زنی که متهم است با همدستی مرد مورد علاقه اش شوهر خود را به قتل رسانده روز گذشته در دادگاه کیفری استان محاکمه شد و ادعا کرد در قتل شوهرش نقشی نداشته است. به گزارش خبرنگار ما در ابتدای این محاکمه، محمد شادابی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و گفت؛ کیفرخواست صادره در مورد اتهام لیلا و همدستش حمید است که با تبانی یکدیگر شوهر لیلا به نام جهانبخش را به قتل رسانده اند. ماجرا از این قرار است که ماموران بهمن ماه سال 86 جسد مردی حدوداً 36ساله را که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود در جاده آمل پیدا کردند. به دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. کارشناسان بررسی صحنه جرم کار خود را ساعت ها ادامه دادند و اعلام کردند از آنجایی که خونی اطراف جسد ریخته نشده و آلت جرمی نیز کشف نشده است به نظر می رسد مقتول جای دیگری کشته شده و بعد به محل کشف جسد انتقال یافته است. آنها همچنین کاغذی را اطراف جسد پیدا کردند که روی آن شماره تلفنی نوشته شده بود. به دستور بازپرس تحقیقات روی آن شماره آغاز شد و ماموران طی تماسی که با آن شماره گرفتند، متوجه شدند شماره مورد نظر به یک کارخانه تعلق دارد. با حضور ماموران در محل و بررسی مشخصات مقتول معلوم شد جسد متعلق به مردی به نام جهانبخش است که از کارمندان همان کارخانه بوده و برادرش هم در آنجا کار می کند. این بار بازجویی از برادر مقتول مهم ترین کاری بود که پلیس باید انجام می داد. این مرد گفت؛ من نمی دانم چه کسی برادرم را کشته است اما می دانم او از مدت ها قبل با همسرش لیلا اختلاف داشت و درگیری بین آنها آنقدر زیاد بود که من احتمال می دهم لیلا در این قتل نقش داشته باشد. از آنجایی که از لیلا مدرکی در دست نبود پلیس به صورت نامحسوس زندگی این زن جوان را مورد بررسی قرار داد و متوجه شد او از مدتی قبل با مردی به نام حمید رابطه پنهانی داشت و وقتی شوهرش متوجه این ماجرا شده بود اختلاف بین آنها شدت گرفت.
شادابی ادامه داد؛ مطابق اعترافاتی که حمید بعد از دستگیری عنوان کرده لیلا با طرح نقشه یی او را به خانه کشانده است و بعد از ترک خانه او را با جهانبخش روبه رو کرده و به این ترتیب باعث قتل شوهرش به دست حمید شده است. من به عنوان نماینده دادستان تهران برای لیلا به اتهام معاونت و برای حمید به اتهام مباشرت در قتل تقاضای مجازات دارم. در ادامه دادگاه اولیای دم مقتول برای حمید تقاضای قصاص کردند و خواستار مجازات شدند. سپس نوبت به متهم ردیف اول رسید. حمید اتهام قتل عمد را پذیرفت و در مورد نحوه آشنایی اش با لیلا گفت؛ مدتی قبل از این حادثه در مراسم عروسی خواهر لیلا با او آشنا شدم. لیلا خودش را دختری مجرد معرفی کرد و از آن زمان رابطه ما شروع شد. من حتی او را با خانواده ام آشنا کردم و به اتفاق خانواده ام به خواستگاری لیلا هم رفتم، تا اینکه چند باری او را با مردی غریبه دیدم. از آنجایی که من حلقه نامزدی هم به لیلا داده بودم و همه فکر می کردند لیلا نامزد من است و او بسیار به خانه ما می آمد از او پرسیدم آن مرد کیست. او جهانبخش را برادر خود معرفی کرد اما من در تحقیقاتی که انجام دادم، متوجه شدم او شوهرش است و لیلا به من دروغ گفته است. متهم ادامه داد؛ می خواستم به رابطه ام با لیلا پایان دهم اما لیلا گفت زندگی خیلی بدی دارد و جهانبخش به خاطر دخترشان او را طلاق نمی دهد. زمانی که او برایم گفت چه مشکلاتی در زندگی اش داشته است، دلم برایش سوخت و به رابطه ام با او ادامه دادم تا اینکه شب حادثه با من تماس گرفت و گفت باید در مورد یک مساله مهم با من صحبت کند. مرا به خانه اش دعوت کرد و گفت شوهرش به ماموریت رفته است. من نمی دانستم لیلا دروغ می گوید. حرفش را قبول کردم و به خانه اش رفتم. همین طور که داشتیم با هم حرف می زدیم صدای باز شدن در آمد. لیلا از من خواست در اتاقی پنهان شوم. زمانی که جهانبخش وارد خانه شد لیلا و او با هم مشاجره کردند و لیلا با حالت قهر خانه را ترک کرد. او دخترش را هم با خود برد. من در اتاق مانده بودم و نمی دانستم باید چطور خارج شوم تا اینکه یکدفعه جهانبخش وارد اتاق شد و ما با هم درگیر شدیم. من هم با چاقویی که در دستم بود چند ضربه به جهانبخش زدم و او جان باخت. آنقدر ترسیده بودم که نمی دانستم باید چه کار کنم. با لیلا تماس گرفتم و موضوع را به او اطلاع دادم. لیلا به خانه آمد و جسد جهانبخش را لای فرشی پیچید. من ماشین دوستم را قرض گرفتم و جسد را در صندوق عقب ماشین گذاشتیم. متهم ادامه داد؛ صبح که شد جسد را به سمت آمل بردیم و در نزدیکی یک آبشار آن را رها کردیم و به خانه برگشتیم. چند روز بعد هم توسط پلیس دستگیر شدیم. بعد از حمید متهم ردیف دوم در جایگاه قرار گرفت. لیلا گفت؛ اتهام معاونت در قتل را قبول ندارم. حمید خودش جهانبخش را کشته و به دروغ پای مرا وسط می کشد. حمید با شوهر من دوست بود و تحت عنوان دوست شوهرم به خانه ما می آمد. از همان ابتدا هم می دانست من شوهر و بچه دارم. از آنجایی که من و جهانبخش چند بار با هم جلوی حمید مشاجره کرده بودیم، او می دانست ما اختلاف داریم، تا اینکه شوهرم به رابطه من و حمید شک کرد. از آن به بعد اختلاف بین ما بالا گرفت. با اینکه من رابطه خاصی با حمید نداشتم شوهرم از حمید خواست دیگر به خانه ما نیاید و رابطه من و حمید بعد از آن قطع شد. شب حادثه حمید به منزل ما آمد و بعد از اینکه من با شوهرم درگیر شدم و خانه را ترک کردم حمید شوهرم را به قتل رساند. لیلا گفت؛ من از این حادثه بسیار متاسفم. راضی به مرگ شوهرم نبودم و آن زمان فقط می خواستم با او لجبازی کنم. از آنجا که دو متهم اتهام رابطه نامشروع نیز در پرونده خود داشتند، ادامه رسیدگی به صورت غیرعلنی برگزار شد. بعد از پایان محاکمه هیات قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|