سناریویی خونین برای فرار از مهریه

سناریویی خونین برای فرار از مهریه

سناریوی عجیب یک مرد برای فرار از مهریه، پایانی غیرمنتظره داشت و او در سکانس پایانی قربانی شد.

به گزارش خبرنگار ما این مرد 30 ساله که حمید نام داشت می خواست با متهم کردن همسرش به سوء قصد از پرداخت مهریه شانه خالی کند ولی گلوله هایی که او برای صحنه سازی در خشاب سلاح کمری اش جا داد جانش را گرفت.

کشف جسد

کشف پیکر نیمه جان و غرق در خون جوان 30 ساله توسط راننده یی که از یک جاده فرعی در اطراف شیراز عبور می کرد به پلیس گزارش شد. ماموران وقتی به محل حادثه رسیدند حمید را در حالی که از ناحیه شکم، کمر و کتف مجروح شده بود، مشاهده کردند و هر چه از او درباره علت این حادثه پرسیدند وی نتوانست زبان باز کند. جوان 30 ساله ساعتی بعد از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد و کارآگاهان را با معمایی بدون سرنخ مواجه کرد. افسران جنایی برای رازگشایی از این قتل چاره یی نداشتند جز اینکه از دوستان نزدیک و اقوام حمید بازجویی کنند. تک تک این افراد وقتی خبر مرگ جوان 30 ساله را می شنیدند با ابراز تاسف از این حادثه از چگونگی وقوع آن ابراز بی اطلاعی می کردند ولی واکنش یکی از دوستان حمید به نام احسان شک برانگیز بود. ماموران که تا آن زمان نتوانسته بودند سرنخ قاطعی به دست آورند، همین رفتار احسان را دستاویز قرار دادند و با این احتمال که وی رازی را در سینه نگه داشته است، از او بازجویی کردند. چند جلسه پرس وجو باعث شد بالاخره احسان سکوتش را بشکند و کلید حل این معما را به کارآگاهان بدهد. او خودش در این جنایت نقش نداشت اما آلت قتاله را تهیه کرده بود. حرف های احسان در نگاه اول غیرمنطقی به نظر می رسید برای همین پلیس ترجیح داد آنها را ثبت کند و سپس به تحقیق مخفیانه برای اثبات صحت یا سقم آن بپردازد. احسان گفت؛ «حمید با همسرش به شدت اختلاف داشت و کار آنها به لجبازی کشیده بود. همسر حمید چند وقت پیش به دادگاه رفت و برای اینکه شوهرش را تحت فشار بگذارد مهریه اش را به اجرا گذاشت. او مهریه سنگینی داشت و حمید از عهده پرداخت آن برنمی آمد، از طرفی به خاطر لجبازی که بین آنها شکل گرفته بود می گفت به هیچ وجه حاضر نیست ریالی به همسرش بپردازد. او برای فرار از مهریه نقشه عجیبی کشید و گفت می خواهد به خودش تیراندازی و سپس زنش را گناهکار معرفی کند و در ازای بخشش دیه، پرداخت مهریه را منتفی کند.» احسان ادامه داد؛ «این نقشه حمید خیلی پیچیده بود و من از او خواستم از چنین کارهایی صرف نظر کند ولی حمید روی طرحش اصرار داشت و از من خواست یک قبضه کلت کمری بخرم. این کار را انجام و به خواسته دوستم سلاح را به فردی به نام محمود تحویل دادم و احتمالاً محمود این قتل را انجام داده است.»قطعات این پازل مرموز زمانی تکمیل شد که کارآگاهان محمود را پشت میز بازجویی نشاندند. این مرد وقتی فهمید احسان بخشی از ماجرا را بازگو کرده است، گفت؛ «درست است که من حمید را کشتم اما اول اینکه نمی خواستم او را به قتل برسانم و علاوه بر این خود حمید از من خواست به طرفش شلیک کنم. او مرا از نقشه اش برای فرار از پرداخت مهریه باخبر کرد و با اصرار خواست دو تیر به طرفش شلیک کنم. برای این کار به منطقه یی بیابانی و خلوت در یک جاده فرعی رفتیم. من قاتل نیستم و از تیراندازی هراس دارم ولی آن روز هر چه اصرار کردم حمید حاضر نشد از نقشه اش صرف نظر کند. طبق قرار باید من پس از شلیک گلوله فرار می کردم تا ردپایی از خودم به جا نماند و معلوم نشود خود حمید طراح این سناریو است.» وی افزود؛ «پس از آنکه مطمئن شدیم کسی ما را نمی بیند و صدای گلوله ها را نمی شنود در حالی که دست هایم می لرزید دو تیر شلیک و فرار کردم. من تصور می کردم او فقط زخمی می شود اما خبر مرگش را شنیدم و واقعاً شوکه شدم.»

بنا بر این گزارش متهم هم اکنون به جرم تیراندازی مرگبار در زندان به سر می برد و این در حالی است که کارآگاهان همچنان به تجسس های خود ادامه می دهند تا مشخص شود آیا این جنایت واقعاً به همان شکل که احسان و محمود توضیح داده اند به وقوع پیوسته یا حقیقت پشت ادعاهای آن دو پنهان مانده است.

bahram1 - ایران - تبریز
حقش بود
سه‌شنبه 6 مرداد 1388

iran-azad - ایران - تهران
فقط توی شمبولی اسهالی می شه همچین احمق هایی پیدا کرد که برای فرار از مهریه دست به همچین کاری بزنند حتی توی کارتون "پَت و مَت" و "سه کله پوک" هم نمی شه چنین نوابغی! یافت
سه‌شنبه 6 مرداد 1388

malek khorshid - هلند - روتردام
اخر خریت.تو که میخواهی بمیری حداقل چندتا بسیجی را هم با خودت ببر.
سه‌شنبه 6 مرداد 1388

ehsan_2nd_time - یوکی - لندن
چه حماقتی ؟! اسلحه بدی به یکی که بهت شلیک کنه ؟!
سه‌شنبه 6 مرداد 1388

سنجاقک - امریکا - ا......
بخوای حق دختر بدبختی که زنت بوده را بخوری ..خدا هم کاری میکنه که با زجر بمیری
سه‌شنبه 6 مرداد 1388

RajabRingo - سوپد - گوتنبرگ
سنجاقک - امریکا .. از وقتیکه رفتی امریکا چه بیرحم شدی .
چهار‌شنبه 7 مرداد 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.