از اصول اولیه نگهداری زندانی را دارا نبوده و به اصطلاح غیراستاندارد(!) بوده است، او را با همان حال نزار ناشی از گرمای شدید به اتاق بازجویی می‌برند و ۹ ساعت تمام بدون آب و غذا و در حالیکه رکیک‌ترین فحش‌های ناموسی را به همسر، خواهر و مادرش می‌دهند و در تمام طول مدت بازجویی هم با خودکار بر سر او می‌کوبیده‌اند، وادار به اعتراف دروغش می‌کنند. قبل از آن ۳ روز مخوف هم به مدت ۲۵ روز او را در حبس انفرادی مطلق و خلا زمانی و مکانی می‌اندازند و حتی یک بازجویی هم از او به عمل نمی‌آورند تا به قول خودشان او را بشکنند تا به باوری نداشته اعتراف کند.
این شکنجه‌های روحی و جسمی در حالی صورت گرفته است که همسر من تمام آنچه به آن باور داشته بود را قبل از این بازجویی مخوف نوشته بود، اما این افراد بی‌وجدان و ظالم با این فشارهای غیر انسانی، به دنبال گرفتن اعتراف دروغ از او بودند و همچنان هم هستند. اما خوشبختانه تا بدین لحظه موفق به انجام این عمل قبیح غیرقانونی، غیراخلاقی و غیر شرعی خود نشده‌اند. من از همین جا اعلام می‌کنم که پس از ۶۵ روز مقاومت همسرم در مقابل سخت‌ترین شرایط روحی و جسمی و شکنجه‌هایی که صورت گرفت او هنوز محکم ایستاده است و به یک کلمه دروغ اعتراف نکرده است و نخواهد کرد و اگر هر چیزی از او به نام جعلی اعتراف شنیدید و دیدید بدانید که از برکات آن سلول داغ و فحش‌های ناموسی و ضرب و شتم‌های فیزیکی و تحقیرهای روحی است.
جناب آقای لاریجانی
روز چهارشنبه هفته گذشته با پیگیری‌هایی که صورت گرفت، قاضی حداد، حکم آزادی همسر مرا که بعد از تامین وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی صادر شده بود، به زندان اوین فرستاد و به پدر همسرم گفت که یک ساعت دیگر به زندان اوین بروید و فرزندتان را تحویل بگیرید. اعضای خانواده ما ۱۱ ساعت را در مقابل درهای بسته اوین و در حالیکه هیچ کس جوابگوی دلیل این همه چشم انتظاری آنان نبود، سپری کردند و سپس در کمال ناامیدی به خانه بازگشتند. این روند چشم‌انتظاری تا ۴۸ ساعت ادامه داشت. آقایان گفتند که همه چیز به دلیل تعطیلی آخر هفته به امروز، یعنی شنبه موکول شده است و مجددا سه روز تمام ما را چشم‌به راه و منتظر گذاشتند. امروز هم پدر و برادر همسرم با مراجعه به دادسرا خواستار روشن شدن تکلیف همسرم شدند. اما در کمال ناباوری به آنها گفته شد که وزارت اطلاعات و دادستان تهران شخصا جلوی اجرای حکم قضایی را گرفته‌اند و نخواهند گذاشت که او آزاد شود. هیچ کس در دادسرا، هیچ جواب روشنی به عنوان دلیل ناتوانی قوه قضائیه از اجرای حکم قضائی صادره توسط قاضی پرونده ندارد. علی‌رغم اینکه سند ۲۰۰ میلیون تومانی را به گرو گرفته‌اند و حکم آزادی داده‌اند، آشکارا سعید مرتضوی، دادستان تهران، همسر مرا به گروگان گرفته‌ است و در کمال ناباوری و تاسف قوه قضائیه که عملا باید نافذترین نهاد در امر پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان باشد هم نمی‌تواند جلوی این اعمال خودسرانه را بگیرد. ایشان با کدام حق قانونی، اخلاقی و شرعی مجاز است که جلوی حکم قاضی دادسرا را بگیرد و مانع آزادی همسر من شود؟ چه کسی به ایشان چنین اختیارات نامحدودی اعطا کرده است؟

جناب آقای لاریجانی
همسر من، یک نخبه علمی و فرهنگی و مذهبی این مملکت و برخواسته از خانواده‌ای اصیل و مذهبیست که برای اسلام و انقلاب سه شهید داده است و پدرش ۱۰ سال تمام از عمرش را وقف دفاع از کیان میهنش در خطرناک‌ترین مناطق جنگی غرب کشور کرده است. همسر جوان من در کمال از خود گذشتگی و وطن‌دوستی و از سر مهری که به سرزمین مادری اش داشت، زندگی‌اش را وقف کار انتخاباتی کرد تا مگر برای اندکی هم که شده جوانان کشورش را به آینده امیدوارتر کند. او در تمام مدت فعالیت انتخاباتی، حتی یک بار هم پای خود را از حدود قانونی فراتر نگذاشت و در فعالیتی کاملا صلح آمیز و مقبول از جناب آقای موسوی، کاندیدای مورد تایید شورای نگهبان که همواره به انقلابی‌گری، دین‌ورزی، اخلاق وصداقت شهرت داشتند حمایت کرد. اعتراف می‌کنم که همسر من مدافع انقلابی است که امام خمینی رهبر آن بود و آقای مهندس موسوی که همسر من از حامیان ایشان است یکی از شخصیت‌های صادق و مومن به راه امام است. من و همسرم به حمایت و پشتیبانی از چنین فردی مفتخریم. من اعتراف می‌کنم که همسر من از مدافعان جمهوری اسلامی تمیز است که امام خمینی وعده آن را داده بود و در شعارهای مهندس موسوی تبلور داشت نه این حکمرانی کثیف که بهترین فرهیختگان این کشور را به بند کشیده است. این شکنجه‌ها و تبعیدها و حبس‌ها یک کلمه از این اعتقاد ما کم و زیاد نخواهد کرد. آنچه در دو ماه اخیر در زندان‌های کشور رخ داد فاجعه‌ای دینی، اخلاقی، قانونی و بشری است که دل هر انسانی را به درد می آورد و چون خوره‌ای به جان و روح آدمی افتاده‌ است.

ریاست محترم قوه قضائیه
سوال من از شما به عنوان مسوول قوه قضاییه این است که آیا نحوه برخورد با یک جوان نخبه که حائز برترین امتیازات علمی از قبیل رتبه یک کنکور سراسری و طلای المپیاد ادبی است و هم‌اکنون نیز دانشجوی ممتاز دانشگاه آکسفورد است و در عین حال همگان به دین‌داری، اخلاقی بودن و اعتقاد وی به نظام جمهوری اسلامی چه در داخل و چه در خارج از کشور گواهی می‌دهد باید تا به این حد پست و حقیرانه باشد؟ آیا اصولا جای کسی با این مختصات در زندان اوین است؟ شاید در زندان اوین دانشگاه زده‌اند و ما بی‌خبریم! چه شد که بعد از سی سال، زندان باید جایگاه شریف‌ترین، مومن‌ترین، انقلابی‌ترین و پاک‌دل‌ترین هم‌نسلان من باشد؟ من از حضور محترم شما سوال می‌کنم آیا نگهداری جوانی ۲۷ ساله به مدت ۷۲ ساعت در فضایی که حتی تحمل یک ثانیه آن برای بازجویش ناممکن بوده است، حبس ۲۵ روزه او در خلا زمانی و مکانی برای شکنجه روحی زندانی، بازجویی‌های طولانی مدت بدون آب و غذا، نثار رکیک‌ترین فحش‌های ناموسی و شکنجه‌های فیزیکی در حین بازجویی مطابق قانون و شرع و اخلاق است؟ از جنابعالی که به تازگی ریاست این قوه را عهده‌دار شده‌اید، می‌خواهم به این سوال من پاسخ دهید که آیا در صورت صدور حکم قضایی برای آزادی زندانی، نهاد موازی دیگر یا شخصی مثل مرتضوی به عنوان دادستان تهران به لحاظ قانونی اجازه دارند جلوی اجرای حکم را بگیرند؟ از شما که در جلسه معارفه خودتان وعده دادید از حق مظلومان دفاع کنید و گفتید که «هیچ کس نباید جرات کند و به خود حق دهد که بر خلاف قانون، حکم و حقوق شهروندان را ضایع کند و من در این ماموریت مهم به احدی رحم نخواهم کرد» می‌خواهم به سوال من که ۶۵ روز است بی‌پاسخ مانده، جواب بدهید که آیا برخورد با یک جوان مومن متعهد نخبه که تنها جرمش فعالیت شفاف و قانونی برای انتخابات بوده است باید مثل یا حتی بدتر و شنیع‌تر از برخورد با یک دزد یا قاچاقچی فراری باشد؟ شما را به معتقداتتان قسم می‌دهم به من که جوانی ۲۵ ساله‌ام و دوست دارم که کشورم را دوست بدارم بگویید که آیا این است معنای عدالت و مهرورزی؟ جرم ما و امثال ما چیست که باید در این سن و سال به این حال و روز بیفتیم، یکی در حبس و دیگری در تبعید؟

جناب آقای لاریجانی
امروز اولین روز ماه مبارک رمضان، ماه رحمت و مغفرت خداوند است. در حالی برایتان این نامه را می‌نویسم که در غربتی عمیق، به حال تبعید دچارم کرده‌اند. حتی برای بازگشت به سرزمین خودم و برای ملاقات با همسرم هم احساس امنیت نمی‌کنم. راه بازگشتم به کشور به خاطر تهدیدهای نیروهای خودسر فشار سد شده است و تمام نگرانی‌ام برای بازگشتن از این است که به اهرم فشاری برای اعتراف‌گیری از همسرم دچار شوم. اکنون ۶۵ روز است که در تنهایی مطلق در این سرزمین غریب برای من هم زندان انفرادی دیگری به دست همین افراد ساخته شده و امکان ملاقات و صحبت با همسرم از من سلب شده است. از شما می‌خواهم در این ماه عزیز و مبارک که ماه غفران الهی و عدالت واقعی علوی است به وضعیت همسر بیگناه من رسیدگی کنید و از مجریان و متصدیان امر بخواهید روشن کنند که چرا علی رغم صدور حکم قاضی دادسرا، قوه قضائیه‌ از اجرای حکم ناتوان است. چرا در حالی که قوه قضائیه موظف است بعد از ۲۴ ساعت برای متهم تعیین تکلیف کند و به او تفهیم اتهام شود، بعد از ۶۵ روز از این کار سر باز زده است؟ چرا در حالی که بعد از سی روز، قرار بازداشت موقت خودبه خود اعتبارش را از دست می‌دهد، هنوز بعد از شصت و پنج روز، همسر مرا با همان حکم منقضی بازداشت موقت حبس کرده‌اند؟ چرا علی‌رغم صدور حکم آزادی او، قاضی پرونده توانایی اجرای حکم را ندارد؟ چه کسانی پشت پرده این بازی کثیفند که نمی‌گذارند قاضی پرونده مستقل عمل کند؟

ریاست جدید قوه قضائیه، جناب آقای لاریجانی
از شما که وعده رسیدگی به وضعیت مظلومان دربند را داده‌اید می‌خواهم که به وضعیت همسر من که یکی از نمونه‌های عینی این مظلومیت‌ها و مورد ظلم واقع‌شدن‌هاست، رسیدگی کنید و آن بازجویان بی‌وجدانی که با همسر من و امثال او چنین رفتارهای وحشیانه‌ای کرده‌اند را قاطعانه مجازات کنید. لطفا نگذارید با ادامه این روند، یاس و نفرت در دل جوانان این مرز و بوم لانه کند و با نخبگانی که مهم‌ترین دغدغه‌شان اصلاح این روند خطرناک و سربلندی کشورشان است و نیز با خانواده‌های آنان مثل یک برده رفتار شود. از شما به عنوان کسی که ریاست قوه قضائیه را که موظف به عدالت‌گستری و بازستاندن داد مظلومان است، به عهده گرفته‌اید خواهانم که همسر مرا که بیگناهی‌اش به وضوح ثابت شده است، در این ماه مبارک به من و خانواده‌اش بازگردانید و به این روند خطرناک غیرقانونی در قوه قضائیه پایان دهید.
از خداوند می‌خواهم که شما را در اجرای عدالت علوی و ستاندن داد مظلوم موفق و توانا بدارد.

با سپاس:
فاطمه شمس، همسر محمدرضا جلایی پور

منبع : وبلاگ سیاست نوشته ها


محمدرضا جلایی پور : من اعتراف می کنم ! - ویدئو

محمدرضا جلایی پور مسئول و سخنگوی پویش حمایت از موسوی دانشجوی سال سوم دکترای جامعه شناسی در دانشگاه آکسفورد انگلستان است . وی که برای فعالیت در ستاد جنبش سبز به ایران سفر کرده بود در هتگام خروج ازکشور دستگیر شد و اینک زندانی است . «من اعتراف می‌کنم» عنوان فیلمی است که فردی ناشناس از هواداران جنبش سبز ساخته است تا نشان دهد که اعترافات واقعی محمدرضا جلایی پور چیست.


جهت دانلود مستقیم و بدون فیلتر ویدئو در ایران اینجا کلیک کنید.

لینک دانلود مستقیم تنها تا ساعاتی پس از انتشار فعال خواهد ماند

جهت نمایش ویدئو در یوتوب اینجا کلیک کنید.

جهت دانلود برنامه پخش ویدئوهای دانلود شده اینجا کلیک نمایید.


SIAVASHOMA - انکلستان - منچستر
بابا مگه میشه این حکومت ضد بشری حاکم بمونه<؟ من که هر لحظه منتظر اینم که یک سوتی بدن و خدا هم همچین بزنه تو سرشون که نفهمن از کجا خوردن. سحر نزدیک است و خیلی نزدیک. مایوس نشید
یکشنبه 1 شهریور 1388

all_alone313 - المان - هامبورگ
اگه خدا رو دیدی سلام ما رو بهش برسون
یکشنبه 1 شهریور 1388

jila_Norway - نروژ - اسلو
کاش به جای حمیدرضا جلائی پور هم اعتراف میکردی که وقتی‌ فرمندار مهاباد بود اون ۵۹ جوون زیر ۳۰ سال رو چه جوری اعدام کرد و یا حتا اینقدر جرات داشته باشید که بگید کجا دفنشون کردید. برو اول از بابت بشنو اعترافاتشو بعد بیا اصلاح طلبیو از بابت شروع کن. دنیا دار مکافاته.
یکشنبه 1 شهریور 1388

nabeghe - انگلستان - منچستر
اعتراف میکنم تا مردم با دست خالی هستن اینها هر بلائی که دوست داشته باشن سرمون میارن .دست خالی نمیشه رفت به جنگ این اژدهای کثیف اسلامی . ای خامنه ای اینقدر دوست دارم منو تو یه جا تنها باشیم تا بهت بگم با جونای مردم این کارا رو کردن سزاش چیه
یکشنبه 1 شهریور 1388

majid_khoramshahry - انگلیس - لندن
چه انتظاری بیش از این از حکومتی که خامنه‏ای رهبرش، احمدی‏نژاد ریئس جمهورش، لاریجانی ریئس مجلسش و مصباح‏یزدی تئورسینش است. اگه غیر از این رفتار کنند باید تعجب کرد
یکشنبه 1 شهریور 1388

green_eye - فنلاند - کمی
بابا صد رحمت که هیچی! هزاران رحمت به ساواک! اینا دست شیطون رو هم از پشت بستن. خدا اجرشون بده
یکشنبه 1 شهریور 1388

said777 - اتریش - وین
افسوس
یکشنبه 1 شهریور 1388

IranBozorgMehr - ایران - اهواز
jila_Norway - نروژ - اسلو. کاش به جای حمیدرضا جلائی پور هم اعتراف میکردی که وقتی‌ فرمندار مهاباد بود اون ۵۹ جوون زیر ۳۰ سال رو چه جوری اعدام کرد و یا حتا اینقدر جرات داشته باشید که بگید کجا دفنشون کردید. برو اول از بابت بشنو اعترافاتشو بعد بیا اصلاح طلبیو از بابت شروع کن. دنیا دار مکافاته. درود! گفته اند با این دست که میدهی با آن دست پس میگیری. اینها هنوز اسلام و خمینی و عدل علی میگویند. اینها تنها فرزندان و برادران و همسران خود را آزاد میخاهند و هیچ سخنی از آزادی زندانیان سیاسی نمی کنند. هیچ نمی گویند که چرا به جوانها در این ۳۰ سال تجاوز شده و می شود. اینها از ما بهتران هستند چون مسلمانند.
یکشنبه 1 شهریور 1388

soltan969 - انگلستان - لندن
من از بازداشتگاه اطلاعات ایران خبر دارم و میدونم اگر این اقارو ازاد کنند و پاش به لندن برسد تا روزی که این حکومت سرکار است دیگه به ایران بر نمی گردد.
یکشنبه 1 شهریور 1388

kawahkurd - سوید - یوتبوری
برو کثافت مزدور رتبه ی اول کونکورتم همین جوری بدست اوردی. خائن های بیشرف. تو هنوز اینقدر شعور نداری جمهوری اسلامی رو بشناسی. دانشگاه اکسفورد.
یکشنبه 1 شهریور 1388

faraz1352 - ایران - تهران
جمهوری اسلامیی که رهبرش یک قاتل بالفطره است بهتر از این نمیشه خیلیا این حقیقتو میدونن که همین خامنه ای جانی با اسم مستعار عبدالله و با دستور مستقیم از نوفل لوشاتو بمب بنزینیه آتشزا را در داخل سالن سینما رکس آبادان کار گذاشت و در حدود 300 نفر از هممیهنان ما را در آتش جزقاله کرد تا آن را به گردن رژیم پهلوی بیاندازد و بهره برداریهای سیاسی از آن در جهت انقلاب منحوس اسلامی بکنند حالا چرا کسی جرات نمیکند به زبان بیاورد نمیدانم شاید برای اینکه برای کسی به طور علنی ثابت نشده است اما برای من که با راننده این آقا که جلوی درب سینما منتظرشان بود و بعد چون پشیمان شده بود و امکان لو رفتن عملیات کثیفشون میرفت سرش را زیر آب کردند فامیل هستم همه چیز به اندازه کافی روشن است که با جرات بگویم .ادامه در زیر ...
یکشنبه 1 شهریور 1388

faraz1352 - ایران - تهران
جالب است بدانید که بعد ها همان راننده را که خودشان جلوی درب منزلش با مسلسل و 12 تیر سوراخ سوراخش کردند به عنوان شهید معرفی کردند و برای بسته ماندن دهان زن و بچه کثیفش به آنها خانه ای در بهترین نقطه شهر اهدا فرمودند و هنوز هم ماهیانه از بنیاد شهید باج سبیل میگیرند و مفت میخورند و میخوابند در ضمن مردم شریف ایران میتوانند ماجرای کامل این جریان را از دهان هنرمند شریفشون آقای مسعود کیمیاپی بپرسند که در جریان کامل این ترور کثیف بودند و دادگاه فرمایشی و نمایشی به اصطلاح عاملان آتش سوزی را که تعدادی بیگناه به بالای دار رفتند را ایشان کار گردانی و تصویر برداری فرمودند و ادیت اعترافات ساختگی هم به عهده ایشان بود بله آقا مسعود و همسر محترمشون هم از عوامل بلند پایه وزارت شریف اطلاعات میباشند ادامه در زیر...
یکشنبه 1 شهریور 1388

faraz1352 - ایران - تهران
و خروج همسر ایشان هم به وسیله ایشان و مسیولان هدایت فیلم (بنویسید هدایت فیلم و بخوانید دفتر عملیاتی وزارت اطلاعات) یعنی برادران شایسته انجام شد و یکی از طرحهای وزارت اطلاعات بود که به اصطلاح یکی دیگر از سوپاپ اطمینانهای رژیم برای انحراف افکار عمومی و کاسته شدن از فشارهای داخلی بود یعنی درست به مانند طرح دوم خرداد و روی کار آوردن خاتمی . بله در آینده بسیار نزدیکی این اطلاعات و هزاران اطلاعات دیگر بدتر از اینها انشااله باحضور حضرت آیت اله خامنه ای در داد گاه جنایت بر علیه بشریت در اختیار جهانیان و به خصوص ملت شریف و ساده و بی غل و غش ایران قرار خواهد گرفت پاینده باد جمهوری دموکراتیک ایران و خراب باد خانه ظلم و وحشت ولایت وقیح
یکشنبه 1 شهریور 1388

dkdk - دانمارک - اسلیش
jila_Norway - نروژ - اسلو . . دوست من کاملا درست گفتی .هرگز یادم نمیره وقتیکه خبر اعدام پرویز و بهروز را بفرمان حمیدرضا جلائی پور در مهاباد .خیلی از مردم خیلی چیزها را نمیدانند و تنها از روی یک مقاله و یا یک مطلب قضاوت کرده و نظر میدهند.بدون اینکه هیچ اطلاعی از گذشته افراد داشته باشند.درست مثل کروبی که الان برای عده ای جوان بی اطلاع از گذشته ننگین کروبی او را شیخ شجاع وپاکی میدونند.در صورتیکه اگر از ظلمها و نامردیهای اون در گذشته مطلع بودن تف بصورتش می انداختند.اما افسوس .بخدا که حرفهای او نه از سر دلسوزی بلکه بخاطر دلسوز نشان دادن خود میزند .ایا در مدت ریاست مجلس بودنش ظلم.زور.تجاوز.شکنجه نبود؟امیدوارم عده ای حماقتشان را کنار بگذارند و چنین ادمهائی را شجاع و دلسوز ندانند.کروبی و امثالهم خیلی بدهکار ملتند بسیار زیاد.
یکشنبه 1 شهریور 1388

BaBy.GirL - استرالیا - ملبرن
ای خدا.
یکشنبه 1 شهریور 1388

پاینده ایران - ژاپن - اساکا
شکایت به قوه قضائیه (افتضاحیه) به ریاست لاریجانی (لاایرانی) منتصب رهبر دجال برای داد خواهی! عجب شوخی بیمزه ای! فردا خودتون رو هم میگیرن.
یکشنبه 1 شهریور 1388

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا
محترم خانم فاطمهٔ شمس...همسر شما پیرو مکتب امام خمینی و حامی جناب موسوی که او هم از مکتب خمینی پیروی می‌کند هست...نه؟...پس دندتون نرم...انقلاب کردید، حالا انقلاب داره توله هاش رو میبلعه، چرا شاکی‌ شدین؟... ۳۰ سال که اینهمه رو بهشون تجاوز و اعدام کردن کجا بودین؟ .
یکشنبه 1 شهریور 1388

sascha - امریکا - سن هوزه
موافقم.دنیا دار مکافاته و از انجایی که مرگ خوبه برای همسایه وقتی رو پوست خودشون حس میکنن انتظار دارن بقیه همدردی کنن .مرگ بر اسلام دین تجاوز و قتل
یکشنبه 1 شهریور 1388

mardani - ایران - تهران
از این خبر نتیجه می گیریم که :. از استفاده از زندان هایی که مهر استاندارد ندارند خودداری کنیم !!!
یکشنبه 1 شهریور 1388

siya48 - آلمان - کلن
خب معلومه که باید تو اوین باشه با رتبهٔ اول کنکور.اگه اراذل و اوباش بود یا میشد رییس جمهور یا وزیر یا،.....
یکشنبه 1 شهریور 1388

IranBozorgMehr - ایران - اهواز
۳۰ سال مردم رو سرکوب کردید تا این جانیان را بر تخت اژدهاک بنشانید. امروز هم بر سر و کول ناموس شما پریده تا شما را هم رستگار کنند تا در پیشگاه الله تازی به غلامی و کنیزی سرگرم باشید. داستان خون است. یکی خون می ریزد برای الله و دیگری خون میدهد برای الله، هر دو مسلمان هستند. گرگها و گوسفندان مسلمان
یکشنبه 1 شهریور 1388

freedomforiran - انگلستان - لندن
خــوشــحــالــم چــون جــمـهــوری اســلامــی داره پـــاداش خــانــواده شــمــا را مـی دهــد. مــلــت حــق نــاشــنــاس بــایــد بــیــشــتــر از ایــن بــپــردازد چــون پــادشــاه مــن بــا چــشــم گــریــان از ایــران رفــت. شــمــا ایــن حــکــومــت دمــکــراتــیــک را انــتــخــاب کــردیــد و حـال دم از نــارضــایــتــی مــی زنــیـد. مــن بـه هـیـچـکــس اجـازه رژیـم پــادشــاه عــزیــزم کــه روحــش شـــــاد را بـا ایــن حــکــمــت عــرب صــفــت نــکــبــتــار مــقــایــســه کــنــد. مــرگ بــر جــمــهــوری اســـلامــی ایــران و خــامــنــه ای و مــلا هــا. تــف به روح خــمــیــنــی شــیــاد
یکشنبه 1 شهریور 1388

talaaaa - المان - دوسلدورف
عجب روزگارئ
یکشنبه 1 شهریور 1388

AsaL Barbie - کانادا - ونکور
حالا این رتبه ی اوّل کنکور رو کی بهت داده؟؟
یکشنبه 1 شهریور 1388

rezashah - استرالیا - سیدنی
کاش سپیهد جهانبانی در زمان انقلاب به شاه گفت که نصف ایران را می کشم که شاه اجازه نداد.نصف ایران رامیکشت اما اینطور نمی شد. خدا رحمتشون کنه
یکشنبه 1 شهریور 1388

arefam - فرانسه - فرانسه
کمت نباشه. همین پدت و تو و امسال شما ها این رزیم کثیف رو سر کار اوردید و حمایت کردید. حالا تحویل بگیرید. کسی دلش بحال شماها و امسال شماها نمیسوزه. خیلی فرقه بین تو مزدور و جوانان رشید و قهرمانان واقعی وطن که در زندانها هستند. ما فقط از قهرمانانمون حمایت میکنیم نه از امسال توئی که باعث شدید که 30 سال تموم خون ملت رو بمکند و شکنجه اشون کنن. بکش که داری خوب میکشی
یکشنبه 1 شهریور 1388

baham valjtanha - سو ئد - گوتنبرک
دولت احمدی نژاداحتیاجی به نخبه ندارد فقط احتیاج به یک مشت اوباش و تجاوزرگر دارد
یکشنبه 1 شهریور 1388

gol222 - سوپد - هلسینگبوری
مرگ برخامنه ای وامسال تو وپدرت که سی سال به این جنایتکاران کمک کردید.این فاشیستها امروز که قاتل نشدند اینها ازسالها دوروبعداز 22 بهمن جنایاتشان راادامه دادند.ازطرفی کی خمینی میزان رای مردم راانجام داد که توی عوضی اسم قاتل بزرگرا میاوری.اون روانی اصلا عرق ایرانی نداشت یادتان هست درهواپیما گفت هیچی.شماهم بدنبال امام حسینتان هستید وبهتره برید درهمان عراق زندگی کنید.به روح همه ازدست رفته های راه ازادی ماملت اخوند نمیخواهیم برید گمشید.
یکشنبه 1 شهریور 1388

odin - بلژیک - انتورپن
اقای جلایی پور ما معنی خدمت شما برادران جانبرکف سابق و از قدرت دورمانده امروز را در غرب کشور زیاد شنیدیم اما هر بار که دقیق شدیم دیدیم طرف منظورش خمپاره باران شهرهای مملکت در کردستان بوده شما یه کم توضیح بدید این خدمت شما در انجا چی بوده؟
یکشنبه 1 شهریور 1388

irany awareh - سوید - استگهلم
برای دیدن حنایات حلایی بور در مهاباد این لینگ را نگاه گنیدhttps://www.youtube.com/watch?v=aPeEIO58IMcfeature=related
یکشنبه 1 شهریور 1388

shayan2uk - انگلیس - هال
dkdk - دانمارک - اسلیش. آدم نا حسابی شد یه دفعه بیایی نظر بدی و به شعور مردم توهین نکنی ٬ حالا که کروبی از چشم اون رهبر چلاقت افتاد اخی شد و گذشته او را به واسطه همنشینی با دزدان جان و ناموس ملت پیراهن عثمان کرده و هر آنچه لایق خودت و خانواده ات است را به این شیخ شجاع نسبت بدی ٬ آیا اون رهبر موفنگیت از گذشته تا کنون پاک و منزه بوده که حداقل یکبار هم شده بر علیه او نیرو های تحت امرش نظری بدی ٬ مرد باش و شمشیرت را از رو ببند و همانند گرگ در لباس میش ظاهر نشو ٬ هزار رحمت به سیدی مهدی و طاهر و نیمرخ و امثالهم که نظر خود رو بی محابا از فحش و ناسزای دیگران میدهند ولی توی هیچی ندار مانند روباه مکار می خواهی به اهداف شومت برسی ٬ فردا روزی را میبینم که نسبت به آیت الله صانعی هم که . با اربابانت چپ افتاده بی احترامی کنی. مرگ با مزدوران رژیم منحط آخوندی. مرگ بر علی چلاق مرفینی سرطانی.
دوشنبه 2 شهریور 1388

tehranboy - کانادا - ادمونتون
زنش به بد کسی نامه داده حتما میگه اعدامش کنید.فعلا این واسه دست گرمی رییس جدید قوه قضایی.
دوشنبه 2 شهریور 1388

nazmehr - ایران - مشهد
لعنت به کسی که انقلاب کرد تا یه مشت آخوند به مردم حکومت کنند اونم از نوع دیکتاتوری.
دوشنبه 2 شهریور 1388

mona33 - ایران - تهران
کسایی که خارج از کشور در راحتی و آرامش نشتند و به زجر کشیدن جوان های ایران می خندند و می گن حقتونه ! خیلی پست و کثیفند
دوشنبه 2 شهریور 1388

chiman.ara - فنلاند - هوینگا
مونا33-ایران-تهران ماهیچ کدوم اینونمیگیم عزیزم....یعنی اینقد بست نیستیم ماهمیشه بفکرتونیم...باورکن./مرگ بر دیکتاتور البته این نظرمنه
دوشنبه 2 شهریور 1388

Neda-ye-Iran - انگلستان - لندن
faraz1352 - ایران - تهران.......انجام شد و یکی از طرحهای وزارت اطلاعات بود که به اصطلاح یکی دیگر از سوپاپ اطمینانهای رژیم برای انحراف افکار عمومی و کاسته شدن از فشارهای داخلی بود یعنی درست به مانند طرح دوم خرداد و روی کار آوردن خاتمی///////////////شاید جریانات اخیر هم طرح ریزی و سوپاپ اطمینانه؟!!
دوشنبه 2 شهریور 1388

Neda-ye-Iran - انگلستان - لندن
پاینده ایران - ژاپن - اساکا . شکایت به قوه قضائیه (افتضاحیه) به ریاست لاریجانی (لاایرانی) منتصب رهبر دجال برای داد خواهی! عجب شوخی بیمزه ای! فردا خودتون رو هم میگیرن. //////////////////بدبخت چکار کنه؟!! ....خدا صبر بهش بده.
دوشنبه 2 شهریور 1388

Neda-ye-Iran - انگلستان - لندن
mona33 - ایران - تهران . کسایی که خارج از کشور در راحتی و آرامش نشتند و به زجر کشیدن جوان های ایران می خندند و می گن حقتونه ! خیلی ..ت و ...ند . /بله٬ آدم اینارو که می خونه به واقعیت زشتی پی میبره و اونم اینکه جامعه ایران به هیچ وجه آمادگی دموکراسی رو نداره. البته وقتی آدم میبینه که یه نخبه٬ اونم دانشجوی دکتری جامعه شناسی آکسفورد این اشتباه رو می کنه ما که دیگه معلومه باید به اشتباه چنین فکری کنیم!!!!!
دوشنبه 2 شهریور 1388

Hoja Verde - ایران - تهران
متاسفم.این رژیم برای هیچ جیز ارزش قائل نیست. kawahkurd - سوید - یوتبوری . خفه شو مزدور خودتی.تو خودت تو سوید چی کار میکنی؟
سه‌شنبه 3 شهریور 1388

sasan4 - ایران - تهران
عاقبت روزی شکنجه گران به دست شکنجه شدگان خواهند افتاد ، چه در این دنیا چه در آن دنیا.
چهار‌شنبه 4 شهریور 1388

گویا - ایران - تهران
من خسته شدم همشو نخوندم . جوابشو کی میخاد بده ؟
چهار‌شنبه 4 شهریور 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.