طلاق بعد از ۱۸ سال جدایی

طلاق بعد از 18 سال جدایی

زن و شوهری که به خاطر نداشتن تفاهم 18 سال جدا از هم زندگی می کردند سرانجام به دادگاه خانواده رفتند تا اختلاف قدیمی شان را با طلاق حل کنند.

به گزارش خبرنگار ما این زوج که ابوذر و سمیه نام دارند صبح دیروز هنگامی که در مقابل قاضی شعبه 268 مجتمع قضایی خانواده قرار گرفتند، اعلام کردند با هم توافق کرده اند به صورت رسمی از هم جدا شوند. این خواسته در حالی مطرح شد که آنها 18 سال گذشته را بدون داشتن ارتباط و به دور از هم زندگی کرده بودند. سمیه در این باره به قاضی حسن عموزادی گفت؛ خانه پدری من و همسرم در یک محله قرار داشت و ما با هم همسایه بودیم. رفت و آمدهای پدر و مادرهایمان باعث آشنایی ما شد و ابوذر به خواستگاری ام آمد و پس از برگزاری مراسم مختصری زندگی مشترک مان را شروع کردیم. من که آن زمان تازه در دانشگاه تهران استخدام شده بودم وقتی وارد زندگی ابوذر شدم، فهمیدم او پیش از ازدواج مسائل مختلفی را از من پنهان کرده است. شوهرم به مواد مخدر اعتیاد داشت. علاوه بر این من در یک خانواده مذهبی به دنیا آمده بودم و به برخی از مسائل مقید بودم ولی او پایبندی زیادی به مسائل مذهبی نداشت. چهار سال از زندگی مان به سرعت گذشت و صاحب دو فرزند شدم. نه راه پیش داشتم و نه راه پس. از یک سو نمی توانستم زندگی با چنین شوهری را تحمل کنم و از سوی دیگر نگران آینده بچه هایم بودم. به همین دلیل همراه با دو فرزندم که آن زمان سن کمی داشتند به خانه پدری ام رفتم. اما انگار شوهرم از این موضوع خیلی هم ناراحت نبود چون سعی نکرد من را به خانه برگرداند. او از نبود من و بچه ها استفاده و بدون هیچ مانعی در خانه مواد مصرف می کرد و آنجا را به پاتوق افراد خلافکار تبدیل کرده بود. چون من شاغل هستم، توانستم هزینه زندگی خودم و بچه ها را تامین کنم. در حال حاضر هر دو آنها بزرگ شده اند و دانشجو هستند. در این مدت شوهرم هیچ پولی بابت نفقه و خرجی بچه ها به من نداد و همه مخارج را خودم با حقوق کارمندی تامین کردم. حالا بچه هایم بزرگ هستند و به من و پدرشان احتیاجی ندارند. من هم چون بودن یا نبودن شوهرم برایم تاثیری ندارد تصمیم گرفتم از او به طور قانونی جدا شوم.وی ادامه داد؛ 18 سال قبل که متوجه مشکلات شوهرم شدم به دادگاه دادخواست طلاق دادم اما چون نتوانستم حرف هایم را ثابت کنم پرونده بسته شد. اما حالا حاضرم با بخشیدن مهریه ام که 110 سکه بهار آزادی است از ابوذر جدا شوم.در پی این اظهارات شوهر این زن نیز حرف های او را تایید کرد و گفت در صورتی که سمیه مهریه اش را ببخشد او نیز وی را بی قید و شرط طلاق می دهد. به این ترتیب قاضی نیز با بررسی اظهارات طرفین حکم به جدایی این زوج داد و مشکلات آنها را با طلاق حل کرد.

shangol - آلمان - هامبورگ
به این آقا مدال غیرت باید داد
چهار‌شنبه 7 مرداد 1388

paria_e - بلزیک - بروکسل
خوب این خانم از نظر مالی مستقل بود و تونست رو پا خودش واسته در غیر اینصورت مجبور بود هر فلاکتی رو که این مرد به سرش می اورد تحمل کنه مثل خیلیها که میسوزند و میسازند.به امید روزی که زنان ایرانی از شر این قوانین زن ستیز برای همیشه خلاص شوند.
چهار‌شنبه 7 مرداد 1388

kmimiagar - ایتالیا - میلان
بعضی وقتها از مرد بودن خود خجالت میکشم
چهار‌شنبه 7 مرداد 1388

emam_zaman - المان - کلن
من زمانی که به همسرم نیاز داشتم ودر اوج بحران بودم به او که مثل یک رفیق شفیق نیاز داشتم بدترین بلاها رو سرم اورد ..چونکه کمک کردم تحصیلاتشو ادامه بده و کار یادش دادم اما اون بی معرفتی کرد ورهایم کرد..هرگز فراموش نمیکنم.
چهار‌شنبه 7 مرداد 1388

rino - ایران - قزوین
18 سال صبر کردی آخرش هم مهریه‌ات رو بخشیدی ؟!!..دیوانه، تو که تونستی ثابت کنی اون معتاده دیگه شرط گذاشتن مرده چه صیغه‌ایه؟!!. مرده چه وفادار بوده تو این 18 سال ازدواج نکرده!!..
چهار‌شنبه 7 مرداد 1388

khanande - ایران - ایران
kmimiagar - ایتالیا - میلان . بعضی وقتها از مرد بودن خود خجالت میکشم . گل گفتی داداش!
پنج‌شنبه 8 مرداد 1388

ehsan_2nd_time - یوکی - لندن
بعضی وقتها بعضی انسانها که تو کشور ما هم فراوانن خوب می سوزن و حیف میشن
پنج‌شنبه 8 مرداد 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.