روشنفکران چقدر بر رای مردم تاثیر دارند؟

روشنفکران چقدر بر رای مردم تاثیر دارند؟

مجادله آقایان دولت آبادی و سروش بار دیگر نقش روشنفکران در انتخابات را برجسته کرد

یکی از جنجال های خبری روزهای اخیر مجادله لفظی بین محمود دولت آبادی، نویسنده سرشناس معاصر و عبدالکریم سروش، چهره شناخته شده جریان روشنفکری دینی بود.

آقای دولت آبادی در نشست شاعران و ادیبان حامی میر حسین موسوی ، نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، انتقاد شدیدی از نقش عبدالکریم سروش در انقلاب فرهنگی کرد.

او در بخشی از سخنانش گفت: "من نویسنده مملکت ایران هستم. از نظر من انقلاب فرهنگی اقدامی غیرقانونی بوده است و به هیچ وجه مشروعیت ندارد. آقای سروش، شما علمدار رفتار شنیعی شدید که باعث شد بهترین فرزندان این مملکت بگذارند بروند تا شما شعر مولانا را حفظ کنید و به ما تحویل بدهید و تحویل بدهید و بازهم تحویل بدهید."

آقای سروش که چندی پیش حمایت خود را از مهدی کروبی در انتخابات اعلام کرده بود، این انتقاد را بی جواب نگذاشت و یادداشتی شدید اللحن در روزنامه اعتماد ملی به چاپ رساند.

در ابتدای این یادداشت آمده است: "به جستجو برآمدم که قصه چیست و محمود دولت‌آباد کیست؟ خبر آوردند خفته‌ای است در غاری نزدیک دولت‌آباد که پس از ۳٠ سال ناگهان بی‌خواب شده و دست و رو نشسته به پشت میز خطابه پرتاب شده و به حیا و ادب پشت کرده و صدا درشت کرده و با سخافت و شناعت از معلمی به نام عبدالکریم سروش سخن رانده و او را شیخ انقلاب فرهنگی خوانده و دروغ در دغل کرده و متکبرانه با حق جدل کرده است و این همه عقده‌گشایی و ناخجستگی در مجلسی به نام و حمایت از میر حسین موسوی که در پی پوشیدن قبای خجسته صدارت است."

من انتظار دارم رئیس جمهوری داشته باشیم که لحن ملایم تری داشته باشد، دیپلمات تر باشد، قدری برای مملکت ما دوست فراهم کند و ملت ما را از این حالت انزوا بیرون بیاورد

محمود دولت آبادی

هر چند این جدال لفظی در ارتباط با موضوع انقلاب فرهنگی روی داد، ولی بار دیگر این سوال را مطرح کرد که دیدگاه روشنفکران تا چه اندازه در باره نامزدهای انتخاباتی می تواند بر مردم و رفتار انتخاباتی آنها تاثیر گذار باشد؟

نسرین ۳۷ ساله از تهران می گوید: "در جامعه ای مثل ایران به ویژه در حال حاضر تیراژ کتاب ها پایین است و تریبون زیادی در اختیار روشنفکران نیست. هر چند خواننده و بیننده برای کارهای هنرمندان و نویسندگان وجود دارد، ولی فاصله زیادی بین روشنفکران و آدم های عادی وجود دارد. بنابراین اگر در همه جای دنیا موضع گیری روشنفکران مهم و تاثیر گذار باشد، شاید در ایران به این میزان تاثیرگذار نباشد."

اشکان ۳۰ ساله از تهران نیز می گوید: "حمایت روشنفکران و چهره های سرشناس از کاندیداهای انتخاباتی همان قدر می تواند تاثیرگذار باشد که یک کالای روزمره مانند نوشابه و یا هر چیز دیگر را یک فوتبالیست و یا یک چهره سرشناس تبلیغ کند. مسلما کارکرد دارد و الگوبرداری اش کاملا تاثیر گذار خواهد بود."

لیلا ۲۶ ساله از تهران هم معتقد است: "به عنوان مثال مقاله محسن مخملباف (فیلمساز ایرانی) در باره انتخابات به قدری در من تاثیر گذاشت که به خیلی از دوستانم زنگ زدم و گفتم شمایی که نمی خواهید رای دهید حتما این مقاله را بخوانید که شاید نظرتان عوض شود."

در روزهای گذشته آقای مخملباف در یادداشتی حمایت خود را از میرحسین موسوی اعلام کرد و از مردم خواست تا در انتخابات مشارکت داشته باشند.

گروهی بر این باورند که چنین یادداشت هایی می تواند تاثیر بسزایی در عامه مردم داشته باشد، هرچند هستند کسانی که معتقدند فاصله عمیقی بین روشنفکر ایرانی با عامه مردم وجود دارد و گفتار و ادبیات روشنفکران برای بسیاری از مردم قابل درک نیست.

این گروه در تایید سخنانشان به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری پیشین اشاره می کنند که گرچه روشنفکران و نویسندگان از بیم پیروزی محمود احمدی نژاد به طور گسترده از اکبر هاشمی رفسنجانی حمایت کردند، اما این حمایت ها باعث پیروزی او در انتخابات نشد.

وحید پور استاد، روزنامه نگار حوزه سیاسی و حقوقی در این باره می گوید: "من معتقدم که انتخابات دوره قبل ملاک خیلی خوبی برای قضاوت نیست. به این دلیل که انتخابات عجیبی تا به امروز بوده است. بنابراین شاید بتوان در باره تاثیرگذاری طبقه روشنفکر در دوره محمدخاتمی اظهار نظر کرد. چرا که آن دوره روشنفکران توانستند تاثیر به نسبت خوبی را در نگاه و انتخاب مردم بگذارند."

'انتخابات قمار نیست'

انتخابات دهم با جنجال های خبری از سوی روشنفکران همراه بود
در سی سال اخیر در زمان انتخابات گروهی از روشنفکران ایرانی با تاکید بر این موضوع که حکومت و سیاست های آن را قبول ندارند و یا روند انتخابات را دموکراتیک نمی دانند، آن را تحریم و مردم را به شرکت نکردن تشویق می کنند.

از سوی دیگر، هستند روشنفکرانی که معتقدند باید در بطن اتفاقات اجتماعی حضور داشت و مردم را نیز به شرکت در آن ترغیب کرد.

احسان نراقی، روشنفکر و نویسنده در باره تاثیر روشنفکران در انتخابات به بی بی سی فارسی می گوید: " تندروی های آقای احمدی نژاد، روشنفکران را به این فکر انداخته که احساس مسئولیت بیشتری داشته باشند. به نظر من تا این لحظه مواضع آقای موسوی خیلی معقول بوده، آقای کروبی هم همین طور . به جز اینکه طرفدارانشان تندروی های بی جایی کردند. اینها باید جبهه واحدی داشته باشند تا دنیا بداند که اصلاح طلبان در کل چه می گویند. نه اینکه بگویند نامزد ما چه کسی است. این خیلی کودکانه است. انتخابات که قمار نیست که بگوییم چه کسی برنده و چه کسی بازنده است. یک جریان فکری است که باید پیش برود."

با وجود برخی بدبینی ها نسبت به رابطه روشنفکران با مردم، علی دهباشی، نویسنده و سردبیر مجله ادبی بخارا معتقد است روشنفکران می توانند با نظراتشان در انتخابات تاثیر گذار باشند.

آقای دهباشی در همین رابطه به بی بی سی فارسی گفت: "آن بخش از جریان روشنفکری که در واقع به صورت موضعی با احزاب سیاسی هماهنگ می شوند و از یک کاندیدا حمایت می کنند، موثر خواهند بود. اما آن بخشی که همواره صحبت از تحریم می کنند، شاید در گذشته می توانست اندکی تاثیرگذار باشد اما اکنون تاثیری ندارد."

از سوی دیگر محمود دولت آبادی، معتقد است به عنوان یک شهروند حضور اجتماعی داشتن برای روشنفکران یک تکلیف است، اما او مطمئن نیست دیدگاه روشنفکران چقدر بر عامه مردم تاثیر دارد.

آقای دولت آبادی به بی بی سی فارسی می گوید: "احتیاج به یک مطالعه میدانی هست که تشخیص داده شود که اگر من به شخصیتی رای می دهم، آیا تاثیر مثبت دارد؟ آیا تاثیر منفی ندارد؟ به واقع در شرایطی که هستیم، من انتظار دارم رئیس جمهوری داشته باشیم که لحن ملایم تری داشته باشد، دیپلمات تر باشد، قدری برای مملکت ما دوست فراهم کند و ملت ما را از این حالت انزوا بیرون بیاورد."

در این میان برخی معتقدند روشنفکر و نویسنده نباید وارد جریان های سیاسی شود و نظراتش را به صراحت بیان کند. عده ای هم می گویند که روشنفکران ایرانی باید با تشریح اصول و ارزش های مطلوب خود، مردم را تشویق به رای دادن به یک جریان فکری خاص کنند و در عوض از متمایز کردن یک نامزد خاص بپرهیزند.

البته در مقابل این نظرات کسانی هم روشنفکران ایرانی را متهم به عدم حضور فعال در عرصه های سیاسی و اجتماعی می کنند. در اکثر کشورهای دنیا روشنفکران حضور گسترده ای در عرصه های سیاسی دارند و حتی گاهی کمپین هایی علیه سیاست های دولت هایشان به راه می اندازند که با استقبال عمومی هم مواجه می شود.

a_bamdad - ایران - تهران
کدوم روشنفکر؟مملکتی که روشنفکرش سروش و مخملبافٍ مهلباف باشن که سر دمدار قلع و قمع دگر اندیشان در ابتدای انقلاب بودن و یا قبلتر ازونا بازرگان و سنجابی و فروهری باشن که به جلاد بزرگ گفتن امام و جلوش دولا راست شدن و قبلتر ازونا جلال ال احمدی باشه(که یکی از برترین های زندگی من بود و فقط بود) که برای خمینی هندی نامه مینوشت و امار وضعثت جامعه روشنفکری رو براش رد میکرد دیگه چه امیدی بهش هست؟لابد باید از عباس عبدی و معصومه ابتکار که تا اخر عمر مدیون این ملتن با اون کار فوق احمقانه که سفارت امریکا رو اشغال کردن و باعث یک عمر تحریم و بدبختی شدن پیروی کنیم؟یا از اکبر گنجی که الان اپوزوسیون شده اما یادش رفته پاسدار سپاه بوده؟نکنه روشنفکر ما امثال اینان و ما نمیدونیم؟!
شنبه 2 خرداد 1388

مروارید - ایران - ساری
داخل مملکت هرچه است روشنفککککرررررررر البته بعدا خاموش فک می شوند !!!!!
شنبه 2 خرداد 1388

shahram khosh maram - ایران - تهران
من یک بار سر سخنرانی دکتر سروش در مورد مولوی بوده ام. بینهایت جالب بود و کاملا از یک دید جدید نگاه میکرد. من خیلی استفاده کردم. تسلط فوق العاده ای به ادبیات فارسی و بعد انگلیسی دارد. با توجه به پیشینه اش توانسته بحث و مناظره در مورد مسائل حساس دینی را باز کند. من ادمی هستم به شدت موافق مناظره و معتقدم که نقش اساسی در روشنگری مردم ما دارد. من کسی را نمیشناسم که به اندازه دکتر سروش در این 20 سال مناظره کرده باشد. ازاین لحاظ نقش دکتر سروش را خیلی پررنگ میبینم.

ماجرای انقلاب فرهنگی به نظر من یک نمره منفی بزرگ برایش هست. او و جلال الدین فارسی به یقین از اعضای کلیدی انقلاب فرهنگی بودند. من هنوز جای گلوله روی یکی از ساختمانهای دانشگاه تهران یادمه که دورش رو یک دایره قرمز کشیده بودند و نوشته بودند انقلاب فرهنگی؟؟. که البته انرا بعد از جریان کوی دانشگاه پاک کردند.
دلایل زیادی برای انقلاب فرهنگی اورده اند که مهمترینش مبارزه با نفوذ مجاهدین خلق که قدرت فوق العاده ای در دانشگاهها داشتند بود. من شخصا هنوز قانع نشده ام. تعطیلی دانشگاهها به هر دلیلی که بود قطعا در روند پیشرفت علمی ما وقفه انداخت و ما قسمتی از ذخایر فرهنگی و علمی خود را از دست دادیم. این نوع نگاه متاسفانه ادامه پیدا کرد و حتی دامن خود دکتر سروش را هم گرفت. دکتر سروش هرگز به وضوح درباره نقشش در انقلاب فرهنگی پاسخی نداد و فقط در یک جا گفت هدفش در حقیقت حفظ این ذخایر بوده است. محمود دولت ابادی دقیقا نقطه حساس را نشانه رفته است و تندی نامه دکتر سروش که برای من تازگی دارد این را اثبات میکند. من هم دلم میخواهد دکتر سروش روزی بطور اشکار نقشش را در انقلاب فرهنگی شرح دهد و به وضوح دلایلش را مطرح کند تا جامعه ما روشنتر شود و چه اینکار درست بود٬ چه غلط٬ تجربه و درسی برای ما و نسلهای اینده شود و از آن پند بگیریم.
دولت ابادی از نویسندگان مورد علاقه من نیست ولی به یقین از شاخصترین نویسندگان حال حاضر ماست و رمان کلیدر او برجسته هست. او علی رغم محدودیتهای که دارد یک مجموعه ای از شاگردان را دور خود پرورش داده که خود جای قدردانی دارد. از طرف دیگر٬ دکتر سروش در دانشجویان ایران طرفداران زیادی دارد و من یادم هست که در امارگیری یکی از دانشگاههای مهم تهران در سال80 هنوز کتابهای شریعتی و سروش جزو سه تای اول از نظر دانشجویان بودند. مناظره این دو در حقیقت برخورد دو جریان فکری کاملا متفاوت هست و اگر بحث به بد و بیراه گفتن نینجامد٬ بینهایت پربار خواهد بود.
شنبه 2 خرداد 1388

azadazad - ایران - تهران
آقای دکتر سروش شما از ناسپاسی و حرف دیگران درمورد خودتان( اگرچه با لحن بد )ناراحت شده اید و جواب را با وضع بدتری پاسخ داده اید (بنابراین شما از آنان برتر نیستید) در حالیکه خوتان میدانید دولت آبادی چه نقشی در ادبیات این مملکت که در آن بهایی به ادبیات نمیدهند چه تاثیر مثبتی داشته است
دوما شما در اول انقلاب خود می دانید با بیاناتتان چه کردید شما تئوریسین ملا ها بودید و توجیه گر اعمال و رفتار آنها و کوبنده رفتار و گفتار دگر اندیشان .بگذریم از این امروز خود جز دگر اندیشان شده اید مورد غضب نظام قرار گرفته اید سوما با ملت صادق باشید و فخر نفروشید که با کنار هم گذاشتن کلمات آهنگین و پر طمطرق می توانید برای خود در دل ملت جایی باز کنید
زنده باد محمود دولت آبادی که اگر پس از 30 سال یک بار حرفی زد حرف دل تمامی نویسندگان بود استاد همواره جاودان و فرخنده باشی
شنبه 2 خرداد 1388

Black Chador - امریکا - ولدن
فقط این موضوع را درک کنید که بیشتر کسانی که به شما میگن رای ندید یا شاهی هستند یا بسیجی.
شنبه 2 خرداد 1388

amirpersia - سوئد - استکهلم
یکبار گول همین روشنفکرها رو خوردیم/ سی سال سوختیم. ذیگه تاپشون شریعتی بود که خودشم اونموقع نمیفهمید داره چه تیشه ای به ریشه ی مملکتش میزنه!
حالا هم دیگه گندی که همین اقایون به ظاهر روشنفکر به مملکت زدن نمیشه هیچ جوره جمعش کرد.
اقایون/ یه بار به مملکتتون نادانسته خیانت کردین/ ایندفعه دیگه اگاهانه کار رو از اینی که هست خرابتر نکنید!
ما روشنفکر نخوایم کیو باید ببینیم؟
بویژه این مارکسیستهای مذهبی(ملی مذهبی ها) که نمیدونن مرغ هستن که تخم بگذارن یا شتر که بار ببرن! خودشونم موندن چی میخوان!
یکشنبه 3 خرداد 1388

ashoor - ایران - تهران
Black Chador - امریکا - ولدن
عالی گفتی .
من به موسوی رای میدهم
یکشنبه 3 خرداد 1388

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
مگر ذره ای روشنفکری در این دین هست که روشنفکر بسازد//قران.کوهها میخی هستند که اسمان را نگه داشته اند!!!!
یکشنبه 3 خرداد 1388

valentain - ایران - آبادان
Black Chador - امریکا - ولدن
موسوی موسوی حمایتت می کنیم
(Black Chador - امریکا - ولدن به نمایندگی از بروبچز سبزه شال ها از آمریکا )
درود برکروبی
سه‌شنبه 5 خرداد 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.