کلاهبرداری ۵۲ میلیون تومانی با یک دسته گل

کلاهبرداری 52 میلیون تومانی با یک دسته گل

مرد شیادی که با اجرای یک نقشه حساب شده به خواستگاری زنی رفته و توانسته بود با جلب اعتماد وی 52 میلیون تومان کلاهبرداری کند، بازداشت شد.

به گزارش خبرنگار ما پرونده این ماجرا چندی قبل با شکایت زنی به نام سپیده در شعبه هشتم دادسرای ناحیه چهار تهران گشوده شد. زن جوانی که به شدت گریه می کرد وقتی مقابل بازپرس جواد میری قرار گرفت ماجرا را این طور شرح داد؛ من در یک شرکت خصوصی کار می کنم. در محل کارم افراد مختلفی رفت و آمد دارند که بیشتر آنها مرد هستند. حدود یک سال قبل مرد شیک پوشی که برای کاری به محل کارم آمده بود به من ابراز علاقه کرد و گفت دوست دارد با من بیشتر آشنا شود. من که آن زمان تازه از شوهر اولم طلاق گرفته بودم وقتی رفتار مودبانه آن مرد را دیدم پیشنهادش را برای آشنایی بیشتر قبول کردم و چندین بار با او به گردش و تفریح رفتم. او که سلیمان نام دارد پس از چندین بار رفت و آمد و در شرایطی که یک ماه از آشنایی مان می گذشت،از من خواستگاری کرد. در مدت آشنایی رفتار سلیمان به دلم نشسته بود و احساس می کردم پس از تجربه تلخ ازدواج اولم ازدواج با او بتواند زندگی خوبی برایم رقم بزند. بنابراین به خواستگارم جواب مثبت دادم و از آن به بعد ارتباط مان نزدیک تر و صمیمی تر شد. او به من قول داد تا چند ماه دیگر مرا عقد کند و پس از برگزاری یک جشن مفصل به خانه مشترک مان برویم. دیگر روزهای تلخ گذشته رو به پایان بود و احساس می کردم خوشبختی به استقبالم آمده است. سلیمان هر روز عصر با یک شاخه گل به محل کارم می آمد و من را به آپارتمانم می رساند. روزهای خوبی بود اما هر وقت از سلیمان درباره عقدمان می پرسیدم او می گفت چند کار نیمه تمام دارد که پس از انجام آنها وقت نشستن پای سفره عقد است. با این رویاها و آرزوها رابطه ام با خواستگارم ادامه داشت تا اینکه روزی او با من تماس گرفت و گفت باید موضوع مهمی را با من در میان بگذارد. وقتی فوراً نزد وی رفتم او گفت موقعیت مناسبی برای خریدن یک آپارتمان نصیبش شده است اما پول کافی برای این کار ندارد. سلیمان گفت برای خریدن آپارتمان 52 میلیون تومان احتیاج دارد و در صورتی که من این پول را به وی بدهم او یک ماه بعد پولم را پس خواهد داد. سپیده ادامه داد؛ من از آنجا که به سلیمان اعتماد کاملی پیدا کرده بودم و قرار بود مدتی بعد به عقدش درآیم این پول را به او دادم تا مشکلش برطرف شود. از این ماجرا چند ماه گذشت و من هم حساسیت زیادی در این باره به خرج ندادم و حتی دیگر سراغ پولم را هم از سلیمان نگرفتم. اما مدتی بعد رفتارهای نامزدم تغییر کرد و او دیگر برایم گل نمی آورد و کمتر با من تماس می گرفت. روزی به این موضوع شک و او را تعقیب کردم. رفتار سلیمان مشکوک به نظر می رسید و نشان می داد مسائل زیادی را از من پنهان کرده است. احساس خوبی نداشتم و فکر می کردم قرار است اتفاق بدی بیفتد. سرانجام پس از مدتی تحت نظر گرفتن سلیمان فهمیدم او مردی متاهل و دارای دو فرزند است. او در این مدت مدام برایم نقش بازی کرده و با این کارش فقط برای پول هایم نقشه کشیده بود. وقتی ماجرا را به سلیمان گفتم او جواب داد می خواهد از همسرش جدا شود و من باید کمی صبر کنم. حتی وقتی متوجه شد من قصد دارم از او شکایت کنم همسرش را سراغم فرستاد تا مانعم شود. زن سلیمان به من گفت تا چند هفته دیگر از شوهرش طلاق می گیرد تا من با او ازدواج کنم. حرف های این زن توانست تا حدودی مرا آرام کند اما چندی بعد فهمیدم این کار فقط ترفندی برای منصرف کردن من از شکایت بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم با اقدام قانونی کار را یکسره کنم. سلیمان این بار وقتی فهمید قصد دارم شکایت کنم مرا تهدید کرد که در این صورت هیچ وقت به پولم نخواهم رسید. به دنبال ثبت اظهارات این زن صبح دیروز خواستگارش به دادسرا فراخوانده شد تا در برابر گفته های او از خود دفاع کند. متهم در این باره گفت؛ من نمی خواستم سپیده را فریب دهم و واقعاً به او علاقه داشتم و می خواستم به زودی از همسرم جدا شوم و با او ازدواج کنم اما سپیده حرف هایم را باور نکرد.

من یک بار دچار مشکل مالی شدم و از زن مورد علاقه ام 52 میلیون تومان پول قرض گرفتم اما به قولم عمل کردم و دو ماه بعد پولش را طی دو فقره چک به او پس دادم و حرف هایش را درباره کلاهبرداری قبول ندارم. بنا بر این گزارش بازپرس پرونده پس از بررسی شواهد و مدارک موجود متهم را با صدور قرار قانونی روانه زندان کرد.

varamche2 - ایران - شیراز
چه مسخرس.ادمهای ساده
دوشنبه 22 تیر 1388

mohabbat2009 - بحرین - منامه
دختره با اینکه یک بار ازدواج کرده باز هم ساده عمل میکنه خیلی از مردا هم مثل این مرده احمقن واقعا جای تاسف داره چقد چرب زبونن
دوشنبه 22 تیر 1388

mahdiye - مالزی - پیننگ
به این ادمها میگن کله خر.این سپیده خانم پدری مادری چیزی نداشت!!
سه‌شنبه 23 تیر 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.