سه عروس با مراجعه به دادگاه خانواده مهریه های خود را که معادل پنج هزار و 63 سکه بهار آزادی است، به اجرا گذاشتند و ادامه زندگی مشترک با همسران شان را غیرممکن دانستند.
به گزارش خبرنگار ما این سه پرونده به صورت همزمان در شعبه 268 دادگاه خانواده مطرح شد و قاضی حسن عموزادی رسیدگی به خواسته این زنان را آغاز کرد. یکی از این افراد که زنی 25ساله به نام سحر است در حالی که فقط هشت ماه از ازدواجش می گذرد خواستار دریافت مهریه 1363سکه یی خود و صدور حکم طلاق شد. او به قاضی دادگاه گفت؛ من و شوهرم احسان مدتی با هم دوست بودیم و به خاطر علاقه یی که به یکدیگر داشتیم تصمیم به ازدواج گرفتیم اما درست از هشت ماه پیش که خطبه عقد جاری شد، متوجه شدم احسان آن مردی نیست که من انتظار داشتم. به تدریج اختلافات ما آشکار شد. طرز فکر او با تفکرات من همخوانی ندارد و ما در مورد مسائل مختلف از جمله اشتغال، اداره خانه، روابط مان با اعضای دو خانواده و مسائل دیگر اختلاف داریم. هر چند خیلی سعی کردم با شوهرم به تفاهم برسم اما تلاش هایم بی فایده بود و هر روز اختلافات ما بیشتر می شد، به گونه یی که کار به کشمکش و مشاجره های هرروزه کشید. من دیگر نمی توانم این وضعیت را تحمل کنم و حالا که احسان حاضر نیست عقایدش را اصلاح کند می خواهم مهریه ام را از او بگیرم و جدا شوم. قاضی عموزادی بعد از شنیدن اظهارات این زن تصمیم گیری درباره پرونده او را به بعد از احضار همسرش به دادگاه موکول کرد.
مهریه 1700سکه یی
در دومین پرونده زنی به نام مریم از دادگاه درخواست کرد شوهرش را به پرداخت مهریه 1700سکه یی موظف کند. این زن گفت؛ بعد از چهار سال زندگی مشترک حالا شوهرم بهانه گیر شده و به من تهمت می زند. او هر روز با من دعوا و چون قبلاً دو بار ازدواج ناموفق داشتم مرا تحقیر می کند.
رفتارهای حمید به اندازه یی زشت و ناپسند است که دیگر نمی توانم با او زیر یک سقف زندگی کنم. بعد از اینکه مریم درخواست خود را مطرح کرد، شوهرش نیز توضیحاتی را ارائه داد و او هم علیه همسرش به اتهام فریب در ازدواج شکایت کرد و گفت؛ وقتی با مریم ازدواج کردم او به من نگفت قبلاً دو بار طلاق گرفته است. در این مدت وقتی بدرفتاری های همسرم را دیدم به تحقیق درباره او پرداختم و متوجه شدم مریم دو بار ازدواج کرده و هر دفعه به خاطر همین رفتارهایش از شوهران خود جدا شده است. وقتی راز مریم فاش شد اختلافات ما بالا گرفت و او که می دانست می خواهم از وی شکایت کنم برای اینکه پیشدستی کند مهریه اش را اجرا گذاشت، حال آنکه فریب در ازدواج مجازات سنگین تری دارد و من می خواهم او به سزای عملش برسد. قاضی دادگاه صدور حکم در خصوص این پرونده را نیز به آینده موکول کرد.
ازدواج موقت
سومین عروسی که در شعبه 268 دادگاه خانواده مهریه اش را به اجرا گذاشت زنی 25 ساله به نام نفیسه است. او که به همراه شوهر 45 ساله خود در دادگاه حاضر شده بود به قاضی عموزادی گفت؛با وجود اینکه کاظم 20 سال از من بزرگ تر است به او علاقه مند شدم و با توجه به اینکه وی هم به من ابراز محبت می کرد، تصمیم گرفتیم زندگی مشترک مان را شروع کنیم. کاظم مردی ثروتمند و مدیر یک شرکت بزرگ است. چون اختلاف سنی مان زیاد بود و احتمال داشت بعد از ازدواج مشکلی بین ما پیش بیاید به این نتیجه رسیدیم که صیغه کنیم. در نهایت من و کاظم به مدت 30 سال به عقد هم درآمدیم اما بعد از شروع زندگی مشترک فهمیدم رفتارها و عقاید کاظم با آنچه تصور می کردم بسیار فرق می کند و نمی توانم در کنار او خوشبخت شوم، برای همین می خواهم مهریه دو هزارسکه یی خودم را بگیرم تا برای ادامه زندگی از نظر مالی به مشکل برنخورم.
در ادامه این جلسه کاظم به رئیس دادگاه گفت؛ «نفیسه فقط بهانه تراشی می کند. او از همان اول هم با طمع به دست آوردن ثروت من، این ازدواج را طرح ریزی کرد و حالا هم می خواهد با گرفتن مهریه اش مرا ترک کند.» قاضی دادگاه بعد از شنیدن حرف های دو طرف رسیدگی جامع به این پرونده را نیز به آینده موکول کرد.
fanta - فرانسه - استراسبورگ |
پول و سکه ضامن خوشبختی نیست.
من و همسرم چند سال پیش از طریق اینترنت باهم آشنا شدیم و پس از ملاقات حضوری و آشنایی بیشتر با قرار مهریهای معادل یک شاخه گلایول سفید باهم ازدواج کردیم. (هر چند محضردار محترم به زور هم که شده یک جلد کلام الله مجید رو بهش ضمیمه کرد!) الان پس از گذشت چند سال هر چند روز یکبار بازهم عاشق همدیگه میشیم... |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
mohsen- - انگلستان - لیدز |
fanta - فرانسه - استراسبورگ
امیدوارم که بعد از آمدن بچه همچنان عاشق بمانید.
من فکر میکنم بچه نقش موثری در روابط زن و شوهر دارد. چهره واقعی و زمخت زندگی بعد از آمدن بچه مخصوصا سه چهار سال بعد بیشتر آشکار می شود.
بهر حال شما را تحسین میکنم. انسانهایی مثل شما کم هستن.
|
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
Melika-1972-holland - هلند - المیره |
دوست عزیز من هم از طریق اینتر نت با شوهرم اشنا شدم و ایشون خیلی زود به هلند امد شاید باور نکنی بعد از گرفتن پاسپورت هلندی بلایی به سر من اورد که هنوز شوکه هستم به هرحال امیدوارم همیشه خوشبخت باشی |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
fall - ایران - تهران |
fanta - فرانسه - استراسبورگ
-------------------------------------
خوشبخت باشی و همیشه شاد. |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
fall - ایران - تهران |
mohsen- - انگلستان - لیدز
دوست عزیزم سلام . امیدوارم حالتون خوب باشه . می شه لطفا زحمتی بکشید و شرایط دقیق ویزای نامزدی انگلستان را برای من بفرستید ؟ چون برای دوستم خواستگاری از لندن اومده و دیروز از من پرسید که میتونه با ویزای نامزدی به انگلیس بیاد یا نه ؟ و من قول دادم که براش از شما بپرسم . اگر زحمتی نیست لطفا برای من ایمیل بزنید . آدرس من در اطلاعات کاربری من هست . خیلی ممنون می شم . |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی |
fanta - فرانسه - استراسبورگ
دوست عزیزم جریان زندگی من هم دقیقا همینه. من و شوهرم از طریق اینترنت با هم آشنا شدیم خوشبختانه هر دو ساکن و مقیم استرالیا بودیم برای همین از این واهمه نداشتم که اون برای ویزا میخواد با من ازدواج کنه. بعد از مدتی آشنایی با هم به ایران رفتیم و من با دو شاخه گل رز به عقدش در اومدم اما دقیقا همین مساله مطرح شد که محضردار قبل از مهریه خودم یک جلد کلام الله مجید! هم بهش اضافه کرد که شوهرم خواست اعتراض کنه چون با فضای اعتقادی ما خیلی فاصله داره اما من به خاطر تصویر بدی که بین اطرافیان ایجاد میکرد مانع اعتراض شوهرم شدم. به هر حال ما الان به معنای واقعی خوشبخت هستیم و احساس کمبود در هیچ یک از ابعاد زندگی نداریم. من مطمئنم هیچ مهریه کلانی تضمین خوشبختی من نبود اگر با فردی ازدواج میکردم که ازش شناخت کافی نداشتم. برای شما و همسرتون آرزوی خوشبختی همیشگی دارم. |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
niloofarane-96 - ایران - تهران |
من مهریه ام زیاد نیست270 تا سکه است.ولی الان بعد از دوسال زندگی مشترک به این نتیجه رسیدم که شوهرم یک آدم کودن و خرفت و لجباز و کله شق هست. راجع به تحصیلاتش به من دروغ بزرگی گفت و بدتر اینکه من 3 ماه بعد از عقد فهمیدم این آقا یک ازدواج ناموفق به مدت 1 سال زندگی مشترک داشته.من همه بدیها و دروغ هاش رو بخشیدم و حتی نذاشتم خانواده ام بفهمند ولی هرچی باهاش صحبت میکنم نه حاضر نمیشه طلاق بده و نه تغییر رفتار میده.میگه من همینم که هستم.خلاصه به پیشنهاد یکی ازدوستام که دانمارک هست وخواهرم که آمریکاست میخوام از ایران برم ولی انگار باید اول طلاق بگیرم. پس در نتیجه باید بسوزم و بسازم. |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
a_bamdad - ایران - تهران |
shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی
شبنم خانم من نمیدنستم شما ازدواج کردین.چون اصولا شما توی اکثر تایپیکها یه چهره ضد مرد از خودتون نشون میدید باورم نمیشه که تونستین با یه مرد کنار بیاین. |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
dosti - ایران - تهران |
خاک بر سر مردانی که زیر بار مهریه سنگین میرن...هر چی سرتون بیاد حقتونه! |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
من به دلیل اینکه در ایران ازدواج کردم؛ مجبور شدم طبق قوانین اسلام ازدواج کنم. باور کنید همش قُر میزدم . روزهای بد و خیلی سختی بود. با خودم خیلی کلنجار می رفتم و در تضاد بودم. به خودم میگفتم: من که به اسلام هیچ اعتقادی ندارم چرا باید ازدواج اسلامی کنم؟! همون روزهای اول در دوران نامزدی ( 6 ماه طول کشید) از اونجایی که با اخلاق و خصوصیات خانمم آشنا نبودم ولی خیلی دوستش داشتم، بهش خیلی رک و رو راست گفتم:
1- اگر بخوای ازدواج اسلامی کنیم؛ من مهریه رو سر سفرهء عقد بهت میدم؛ و هرچقدر که در توانم باشه و هر چقدر که داشته باشم بهت میدم !
اما در عوض تو باید این انتظار رو از من داشته باشی که من تا 4 تا زن می تونم بگیرم. و همچنین حق کتک زدنت رو دارم. نه جهیزیه میخوام و نه چیز دیگه ای. ( طبق آیات قرآن و قوانین اسلام)
2- اما اگر به مهریه و نفقه و ....اعتقادی نداشته باشی و طبق قوانین اسلامی نخوای با من زندگی کنی، و خودت باشی، در اون صورت قول میدم بهترین رفیق زندگی بشم برات. تا آخر عمرم باهات می مونم و بهترین شوهر دنیا میشم برات. اگر هم روزی روزگاری نخواستی با هم زندگی کنیم و خواستی جدا بشی؛ هر چیزی که داشتیم ( پول- خونه و ملک- طلا و...) نصف نصف میکنیم.
بعد از این شرط و شروط خانومم خندید و گفت: خانوادهء ما هم به این چیزها هیچ اعتقادی ندارند و پدرم از این اخلاق شما بیشتر خوشش اومده بود!
از این مسخره بازیها متنفر بودم. ولی الان خاطره اش برایم خیلی جالبه و هر وقت آن روزها رو بخاطر میارم احساس خوبی بهم دست میده. مهریه خانومم گل رز+یک جلد شاهنامه بود. وقتی خانومم روی سفره عقد گفت: یک شاخه گل رز و 1 جلد شاهنامه؛ باورتون نمیشه همهء مهمانها شدیداً دست زدند و یک شادی توی اون جمع 100 نفره بود که از استادیوم 100 هزار نفرهء آزادی هم بیشتر بود!( 4 سال پیش)
خود آخوندی که ما رو عقد کرد اصرار میکرد که شاخه نبات و قرآن و 14 سکه رو اضافه کنیم اما ما بهش گفتیم:
" وقتی به چیزی اعتقاد نداریم چرا توی سند زندگیمون وارد کنیم؟!" ازدواجم یکی از بزرگترین افتخارات زندگیم بود و هست.
و جشن عروسی مون هم واقعاً تاریخی بود. یادش بخیر. الان هم بهترین زندگی و بهترین خانواده رو دارم. وقتی که خیلی پول داریم و وقتی خیلی پول نداریم؛ هیچ تاثیری توی زندگیمون نداره و همیشه خوشیم و خوشحال از اینکه همه مون سالم هستیم و دور هم هستیم. من احترام خانوادهء خانومم رو مثل خانوادهء خودم نگه می دارم و همیشه سعی میکنم بیشترین احترام رو به اونها بگذارم. و خانومم هم با من رقابت میکنه و به پدر و مادرم و ..... نهایت احترام رو میگذاره. و این تاثیر خودش رو روی فرزندانمون هم میگذاره.
دوست دارم بچه هام رو جوری تربیت کنم و آزاد بگذارم تا دین و مذهبشون رو خودشون انتخاب کنند. اگر هم خواستند بی دین باشند باز هم هیچ واکنشی نشان نمیدم چون اونها یک انسان آزاد هستند با افکاری متفاوت. |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
tohfe natanz - ایران - نطنز |
دوستان من اسم کاربری و محل اقامتم با هم فرق میکند چندی پیش به دنبال بحث با همسرم پیش حاج آقا رفتیم من خیلی مصر بودم برای جدایی، ایشان فرمودند باید مهریه را ببخشم قبول کردم . خلاصه آقای حاجی کاسه داغتر از آش شده بود . از آنروز حاجی به بهانههای مختلف به من زنگ میزنه یا تکست میزنه که برای ادامه طلاق باهاش تماس بگیرم مرتیکه نماینده جمهوری اسلامی البته خانمهایی که اینجا برای طلاق رفتند من شنیدم دیگه حاج آقا شب و روز نگران دست از سرشون بر نمیداره. البته برای رفع negaraanitoon بگم که ما با هم خوب و خوشیم و متاسفانه عاشقانه همدیگر رو دوست داریم حالا چرا حاجی دست بردار نیست برای صدور حکم طلاق من نمیدا نم
|
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
tohfe natanz - ایران - نطنز |
آنتی اسلام - ایران - اهواز
عجیبه باور کن همیشه فکر میکردم که یه جوون ۱۶ ،۱۷ ساله لجباز این مطالب رو مینویسه cheghadar نظرم نسبت بهت عوض شد
|
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
مهرداد2538 - ایران - تهران |
آنتی اسلام - ایران - اهواز
درود به شرف تو و خانوم محترمت.
من نمی دونستم همچین خانمهایی هم پیدا می شن . کاش یکی هم نصیب من بشه و از این انزوا و سرکوب طبیعتم راحت بشم. |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
punisher - ایران - شیراز |
مرسی آنتی اسلام / دمت گرم...
امیدوارم که در کنار خانواده سالیان سال / در سلامت کامل / خوش و خرم و شاد باشی. |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
tohfe natanz - ایران - نطنز
وقتی من شعار میدم که عاشق یک حکومت مردم سالار هستم؛ باید این حق را هم برای خانوادهء خودم و هم به مردم کشور خودم هم بدهم.
دوست عزیز وقتی می بینید که من دم از مخالفت با اسلام میزنم؛ چون میدانم یک دین سیاسی و حکومتی و خلیفه ای است.
اگر بشود این دین را جوری مهار کرد که کاری به سیاست و حکومت نداشته باشد؛ به من چه ربطی دارد که شما چکسی را می خواهید ستایش کنید یا بپرستید؟
مخالفت من با محمد و قرآن و اسلام و....هیچ وقت بخاطر حملهء اعراب به ایران در 1400 سال پیش نیست. من با طرز فکر 1400 سال پیش مخالفم که امروز گریبانگیر ملت ایران شده و چیزی جز نکبت برایشان به ارمغان نمی آورد.
هر کس هر دینی را که بخواهد می تواند داشته باشد حتی گاو پرستان و یا شیطان پرستان و ..... اما نباید موجب آزار دیگران شود و به حریم خصوصی دیگران دخالت کند و باعث سانسور و تحجر یک کشور شود و........
پاینده باد ایران و ایرانی/ نابود باد جهل و نادانی |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
tohfe natanz - ایران - نطنز |
niloofarane-96 - ایران - تهران
دوست عزیز من تو مشکلات از خدا طلب آرامش میکنم الان هم ضمن طلب آرامش برای شما میگم که طلاق راه چاره نیست بلکه آخرین راه حل میباشد، به قول خودت میگی کودن و احمق پس به راحتی میتونی کنترلش کنی در ضمن فرار هم راه چاره نیست، هر جا که بری آسمان همین رنگه من تو خیلی کشورها زندگی کردم به نظر من اول باید خودت رو پیدا کنی موفق باشی اگه دوست داشتی باز هم با من در تماس باش تا راههای حال شوهر جا آوردن رو بهت نشون بدم. |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
mohsen- - انگلستان - لیدز |
fall - ایران - تهران
سلام دوست من. متاسفانه من اطلاعات دقیقی ندارم فقط می دونم که باید ثابت بشود که مدت مدیدی این دو نفر با هم مکاتبه یا دیدار داشته اند.
و از چند سایت برایت پرسیدم که گفتند با هر دو نفر بطور جداگانه مصاحبه می شود با سوال های تقریبا یکسان که باید جواب ها برابر باشند.
راستی خودت چکار کردی جریان آمریکا چی شد؟
در ضمن سعی می کنم برات ث-پشهم بزنم هر چند نمی دونم چطوری . باید پیداش کنم |
چهارشنبه 20 خرداد 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مهرداد2538 - ایران - تهران
punisher - ایران - شیراز
دوستان عزیز از لطفتان بسیار سپاسگزارم. شانس توی ازدواج خیلی مهمه؛ انتخاب خوب مهمه؛ مشورت مهمه؛ خانواده های دوطرف هم خیلی مهم هستند؛ شرایط اقتصادی دو طرف هم مهمه؛ اختلاف سنی مهمه؛ نزدیک بودن دو نفر از لحاظ فرهنگی مهمه و ......
خیلی فاکتورها باید توی یک ازدواج وجود داشته باشه که پیوند صحیح صورت بگیره. قبل از اینکه ازدواج کنم، حقیقتش رو بخواید خیلی تحقیق کردم. با خیلی ها که شکست خورده بودند و یا توی زندگیشون موفق شده بودند و همیشه برای من الگو بودند صحبت کردم( مثل عمویم و...) .
من یه دوست خیلی خوبی داشتم که اون خیلی بیشتر از همه روی من تاثیر گذاشت و راهنمایی کرد. اون بهم گفت: اگر به زنت بگی 500 سکهء طلا بهت میدم؛ باید داشته باشی؛ یعنی توی جیبت باشه. دروغ نگو بهش. دروغ نگو و.... و جالب اینجاست که همون دوستم 2 بار ازدواج کرده بود و هر دوبار با شکست طلاق داده بود و برای بار سوم داشت ازدواج میکرد. به من می گفت: این چیزهایی که بهت میگم، خودم عمل نمی کنم، اما تو به حرفام گوش کن و عمل کن.
من هم همیشه به یادش هستم. واقعاً راست میگفت. این مهریه هم یکی از قوانینی اشتباه اسلام است که فقط باعث جدایی میشه.
زن و مرد باید در موقع جدا شدن؛ نصف به نصف اموال رو تقسیم کنند. چیزی که الان تقریباً توی همهء دنیا رواج داره |
پنجشنبه 21 خرداد 1388 |
|
shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی |
a_bamdad - ایران - تهران
دوست عزیزم واقعا متاسفم که کامنت هایی گذاشتم که چنین برداشتی رو برای شما ایجاد کرده. خیلی احمقانه است که من بخوام چهره ضد مرد داشته باشم چون در اونصورت حتما ضد نیمه خودم هستم اما طبیعتا از مردانی که بدور از شرافت انسانی که هر مرد و زن باید دارای اون باشند از حقوق ناحق خودشون در جمهوری اسلامی استفاده میکنند و روح و جسم زنان رو به بازی میگیرند بیزارم. اگر زنی هم اینکار رو بکنه که این مورد در کشورهای اینطرف کم پیدا نمیشه اون هم سزاوار مورد نفرت قرار گرفتنه. |
پنجشنبه 21 خرداد 1388 |
|
شاپرک - ایران - تبریز |
آنتی اسلام عزیز خوشحالم که نوای خوشبختی تو زندگیتون گوشنوازه.
کاشکی همه عزیزانی که به این سایت مراجعه میکنند از اون بهره مند باشند. نه مثل من...
tohfe natanz - ایران - نطنز
میگه: اخونده می ره بالا منبر. یه خانومه می گه حاج آقا من تو خونه حجابم رو رعایت می کنم .میگه آفرین کلید بهشت رو بدین به این خانوم. یکی دیگه می گه حاج آقا این که چیزی نیست من تو خونه چادرم می پوشم .می گه آفرین به شما کلید بهشت رو بدین به این خانوم. یکی دیگه می گه من تو خونه با رکابی می گردم.میگه آفرین کلید خونه اینارو بدین به من... |
پنجشنبه 21 خرداد 1388 |
|
a_bamdad - ایران - تهران |
shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی
سلام.من اصلا قصد نداشتم یه وقت جسارت یا توهینی بکنم.فقط یه برداشت اشتباه بود.ممنون که لایق دونستین جواب بدین. |
پنجشنبه 21 خرداد 1388 |
|
only he... - انگلیس - لیدز |
آنتی اسلام - ایران - اهواز
shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی
حضرات گرامی، می توانم یک سوال از خدمت شما بپرسم؟شما ها که ادعا می کنید به اسلام و قرآن اعتقادی ندارید، چرا پس از سنت اسلام استفاده کردید تا به عقد همسرانتان در بیاین؟ آیا اون مسلکی که بهش اعتقاد دارید، روشی نداشته که شما را به عقد همسرانتان در بیاورد؟ چرا خواستید خطبه عقد اسلامی بین شما و همسرانتان جاری بشه؟؟؟ چرا مهر تعیین کردید؟ |
پنجشنبه 21 خرداد 1388 |
|
tohfe natanz - ایران - نطنز |
شاپرک - ایران - تبریز
خیلی بامزه بود مرسی |
پنجشنبه 21 خرداد 1388 |
|
soroush m - ایران - اصفهان |
500000000 خاک بر سر این 3 داماده احمق زن ذلیل !!! |
پنجشنبه 21 خرداد 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
only he... - انگلیس - لیدز
لطفاً برگرد نوشته های من رو بخون دوست عزیز. بالا توضیح دادم.
|
پنجشنبه 21 خرداد 1388 |
|
only he... - انگلیس - لیدز |
دوست گرامی، اتفاقا بعد از خوندن متنتون بود که این سوال به ذهنم آمد،شما گفتید سر سفره عقد وقتی همسرتون مهریه شونو اعلام کردند، آخوندی که می خواست شما رو عقد کند اصرار میکرد که شاخه نبات و قرآن و 14 سکه رو اضافه کنیم و
شما هم گفتین نه وقتی به چیزی اعتقاد نداریم چرا توی سند زندگیمون وارد کنیم ، من تا اینجای حرفتون رو متوجه شدم ولی
سوال من در مورد خطبه ی عقدتون بود، که چرا یک عاقد مسلمان شما رو عقد کرده؟ و یک شاخه گل رز و یک جلد کتاب شاهنامه برای چه بوده است؟
در حالی که شما گفتید به اسلام اعتقادئ ندارید.پس چرا اخوند شمارو به عقد هم در اورد؟ |
پنجشنبه 21 خرداد 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
only he... - انگلیس - لیدز
شنیدی یک بابایی یک نفر رو دوست داشت؛ جونش رو براش گذاشت و مرُد؟ این کار ما بنظر شما خیلی عجیب بود؟!
شما انتظار دارید ما توی اهواز و در اون موقعیت چیکار میکردیم؟ آیا می شود بدون ازدواج یک دختر و پسر در ایران-اهواز باهم زندگی کنند و بچه دار شوند؟!
خطبهء عقد تنها مورد زورگویی مسلمانان نیست. وقتی بدنیا میای توی گوشت اذان می خونند و مسلمان میشی! وقتی هم از دنیا میری؛ کاری ندارند که چه اعتقاداتی داشتی و در وصیتت خواستی که جسدت رو بسوزونند و در باغچهء خونه ات که خیلی دوستش داشتی بریزند. اولین کاری که مسلمانان میکنند باز دوباره همون اذان رو توی گوشت می خونند و اونجوری که دوست دارند دفنت میکنند!
حالا من یه سوال از شما دارم؛ لطف بفرمایید برای من بگید در اون شرایط چه کاری میشود کرد؛ که می فرمایید: در حالی که شما گفتید به اسلام اعتقادئ ندارید.پس چرا اخوند شمارو به عقد هم در اورد؟
شاید من به دیگر دوستان توصیه کنم از نظر شما استفاده کنند. سپاسگزارم
""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""
البته یه چیز دیگه هم هست. اعتقادات مهم هستند و این چیزها جزء فرعیات هستند چه بسا که من در یک مملکتی زندگی میکردم و بخاطر "عشقم" مجبور میشدم ازدواج به سبک مسیحی انجام بدم یا یهودی و ..... در صورتی که من اصلاً " خدا باور" نبوده ام و نیستم! |
پنجشنبه 21 خرداد 1388 |
|
shokofeh - انگلستان - منچستر |
به نظر من مرد و زن باید عشق واقعی به هم داشته باشند.من وشوهرم اول برای هم دو دوست صمیمی هستیم بعد زن وشوهر وهمه فامیل ودوستان از رابطه ما متحیر هستند.ودر بست مخلصشمممم. |
پنجشنبه 21 خرداد 1388 |
|
tohfe natanz - ایران - نطنز |
shokofeh - انگلستان - منچستر
اسم شوهرت رضا نیست؟؟؟؟
قبلا هلند نبودی؟؟؟؟ |
جمعه 22 خرداد 1388 |
|
only he... - انگلیس - لیدز |
آنتی اسلام - ایران - اهواز
مجبورت نکرده بودند که از یه عاقد بخوای عقدت کنن، میرفتی یه دفترخانه چی پیدا می کردی که مثل خودت بی خدا باشه و برات سند ازدواج صادر کنه ُ الان افراد مثل تو زیاد نباشنُ کمم نیستن . اونجوری که فرمودی مثل اینکه دوستانتم مشکل تو رو دارن، خوب یکیتون برید و همت کنید حقوق بخونید و دفتر خونه باز کنید تا برای امثال خودتون سند ازدواج صادر کنید.
در ضمن تو ،تو گوش فرزندات اذان نگو و وقت فوتتم وصیت کن تا تو گوش تو اذان نگن. به همین راحتی.
تا اونجا که بین خانواده ها مرسومه وقتی فرزندی در خانواده ای به دنیا میاد بزرگ اون خانواده اذان تو گوش نوزاد می خونه، مثل اینکه تو تافته ی جدا بافته ی خانوادتی که مجبور شدی از نوزادی این زورگویی رو حتی از خانوادت تحمل کنی. وقت فوت یه شخصی هم باز اعضای اون خانواده میان تو گوش مرده اذان میگن. تو دیگه زورگو نباش و به بچه هاتم در وصیتت بگو زورگو نباشن و اذان تو گوشت نگن. |
جمعه 22 خرداد 1388 |
|
shokofeh - انگلستان - منچستر |
تحفه نطنز-ایران
نه عزیزم هلند نبودم.واسم عشقم رضا نیست. |
جمعه 22 خرداد 1388 |
|
tohfe natanz - ایران - نطنز |
only he... - انگلیس - لیدز
بابا بی خیال چقدر کنه ا ی به جای اینکارها برو رستوران هفت سین شام بخور و منتظر نتایج انتخابات باش .ببخشید ولی بین نفر بعدی کیه که میخواد تر بزنه به مملکت
shokofeh - انگلستان - منچستر
مرسی شکوفه جان من هم تو منچستر زندگی میکنم.فکر کردم میشناسمت. |
جمعه 22 خرداد 1388 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
only he... - انگلیس - لیدز
تو که مسلمانی و اسلام آزادی کامل بهت داده که هم .... ات صیغه بشوند و هم با بچه های 9 ساله نزدیکی کنید. ( طبق گفتهء امام تان!)
شما سرگرم روابط اسلامی خودتان باشید لازم نکرده از این راه حل های ..کی به کسی پیشنهاد کنید.
خوش باشید دوست عزیز |
جمعه 22 خرداد 1388 |
|
only he... - انگلیس - لیدز |
آنتی اسلام: همیشه در مقابل حقیقت خیلیها کم میارن یکیش هم تو تقصیر خودتم نیستا کم داری و نمی تونی بفهمی.
tohfe natanz - ایران - نطنز
شما هم بهتر احترام خودتو نگهداری، البته اگه برای خودت احترام قایل باشی. |
جمعه 22 خرداد 1388 |
|
fall - ایران - تهران |
mohsen- - انگلستان - لیدز
-----------------------------------
سلام دوست عزیز .
خیلی از محبت شما ممنونم .
جریان آمریکا فعلا در حد همون رفت و آمد خونوادگی هست . مامان اون آقا تنها کسی هست که در ایرانه و رفت و آمد داره . فعلا عکسمو فرستادم که براش ببره اما تلفن زد و گفت که عکست باید شیشه ای باشه برای درخواست ویزای نامزدی و حالا قرار شده دوباره یه عکس شیشه ای بفرستم که این بار باید زحمت بردنش رو به شوهر خواهرش بدم . همه چیز رو به خدا سپردم و امیدوارم که اون چیزی که باعث شادی من باشه پیش بیاد .
شما چطور هستین ؟ امیدوارم که خوب خوب باشین .
باز هم ممنونم
-------------------
شاد و سلامت باشین |
شنبه 23 خرداد 1388 |
|