(آنچه میخوانید واقعیت است نه حکایت)دوشنبه 12 مرداد سال 1388 . ساعاتی پس ازمراسم تنفیذ احمدی نژاد ، خیابان ولی عصر واکیپ های ضد شورش و لباس شخصی ها مستقر ؛ و حضور مشهود مردم در پیاده روها. با من به تماشا بیایید:
زنی دست بچه سه چهارساله اش در دست از عرض میدان ولی عصر با عجله عبور می کند با نگاه به وانت های مشکی لندکروز مملو از نیروهای ضد شورش که به سرعت میدان را دور می زند مادر می گوید :بالا تظاهراته دارند میرن .
جمعیت از پیاده رو غربی خیابان ولی عصر از ونک به سمت جنوب سرازیر می شود فشردگی جمعیت خودروهای عبوری را به تشویقشان وا می دارد بوق ممتد انگشت های بلند شده مردم را به همراه دارد . جمعیت که پیوسته می شود تظاهرات شکل می گیرد. کارکنان بیمارستان ها فروشگاه ها و ساختمان های مسیر نگاه تحسین آمیز و تشویق آمیزی دارند. سرنشینان خودروها علامت پیروزی را از شیشه ها نثار جمعیت می کنند. موتور سیکلت های قرمز رنگ با کلاه خود و باتوم از راه می رسند جمعیت را بی محابا به باد کتک می گیرند فریادهای اعتراض به خصوص از جانب زنان فضا را می شکند جمعیت به همه سو گریز می زند شلیک ممتد گاز اشک آور همه را به سرفه واشک وا می دارد. با بی رحمی تمام به داخل ساختمان هایی که مردم پناه برده اند چندین گلوله گاز اشک آورشلیک می شود. پلاک های خودروهایی را که معترضانه بوق میزنند می کنند. چندین جوان بی باکانه موتور سیکلت لباس شخصی را که پلاک را کنده اند دنبال می کنندو آن ها سراسیمه پا به فرار می گذارند. نیروهای سرکوب مستاصل به هر سویی هجوم می برند نقطه ای را پراکنده می کنند چند ده متر بالاتر یا پایین تر دوباره مردم تجمع کرده و شعار می دهند مردم به راحتی حاضر نیستند خیابان را ترک کنند دست و کمر و پای عده ای مصدوم زخمی شده ولی مانع ادامه راه پیمایی مردم به سمت جنوب (میدان ولی عصر )نمی شود.
حوالی پارک ساعی ماموران جوانی را دنبال کردند و با خشونتی وصفناپذیر، بیرحمانه او را به زیر مُشت و لگد و ضربات باتوم گرفتند. تی شرت جوان در اثر تقلا برای رهایی از چنگ نیروهای انتظامی، از چند سو پاره میشود و تن لُخت و کبودش را به معرض دید مردم میگذارد. جمعیت با دیدن این صحنه فجیع یکصدا فریاد میزند: نزنید! ولش کنید!
در این لحظه چند زن از پیادهرو وارد خیابان شدند و خود را به زیر دست وپای مامورین میاندازند تا سدی باشند در مقابل ضربات باتوم. زنی میانسال که دهانبندی بر صورت داشت دست در گردن پسر انداخت و سعی میکرد او را به سمت پیادهرو بکشاند تا از چنگ گاردیها رهایی بیابد. یکی از گاردیهای ورزیده و درشت اندام، چنگ بر گردن زن انداخته او را از زمین میکَنَد و به داخل جوی آب پرت میکند.
زن جوان دیگری پریشان و گریان و با فریادهای جگر خراش به کمک او شتابید و خود را به سرو گردن مامور معترض آویزان میکند. زنان و مردان دیگر به هم میگویند برویم کمک مادرش و نگذاریم گاردیها پسرش را به زندان ببرند. در همین حین جوان برهنه را مامورین به سمت شمال خیابان میکشیدند و بعد از سوار کردن او به ترک یکی از موتورسیکلتها، دستانش را از پشت با دستبند پلاستیکی بستند. بلافاصله یکی از افراد لباس شخصی به پشت موتور میپرد و در پشت پسر جوان مینشیند تا مانع رهایی او از سوی زنانی شود که بطرف موتور سیکلت هجوم آورده بودند. پیش از رسیدن مردم موتور سیکلت حرکت میکند اما در عوض، گروهی از زنان به همراه چند مرد، فرمانده نیروها را محاصره میکنند و مانع حرکت و پیوستن او به دیگر نیروهایش میگردند.
از آنسوی، چند زنی که از سمت شمالی به طرف جنوب میآمدند و از دور نظارهگر فریادهای خشمآگین زنان بودند، همراه با مادر پسر و چند زن دیگر به وسط خیابان دویدند و راه حرکت را بر موتور سیکلتها میبندند. موتورها در نقطهای متوقف میگردند که جمعیت حاضر در پیادهروی شرقی، بهطور دقیق میتوانستند چهره وحشتزده جوان و تن کبود و عریانش را از نزدیک ببینند. وقتی نگاه غمگین و ملتمسانه جوان با جمعیت حاضر در پیادهروی شرقی تلاقی نمود، همه متأثر شدند. در این لحظه زنی میانسال مردم را تشویق میکند که بجنبید، آزادش کنید و الا فردا باید جسدش را از سردخانه تحویل بگیریم!
حالا زنان زیادی فرمانده را در محاصره گرفتهاند و مردی میانسال خطاب به فرمانده می گوید باید آزادش کنید! باید آزادش کنید. نمیگذاریم او را ببرید مگر چه کرده؟ در پیاده رو راهپیمایی کرده؟ به چه حقی میزنیدش؟ با فشارهای همه سویه ومتحد مردم و جمع شدن گروه بیشتری از زنان که یکریز جیغ و فریاد میکشیدند، فرمانده سست میشود. حتی زنی که مصر است به هر قیمتی مانع بازداشت جوان بیگناه گردد، زانو بر زمین میزند، پاهای فرمانده را محکم میگیرد و جیغکشان میگوید: محال است بذارم از اینجا بری! باید آزادش کنی!
این صحنه مقاومت شکوهمند و همدردی بینظیر انسانها نسبت به هم، اشک شوق در چشمان بسیاری نشاند. بالاخره جوان آزاد شد و دستش در دستان زنان و مادران به پیاده رو آورده شد .
جمعیت یک صدا دست زدند و هورا کشیدند چند زن به سمت مادرش رفته و او را غرق بوسه کردند او خیس عرق و خسته از پیکاری نیم ساعته آرام بر سکوی دیواره پارک ساعی نشست و وقتی تعریف و تمجید تشویقآمیز مردم را که دورش جمع شده و از فداکاری مادرانهاش میگفتند، فروتنانه گفت: من مادرش نیستم!
تصاویری از تظاهرات روز دوشنبه
iran-azad - ایران - تهران |
جمهوری اسلامی خیلی دوام بیاره تا نوروز 89 می تونه نعش متعفنش رو سرپا نگهداره |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
nazanin 2009 - ایران - ارومیه |
چه تاثر انگیز!ادم اشکش در میاد :(درود بر شیرزنان ومردان مبارز ما همه به شما افتخار میکنیم واینست جنبش سبز واینست مبارزان جنبش سبز که همدیگررو یاری میرسونند واز باتوم و گاز اشک اور علی گدا هیچ دیگه نمیترسن..علی گدا ببین چشاتو خوب وا کن ببین جنبش سبز مار وو بترس بترس از این شیرزنان و مردانه ما رو که دیگه نه ا ز سرکوب میترسن ..و نه از شکنجه و نه از مرگ...و ما به کوریه بسیجیها و جیره خوارانه رژیم پیروزیم (وی) |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
majid63 - فرانسه - پاریس |
افرین افرین افرین به این میگن زن. و به انها مگن غیرت ایرانی. خدا برای همه شما خوش بخواهد. |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
dokhteiran - دانمارگ - وایله |
میلیون ها افرین بر این شیر زن و شیر زنانی چون او مطمپنم تا شیر زنانی چون او داریم پیروزیم و کاری از دست جلادان ساخته نیست |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
mn4434 - انگلیس - لندن |
این جنبش واقعا جنبش زنان شیر دل ایران زمین . درود به تمام زنان دلیر. |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
mary_tala - ایران - تهران |
ما همه با هم هستیم... |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
ماهی سیاه کوچولو - ایران - تهران |
کاش یک رگ غیرت این زن تو تن هزاران بی غیرت تو دولت و مجلس و ...بود. |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
کلاغ سیاه - ایران - تهران |
باطوم خورهاش از ترس صورت میپوشانند. باطوم به دست ها دیگه چرا ؟. خوشم اومد دور اندیشی میکنن. |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
amin7777 - انگلستان - منچستر |
آدم حیرت زده میشه وقتی این جملات رو میخونه. مادر من اجرت با امام زمان (عج ) و اونیکه همیشه مراقب کارهای ما هست. |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
payam armani - انگلیس - منچستر |
می دانم اگه ما یک نفر از آن بی ناموسهای لباس شخصی را ... آنها هزاران نفر را به خاک و خون می کشندولی آخرش چی؟؟؟تا کی باید کاری نکنیم؟مگه این جانوران برایشان فرقی دارد که راهپیمایی سکوت باشد یا خشن؟اینها را باید بیشتر ترساند.بز دل هستنداگه توی روشون دربیاییم بهتر نیست؟؟؟ |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
bluestar - ایران - تهران |
این موارد در این روزها زیاد تو تهران مشاهده میشه |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
punisher - ایران - شیراز |
درود بر شیر زنان ایرانی //// هر گاه شیرزنان ایرانی در کنار مردان خود بوده اند / ایران سربلند و پیروز بوده / و هر گاه که بنا به دلایلی شیرزنان ایران در حاشیه قرار گرفته اند / سراسر ظلم و بدبختی داشته ایم. به امید روزی که با همبستگی و کمک شیرزنان ایرانی / ایرانی آزاد و آباد و بدور از هر گونه خرافات را بسازیم. دوباره میسازمت وطن..... |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
black chador - امریکا - ولدن |
این جمهوری کثیف اسلامی را زنان و مادران وخواهران ما از پا در اوردند. یک یک این بسیجی های که این روزها مردم را شکنجه یا میکشن را بلای دار میرقصونند |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
ehsasoeshgh - سو ئد - گوتنبرک |
از مسئولین سایت بخاطره نشان ندادن چهره معترضین سپاسگزاریم درود بر مادران دلاور |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
Yek Aryaee - ایران - تهران |
حجاب دارد و دل را به جلوه آب کند / نعوذ بالله اگر جلوه بی نقاب کند. فقیه شهر به رفع حجاب مایل نیست / چراکه هر چه کند حیله در حجاب کند. چون نیست ظاهر قرآن به وفق خواهش او / دود بر باطن و تفسیر ناثواب کند. زمن مترس که خانمت خطاب کنم / از آن بترس که همشیره ات خطاب کند |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
niazkh - اسپانیا - بارسلون |
زنده باد ایرانی - به امید ایرانی ازاد V |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
حامی موسوی - ایران - تبریز |
هزاران آفرین به این شیر زنان ایرانی درود بر شما |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
kamia1 - المان - کلن |
هئ جیرفتئ !, ا سید مهدئ! , مش زینب! , کجایین که دم از عدالت بزنین? |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
hafez44 - ایران - شیراز |
دوستان و عزیزان تا میتوانید این مزدوران رژیم و لباس شخصی ها و بسیجی ها را شناسایی کنید و مشخصاتشان را در این سایت و سایتهای مختلف بگذارید000 عمر استبداد و ستم پایان پذیر است000 هر انقلابی هم همراه با ریخته شدن خون بدست میاید000 زنده باد ایران و ایرانی........عمر ننگین این معاویه زمانه و عوامل وابسطه تمام است 0000 مطمین باشید که ایت ا00 معاویه اینقدر احساس ترس و وحشت کرده که اینگونه دست به سرکوب مردم میزند |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
سارا-دوبلین ایرلند - ایرلند - دوبلین |
ما برای آزادی ایران هم نیاز به خون داریم و هم آبرو و رابطه ی خوب و نزدیک با همه ی کشورهای دموکراتیک. ژس دست به دست هم دهیم و به آزادی این دخترک بی گناه فرانسوی هم مانند هموطنان خود کمک کنیم:. اگر ممکنه این لبنک ها رو به دیگران به صورت کامنت اطلاع رسانی کنید:. استشهاد حمایت از آزادی بانوی فرانسوی. https://www.gopetition.com/online/29567/sign.html. لینک حمایت از بانوی فرانسوی. https://www.copytaste.com/3g38c3w5. با تشکر |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
RAHE SABZ - بلژیک - انتورپن |
دود بر تمامی ایرانیان انهایی که راه ملت را انتخاب میکنند وبا سخنانشان مردم را دلگرم میکنند ما همه با هم هستیم خیلی معنی ها در این شعار هست بیایم با هم باشیم برای یک بار امتحان کنیم .حالا وقت ضربه زدن به اقتصاد این دیکتاتورهاست اعتراضات فقط در بازارهای تمام ایران و باعث شدن بستنن بازار باید شد از نظر امنیتی برای معترضین بهترین مکان و نیروهای سرکوب کمترین کنترول را دارند پیروزی با راه سبز استر |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
aria-aria-nl - هلند - روتردام |
اون زن فداکار مادرش نبود ولی از ته قلبم ارزوی سلامتی وتندرستی برای تمام مادران ایران زمین میکنم من هم مادر ندارم ولی مادر جان دستت را به خاطر این فداکاری می بوسم |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
hamesheh bahar - انگلستان - لندن |
بسیجی= سگ وحشی گرسنه هار |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
Mahnaz30 - سوئیس - برن |
اشکم دراومد خدا خیرتون بده رژیم روزای اخرشه |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
saye sabz - ایران - ایران |
اینو خوندم دیگه عضو شدم اشکم در اومد !!!! ایول |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
manenarenji - المان - اسن |
قربون دستت مادر عزیزم.قربون همگیتون برم شرمنده ام که سالیان پیش از دست این دژخیمان ترک اجباری وطن کردمو امروز این سعادتو ندارم که کنار عزیزان هموطنم باشم.ولی زندگی توام با نگرانی برای هموطنان عزیزم در این روزها دارم. عاشقتم ایران.مرگ بر استبداد اخوندی زنده باد ایران و ایرانی. |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
aramesh 110 - ایران - اصفهان |
ehsasoeshgh - سو ئد - گوتنبرک . از مسئولین سایت بخاطره نشان ندادن چهره معترضین سپاسگزاریم درود بر مادران دلاور . من هم با نظرت موافقم |
شنبه 17 مرداد 1388 |
|
آسید مهدی - ایران - تهران |
خیلی هستند چه خبره غول غولس از کی تا حالا 50 نفر شدند جمعیت واقعا خنده داره خوبه عکس هم دارید ولی رو که رو نیست |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
سیده خانم مهدیه- ایران- تهران همین 50 نفر برایت تو ورهبرت کافی هستند. ترتیب جفتتون رو میدن. میگیری که چی میگم؟ |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
nazanin 2009 - ایران - ارومیه |
آسید مهدی - ایران - تهران . اره جونه عمت اصلا خبری نیست به خاطره اینکه هیچ خبری نیست اربابت از ترسش 3کیلومتر راهش رو با هیلکوپتر طی میکنه؟ فعلا پس خبری نیست اربابتون شلوارش زرد شده ببین خبری بشه چی میشه وای وای وای.. نفسای اخرتونه دیگه له لهتونو بزنین ببینیم کجا میرسین؟! |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
dokhtar sharghi - فرانسه - پاریس |
iran-azad - ایران - تهران . خداوند از دهنت بشنوه!!! . |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
azad bad iran - کانادا - سیدنی |
سلام برشیر زن ایرانی افرین به غیرتت. |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
kamia1 - المان - کلن |
آسید مهدی - ایران - تهران.یه باره دیگه عکسارو نگاه کن. تا سکته کنئ ... و..بینم مگه تو بسیج کفگیر ته قابلمه خورده که 24 ساعت اینجا پلاسئ؟ کلن |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
ardesheer - امرپکا - نپو پورت |
آسید مهدی - ایران - تهران راستش و بگو .... چه بلای ...... ه ه لازم نیست جواب بدی ما همه میدانیم ... بسیجها هیچ اصل و نصبی ندارید |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
ebi_khan - ایران - تهران |
زنده باد مادران شیرزنی که مانند این مادر فرزندان آزاده پرورش دادند و مرده باد زنانی مانند فاطمه رجبی. نگفتم مادر که بعید میدانم مادری کرده باشد. |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
arash_1932 - ایران - مشهد |
بهتره مردم هم مثل خود اون وحشی ها رفتار کنند وانها را بزنند با چوب و سنگ وچاقو اون وقت غلط میکنند مثل سگ تو خیابون با اسا یش راه بروند وپاچه مردم را بگیرند. خشونت در مقابل خشونت بهتر جواب میده. |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
sascha - امریکا - سن هوزه |
از خوشحالی اشک تو چشام جمع شده و با تمام وجودم ازادی بقیه ایرانیان عزیزم را از خدای مهربون میخام.خدایا کمکمون کن.ایول به این مردم شجاع و باغیرت.زنده باد ایرانی .در ضمن اسلام مثل برق قطع و وصل میشه؟اونجا که به زنها دست میزنن نامحرم معنی نداره نه؟کثافتهای اشغال |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
jigili - ایران - تهران |
منم اونجا بودم افتضاح بود ایشاا. که زودتر شر این احمدی نژاد و دارو دستش کم شه از ممکلت |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
mehraeen - ایران - تهران |
آسید مهدی - ایران - تهران . از حضور یکپارچه امثال شما با اتوبوس و پذیرایی و اجبار سربازان در نمازجمعه های فرمایشی تان بیشتر هست |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
narses - اتریش - وین |
آسید مهدی - ایران - تهران. اگه 50 نفرجمعیته پس چرا کوچه و خیابون پر میشه از گاردی ها و لباس شخصی ها ؟؟؟ خوبه خودم 2 ماهه ایرانم و با چشام میبینم چه خبره .. حتی روز عادی هم مامور توی خیابونه. |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
mrm2020 - ایران - تهران |
آسید مهدی - ایران - تهران . سلام برادر سرت بره لای در. در مورد رو که گفتی اینو از ا-ن یاد بگیر چون این روش کارشه کور نبودی تظاهرات 25 -27 -30خرداد رو میدیدی و اینکه خیلی خائن و اب..ی |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
mehrankd1379 - ایران - اهواز |
درود بر غیرت شما جوانان دلیر . شما را بخدا بیاییداز هر فرصتی مثل روزهای قدس!! و تظاهرات 22بهمن و بخصوص مراسم تاسوعا و عاشورا نهایت استفاده رو ببریم . اصلا میتونیم هر هفته در مسابقات فوتبال لیگ برتر در استادیومها جمع بشیم و شعار بدیم . دیگه مسابقه رو که نمیتونن سانسور کنن . به امید پیروزی نهایی |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
maziar1 - امرپکا - لس انجلس |
اسید مهدی- گیرم که 50 نفرن پس این ترستون واسه چیه. اون لباس شخصی با باتوم چرا نقاب داره؟ از کسی واهمه داره؟خدا اخر عاقبتتو بخیر کنه که دنیا را اب ببره تو یکی همچنان در خوابی. |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
بابک - ایران - سبزوار |
طبق اطلاعات محرمانه رسیده 2000 نفر ازاین جلاد ها طی درگیری های اخیر با مردم به درک واصل شده اند که عده ای از انها لبنانی و عرب هستند |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
کهکشان - سوئد - اپسالا |
آسید مهدی - ایران - تهران . سی...ر بابا |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
saeid dollar - قبرس - لیماسول |
ای ..ه ک...ت( سید مهدی) هر روز که میگذره نزدیکتر میشه مرگت توسط خانواده های داغدیده . |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور |
البته این کار به دخترخانمهای جوان توصیه نمی شه چون این اقایون بدشون نمی یاد خانمهای جوان را دستگیرکنند . با تشکر از اینکه چهره ها را نشان ندادید و درود به همه مادران ایران زمین . |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
jigili - ایران - تهران |
این آقای آسید مهدی فکر کنم دستش با ایناس که جمعیت رو 50 نفر دیده |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
aria-aria-nl - هلند - روتردام |
آسید مهدی - ایران - تهران مرتیکه ع...ی بی احساس برو گمشو مریض روانی تو و امثال تو احساس ندارید از اسم ک...ت معلومه شکنجه گری تو نمیتوانی گورت گم کنی بری مسخره توی این سایت چی میخوای ا...ل |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
sarab22 - المان - دوسلدورف |
bluestar - ایران - تهران . آسید مهدی - ایران - تهران. حکومت منفور ضدبشری محکوم بنابودیست دیدید چه کردیم؟ که ا.ن حتی برای تحلیف با بالگرد امد پس کجائند 24 میلیونتان نکنه بازم توهوم؟ اشدتان بخوانید طناب دارها در انتظارتان لحظه شماری میکنن. https://img.free-offline.com/images/8osmye7x9lwk7x0sjqq.jpg |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
mah1 - ایران - تهران |
به این میگن مادر! مادری که تاجه سر ماست.. |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
غریب بن غریب - ایران - تهران |
آسید مهدی - ایران - تهران . حرف نزنی کسی نمیگه لالی...... |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
SIAVASHOMA - انکلستان - منچستر |
jigili - ایران - تهران . دوست عزیز این ا سید مهدی فقط دستش با اینا نیست.واسه ادم اشغال و پر روئی مثل اون. فکر کنم پدر بزرگشم از زمان ایدزیه قم با روح الله گور به گوری بوده وتا حالا خودشم خوب بهش در ایدزیه رسیدن.انشاالله ایدز میگیره وشرشو کم میکنه.خبرش واست میرسه.نگران باش |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
SIAVASHOMA - انکلستان - منچستر |
https://www.youtube.com/watch?v=3FO0AqM7vdYfeature=related حرفهای امحقی نژاد قبل از رییس جمهوری |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
Hamvatan88 - ایران - تهران |
آسید مهدی - ایران - تهران . خو....له مگه تو و مموت جون و علی گدا چند نفر احتیاج دارید... تازه یه چیزی بگم خوشحالت کنم هرکدوم اینها که میبینی یه رستم هستند و اگر یه دستی ...... تا یه ماهی .... صندلی.... |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
amirbidgoli - ایران - کاشان |
احمدی نژاد نماینده قشری از مردم علیه نخبگان نیرنگ باز و بی وجدان است. او در حال مبارزه علیه تازه به دوران رسیده های نازپروده از طبقات متوسط و بالای جامعه است، کسانی که وانمود می کنند «صدای دموکراسی» هستند. |
دوشنبه 19 مرداد 1388 |
|
$persian$ - ایران - تهران |
امید به آزادی خیلی شیرینه امیدوارم این امید به سرانجام برسه خود آزادی چقدر می تونه شیرین باشه حتی تصورشم برام شیرینه |
سهشنبه 20 مرداد 1388 |
|
alinader - ایران - تهران |
amirbidgoli - ایران - کاشان واقعا درون مغز تو چی میگذره من اطمینان دارم تو از وجود این رذل انتفاع مالی شدی بیشتر از لیاقتت یا خیلی بدبختی که نسبت به قشر متوسط هم حسادت میکنی |
سهشنبه 20 مرداد 1388 |
|
nazanin 2009 - ایران - ارومیه |
amirbidgoli - ایران - کاشان . نخیر جانم شما دلت مثله اینکه خیلی خوشه..بزار روشنت کنم ا.ن دروغگوترین و منفورترین و مستبدترین وکوتوله ترین دیکتاتور تاریخ ایران است!. حالا برو اینو تو اون مخه کله گنجیشکیت فرو کن |
چهارشنبه 21 مرداد 1388 |
|