سکوت در برابر اتهام دو جنایت

سکوت در برابر اتهام دو جنایت

مردی که به خاطر اختلاف با دو همکارش آنها را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود، روز گذشته در جلسه دادگاه اعلام کرد هیچ دفاعی ندارد و در پایان جلسه به دو بار قصاص محکوم شد.

به گزارش خبرنگار ما در این جلسه ابتدا محمد شادابی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفر خواست گفت؛ پنجم بهمن ماه سال 86 جسد دو مرد جوان به نام های محسن و حمید در فاصله کمی از هم در حسن آباد قم پیدا شد. صحنه جنایت نشان می داد این دو نفر با یک انگیزه به قتل رسیده اند و احتمالاً قاتل هر دو نفر یک گروه یا یک فرد است. پس از انتقال اجساد به پزشکی قانونی ماموران یک پراید رهاشده را در جنوب تهران پیدا کردند و دریافتند این ماشین متعلق به محسن یکی از مقتولان است. از آنجایی که محسن و مقتول دیگر به نام حمید در یک آموزشگاه رانندگی کار می کردند، بنابر این احتمال قتل با انگیزه مالی از سوی پلیس قوت گرفت.

شادابی ادامه داد؛ تحقیقات نشان داد دو مقتول از مدتی قبل با مردی به نام محمد درگیری هایی داشتند و اختلافات بین آنها کار را به جایی رسانده بود که قصد داشتند به مراودات شان پایان بدهند. همکاران دو مقتول نیز در بازجویی ها گفتند درگیری هایی بین محمد و محسن درگرفت و مدتی بود محمد که یکی از شرکای آموزشگاه بود سر کار نمی رفت.

شادابی ادامه داد؛ زمانی که پلیس به خانه محمد رفت مشخص شد او یک روز بعد از قتل این دو نفر خانه اش را ترک کرده و دیگر به آنجا نرفته است. سرانجام ماموران در تعقیب های نامحسوس موفق شدند متهم را بازداشت کنند. محمد در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و گفت به خاطر کینه یی که داشته مرتکب جنایت شده است.

این مرد گفت؛ مدت ها قبل به فکر تاسیس یک آموزشگاه رانندگی افتادم. مراحل زیادی را پشت سر گذاشتم اما در نهایت به من گفتند برخی شرایط تاسیس آموزشگاه را ندارم. من هم سراغ دوستم محسن رفتم. زمان زیادی بود که ما با هم رفاقت داشتیم. من به محسن پیشنهاد کردم او مجوز بگیرد و با هم کار کنیم چراکه محسن شرایط لازم را داشت. او هم قبول کرد. قرار شد وی مجوز بگیرد و من هم مقداری از سرمایه را بدهم و با هم شریک شویم. مدتی از این ماجرا گذشت و کار آموزشگاه رونق گرفت و ما درآمد زیادی به دست می آوردیم. تا اینکه کم کم رفتار محسن با من عوض شد. او مرتب با من دعوا می کرد و از طرق مختلف می گفت دیگر نمی خواهد با من کار کند. به هر حال مجوز به او تعلق داشت و اگر مرا نمی خواست باید می رفتم. اما می دانستم این تصمیم خودش نیست و کارهایی که حمید می کند روی او تاثیر زیادی گذاشته است. حمید هم با من بدرفتاری می کرد. او می خواست من از آموزشگاه بروم و خودش سهامدار آنجا شود. حمید مربی بود و فقط پول مربیگری به او می رسید اما اگر سهامدار می شد درآمد بیشتری به دست می آورد. از اینکه چنین رفتاری با من شده بود و دارایی ام را از دستم درآورده بودند، ناراحت بودم. به غرب کشور رفتم و سلاحی خریدم. بعد به محل آموزشگاه رفتم و در آنجا ابتدا با محسن درگیر شدم و او را به قتل رساندم، سپس سراغ حمید رفتم و او را هم کشتم و بعد با ماشین محسن از آموزشگاه بیرون آمدم و مدتی در خیابان ها پرسه زدم و بعد اجساد را رها کردم و متواری شدم.نماینده دادستان تهران در ادامه گفت؛ با توجه به مدارک موجود در پرونده به عنوان نماینده دادستان تهران تقاضای صدور حکم قانونی برای محمد به اتهام دو فقره قتل دارم.در ادامه اولیای دم دو مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای متهم تقاضای صدور حکم قصاص کردند. زمانی که نوبت به محمد متهم پرونده رسید وی در جایگاه قرار گرفت و گفت؛ اتهامات را قبول دارم و حرفی برای گفتن ندارم.وی ادامه داد؛ هر آنچه در پرونده آمده است خودم گفته ام و می پذیرم. از کاری که کرده ام آنقدر شرمنده ام که نمی دانم چه بگویم. اجازه دهید سکوت کنم و حرفی نزنم چراکه از روی هر دو خانواده به شدت شرمنده ام.متهم گفت؛ من فکر می کردم این دو نفر قصد دارند زندگی من را از بین ببرند و به همین دلیل هم آنها را کشتم. من به شدت از کاری که کرده ام شرمنده ام و دیگر نمی توانم حرفی بزنم. امیدوارم با اجرای حکم قصاص از بار گناهانم کم شود. بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و متهم را به دو بار قصاص محکوم کردند.