بهروز وثوقی: با همه محدودیت‌ها، سینمای ایران قابل تقدیر است

بهروز وثوقی: با همه محدودیت‌ها، سینمای ایران قابل تقدیر است

خلیل وثوقی (بعدها بهروز) در سال ۱۳۱۶ در خوی (آذربایجان غربی) متولد شد. نخستین فیلمی که در آن بازی کرد «صد کیلو داماد» نام داشت. با فیلم «قیصر»ِ مسعود کیمایی پرآوازه شد.
او همسر سابق گوگوش است. هنگامی که به آمریکا رفت تا در فیلمی از بهمن زرین‌دست بازی کند، در ایران انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و از آن هنگام به ایران باز نگشت.
وثوقی در سال ۱۹۷۳ جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره جهانی فیلم هند در دهلی را برای بازی در فیلم تنگسیر
و در سومین جشنواره جهانی فیلم تهران در سال ۱۳۵۳ برای بازی در فیلم گوزن‌ها از آن خود کرد.

از دهه چهل خورشیدی به این سو پا به دنیای هنر گذاشته، بیش از ۵۰ فیلم سینمایی در داخل و خارج از ایران بازی کرده و به عنوان بهترین بازیگر سینمای ایران برنده چندین جایزه از جشنواره‌های جهانی شده است.

بازی در فیلم قیصر (مسعود کیمیایی)، نام این بازیگر توانمند را پرآوازه ساخت و به قیصر سینمای ایران معروفش کرد. ۳۰ سال است که در آمریکا زندگی می‌کند، جایی که ضمن بازی در چند فیلم، در چند نمایشنامه ایرانی هم نقش‌آفرینی کرده است.
 
میهمان برنامه گفت‌و‌گوی ویژه رادیو فردا در آغاز سال ۱۳۸۸ خورشیدی ، کسی نیست جز:
...
بهروز وثوقی

آقای وثوقی ، خوشحالم که امسال هم با شما از سال نو صحبت می‌کنم...

  سال نو را به هموطنان در سراسر دنیا خصوصا به ایرانیانی که ساکن ایران هستند تبریک می‌گویم و خوشحالم که هنوز هم زنده هستم و این شانس را دارم تا از طریق شما با هموطنانم یک گپ کوتاه داشته باشم.

من هم خوشحالم، اگر به یادت مانده باشد سال گذشته که من با شما حضورا در آلمان صحبت کردم. قصد داشتی برای اجرای تئاتر «از ماهواره با عشق» به دبی بروی. می‌شود راجع به این تئاتر کمی صحبت کنی؟

نمایش از ماهواره با عشق، در دبی بسیار موفق بود. خیلی‌ها از ایران برای دیدن نمایش و دیدن من آمده بودند. این نمایش خیلی گل کرد. هر سه شبی که آنجا بود سه اجرای خوب داشتیم. می‌دانید مسئله برای من کمی حساسیت‌زا است. وقتی سن آدم بالاتر می‌رود سلیقه‌اش هم سخت‌تر می‌شود. شاید خیلی از کارهایی که در جوانی انجام داده در این سن حاضر به انجامش نباشد.

برای من هم پیشنهاد کار در فیلم و هم کار در تئاتر زیاد بوده، اما آن چیزی که من مایل به اجرای آن هستم کمی مشکل است. نه این که غیر ممکن باشد. من این مشکل بودن را دوست دارم چون احساس می‌کنم در مقابل هموطنانم مسئولیتی دارم و باید مواظب کارهایی که انجام می‌دهم باشم و اگر کار درستی نباشد انجام ندهم. مبادا این توهم بوجود بیاید که من توجهی به مسئولیتی که روی دوشم دارم ندارم.

اما به هر حال کارهایی هست که در دست مطالعه دارم. تئاتری هست که تمرینش را به زودی آغاز می‌کنیم و یکی دو پیشنهاد فیلم داشته‌ام که برای نخستین بار داستانهایشان را پسندیده‌ام و احتمالا فیلمبرداری این فیلم‌ها امسال در جاهای مختلفی انجام می‌شود.

پوستر تئاتر



در مورد کتابتان چطور؟ با چگونه استقبالی روبه‌رو بوده است؟

از کتابم که مجموعه خاطرات پشت صحنه فیلم‌های من است، استقبال بسیار خوبی شد. فروشش خصوصا در آمریکا بسیار خوب بود و دوستانی هم بودند که از آنجا می‌خریدند و با خودشان به ایران می‌بردند. شنیده‌ام که این کتاب در آنجا به صورت زیراکس دست‌به‌دست شده و حتی عده‌ای امضای مرا هم تقلید کرده‌اند.

من با انتشارات معین قرارداد دارم اگر چه کتابم برای چاپش در ایران هنوز مجوز نگرفته است اما مؤسسات و ناشرین دیگر نمی‌توانند آن را تکثیر کنند، مگر اینکه با انتشارات معین وارد مذاکره بشوند.

وقتی کتاب به صورت زیراکس [پخش] شده این نشان می‌دهد که آن قدر موثر بوده‌ام که مردم خواهان خواندن آن هستند. با توجه به ایمیل‌ها و تلفن‌های دریافتی، برداشتم این بوده است که کتاب مورد استقبال هموطنانم قرار گرفته است؛ چون این کتاب واقعا صادقانه نوشته شده است.

اشاره کردید که یک تئاتر در پیش رو دارید. آیا امکان دارد که در مورد محتوای این تئاتر چیزی بگویید؟

الان نمی‌خواهم راجع به آن صحبت کنم. قبل از اجرا تلفن می‌زنم و به تو خواهم گفت که دقیقا در چه مرحله‌ای است. فعلا در حال نوشته شدن است و انشاالله تا دو سه ماه دیگر کار تمرینات آغاز می‌شود و پس از آن به مرحله اجرا می‌رسد.

آقای وثوقی عزیز، شما بیش از ۳۰ سال است که از دنیای فیلم در ایران دور هستید. اما هنوز هم مطرحید. راز ماندگاری بهروز وثوقی در سینمای ایران در چیست ؟

اشاره کردم به مسئولیتهایی که هر ملتی به هنرمندش اعطا می‌کند. من هنرمند نیستم. من یک بازیگر ساده‌ام ولی در عین حال این مسئولیت از طرف مردمم به من داده شده است و مردم از من متوقعند. وقتی مردم کارهایی را از تو می‌پذیرند دیگر مشکل است که هر کاری را بپذیری. دیگر آن‌ها کارهای ساده و پیش پا افتاده را از آن هنرمند نمی‌پسندند. این مسئولیت بزرگی است و شاید راز ماندگاری آن فیلم‌ها در گذشته همین باشد.

همان قدر که هموطنانم هنوز هم این فیلم‌ها را بعد از سی سال می‌بینند برای من ارزشمند است. برای حفظ ارزشی که مردم به من داده‌اند نمی‌توانم هر کاری را بپذیرم .

بهروز وثوقی به همراه آنتونی کوئین


هنرمند در هر رشته هنری که فعال است نباید فراموش کند که اگر مردم وجود نداشته باشند و از کارش استقبال نکنند، اگر مخاطب نداشته باشد اصولا هنرمند هم وجود ندارد. یک نقاشی زمانی نقاشی‌اش ارزشمند خواهد بود که مردم هم آن را ببینند. وگرنه نصب آن تابلو در کنج خانه خود چه ارزشی دارد؟

به دلیل این مسئولیت‌ها است که نمی‌شود هر کاری را پذیرفت. مردم بزرگ‌ترین قاضی کار هنرمنداند. راستش من روی ایران و هموطن ایرانی تعصب دارم. حالا این تعصب از نظر عده‌ایی زشت است -اشکال ندارد، این زشتی را به جان می‌خرم. من نمی‌توانم بپذیرم که کسی به هموطنم به نام کشورم و به سرزمینم توهین کند.

آقای وثوقی عزیز، چندی پیش، یکی از هنرمندان مطرح سینمای ایران به من گفت که «اگر چه بهروز وثوقی به آمریکا رفت و مدت‌ها است کاری از او ندیده‌ایم، اما کسی هنوز هم نتوانسته است جای او را در سینمای ایران بگیرد» خودت چطور فکر می‌کنی؟

من فکر می‌کنم دنیای سینما آنقدر بزرگ و وسیع است که احتیاجی نیست کسی جای کس دیگری را بگیرد. هر کسی باید جای خودش را پیدا کند.

مقصود این بود که آن سبک و سیاقی که در سینمای ایران ابداع کردی منحصر به فرد است. چه بسا کسانی آمدند تا این خط و خطوط را ادامه دهند اما نتوانستند.

این هنرمند عزیز می‌داندکه قرار نیست کسی جای کس دیگری را بگیرد. همه آن هنرمندانی که در ایران هستند خودشان صاحب سبک و سیاق هستند. الان هنرمندان جوان مملکت دارند خوب می‌درخشند. هراز گاهی البته هنرمندانی که الان در عرصه سینما می‌درخشند مرا هم با تلفن‌هایشان شاد می‌کنند.

این حرفت باعث شد بپرسم آیا سینمای ایران را دنبال می‌کنی؟

طبیعتا ، چطور می توانم اهل سینما باشم و فیلم‌هایی را که توی مملکتم ساخته می‌شود دنبال نکنم؟ اما خیلی از کارها به دستم نمی‌رسد ولی آن‌هایی را که به دستم می‌رسد با دقت و توجه نگاه می‌کنم. کنجکاوم که بدانم با چه کیفیتی و در چه شرایطی ساخته شده است.
با در نظر گرفتن چارچوبی که هنرمند در آن فضا (ایران) باید رعایت کند. تلاش‌ها، تلاش‌های محکم، سنگین و قابل قبولی است. اصولا هنر در چارچوب نمی‌گنجد و وقتی ما می‌بینیم یک هنر در چارچوب محدود می‌شود و باز هم با وجود همان محدودیت‌ها و چارچوب، حرف‌هایی زده می‌شود و کارهایی ساخته می‌شود که ارزشمند و برای من قابل تقدیر است.

nim negah - ایران - تهران
می گویند انرا که حساب پاک است از محاسبه چه باک است... اگر وثوقی با فیلمهای ...که بازی کرده نمی ترسید چرا به ایران باز نگشت مثل خیلی از هنرمندان نسل قدیم ایران که هنوز هم فعال هستند حتما ریگی به کفشش بوده که رفته بود.
اینها همش بلوف است که می گویند ما عاشق ایران هستیم! چون نمی با شماها زندگی نمی کنیم جوت کلاس ما پایین می اید. نکنه اون وقت هم احمدی نژاد بوده؟
سه‌شنبه 4 فروردین 1388

arian uk - انگلستان - بیرمنگهام
پس از مرگ بدنم را مومیای نکنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد( کورش کبیر)
سه‌شنبه 4 فروردین 1388

kaftarbaz_london - انگلستان - london
اخه چقدر دستمال.اره جون عمت. خبر نداری در سینما دنیا چی میگذرد. سینما و سالنهاش در ایران عزیز نابود شده.کجای کاری؟
سه‌شنبه 4 فروردین 1388

IRANPPP - آلمان - دوسلدورف
دیشب وقت کردم فیلم«گاوخونی» رو که از همین سایت دانلود کرده بودم ببینم.کلی حال کردم.از بازی استاد انتظامی گرفته تا جو سورئالیستی فیلم که من رو یاد کتاب غریبه از کافکا انداخت.«نمایش سکوت»خصوصا در اوائل فیلم و قسمتهاپی از فیلم(هر چند انگشت شمار)در سینمای ایران کاملا بدیع وجسورانه بود.لذت بردم.در کنار فیلم«زمستان» از معدودفیلمهایی بود که این اواخر دیدم وارزشش رو داشت.درست بر عکس کارهای این اواخر کیمیائی با هنر (نا)نمائی آقا زادهش.مثل حکم .
سه‌شنبه 4 فروردین 1388

bardia...kaviani - سوییس - زوریخ
بهروز هنرمندی است که برای همیشه در یادها باقی خواهد ماند
سه‌شنبه 4 فروردین 1388

nasim irani - اتریش - وین
نیم نگاه ایران
سلام وخسته نباشید به مسولین سایت.
نیم نگاه تولازم نکرده حرص انتری نژادروبخوری.همین جناب بهروز وثوقی دسمال به دست خوبی وبلدکجارابه وقتش دسمال بکشه.این مردک عوضی نه دیروزآدم خوبی بودو نه امروزخودشیرین قابل.....
سه‌شنبه 4 فروردین 1388

a_bamdad - ایران - تهران
با وجود اینکه از سینمای قبل از انقلاب متنفرم اما کارای بهروز حرف ندارن.حتی تو سطحب ترین فیلمها هم بهروز سطحش رو حفظ کرده.توی فیلم گوزنها که معرکس.مانا باشه.
سه‌شنبه 4 فروردین 1388

BABAK.DK - دانمارک - دانمارک
سلام و عید شما مبارک به تمام هموطنان داخل و خارج. به عقیده من یک هنرمند یا به قول اقا بهروز یک بازیگر باید وشاید نقش خود را اراسته و مردمی ارائه بدهد در موضوع نمایشی مهمترین اصول فرهنگ یک نمایش است که در ییشترین نقاط منطقه بازدید میشود به عقیده من یک فیلم باید حکم اموزشی و فرهنگی و ادبی داشته باشد خدای نکرده توهین نمیکنم دوستان انتقاد نکنن تشکر ..با اینکه بنده اتتقاد پذیر هستم فیلمهای قدیم موضوع تمام سره زن و غیرت و داش مشتی بازی ووو ما فیلم اموزشی برای اینده گانمان کم داریم فیلمهای اقای وثوقى در زمان خود جایگاه جاهلی و بزن بهادور نقش ایفاه میکرد من دقیقان یادم هست بعد از پرده سینما در حال خروجی یک سری افراد به گونه ای درگیر میشدند وهر دو طرف نقش بهروز را اجراع میکردند حالا موضوع اصلا به اقای وثوقى ربط نداره موضوع فیلم در یک مایه های دیگری داشت ایشان فقط بازیگر ان نقش بودند منظورم از حال جامعه ای ایندهگان چیزی مطرح نبود امیدوارم اقای وثوقی و خوانندگان عزیز در اشتباه و سو ذهن از بنده نشوند چونکه قصد جسارت ندارم عید خوش خندان داشته باشید
سه‌شنبه 4 فروردین 1388

aarnoosh - المان - رور
بهروز هنرپیشه شماره یک انسان افتاده .
امثال داریوش همایونها در جایی نیستند که بتونند حتی کفشهای بهروز رو واکس بزنندپس دهن گندشون رو ببندند و گداییشون رو بکنند
سه‌شنبه 4 فروردین 1388

taraneh2008 - المان - هامبورگ
عضو فعال مکتب اویسی .برای بازی در فیلم و تئاتر ابتدا باید حضرت پیر اجازه صادر کنند. .
چهار‌شنبه 5 فروردین 1388

RajabRingo - سوپد - گوتنبرگ
جناب اقای بهروز وثوقی دانسته یا ندانسته ظربه مهلکی به جامعه قبل از انقلاب به خصوص جوانان وارد کرد با فیلم طلایی اش که بسیار به ان می بالد یعنی قیصر همان فیلمی که پاشنه کفشش را میخوا با ند موها یش رایک سانتی میزد و یک چاقوی ضامن دار در جیبش و برای تطهیر دامن لکه دار خواهرش اقدام به سر بریدن میکند وبه جوانان ما می اموزد که اعاده حیثیت وبرگرداندن ابرو فقط با فرو کردن چاقو بر قلب وگردن طرف مقابل میسر است و لا غیر و نتیجه انکه در کشوری که سکونت دارم شخصی را میشنا سم که به گفته خودش فیلم قیصر را بیشتر از ده بار نگاه کرده و سال گذ شته این شخص با همان روش قیصر گردن یک ایرانی را برید که منجر به مر گ او شد و اان جوان اکنون در زندان بسر میبرد در واقع قربانی اقای وثوقی لمپن شده است و از این نمونه بسیار داریم چه در ایران چه در خا رج از کشور واین اقای وثوقی با وقاحت هر چه بیشتر بادادن رشوه به کانال های لوس انجلسی سعی در ترویج فیلم های مبتذل و مخرب خود دارد .
چهار‌شنبه 5 فروردین 1388

mld_msm - بریتانیا - ولز
RajabRingo - سوپد - گوتنبرگ
واقعا آدم با خوندن نقطه نظرات بعضی ها از ایرانی بودنش خجالت می کشه.
آخه رجب رینگو من چی بگم به شما؟جز اینکه متاسفم.یعنی هر کس فیلم قیصرو دیده چاقو کش شده؟این به ظاهر انسانی که شما گفتید چطور جوونمردی و از فردین و ناصر ملک مطیعی یاد نگرفت؟یکم فکرم خوب چیزیه آدم استفاده کنه.پس لابد هرکی فیلم فرانکیشتن رو دید باید جانی بشه؟
مثل آدمای بیسواد بی فرهنگ ....هنر پیشه کارش به تصویر کشیدن نقش های مختلفه.هنوز این رو نفهمیدید؟نکنه اون یارو که رامین پرچمی رو تو خیابون به خاطر نقشش تو سریال در پناه تو کتک زد تو بودی؟
پنج‌شنبه 6 فروردین 1388

RajabRingo - سوپد - گوتنبرگ
بر یتانیا - ولز -دم عیدی چند کلمه هم از ....شنیدیم دلمون باز شد .ببین دوست اقای وثوقی اگر همه به یک میزان از عقل وشعور کافی برخوردار بودند جهان گلستان میشد .... اما متاسفانه اینطور نشد ومن وامثال من باید نیروی خودمان را صرف هدایت کردن شما بنماییم. فیلمهای فرانکشتین بخشی از فیلمهای امریکائی بود نه الگوئی برای کل جامعه ودر کنار ان فیلمهای بسیار با هنرپیشه های متعدد به نمایش گذارده میشد برای مثال داستین هاففمن به ندرت درفیلمهای لمپنیسم شرکت میکرد چون اثر نقش خود بر جامعه را میداند و قبل از دستمزد وشهرت وارتیست بازی به ذات هنر که خدمت به مردم است فکر میکند . انچه میگویم بقدر ....
پنج‌شنبه 6 فروردین 1388

hossin43 - ایران - بوشهر
حیف از فردین که رفت ولی یکی مثل وثوقی.... که ماند
دوشنبه 10 فروردین 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.