مشکل مالی از مهندس جوان یک قاتل ساخت

مشکل مالی از مهندس جوان یک قاتل ساخت

مهندس جوانی که متهم است با 14 ضربه چاقو مدیر یک شرکت پیمانکاری را به قتل رسانده بعد از محاکمه به قصاص محکوم شد.

به گزارش خبرنگار ما علیرضا مرد 38ساله که از دو سال پیش به جرم قتل در زندان به سر می برد دیروز در جلسه محاکمه اش جزییات قتل را توضیح داد.

این جلسه که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد ابتدا محمد شادابی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست گفت؛ 28 آبان ماه سال 86 پلیس باخبر شد مردی میانسال به نام محمود با ضربات چاقوی جوانی به قتل رسیده است. زمانی که ماموران در محل حاضر شدند جسد محمود را در حالی که در پارکینگ رها شده بود، پیدا کردند. بررسی های پلیسی نشان داد این مرد با 14 ضربه چاقو که به نواحی مختلف بدنش اصابت کرده به قتل رسیده است و قاتل کسی نیست جز جوانی به نام علیرضا که به عنوان پیمانکار با محمود کار می کرده است. با دستگیری علیرضا تحقیقات از وی آغاز شد. این مرد از همان ابتدای بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و مدعی شد به خاطر اختلافات مالی محمود را کشته است.

شادابی ادامه داد؛ علیرضا که مهندس مکانیک جامدات است از سال ها قبل با مقتول کار می کرد و به دلیل اختلاف حسابی که با او داشت روز حادثه چاقویی تهیه کرد و بعد از اینکه در محل دفتر مقتول حاضر شد او را با ضربات متعدد به قتل رساند.

وی گفت؛ از آنجایی که شواهد و مدارک محکمه پسند در پرونده موجود است به عنوان نماینده دادستان تهران تقاضای صدور حکم قانونی با توجه به تقاضای اولیای دم را دارم.سپس خواهران و برادران مقتول به وراثت از مادرشان و فرزندان مقتول به عنوان ولی دم در جایگاه حاضر و صدور حکم قصاص را برای متهم خواستار شدند. در ادامه علیرضا متهم 38 ساله در جایگاه حاضر شد. وی در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت؛ من قبول دارم که محمود با ضربات چاقوی من به قتل رسیده است اما او را به عمد نکشتم و قصد قتل نداشتم.

وی ادامه داد؛ سال ها بود که من و محمود با هم کار می کردیم. او مدیر پروژه و من پیمانکار بودم و برای محمود کار می کردم. از آنجایی که تحصیلاتم نیز در این زمینه بود خیلی راحت می توانستم پول به دست آورم. محمود مرد بسیار خوبی بود و همیشه به من کمک می کرد و در مدتی که با هم کار می کردیم هیچ بدی از او ندیده بودم. تا اینکه مدتی قبل از قتل کار جدید را با هم شروع کردیم و من 150 میلیون تومان در این کار سرمایه گذاری کردم. فکر می کردم سود زیادی به دست می آورم اما بعد از مدتی هر آنچه تصور می کردم از بین رفت. من و محمود دچار اختلاف حساب شدیم. مطابق مدارکی که محمود در دفترش داشت او هیچ چیز به من بدهکار نبود اما در بعضی موارد از من پول کم کرده بود که من فکر می کردم نباید این کار را می کرد. با این حال مدارک او کامل بود و از نظر قانونی من نمی توانستم اعتراضی بکنم. تا اینکه روز حادثه فرا رسید. قرار بود ما با هم در دفتر محمود صحبت کنیم تا این اختلاف حل شود. از آنجایی که او خیلی به من خوبی کرده بود از اینکه بخواهم با او روبه رو شوم خجالت می کشیدم. به همین خاطر وقتی به دفتر رسیدم جلو نرفتم. پشت ستون ایستاده بودم که محمود من را دید و صدایم کرد. احوالپرسی گرمی کردیم. بعد او با آرامش و شوخی به من گفت شنیده ام قصد داری از من شکایت کنی. موضوع چیست. همین طور که با هم حرف می زدیم به پارکینگ رفتیم و او ماشینش را جا به جا کرد. من به او گفتم به من کمک کند. من تمام دارایی ام را برای این پروژه گذاشته بودم و سرمایه ام از بین رفته بود. محمود در جواب گفت مطابق مدارک چیزی به من بدهکار نیست و اگر بود حتماً می داد. هرچند او درست می گفت اما من ورشکسته شده بودم و در حال خودم نبودم. یکدفعه نفهمیدم چه شد که با چاقو ضربات متعددی به او زدم. اصلاً نفهمیدم که چرا این طور به او حمله کردم. نمی دانم او به من توهینی کرد یا نه. فقط می دانم وقتی به خودم آمدم که محمود غرق در خون بود و دیگر کاری از دستم برنمی آمد تا کمکش کنم.

متهم در مورد اینکه چاقو را از کجا آورده بود، گفت؛ چاقو را همان روز در میدان ونک از یک دستفروش خریدم. او خیلی به من اصرار کرد تا چیزی از او بخرم. من نمی خواستم این کار را بکنم. پولی به وی دادم و به راه افتادم اما آن مرد چاقو را به من داد و خواست آن را بگیرم و بعد گفت گدا نیست و یک فروشنده است. من بدون قصد قبلی این چاقو را خریدم و نمی دانستم آن روز چه اتفاقی خواهد افتاد.علیرضا که دو فرزند دارد در ادامه دفاعیات خود از اولیای دم تقاضای بخشش کرد و گفت؛ از آنها می خواهم مرا ببخشند. من اشتباه کردم. محمود در این مدت خیلی به من لطف کرده بود. اگر من در گرفتاری مالی نبودم این طور اعصابم به هم نمی ریخت. از خداوند می خواهم من را ببخشد و از اولیای دم هم می خواهم به خاطر فرزندانم از خون من بگذرند.

بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات وارد شور شدند و مهندس جوان را به جرم قتل محمود مدیر پروژه که او نیز مهندس بود به قصاص محکوم کردند.

iran-azad - ایران - تهران
این متن آخر خنده است طرف می گه داشتم از میدان ونک رد می شدم یه دستفروش به زور یه چاقو به من فروخت بعد رفتم پیش محمود از آنجایی که او خیلی به من خوبی کرده بود از اینکه بخواهم با او روبه رو شوم خجالت می کشیدم ولی برای اینکه از چاقویی که طرف به زور به من انداخته بود استفاده ای کنم تا بعدا عذاب وجدان نگیرم که چرا پول بیخود دادم گفتم بهتره فرو کنمش تو تن محمود تا هم از خجالت خودش و زن بچه اش در بیام و هم یه استفاده ای از این چاقو کرده باشم - بیچاره زنت و دوتا بچه ات که به زودی بدبخت و یتیم می شن
دوشنبه 19 مرداد 1388

hamesheh bahar - ا - لندن
فکر نمیکنم قصاص بشه این یارو راست کار انتری نژاد است حتما در دولت دهم وزیر میشه.
دوشنبه 19 مرداد 1388

paria_e - بلزیک - بروکسل
این هم از معجزات جمهوریه اسلامی که یک مهندس را تبدیل به یه قاتل میکنه.این روزها در ایران به هیچ کس نمیتونی اعتماد کنی .وضعیت اقتصادی طوری شده که حتی برادر پوله برادر رو میخوره.مردم هر روز از روزه قبل بدبخت تر میشن و این این کاسه لیسهای بسیجی با پول همین مردم عیاشی میکنند و تو زندانها به خدمت جوانان میرسند.
دوشنبه 19 مرداد 1388

aminoo - ایران - اراک
سلام من املا این دو نفر را میشناسم اولا قاتل اخراجی ترم 4 دانشگاه ازاد تهران مرکز میباشد و مقتول ریس جهاد نصر استان مرکزی میباشدواین دو پروژه های جهاد را باهم شریک بودندکه پس از مدتی به اختلاف مالی شدی برخورد میکند و می توانید به سایت زیر هم مراجعه کنیدکه در زمان قتل نوشته شد.
دوشنبه 19 مرداد 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.