روزنامه اعتماد : اقدام هفته گذشته ونزوئلا متحد استراتژیک دولت نهم در ارائه آمار جدیدی از ذخایر نفتی این کشور به اوپک و پیرو آن جایگزین شدن ونزوئلا در رتبه دوم سهمیه بندی اوپک به جای ایران و نزول احتمالی ایران از رتبه دوم به رتبه سوم کشورهای تولیدکننده نفت تحول مهمی بود که در جنجال های سیاسی داخل گم شد و کمتر کسی به آن پرداخت. ونزوئلایی ها برخلاف روال معمول اوپک ذخایر شن های نفتی خود را نیز به مجموع ذخایر این کشور افزوده و آن را به اوپک ارائه دادند؛ رخدادی که نتیجه عملی آن کاهش سهم فروش ایران در اوپک و افزایش سهم فروش ونزوئلا خواهد بود.
اوپک هنوز اظهارنظر قطعی پیرامون آمار ذخایر جدید ونزوئلا نکرده است ولی در صورت تایید آمار ونزوئلا بی تردید ایران امتیاز بسیار بزرگی را از دست خواهد داد که طی سال ها با چنگ و دندان به آن دست یافته بود.
رخداد فوق در شرایطی حادث شد که پیرو بحران سیاسی داخلی، هاله یی از ابهام بین المللی پیرامون سرانجام بحث های انتخاباتی ایران جریان دارد و عملاً سیاست خارجی کشور تا حدودی در وضعیت تدافعی یا حداقل در شرایط فرو رفتن در لاک قرار گرفته است. بر این اساس به نظر می رسد هم رایزنی کافی برای خنثی کردن ترفند ونزوئلا صورت نگرفته است و هم در چارچوب جدید، احتمالاً باید تعریف جدیدی از جایگاه ونزوئلا به عنوان دوست ایران در امریکای لاتین ارائه داد. در هر حال اقدام دولت ونزوئلا به لحاظ عواقب اقتصادی و بین المللی که برای جمهوری اسلامی ایران پدید می آید، ضرورت تجدیدنظر در نگاه به این کشور به عنوان کشور متحد و رفیق مبارزات و شعارهای ضدامپریالیستی را جدی تر می کند. با تعجب و حتی تاسف در شرایطی که طی چهارسال گذشته کشور ما با محدودیت های بین المللی مواجه بود، روابط با ونزوئلا به عنوان سمبل کارآمدی وزارت خارجه و استحکام روابط خارجی ایران مطرح شد. مانور بر سر این روابط دوستی تا حدی پیش رفت که بسیاری از رسانه های داخلی در گزارش تحولات ونزوئلا با محدودیت هایی مواجه شدند و حتی یکی از مقام ها از گزارش جزئیات رفراندوم معروف ونزوئلا در رسانه های ایرانی به شدت انتقاد کرد. براساس این رفراندوم چاوس اجازه یافت تا پس از پایان دوره ریاست جمهوری با اتخاذ ترتیباتی همچنان در حکومت باقی بماند؛ مجوزی که براساس آن قاعده گردش دوره یی و شفاف قدرت اجرایی در دست جریان های ملی ونزوئلا دچار خدشه یی جدی شد. وزن گرفتن رابطه با ونزوئلا در معادلات سیاسی داخلی ایران تا حدی پیش رفته و گسترش یافته است که نام هوگو چاوس در ردیف خطوط قرمز کشور قرار گرفته و نقد نوشتاری از کشور ونزوئلا و هوگو چاوس در رسانه ها مخاطره آمیز است. سند ادعای فوق انتشار مقاله یی ترجمه شده در روزنامه اعتماد روز یکشنبه بود که یک پاراگراف آن از ته ستون اول سانسور شد. متن پاراگراف سانسور شده در مورد چاوس این بود؛ «بازگشت ناآرامی ها به امریکای لاتین ارتباط کاملی با هوگو چاوس رئیس جمهور ونزوئلا دارد و اوست که بزرگ ترین آتش افروز این منطقه به شمار می آید....
او طرح یک اتحادیه سیاسی را می ریزد که وظیفه آن افزایش نفوذ خود اوست.... کشورهای منطقه در قبال دریافت نفت ارزان از کاراکاس این دیکتاتور را در ماجراجویی سیاسی اش پشتیبانی می کنند.»
حال سوال اساسی این است که چگونه هوگو چاوس رئیس جمهور یک کشور امریکای لاتین در آن سوی کره زمین به چنان متحد استراتژیکی تبدیل شد که نام وی «خط قرمزی» شد. اگر اینچنین است که بود، آیا با اقدام جدید این کشور در تلاش برای تنزل رتبه ایران در اوپک، این کشور همچنان در ردیف متحدان استراتژیک و رفیق گرمابه و گلستان سیاست خارجی ما قرار خواهد داشت؟ اگر چنین نیست هزینه این خطای استراتژیک و قرار گرفتن نام ایران در کنار همه ماجراجویی های منطقه یی و بین المللی هوگو چاوس را چه کسی خواهد پرداخت.
در طراحی سیاست خارجی کشورها معمولاً خبره ترین کارشناسان سیاسی اقتصادی و امنیتی با لحاظ شرایطی که کشورها در آن قرار دارند و متناسب با تعریفی که از دوست و دشمن دارند و محدودیت هایی که حوزه جغرافیایی بر آنان تحمیل می کند، به تعریف «منافع ملی» می پردازند. همین مجموعه کارشناسی متناسب با غایب شدن بازیگران جدید، تعریف سیاست خارجی از منافع ملی را اصلاح می کنند و هزینه هایی را که سازمان وزارت خارجه در حوزه های مختلف به آن نیاز دارد، تعیین می کنند.
برای مثال اگر قرار است 20درصد از بودجه وزارت خارجه به سازماندهی گسترش روابط با کشورهای امریکای لاتین منجر شود، مفهوم آن این است که امریکای لاتین از یک اولویت مهم در دیدگاه کارشناسان ایرانی قرار دارد و اختصاص بودجه های کلان به این منطقه منجر به تحصیل منافع کلان نیز خواهد شد. اما آنچه هفته گذشته در روابط ما و ونزوئلا با اوپک رخ داد، امر دیگری را بیان می کند. یعنی روابط با کشور ونزوئلا و دوستی با رئیس جمهور آن کشور نه تنها منجر به پیگیری منافع ملی ایران نشد، برعکس منافع ملی ما در حوزه اقتصاد بین الملل دچار یک آسیب جدی جبران ناپذیر نیز شد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|