دوشنبه ۱ مهر ۱۳۸۷ - ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۸
دیدار مادران ندا آقا سلطان , سهراب اعرابی و اشکان سهرابی با یکدیگر

تغییر برای برابری : شامگاه روز گذشته 31 تیرماه تعدادی از مادران کمپین یک میلیون امضا و فعالان جنبش زنان، به دیدار مادر ندا آقاسلطان رفتند تا ضمن تسلیت به او بگویند چهلم ندا در کنارشان خواهند بودو حق خواهی را پاس خواهند داشت، به او بگویند که سال هاست این جنبش برای حق خواهی اش تلاش می کند، برای برابری خواهی به زندان می رود وعلیه تبعیض فریاد می زند و هم اکنون نیز فرزندانی را در بند دارد. مادر ندا روز پنجشنبه 8 مرداد ساعت 5 بر مزار دخترش خواهد بود.
مادر ندا از فرزند شهیدش چنین یاد کرد: "27 سال داشت از کودکی خاص بود و ارتباط نزدیکی با خدا داشت، آواز می خواند و اهل موسیقی بود و کتاب های فلسفی و چرایی های زندگی اش پایانی نداشت. همین چرایی ها او را به رشته ی الهیات کشاند اما بعد از مدتی از این رشته انصراف داد و مطالعاتش را به صورت فردی پی گرفت. ندا بسیار جسور و شجاع بود و از کودکی در مقابل هیچ حرف زوری سر فرود نمی آورد. همین ویژگی اش او را به خیابان کشاند".
ساعتی بعد مادران داغدار سهراب اعرابی و اشکان سهرابی که خود فرزندان حق طلب شان را در این مبارزه مدنی از دست داده بودند و همچنین زنان فعال جبهه مشارکت که همسران دربند دارند به دیدار این مادر داغدار آمدند و در فضایی آکنده از اشک و اندوه مادران داغدیده ی سه شهید در کنار هم و مقابل حضار نشستند.

مادر سهراب اعرابی , مادر ندا آقا سلطان و مادر اشکان سهرابی در منزل ندا آقا سلطان
مادر شهید اشکان سهرابی از چگونگی مرگ فرزند عزیزش گفت: " بیایید بپرسید. این بچه خیلی سر به زیر بود. من خانه بودم شام درست می کردم. اشکان گفت می روم خانه ی دوستم وزود برمی گردم. با دلشوره گفتم زود بیا خیابان شلوغ است. چند دقیقه نگذشته بود که دوستش آشفته حال آمد و گفت به خدا من ندیدم چه شد اما اشکان را زدند. گفتم کی گفت نمی دانم فقط دیدم که اشکان را زدند. خودم را سرآسیمه رساندم فقط گفت مادر سوختم. با موتوری که می آمد او را به بیمارستان رساندیم. در بیمارستان چند ثانیه از پشت در دیدمش. ده دقیقه بعد در بیمارستان شهید شد".
پروین فهیمی مادر شهید سهراب اعرابی هم شهادت فرزندش را روایت کرد و گفت شما خوش شانس تر بودید. روزی که در آگاهی شاپور عکس سهراب را شناسایی کردیم یک ماه از سرگردانی من در مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین می گذشت. من می رفتم که سهراب را پیدا کنم و عکس او را به هر زندانی که آزاد می شد نشان می دادم شاید خبری از پسرم داشته باشد. روزهای آخر وحشت کرده بودم که این طولانی شدن و بی خبری و تلفن نزدن دلیلی دارد در تمام این مدت به هر جا می توانستم سر زدم و نامه دادم اما هیچ کسی پاسخ گو نبود و می گفتند زندان است و زنگ می زند. مرا آزار دادند. شکنجه ی روحی دادند".
مادر ندا از روز شهادت ندا و روزهای بعد از آن سخن گفت: "روزهای پیش از آن حادثه گفت که همه ی ما دیدیم و شنیدیم. ندا تا چند دقیق پیش از حادثه تلفنی با ما در تماس بود. مدت کوتاهی بعد از آخرین تماس استاد ندا با ما تماس گرفت و گفت پای ندا تیر خورده و به بیمارستان شریعتی منتقل شده است. ما به سرعت خود را به بیمارستان رساندیم و استاد موسیقی ندا را دیدیم که سراسر لباس اش غرق در خون است و بعد گفتند کتف اش گلوله خورده و کم کم متوجه مان کردند که پیش از رسیدن به بیمارستان به شهادت رسیده است. مادر ندا گفت که مسئولان پزشک قانونی اجازه خواستند که از مغز استخوان ندا برای پیوند دیگری استفاده کنند که موافقت کردیم. اما خبر شهادت ندا به سرعت منتقل شد. ما سکوت کردیم که بتوانیم جنازه ی او را تحویل بگیریم و صبح روز یک شنبه در پزشک قانونی بهشت زهرا جنازه ی او را به ما تحویل دادند. در تمام این مدت به طور مداوم ماموران و پلیس آمد و شد داشتند اما برخوردشان بسیار محترمانه بود اما اصرار داشتند که قاتل ندا را پیدا کنند به همین منظور تعداد زیادی از دوستان و اعضای خانواده را مورد پرسش و بازجویی قرار می دادند تا قاتل را پیدا کنند اما برای ما مهم نبود فقط می خواستیم با این شرایط کنار بیاییم.
ما خیلی مراسم و برنامه های عمومی اعلام نکردیم که برای مردم اسباب دردسر نشود. برای مراسم ختم به چند مسجد مراجعه کردیم. از جمله مسجد رضا در میدان نیلوفر و چند مسجد دیگر که هیأت امنای مسجد موافقت نکردند.
مسجد امام جعفر صادق بالای پل سید خندان موافقت کرد.. ما هشت و نیم شب اعلامیه را چاپ کردیم و ساعت دوازده و نیم متوجه شدیم که خبر در اینترنت پخش شده است. در عین حال به این دلیل که می دانستیم در مراسم تعداد زیادی شرکت خواهند کرد نگران شدیم که مبادا تعداد دیگری از جوانان در این برنامه بازداشت و یا کشته شوند و به همین دلیل مراسم را لغو کردیم. البته مطمئن هم نبودیم که اجازه ی برگزاری این مراسم داده می شد یا نه چون برای شب هفت هیچ مسجدی به ما اجازه ی برگزاری مراسم را نداد و تنها در بهشت زهرا یک تالار برای صرف شام موافقت کرد اما بعد از نیم ساعت از حراست بهشت زهرا با ما تماس گرفتند و نامه ای نشان دادند که بر اساس آن هیچ کدام از کسانی که در درگیری های بعد از انتخابات کشته شده اند حق برگزاری مراسم را ندارند. این حکم کلی و از طرف وزارت اطلاعات بود که به تمام مساجد ابلاغ شده بود. در مواردی هم شرایط بسیار سختی گذاشته بودند که خانواده ی کشته شدگان باید سه جواز کسب و تعهد نامه می گذاشتند که اگر مردم بیایند اتفاقی نمی افتد. سنگ های بزرگی می انداختند که خانواده ها از برگزاری هر مراسمی منصرف شوند. بعد از مدتی در مقابل سوال ماموران و کارآگاهانی که می گفتند به دنبال قاتل ندا هستند گفتیم ما از شما نمی خواهیم قاتل را معرفی کنید و با این روحیه ی نامساعد به حال خود رهایمان کنید. سهراب را چه کسی کشت؟ اشکان را چه کسی کشت؟
زمانی که ما به مزار ندا می رفتیم با ما کاری نداشتند اما با کسانی که خارج از اعضای خانواده به مزار ندا می رفتند برخورد می شد و در مواردی حتا با یکی از بستگان ما را که سر مزار ندا رفته بود برخورد کرده بودند که چرا می آیی و سر خاک ندا می نشینی.
خانواده ندا شایعاتی را که در مورد حضور پدر ندا در صدا وسیما و یا فرودگاه مطرح شده بود را تکذیب کردند و گفتند تا به حال با هیچ رسانه ای مصاحبه نکرده اند.
تا سپیدی چند ندا فاصله است؟
ساعتی بعد حمید پناهی استاد موسیقی ندا آقا سلطان به جمع سوگواران پیوست و روایت خود را از لحظه ی شهادت ندا چنین توصیف کرد: "پیش از این حادثه ما می گفتیم و می خندیدیم تا زمانی که بعد از درگیری در خیابان و شلیک گاز اشک آور به کوچه پناه بردیم. چشمانمان را مقابل آتش گرفتیم. ساعت دقیقا 18:10صدای کوتاه سفیر گلوله ای را شنیدیم و دیدم که ندا به روی زمین افتاد.
پیش از مرگ فقط گفت: "آقای پناهی سو.." حتا سوختم را نتوانست کامل ادا کند. وقتی گفتم بمان سرش را تکان داد و گفتم دستم را فشار بده دستش را فشار داد.
حمید پناهی حرف های دیگرش را در شعرهایی که برای ندا سروده بود خلاصه کرد و برای حاضران خواند. قرار است این شعر به طور کامل در روزنامه اعتماد منتشر شود اما بخش هایی از آن در زیر می اید :
تا سپیدی چند ندا فاصله است؟
به هوا برخاست از منیت های جاری دور شد
دشمن ظلم و عدوی زور شد
لحظه ای از ما برید .. حر شد و او حور شد
و ندا آمد ندا آمد ندا در نور شد
چه آسان او به من گفت سوختم
و چه آسان او فرو غلطید هم نشین درد شد
زرد شد دخترم سرد شد
تا رهایی را شناخت حور شد
ندا آمد ندا آمد ندا در نور شد
...
fafali - ایران - تهران |
ای مادران شهدا شما مام وطن هستید و رحمت بر آن شیری که فرزندان شجاع شما نوش کردند.ای کاش همه ما اینچنین با افتخار این دنیای فانی را ترک میکردیم.خواهر و برادر شهید من . تاریخ به وجود شما افتخار میکند و تا ابد نامتان به نیکی یاد خواهد شدو خوشا به سعادتتان. |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
aidin1978 - ایران - tabriz |
آه این مادران دامن همه شما جنایتکارها را خواهد گرفت . به خدا که خواهد گرفت. |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
souroosh - ایران - ساری |
و این است پاداش عشق بازی.با ستاره گان محشور شوید. |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
MEHRIA - هلند - امستردام |
چه کسی شاهد این اه هاست
چه کسی وارث این داغ هاست
چه کسی خاتمه ی ترس سکوت
در دل خامش این باغهاست |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
yaghout - آلمان - آلمان |
لعنت بر باعث و بانی این همه ظلم. خیلی دردآوره.خیلی...روحشون شاد.... |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
rozi60 - انگلیس - لندن |
چه بگویم که نا گفتنش بهتر است!
اما ندا ی عزیزم تو یه لحظه سوختی اما ما تا زنده هستیم با رفتنت با اون نگاهت میسوزیم!!!!!! |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
p.h - هند - پونه |
چه میگذرد بر دل این مادران ...
خدا صبر بده به ایشان ...
امیدوارم داغ دل این سه مادر و بقیه شهدا بر دل تمام مادرانی که باعث و بانی این جنایتها بودند رو بگیره |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
p.h - هند - پونه |
چند روز بود گریه ام نگرفته بود ، اما باز .... |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
amirmontreal - کانادا - مونتریال |
سید مهدی - ایران - تهران
ادرستو بده بیام یه سر پیشت. به خداوندی خدا تنها میام .سوقاتی برات میارم |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور |
کم کم این خانواده ها ازشوک درمیان بعد تمام خاطرات شهیداشون از لحظه تولد تا مرگ مثل فیلم جلوشون می یاد .وسایلشون لباساشون اتاقشون غذاهای مورد علاقه شون و جای خالیشون . انوقته که هزار فکر به سرت میاد . لحظه مرگ عزیزت را تصورمی کنی .ایا درد کشیده . ایا شکنجه شده ایا قبل ازمرگ بهش فحش دادن ..نکنه تشنه بوده . انوقته که نفرت متولد میشه . نفرتی که تا لحظه مرگت باهاته و منتظری تا تلافی کنی . اینها رو نوشتم برای اون دوستایی که منو ملامت می کردند بخاطر نفرت از عراقیها بخاطر نفرت ازجنگ .منافقا و ... . البته الان نفرتی ندارم ولی وقتی که یاد برادر شهیدم می افتم وقتی یاد روزی که توی خیابون فوتبال بازی می کردیم گرفتنش و بردنش و یک هفته دنبالش می گشتیم تا فهمیدیم به جبهه مهران (ایلام ) بردنش (درحریانات سربازبگیری ) دوباره مشتام گره می شه .وقتی می امد شکلاتهایی که بهش میدادن توی جبهه که باعث می شد گرسنگی نکشن روجمع می کرد برای ما می اورد . سه ماه مونده بود خدمتش تمام بشه که دوستش امد با یه ساک خاکی . توش لباسش بود .با یه سوراخ کوچیک با لکه های بزرگه خون . توی جیبش عکس من بود خواهرم و برادرکوچکم . عکسها هنوزم خونی بود . بخاطرنامه ای از یکی از فامیلهای مسجد سلیمان توی وسایلش جنازه اش را انچا برده بودند . یادم نمی ره اون روز . روزی که مرد شدم .بزرگ شدم .گوشهام کیپ شده بود . زچه های مادر . گریه پدرکه اولین باربود گریه می کرد . خیل فامیل های سیاه پوش صدای طبلها و سنج های عزاداری . خودمو داییم شستیمش . تیر توی کبدش خورده بود . چشمهای سبزش بسته بود ولی مثل سهراب لبخند به لب داشت . بعد از 6 ماه که مردم مارو به حال خودمون گذاشتن تازه فهمیدیم چه بلایی بسرمون امده .چاش خیلی خالی بود . تازه فهمیدیم برادرمونو عراقی ها نکشتن دارو دسته مسعود رجوی دریک شبیخون کشتن . اتاق خالیش .لباساش عکس دخترمورد علاقش حرفاش علاقه هاش عکسهای لبخندش توی غسال خونه منو دیونه می کرد .یادمه از بنیاد شهید بهمون میگفتن بیاین بهتون پیکان بدیم یخجال بدیم . مادرم می خندید . جیغ می زد که قیمت بچه منو هیج کس نمی تونه بده هیج نامردی (دقیقا مثل مادرسهراب ) الان من و مادرم حال این مادرها را حس میکنیم . البته وضع ما بهتربود میتونستیم داد بزنیم .می تونستیم جیغ بزنیم . انگار داغ ماهم تازه شده . تجربه های تلخیه که بعد ها می فهمی که قربانی دسیسه کیاشدی . خیلی سخته امید وارم هیچکدومتون داغ نبینید حتی احمدی نزاد نامرد . |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
سید مهدی - ایران - تهران |
در پی حضور تعدادی "نماز اولی" در نماز جمعه این هفته تهران و آشنا نبودن آنها با نماز جمعه، ستاد اقامه نمازجمعه سبز برای تکرار نشدن برخی موارد پیش آمده اطلاعیهای منتشر کرد. در این بیانیه به نکات زیر اشاره شده است:
1- هنگام نماز باید کفشها را درآورد.
2- قنوت رکعت دوم نماز جمعه، بعد از رکوع است. الکی به امام جمعه فحش ندهید که نماز خواندن بلد نیست.
3- در تهران هر هفته برای برگزاری نماز جمعه، خیابان انقلاب را از سر وصال تا میدان انقلاب میبندند. بهخاطر "این موضوع" دعوا راه نیاندازید.
4- خیابان انقلاب جلوتر از محراب مصلی است. اگر در خیابان انقلاب نماز خواندهاید نمازتان را اعاده کنید.(یعنی دوباره بخوانید)
5- نماز جمعه در آمریکا هم "مختلط" اقامه نمیشود. این یک مورد را بیخیال شوید.
6- در دانشگاه تهران، قبله قبل از دولت احمدینژاد هم به سمت میدان انقلاب بوده... با طرفداران احمدینژاد سر این موضع جر و بحث نکنید.
7- هنگام نماز نباید با بغل دستی حرف زد.
8- خانمها برای نماز جمعه مانتوی آستین بلند بپوشند.
9- در رکعت دوم نماز جمعه معمولا سوره "منافقون" خوانده میشود... به خودتان نگیرید.
نکات تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد. |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
leila leila - سوئد - گوتنبرگ |
نیم رخ روت سیاه. اینا به دست شما ادمکشا شهید شدن. |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
SIAVASHOMA - انکلستان - منچستر |
ساعت 9 شب همراه با دینگ سوم اخبار شبکه یک تمام وسایل برقی خود را به برق بزنید تا به دولت خونخوار ایران ضرر برنیم
لطفا همکاری کنید و به همه اطلاع دهید ضمنا همان شب ساعت 10 ندای الله اکبر سر دهید
متشکرمه |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
fak zan_uk - انگلیس - لیور پول |
روحشان شاد. یادشان جاوید. |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
ghorbate sabz - قبرس - قبرس |
با سلام به شما شیر زنان تاریخ.از خدا صبر برای شما ارزومندم.و دستان شما را میبوسم که چنین فرزندانی داشتید.زنده باد ایران و غیوران راه ازادی. |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
sahar26 - سوید - استکهلم |
زنده باشید |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
vahid964 - ایران - تهران |
امروز از خون نداها و سهرابهای ما هزاران سهراب و ندا به وجود آمده اینجاشو دیگه رژیم نمی دونست |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
سنجاقک - امریکا - ا...... |
انشالله خدا بچه های این حکومتی ها را جلوی چشمشان پرپر کنه انشاالله خوار بشند.... آخه این مادران چرا باید داغ فرزند ببیند
الهی از تو میخوام اگر وجود داری اگر هستی.. این نامرد ها را سرنگون کن الهی همشون داغ فرزند ببیند الهی دستشون از این کشور کوتاه بشه الهی سرنگون بشید آخوندهای پست بیشرف سرنگون سرنگون
الهی تیر غیب قلب تان را سوراخ کنه آخه چه کردید با این مردم و دارید چه میکنید بسه هر چی خواستند مردم را بی آبرو کردید
بسه دیگه چی میخواهید
الهی به تیر غیب گرفتار بشید
الهی آمینننننننننننننننننننننننننننن |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
سنجاقک - امریکا - ا...... |
انشالله خدا بچه های این حکومتی ها را جلوی چشمشان پرپر کنه انشاالله خوار بشند.... آخه این مادران چرا باید داغ فرزند ببیند
الهی از تو میخوام اگر وجود داری اگر هستی.. این نامرد ها را سرنگون کن الهی همشون داغ فرزند ببیند الهی دستشون از این کشور کوتاه بشه الهی سرنگون بشید آخوندهای پست بیشرف سرنگون سرنگون
الهی تیر غیب قلب تان را سوراخ کنه آخه چه کردید با این مردم و دارید چه میکنید بسه هر چی خواستند مردم را بی آبرو کردید
بسه دیگه چی میخواهید
الهی به تیر غیب گرفتار بشید
الهی آمین |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
azadi - ایران - کرج |
ان فرو ریخته گلهای پریشان در باد کز می جام شهادت مدهوشانند
نامشان زمزمه نیم شب مستان باد تا نگویند که از یاد فراموشانند.
((شفیعی کدکنی))
امیدوارم بتوانیم برای مراسم چهلم همه شهدا اقدام کنیم |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
Bamdad_KH - آمریکا - شیکاگو |
دوستان عزیز٬
همانطور که اطلاع دارید روز 25 جولای٬ مصادف با روز چهلم همرزم عزیزمان ندا آقا سلطان٬ به عنوان:
Global Day of Action for Human Rights in Iran
اعلام شده است. به همین مناسبت و برای ابراز همبستگی و پشتیبانی از مبارزات مردم ایران و ابراز تنفر از سرکوب وحشیانه رژیم جمهوری اسلامی ، تظاهراتی توسط ایرانیان مدافع صلح و حقوق بشر در شهر شیکاگو سازمان دهی شده است. برای برگزاری هر چه با شکوه تر این تظاهرات٬ دوستان مقیم شیکاگو و ایالت ایلینوی میتوانند به آدرس زیر به هموطنان ایرانی خود ملحق شوند:
SAT. JULY 25, 12:00 noon
Federal Plaza
Dearborn and Adams
به امید ایرانی آزاد و سربلند. |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
neynava - ترکیه - استانبول |
و من شعری برایت سرودم گرچه شاعر نیستم
گرچه خونم به رنگ سبز نیست
گر چه تنهایم و دیگر امیدم سبز نیست
گر چه در سجاده ام دیگر تسبیح سبز نیست
تنگ تنگم ، عین حسرت
از درونم مویه می آید . گرچه میرم دیگر آهنگ نیست
عین اشکم ؛ لیک اشکم سر سبز نیست ...
گاه جانم روبه اتمام، آه سرزمین عهد کهن، عهد قدیمت یا دباد
این کیست تا دستانم برید ، خونم بریخت ، این خزانم کیست این
میر من آهنگ کن یکبار دیگر در من بنال
این نی خشکیده را یارای شعر سبز نیست
اکنون باد های زبونی می وزد ، لختی در اندرون دشت گندم از میان گندم های سرگردان بوز
ای باد شمال سرزمینم
ای چشمه خشکیده این دشت پیشین
ای باغبان این دشت بی حاصلم
اکنون وقت چیست؟
بوی نامردی
بوی نامردی از میان دره می آید
مشامم تلخ تر
شعر بی قاف
نشان بی نشان
سنت رخت بربسته
لاله خونینم
بچین ای باغبان ز باغ ارغوان
گل وصل عزیزان را زبوی پیرهن
ز بوی سبزشان ، به خون آهنگشان
به یاد آن پیرهن خونین خرمشهر من
این هماهنگی در ضد و نقیضم
در وصف همرهیم
وصف سرگردانیم
وصف بغض آزاد سرسنگین من
وصف جیغ سبز خفه در گلوگاه تنم
وصف سهراب تنم
مبادا این چمن خالی ز بوی یادشان
وصف این نخبگی بی کران شعر بی احساس من
تا که مادامی نگویم آن حقیقت تا بشوبند اهل مسکن
تا که آن شیشه تنهایی مردم نرجد در پی سنگ خشم خودی
آشوب من تا که من را از پی بیگانه ای
بادی به گردش ناورد تا که هر گونه توگویی آن شوم
هیچ گردم ، پست گردم مشت خاشاکی شوم
عاقبت درگردش باد زمان ناوک مژگان تو را آن گونه خواهی حس کنم
عاقبت از کوی افسردگی روزگاری طی کنم
عاقبت شاید فکری
اما حرام
شاید شایدی
هیچی بسازم از غمم
نقطه ای بر پایان آشوب سکوت
اما به رنگ دیگری
نقطه ای اندر میان هیچ هیچ |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
ای ملایان کثیف ای مزدوران ملا لعنت بر مادری که شما کفتارهای خونخوار را زائید... قلبم بدرد می اید و احساس خفگی میکنم ..مرگ بر ملا و هواداران دینش خدای ننگینش. |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
bij - المان - المان |
با چشم گریان سر تعظیم فرود میاورم ... زبانم در این لحظه بند امده ... |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
malek khorshid - هلند - روتردام |
بزودی انتقامتون را از این جرثومه های کثیف خواهیم گرفت.روحتان شاد. |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
778899 - ایران - شیراز |
دهانت را می بویند که مبادا گفته باشی دوستت دارم
دلت را می بویند. روزگار غریبیست نازنین
وعشق را کنار تیرک راهبند. تازیانه میزنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
دراین بنبسته کج و پیج سرما, اتش را به سوختبار سرود شعر فروزان میدارند
به اندیشیدن خطر مکن. روزگار غریبیست نازنین
انکه بر در میکوبد شباهنگام. به کشتن چراغ امده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
انک. قصابانند بر گزرگاها مستقر با کنده و ساتوری خون الود
روزگاره غریبیست نازنین
و تبسم را بر لبها جراحی میکنند وترانه را بر دهان
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد
کباب قناری بر اتش سوسن ویاس
روزگار غریبیست نازنین
ابلیس پیروز مست. سور عزای ما را بر سفره نشسته
خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد
احمد شاملو |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
بابک - ایران - سبزوار |
ای خامنه ای ای فرعون ای ابوسفیان ای چلاق ای بی شرف خجالت بکش از این انسانها که عزیزترین عزیزانشان را از دست دادند
ای احمقی نژاد ای تو هم بدتر از خامنه ای برو بمیر
ای محسن خامنه ای تو هم به درک واصل شو ای بی شرف
ای فیروز ابادی ای شکم دریده ای شکم گنده مزدور ای سگ پاچه لیس خامنه ای به درک واصل شو ...... |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
ehsasoeshgh - گوتنبرگ - سوئد |
از بس گریه کردم نمی توانم چیزی بنویسم خامنه ایی الهی عزیزانت بمیرند |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
MEHRIA - هلند امستردام - هلند امستردام |
سلام بچه ها.... میبینم همه از دست سید مهدی شاکی ان ولی این نوشتش خیلی جالب بود که ؟؟؟ |
پنجشنبه 1 مرداد 1388 |
|
morad kazemi - آلمان - برلین |
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
دوست عزیز کامنت شما واقعا پر از درد بود و نفرت از کسانی که بی رحمند و براشون آدم کشی خیلی راحته. درسته سالها گذشته ولی تسلیت می گم. برادرت به خاطر خاک ایران شهید شد. همون طور که توی این چند وقت کسانی که شهید شدند به خاطر ایران و آزادی شهید شدند. |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
baran shomal - نروژ - اسلو |
درود بر هموطنان کرد وترکمان در ارومیه به امید روزی که هر منطقه ایالتی مستقل در داخل مملکت عزیزمان شود وان دمکراسی واقعی را در کنار هم بنا کنیم |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
amir-amir - کانادا - تورنتو |
درود فراوان بر شما مادران شجاع و پاک سرشت ایران زمین |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
palang - انگلیس - لندن |
امیدوارم به خدا که خون ندا ودو هم رزم دیگرش دامن خامنه ای رو بگیره |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
shirin** - کانادا - اتاوا |
سنجاقک - امریکا - ا......
الهی امین |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
biston - امریکا - اورلاندو |
درود به ایرانیان اصیل!
***********************
سید مهدی - ایران - تهران
********************
ببخشید دوستان....مرتیکه سید؟؟؟(کی محمد پا برهنه پسر داشت! که تو کره .. سید باشی)...اگر دشمنت هم یک مرده باشد. باید از نظر انسانی احترام او را نگه داری..تو که از نوشتنت معلوم هست .. یا بیسوادی و یا اینکه اصلا ایرانی نیستی.. خجالت بکش از این همه مغلته و لق لق کردن بیجا...
بیشعور خیلی ها عزا دارند .. چرا ؟.. بخاطر وطن فروشانی مثل تو (تازه اگر ایرانی باشی..شاید ..؟؟؟؟)
اینجا جای کسانی که فقط مغلته میکنند نیست... برو تو همان سایت های مزدور خودتان کومنت بگذار ..... شاید طرفدارهای بیشتری داشته باشی...
ایران جای کث..ت هائی مثل تو و خامنه ای (سید ؟؟؟ اسم پسر محمد چه بود)...و..(اسم و فامیلی دلقکی نژاد چیست؟)..نیست. مرگتان نزدیک است.
درود به تمام ایرانیان اصیل.. صبر و متانت برای خانواده های سوگوار....بامید هر چه زودتر ایرانی ازاد.... بدون تازیان و بدون اسلام کثیف! |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
mohsen_raja - ایران - تهران |
سید مهدی - ایران - تهران
شامپو؛ امشب خیلی دور برداشتی، فضو لاتتو همه جا پخش کردی!چیه ماموریتتون توی خیابونا تموم شد؟سیراب خون جوانهای مردم شدید؟
فکر کردی پشمالو، هنوز اولشه، قبلا هم بهت گفتم هنوز سر ..ترش رو بهتون نشون ندادیم!یکی یکی از رهبر معظم تا .. خورهای درپیت مثل تو ،همتونو رو درمیابیم! |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
zendegi - آلمان - آلمان |
روزی اگر بناست که بر تن کفن کنم... من ان کفن به تن ز برای وطن کنم...سبز وسفید و سرخ نکوتر بود کفن...تا من برای خاطر میهن به تن کنم....
---------------
خواهر و برادر های شهیدم....عزیزانی که در زندانها هستید.... راهتان ادامه دارد.... خون که بخروشد خلق میخروشد.... |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
fafali - ایران - تهران |
آفرین به همه شما هموطنان عزیز که ابراز همدردی میکنید واین یعنی ایرانی بودن سرشار از عشق به همنوع و بیجا نبوده است که سخن بزرگمان بر سردر یونسکو آمده: بنی آدم اعضای یکدیگرند ..... و این نشان شکست دشمن است که 30 سال است میخاهند مردم را به جان هم بیاندازندوحکومت کنند زهی خیال باطل که کانون مردم توسط همین شهدا گرمتر شده است. ای مادران شهدا اگر که قابل باشیم ما همگی فرزندان شماییم پس احساس تنهایی نکنید که ما همگی به دور شما طواف میکنیم چه پرستشی بهتر از همنوع که پرستش خدای واقعیست...من از روح خودم به شما دمیدم..... |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
sarvestan - ایران - تهران |
ندا ای دختر ایران زمینم
جوانم مه رخم ای نازنینم
تو با امید با قلبی پر از نور
فتادی بر زمین درسردی گور
تو از هستی ز آزادی سرودی
ندای حق شدی در خون تو بودی
تو می دانی حدیث جنگ و تحریم
تو ای درد آشنای چنگ دزخیم
ندا جان قلبت اکنون سرد سرد است
اگر چه در دلم غوغای درد است
نمی افتد درفش خونت ای دخت
نمی خوابد عزای داغت ای دخت
تو با سرخی خونت در سیاهی
نوشتی چند سطری از سپیدی
کسی می گفت صدایت ماندگار است
ندا جانم ندایت جاودان است
|
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
778899 - ایران - شیراز |
نان از سفره و کلمه از کتاب وشکوفه از انار وتبسم را از لبانمان گرفته اید با رویاهایمان چه میکنید . با کشتن ندا, نداها باکشتن سهراب ,سهرابها.و با کشتن اشکان ,اشکانها ,می رویند.هر تن از ما که بکشید هزاران تن دیگر بپا خواهند خواست.ما به رویاهایمان باور ,و به ارزوهایمان امید داریم و با خود نجوا می کنیم ,پایان شب سیه سفید است.ما باور داریم که این خونها پایمال نخواهدشد.اندکی صبر سحر نزدیک است.تا افکندن عمود خیمۀ دروغ و ریا و تزویر و جنایت چند ضربه دیگر باقیست. |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
persian - امریکا - ریچمند |
نامه یک پاسدار به علی خامنه ای
بسم الله و با لله
اذهب الی فرعون انه طغی
بسوی فرعون برو که او (بر خدا) طغیان کرده....
آقای خامنه ای :
نمیگویم مقام عظمای ولایت، که دیگر بر من و امثال من ولایتی ندارید و برایتان مقامی قائل نیستیم ، حالا عظمتش بماند !!!
اول بگویم که من نماینده نسلی هستم که دو سال آخر جنگ با همان سن وسال کم در جبهه بودیم و هنوز آثار عشق بازی با حضرت یار بر پیکرمان باقی است. آنروز شوم که امام عاشقان رخت بر بست، هنوز در حال و هوای جبهه بودیم و بیم خطر برای کشور بود که آیت اللهی یک شبه شما را برتافتیم و بخود قبولاندیم که شاید مصلحت میهن و ملت باشد......
در تمام این بیست سال ، روزی آسوده نبوده ام، از بوسنی تا لبنان و از عراق تا افغانستان مشغول نبرد و جان ناقابل را بر کف گرفتم تا کیان این ملت و آبروی تشیع علوی برقرار و مصون باشد.
اما به همان دلیل که سالها به استقبال شهادت رفته ام ، امروز جان بر سر کلمه حق نهاده ام ؛ اینها را میگویم و یقین دارم آدمکشان باند فلاحیان و اوباش احمدی نژاد به قتلم کمر میبندند و زهی سعادت، که من سالها پیش از بزرگ مردی وعده شهادت گرفته ام ،آنهم بدست شقی ترین افراد و مگر امروز در این دیار شقی تر از اینها که گفتم هست ؟؟!!!
جناب خامنه ای :
بهترین سربازانتان را به غلام بچه دروغگوی بی مقداری فروختید و صد البته زیان کردید!
اینجا سوریه نیست تا بعد از حافظ اسد نوبت به بشار برسد، سپاه ما هم ارتش بعثی سوریه نیست تا با جیره بیشتر ساکت بماند و ملت ما هم عرب نیستند !!!
ادامه دارد |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
persian - امریکا - ریچمند |
ادامه نامه یک پاسدار به علی خامنه ای
چندی پیش که عجولانه تلاش میکردید برای مجتبی پسرتان حکم اجتهاد بگیرید و آن بزرگمرد عالم تشیع، مرحوم بهجت ، قاطعانه مخالفت کرد گمانم تقویت شد که پروژه ای در حال اجراست و خوب میدانید که جز مصباح یزدی و فاضل لنکرانی کسی به مجتبی مجوز اجتهاد نداد و این هم کافی نبود . حتی مکارم شیرازی هم مخالف این امر بود . امروز که میبینم فرماندهی و نظارت بر عملیات سرکوب را به مجتبی محول کرده اید دانستم که واقعیت امر چیست !!!
با وخامت سرطان شما، قرار شده که ریاست جمهوری به شکل مادام العمر شود و مجتبی هم بشار اسد ایرانی !!! و برای ریاست جمهوری نیاز به ابلهی گوش به فرمان و آنقدر حقیر که رهبری آن بچه را قبول کند و خوب میدانید که مردان بزرگی مثل سردار رضایی و موسوی اهل این بازیها و وطن فروشیها نیستند....
پس ، پروژه را با این تقلب زشت شروع کردید و با ترور برنامه ریزی شده سرداران و مردان بزرگ عرصه قدرت ادامه دادید، حال یا ترور فیزیکی یا شخصیتی . مهمترین مانع شما در این راه شخص هاشمی و باند او هستند. راستی ، اگر هاشمی دزد و غارتگر است چرا بیست سال سکوت کردید ؟؟!! مردم احمق نیستند و میدانند که حمله احمدی نژاد به هاشمی با دستور و اجازه شما انجام میشود ، شما حاضرید همه موانع ادامه حکومت موروثی را به هر قیمتی ولو از دست دادن بهترین یارانتان از میان بردارید و این همان است که قرآن میفرماید : چه تجارت زیانباری !!!
ادامه دارد |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
persian - امریکا - ریچمند |
ادامه نامه یک پاسدار به علی خامنه ای
سالها بود از خود میپرسیدم چرا یک عضو حزب الله لبنان به اندازه یک سرهنگ پاسدار مواجب میگیرد و این روزها که این سگهای هار را به جان مردم انداختید دانستم ، اینها که در برابر ارتش اسراییل مثل کودکان به ما پناه می آوردند ، امروز کارشان به جایی رسیده که به ناموس ما تعدی میکنند ، ای ننگ بر باعث و بانی این جنایت باد ! و به آنکه جانم بدست اوست سوگند که تا تقاص برادران و خواهرانم را از این جانیان نگیرم آسوده نخواهم نشست ؛ اگر کیان ملتم و میراث یاران شهیدم جز با خون من پایدار نیست ، پس ای گلوله ها : دریابید مرا !!!
بله حضرت آقا با این جماعت در افتادید که صدام با آنهمه اهن و تلپش عاجز از دستشان شد ، شما که جای خود دارید .
کلام آخر اینکه بدانید از امروز حساب ما از شما جدا شده ، به هیچ عنوان روی ما حساب نکنید و توقع برادر کشی و روی مردم اسلحه کشیدن از ما هم که عین حماقت است! متاسفانه شما مانده اید با مشتی جیره خوار لبنانی و جمعی دریوزگان پست و مقام که به درد روز معرکه نمیخورند ، و در انتها اگر نه در این سرای فانی اما محاکمه ما و شما روز حساب در محضر زهرای اطهر (س) که آنجا به یقین یاران شهیدم مدعیان و شکات شما هستند و اصلا حاضر نیستم آنروز در جمع شما و عمله جورتان باشم ، پس به راه خود روید و ما هم به تکلیف شرعی و سوگند پاسداریمان عمل میکنیم ، الوداع
سایت برگ سبز |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
persian - امریکا - ریچمند |
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
دوست عزیز اون شهید عزیز و تمامی این شهدا خواهر و برادران ماهستند و ما هم همیشه در کنارشما. شهادت در راه ازادی و وطن لیاقت میخواد خوشا به سعادتشون.دراین دنیا هر کی یه جور امتحان پس میده خوشحا لم که شما هم پیروز این امتحاناتید.البته هرکسی هم به نوعی از این دنیا میره با توشه اخرت متفاوت.نیکو کاران که حالشون معلومه وتا ابد نامشون در تاری بشریت محفوظ وجاودانه.وای به حال اونهایی که دستشون به خون بیگناهان الوده است.و اسمشون به ننگی و پستی در تاریخ به یادها سپرده میشه.منظورم همین لباس شخصیها-باتوم بدستها-واز خدا بیخبرهایی مثل سید مهدی - ایران - تهران و نیم رخ وامثال اینها که برای چندرغاز شرف و انسانیت رو سر کشیدن. |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
silvana - استرالیا - ملبورن |
سید مهدی - ایران - تهران
..شو آ...ل ... بسه دیگه این قدر .. نزن گفتم ی...ت داشتی رفتی پیش دکتر جون کودنت مواظب باش اگه خوب شدی باز اسهال نگیری بریزه رو صورت دکتر جونت |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
arashekamanghir - المان - کاسل |
من در زمان جنگ یاران و همسنگریهای زیادی را از دست دادم که خیلی از انها را متاسفانه باید تنها گذاشته و عقب نشیی میکردیم.ولی هیچکدام از این یاران ان نگاه مضلومانه و پر ازدرد و حیرت و کمک طبانه ندا را نداشت.من یکهفته تمام خواب و اعصاب نداشتم دوستانی که خود فرزند دارند میتوانند این حرفم را درک کنند.خواستم یکی از دخترانم را بجای ندا در انحال تصور کنم که یک ثانیه هم تحملش را نکردم.ختم کلام اینکه چه در زمان انقلاب و جنگ و چه اکنون هیچکس درد و رنج و غصه هائی که مادران عزیز کشته شدگان (از هر دو طرف مخالف)کشیدهاند رادرک نکرده و هیچ سازمان و ارگانی به انان کمک نمیکند.( از صدقه سر این شهدا شاید خیلی از پدرها به پست و مقام رسیده و برادران و خواهران با استفاده از این ظلومان درهای بسته دانشگاهها را برای خود باز کردهاند)اما این مادران هستند که تنها در خانه نشسته و به عکس این یاران ذل میزنند و تاسف میخورند.عکس اکنون مادر سهراب را با عکس یکماه پیشش مقایسه کنید و ببیند فرق را. چرا باید مادران داغدار از یکدیگر دلجویی کنند.کجا هستند خواهران و برادران؟
مهمتر کجا هستند پدران؟ درست است شما هم سوگوارید.اما درد شما بیش از همسرانتان نیست.از مادران دلجوئی کنید.بزرگترین ضربهاو عیقترین زخمها متعلق به مادران است. |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
mahdiye - مالزی - پیننگ |
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
واقا متاسفم خیلی سخته ... |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
hirowa - ایران - هیرو |
persian - امریکا - ریچمند
حرفهایتان آتشم زد ... برقرار باشی هموطن |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
kourosh1 - فرانسه - پاریس |
سیدـمهدی
حالا که چی چمبله؟فکر میکنی با مزه ای؟شایدم فکر کنی راست میگی یعنی میخوام بگم از دو حالت خارج نیست یا به اون چیزکه میگی ایمان داری و فکر میکنئ راسته که عزیز من باید حتما بری پئش روانپزشکی روانکاوی چمیدونم یه فکری به حال خودت بکن و اما حالت دوم اینه که میدونی طرف باطل و ناحق رو گرفتئ و بازم اصرار میکنی که در اینصورت ..ور ...رت مر..که گم شو برو بیرون وگرنه اونروز دور نیست که از ..دارت بزنن تنها شانسی که برات میمونه اینه که این مردم ازادیخواه مثل شما بی..قصی القلب نیستن پس رو تا دیر نشده فکر جبران باش و از این چرت و پرتاتم ببر تحویل اون .. اه مدینژاد بده که اون حرومزاه رو پس انداخت و السلام |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
سنجاقک - امریکا - ا...... |
مرسی از تو عزیز shirin** - کانادا - اتاوا
الهی آمین |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
سنجاقک - امریکا - ا...... |
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
دوست عزیز نوشته ات را خوندم و از ته دل برای خودت و مادرت آرامش و صبر از خدا خواستم
|
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
amirkabir - استرالیا - سیدنی |
سید مهدی - ایران - تهران
قوانین نماز جمعه:
1(امام جمعه نباید چلاق باشد (مثل رهبر الاغت)
2(امام جمعه نباید به چلاق بودن خود اعتراف کند.
3)الاغ جمعه(همون امام جمعه) نباید زیادی عر عر کند چون الاغ نجیب زیاد عر نمیزند.
4)برای تغذیه الاغ جمعه از یونجه و کاه سبک استفاده شود تا در هنگام عرعر زیاد دهانش کف نکند.
5)قبل از نماز نعلهایش را خارج کرده سمهایش را واکس بزند.
6)در ضمن پالان قشنگ مزین شده به عکس احمدی ودوستان فراموش نشود.
نکات تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد. |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
مزدا - کانادا - کانادا |
با درود به همه عزیزان
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
بسیار متاسف شدم؛ امیدوارم خداوند به بازماندگان این عزیزان صبر بده....!!و هر چه زودتر ظلم و ستم از ایران رخت بربنده...با آرزوی پیروزی و آزادی ایران زمین
|
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
TAAT - ایران - اردبیل |
تو را من چشم در راهم شبا هنگام//که می گیرند در شاخ «تلاجن*» سایه ها رنگ سیاهی//وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم؛//تو را من چشم در راهم.شبا هنگام ، در آن دم که بر جا، درّه ها چون مرده ماران خفتگانانند//در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سر و کوهی دام.//گرم یاد آوری یا نه ، من از یادت نمی کاهم؛
تو را من چشم در راهم . |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
khorzookhan - ایران - تهران |
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
دوست عزیز خیلی متاثر شدم از خواندن کامنتت.
همه این عزیزان شهیدان وطن هستند و برای ما عزیز.
اندکی صبر سحر نزدیک است |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
martianboy - استرالیا - سیدنی |
آقا یکی نیست بتونه سایت نوکیا رو به نشانه اعتراض هک کنه |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
anita14 - هلند - دهن هاخ |
به تمام این عزیزان تسیلت میگویم .سید مهدی لازم که چشمو گوشتو خوب باز کنی ا...ق تو وطن فرشی پس خ...هخون بگیر |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
حامی موسوی - ایران - تبریز |
خدایا این مادران چه میکشند ؟ سالهای سال زحمت بکش گلی را بزرگ کن و به امید دیدن عروسی یا دامادی فرزندت زندگی کن ولی در چند لحظه... خیلی خوب میتونم تصور کنم که مادران آن عزیزان لباس فرزندانشان را می بویند و به غیر از آه کشیدن و گریه کاری نمی تونند بکنند و من این را باور دارم که آه و نفرین این مادران داغدار خانه کسانی که باعث شدند ملت ایران و هر ایرانی را عزا دار کنند خواهد سوزاند . این مردم بالاخره انتقام این عزیزان را خواهند گرفت |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
Avayeh Edalat - ایران - تهران |
این سید ها و نیم رخها و بیرخها مثل علف هرز از زیر هر سنگى سر در مى آورند و تفاله هاى مخ از کار افتاده خوشانرا بحساب اراجیف روى اینترنت در سایتهاى آزاد و ضد حکومت سعى در پخش کردن دارند خوب اجازه بدید نتیجه این تلاششونرو براشون توضیح بدیم:
1- با این کارشون تصمیم مردمرو در مخالفت با نظام مصممتر میکنند.
2- آنهایى هم که تا بحال بیطرفانه مسایل را دیده اند با خواندن اراجیف آنها به پوچ و مفت بودن حرفهاى ( دروغها ) این عقب افتاده هاى ذهنى پى مى برند و آرام آرام به صف مردم مى پیوندند و این ح...ها ( با پوزش از انجمن ح...ن دوستان ) را به حال و عاقبت اسفناک خودشان رها میکنند
3- آنها نشان میدهند که در سایتهاى خودشان اراجیف و محملات هیچ و پوچشان خریدار چندانى ندارد ( از آنجایى که 10 تا خالیبند زیر یک سقف دوام چندانى ندارند ) و براى ارضا نفس بیمارشان مجبورند به سایتهاى آزادتر و جمع انسانیتر و آدم ها روى بیاورند.
4- با نوشته هاى مبتذل و بى کلاس تنها عقب افتادگى فکرى و اجتماعى خود را نشان میدهند، بخیالشان که خیلى حرف بجا و درستى زده اند، غافل از اینکه آب در آسیاب ما میریزند ( خوب چه انتظاره دیگرى میشود از این دسته جانوران داشت بجز این و دیگر آن که جوانان وطن را پر پر کنند و کشور را به غارت بکشند).قدرت مردم ساختار پوچ این غارتگران آدمکش را در هم خواهد شکست |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
bij - المان - المان |
در قران ایه ای است در مدح ایرانیان. محمد هر لحظه به حال و روز ایرانیان قبطه میخورد که چرا او رنگ سیاه را و ایرانیان رنگ سبز(!) را برگزیدند و در وضعیت بهتر زندگی می کنند:
«آنها (ایرانیان) کسانى هستند که بهشت جاودان براى آنان است؛ باغهایى از بهشت که نهرها از زیر درختان و قصرهایش جارى است؛ در آنجا با دستبندهایى از طلا آراسته مىشوند؛ و لباسهایى فاخر به رنگ سبز(!)، از حریر نازک و ضخیم، دربر مىکنند؛ در حالى که بر تختها تکیه کردهاند. چه پاداش خوبى، و چه جمع نیکویى!»
بهار سبز نزدیک است با وجود مادرانی چون شما! |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
rabi3 - ایران - تهران |
سید مهدی - ایران - تهران
خیلی سنگدلی که این کامنت را اینجا گذاشتید.یکروز متوجه اشتباه هایت میشوید
به بهانه امام زمان
مردم را میکشند
مملکت را غارت می کنند
دروغ می گویند
حق کشی می کنند
مردم را متنفر از دین میکنند و... |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
soksok - ترکیه - استانبول |
ای انسان ھای آزاده!
شما که عش قتان زندگیست،
شما که خشم تان مرگ است!
مردم ایران، علیه قھر و سرکوب وحشیانه سی ساله رژیم به پا خاسته اند. ما نیز سھم خود را در این مبارزه ادا
کنیم. در تداوم مبازره مشتر کمان، صدا یمان را فریادی سازیم و آن را به گوش جھانیان برسانیم.
زمان: ٢۵ ژوئیه ٢٠٠٩ ، ساعت ١۶ تا ١٨:٣٠
فرانکفورت ،(Römerplatz) مکان: رومر پلاتس
کمیته ھماھنگی |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
علیرضا دادا - امارات - دبی |
خداوند بهتون صبر جزیل عنایت کند...به شما تسلیت عرض میکنم و امیدوارم که هر چه زودتر مسببان قتل این عزیزان در این دنیا و آخرت تقاص پس بدهند عزیزان داغدیده:میلیونها دل خود را شریک غم و اندو ه شما میدانند به امید روزی که انتقام خون این عزیزان رو بگیریم آمین |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور |
با تشکراز همه دوستان که ابراز همدردی کردند . درست است صبح سحرنزدیک است . |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
garfild - ایران - تهران |
خیلی غم انگیز و درد ناکه لعنت به این دولت خون فرزندان شما پس گرفته می شود مادران عزیزم |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
shoun71 - انگلستان - لندن |
اقای سید مهدی . من نمیدونم تو بچه کجا هستی. ولی یه نصیحت بهت میکنم. این مردم عزادارن انسانی نیست که خوشحالیتو نشون بدی. چون هم برا خودت و هم برای رهبرت و هم برای امامانت وپیغمبرت فحشه ...میخری. کاری ن که اه این مادرها بگیرتت. پس بیا یکم مرد باش میدونم که سخته بعد از یک عمر کفتار بودن. |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
irani1 - المان - هامبورگ |
سند کتبی خیانت خامنه ای و وزارت کشور به ملت
https://www.pic-upload.de/view-2642683/2009-06-25_iran_letter.jpg.html |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
hanivan - سوئد - مالمو |
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
دوست عزیز با تمام وجود متاثر شدم.مردن در راه ازادی و وطن شجاعت می خواد که هر کسی نداره. اینان سربلندان جاودانه ایران عزیزند.یادشان گرامی. |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
Larkiden - لوکزامبورگ - لوکزامبورگ |
دوستان خوبم خواهش میکنم به خواهران مادران و یا کسان این از حیوان پست تر ها فحش ندید.... هر کس پاسخگوی کارهای خودشه. خواهش میکنم احترام بگذارید.
درضمن اگر قرار باشه اونها هم بکشند و ما هم بکشیم پس چه فرقی میکنیم ما با اونها؟؟؟؟؟ |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
ARASHK_97 - اتریش - اتریش |
سید چرا عصبانی شدی قبلا بهتر اون اصالت ک....و پنهان میکردی.عزیزم تو اصلا درشان و مقام کسانیکه اینجا کامنت میذارن نیستی.بچه خوبی باش بشین ماستو بخور. |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
amishka - اذربایجان - با کو |
دوستان لطفا بجای اسم نا معقول و غیر ایرانی سید مهدی از واژه تماما ایرانی خیار شور استفاده شود .چون فکر میکنه خیلی بامزست .زبان و ملت ایرانی زنده باد. |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
اشکان سهرابی - ایران - تهران |
دوستان عزیز
من به حرمت خون شهدای انقلاب سبزمان، از این به بعد، با نام شهید اشکان سهرابی در جمع شما حاضر میشوم. یاد این شهید سرافراز وطن تا ابد جاوید باد. |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
great dariush - ایران - تهران |
توجه
1)دوستان و آزاداندیشان هم میهن من یک پیشنهاد دارم .از این پس تا میتوانید از خطوط هوایی نا امن جمهوری اسهالی برای انجام سفرهای خود استفاده نکنید و دوم اینکه قرار شده در روز تحلیف ا.ن(انتری نژاد) مردم آزاده ایران در اعتراض به این تقلب در میدان بهارستان گردهمآییم.
|
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
jazire_marjan - ایران - تهران |
مادر ندا از فرزند شهیدش چنین یاد کرد: "27 سال داشت از کودکی خاص بود و ارتباط نزدیکی با خدا داشت، آواز می خواند و اهل موسیقی بود و کتاب های فلسفی و چرایی های زندگی اش پایانی نداشت. همین چرایی ها او را به رشته ی الهیات کشاند اما بعد از مدتی از این رشته انصراف داد و مطالعاتش را به صورت فردی پی گرفت. ندا بسیار جسور و شجاع بود و از کودکی در مقابل هیچ حرف زوری سر فرود نمی آورد. همین ویژگی اش او را به خیابان کشاند".اما گفتن که ندا اصلا توی تظاهرات نبوده. مادر عزیز خوب سوتی دادین |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
sara-j - سوید - استگهلم |
مادران این شهیدان رو میبینم از خودم بدم میاد و خجالت میکشم که چرا توئ این برهه زمانی من ایران نیستم که بتونم با همسن و سال هام آزادی رو فریاد بزنم.برای این مادران صبر و برای ایرانم آزادی رو آرزو میکنم
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
برای شما دوست عزیز و برای مادرتون صبر رو آرزو میکنم.امیدوارم روح برادرتون و همه کسانی که برای ازادی ایران در هر زمانی شهید شدن همیشه در آرامش باشه. |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
سید طاهر - ایران - تهران |
اشکان سهرابی - ایران - تهران
خوب کاری میکنی ولی باید شناسنامه و کارت مدرسه و گواهینامه و غیره را هم عوض کنی بنظرم یکم سخته بیخیالش باید کفش اهنین پات کنی و هی بری اداره ثبت احوال ... کار سختیه ولش کن... |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
puneindia - هندوستان - دهلی نو |
اشکان سهرابی - ایران - تهران
یار کرامی درود برتو. بسیار حرکتت زیباست.
مادران شهدای دلیرمان بدانئد که تمام فرزندان ایران فرزندان شمایند و تنهایتان نخواهند گذاشت |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
puneindia - هندوستان - دهلی نو |
اشکان سهرابی - ایران - تهران
یار کرامی درود برتو. بسیار حرکتت زیباست.
مادران شهدای دلیرمان بدانئد که تمام فرزندان ایران فرزندان شمایند و تنهایتان نخواهند گذاشت |
جمعه 2 مرداد 1388 |
|
shahram khosh maram - ایران - تهران |
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
دوست عزیز
متنی که نوشتی بسیار به دلم نشست. خیلی مرا متاثر کرد. من امیدوارم که شما و خانواده شما که چنین بهای سنگینی را برای کشور دادهاید، همیشه سالم و سر افراز باشید. امیدوارم که مردم ما هم بتوانند بالاخره به آن جایگاهی که استحقاق آن را دارند برسند و دیگر خانوادههای داغدار نداشته باشیم. در ضمن متن شما را در خبر مربوط به فضا نوردان خواندم که خیلی جالب بود. خیلی خوب میتوانید احساساتتان را با نوشتن منتقل کنید که هنر بزرگی هست. امیدوارم همیشه موفق باشید. |
شنبه 3 مرداد 1388 |
|
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
jazire_marjan - ایران - تهران
مردک مت..فن دنیا برای ندا گریست انوقت توی عرب زاده بدنبال سوتی ذر مورد مادر داغدار ندا هستی بسیجی؟؟؟؟؟؟ |
شنبه 3 مرداد 1388 |
|