دانشجویان نخبه ایرانی منتظر پذیرشند , همه می روند حتی به سنگاپور

دانشجویان نخبه ایرانی چمدان ها را بسته اند و منتظر پذیرشند

, همه می روند حتی به سنگاپور

دست کم سالی 25 هزار دانشجو

معلوم نیست که واقعاً هر سال چقدر از دانشجویان ایرانی برای ادامه تحصیل از کشور خارج می شوند و بعد در همان جا می مانند. آمار دقیق وزارت علوم در این باره، شمار دانشجویان بورسیه دولت برای اعزام به خارج از کشور است که تقریباً در سال تحصیلی گذشته هزار نفر بوده است و از همان تعداد هم برخی در خارج می مانند و چند سالی است که این وزارتخانه با به اجرا گذاشتن وثیقه های آنها، قصد دارد به کشور برشان گرداند. هفته نامه «برنامه» سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق، به نقل از صندوق بین المللی پول گزارش داده است که سالانه بین 150 تا 180 ایرانی تحصیلکرده از کشور خارج می شوند که به معنی خروج سالانه 50 میلیارد دلار ارز از کشور است و ایران بین 91 کشور در حال توسعه و توسعه نیافته، رتبه اول را از این نظر داراست. همین آمار را معاون پژوهشی وزیر علوم در «اجلاس جهانی علم و فناوری در جامعه» در کیوتوی ژاپن به زبان آورده که نقل آنها توسط او نشان می دهد آمار مورد تایید دولت هم هست. با این حال، آمار مدونی از خروج دانشجویانی که به قصد تحصیل کشور را ترک می کنند، وجود ندارد. گاهی آماری از گوشه و کنار شنیده می شود که نشان دهنده وضعیت عجولانه خروج نخبگان علمی است اما آنها نتایج یک تحقیق به هم پیوسته نیستند؛ مثلاً گفته شده است از 125 دانش آموزی که در المپیادهای علمی سال 1382 رتبه اول تا سوم را آورده اند، 90 نفر کشور را به قصد دانشگاه های امریکایی ترک کرده اند یا اینکه 80 درصد فارغ التحصیلان مدارس استعدادهای درخشان در سراسر کشور از ایران رفته اند. اما از این آمار پراکنده، نتیجه چندانی حاصل نمی شود. در اواسط امسال هفته نامه امریکایی نیوزویک در گزارشی نوشته بود در سال 2003 موفقیت دانشجویان دانشگاه شریف در امتحانات بسیار دشوار ورودی دوره دکترای دانشکده برق دانشگاه استنفورد، مدیران این دانشگاه امریکایی را شگفت زده کرده است و عنوان شده بود که 90 درصد دانشجویان دانشگاه شریف به خارج از کشور مهاجرت می کنند. رئیس دانشگاه شریف به سرعت به این مطلب واکنش نشان داد و گفت مهاجرت 90 درصدی وجود ندارد. او گفت برای یافتن آماری که نشان دهنده تعداد دانشجویان خارج شده از ایران باشد، بهترین راه این است که تعداد درخواست های صدور تاییدیه مدرک از وزارت علوم را مبنا قرار دهیم؛ دانشجویان پسری که خواهان تحصیل در دانشگاه های خارجی هستند، اغلب مشکل مشمولیت سربازی دارند و برای سپردن وثیقه در سازمان نظام وظیفه، باید تاییدیه یی از وزارت علوم داشته باشند. با اینکه این پیشنهاد رئیس دانشگاه شریف به دلیل دربرنگرفتن دانشجویان دختر و دانشجویان معاف از سربازی، غیردقیق است اما باز هم راهگشاست. قائم مقام معاونت دانشجویی وزارت علوم در مهرماه امسال گفته بود روزانه 100 نفر برای گرفتن تاییدیه مدرک خود به وزارت علوم مراجعه می کنند و حتی برخی روزها این تعداد به 150 نفر هم می رسد؛ یعنی با این محاسبات، دست کم تقریباً سالی 25 هزار دانشجوی پسر و مشمول سربازی، برای رفتن به خارج اقدام عملی می کنند.

در دانشگاه ها چه خبر است

رئیس دانشگاه صنعتی شریف در تکذیب 90 درصد مهاجرت دانشجویان این دانشگاه به خارج از ایران، گفته است از میان 1197 فارغ التحصیل دانشگاه شریف در سال تحصیلی جاری، تاکنون فقط 207 نفر مهاجرت کرده اند. طبق این آمار، فقط 17 درصد دانشجویان شریف به خارج رفته اند اما حضور در خوابگاه های این دانشگاه، نشان می دهد دانشجویان شریف، از همان ترم اول دوره کارشناسی، حتی دانشگاه های اغلب امریکایی و کانادایی آینده خود را نیز مشخص کرده اند. محمد دانشجوی ترم چهارم دوره کارشناسی ارشد این دانشگاه است، ایستاده در راهروهای خوابگاه «زنجان»، درباره جو مهاجرت دانشگاه شریف می گوید؛ «اول مهر پارسال وقتی از کنار دانشجوهای کارشناسی که با پدر و مادرهایشان آمده بودند برای ثبت نام رد می شدم، جمله هایی می شنیدم که شاخ در می آوردم. مثلاً بابای یکی از دانشجوها داشت به مادر یک دانشجوی دیگر می گفت که خوب شد بچه ام در فلان رشته قبول شده چون انگار فلان دانشگاه امریکایی، خیلی راحت به دانشجوهای این رشته پذیرش می دهد. یعنی هنوز پایشان را نگذاشته اند به دانشگاه، در فکر رفتن هستند. تقریباً در تمام اتاق های این خوابگاه که مخصوص دانشجویان کارشناسی ارشد است، همه حرف ها درباره پذیرش گرفتن است و خیلی کم حرفی خارج از این موضوعات می شنوم. غیراز بعضی ها که به دلیل نداشتن امکانات مالی یا تضمین داشتن شغل ویژه یی در ایران به فکر گرفتن پذیرش نیستند، انتخاب اصلی همه بچه ها رفتن از ایران است.» محمد که در آزمون زبان تافل سال گذشته قبول شده و به فکر مهاجرت هم است، می گوید؛ «فصل Apply کردن یا همان پذیرش گرفتن از دانشگاه های خارجی، از آبان ماه تا دی ماه هر سال است و در این چند ماه، وضع واقعاً خنده داری توی خوابگاه درست می شود؛ همه بچه ها به کلاس های فشرده زبان می روند و می خواهند در همین چند ماه، تافل یا آیلتس شان را بگیرند تا موقع پذیرش، معطل زبان نباشند. خیلی ها از چند ماه قبل در دو سه آزمون زبان ثبت نام می کنند که اگر در یکی قبول نشدند، آزمون بعدی را از دست ندهند و چون این آزمون ها قابل واگذاری است، آنهایی که قبول می شوند اطلاعیه می زنند توی خوابگاه که نوبت آزمون بعدی شان را می فروشند یا برخی اطلاعیه می زنند که یکی نوبت آزمونش را به آنها بدهد.» او می گوید 70 تا 80 درصد هم کلاسی های او در دوره کارشناسی نیز قصد خروج از کشور را داشته اند. اغلب دانشجویان صنعتی شریف، دانشگاه های امریکای شمالی را مد نظر دارند و پس از آن، اروپای غربی. اما دانشجویان دانشگاه هایی با سطحی پایین تر، به دانشگاه های کشورهای آسیای دور همچون مالزی و هند و حتی سنگاپور و تایلند نیز راضی شده اند. بنا به گفته رایزن علمی و فرهنگی ایران در مالزی، تعداد دانشجویان ایرانی در این کشور از 900 نفر در سال 85 به 4 هزار نفر در پایان سال 86 رسیده است.اوضاع دانشجویان پزشکی هم تقریباً مانند دانشجویان فنی است. معاون آموزشی سابق وزارت بهداشت از تحصیل بیش از چهل هزار ایرانی در دانشگاه های پزشکی خارج از کشور خبر داده و مسوولان دانشگاه علوم پزشکی تهران هم گفته اند طبق آمارهای غیررسمی، سالانه بین 20 تا 25 درصد از فارغ التحصیلان پزشکی دانشگاه های برتر، به خارج از کشور مهاجرت می کنند؛ دانشجویان پزشکی از همان سال پنجم و ششم دوره عمومی خود، به فکر رفتن هستند. دانشجویان علوم انسانی و هنر نیز چون فاصله بنیه علمی و عملی دانشگاه هایشان با دانشگاه های خارجی، بسیار بیشتر از رشته هایی فنی است، کمتر در اخذ پذیرش موفقند اما ناامید هم نیستند و دست کم شانس خود را امتحان می کنند.

دکتر مهدی پشیمان است

کارشناسان مسائل آموزشی ایران چند راه را برای جلوگیری از مهاجرت افراد تحصیلکرده به خارج از کشور برشمرده اند. غیرعملی ترین راه حل، جلوگیری از خروج است. راه حل دوم این است که از افراد تحصیلکرده ایرانی، هنگام خروج از کشور هزینه آموزش هایی که دیده اند، پس گرفته شود. این راه نیز بی فایده است چون پول، هیچ گاه نمی تواند جایگزین کمبود نیروی انسانی شود. بهترین راه حل این است که شرایط به گونه یی برای تحصیلکردگان مقیم خارج فراهم شود که در دانشگاه های داخل بمانند بعد از تحصیل در خارج، به کشور بازگردند. اما گویا دولت نهم و در راس آن معاون علمی رئیس جمهور و رئیس بنیاد نخبگان، این راه را قبول ندارد، همان طور که در اولین کنفرانس خبری خود اعلام کرد؛ می گوید خروج دانشجویان از کشور عیب نیست و ساکن شدن آنها در کشورهای خارجی پس از فراغت از تحصیل فرار مغزها محسوب نمی شود و این پدیده فقط جابه جایی جغرافیایی نخبگان علمی است و آنها سفیر علمی ایرانند. مهدی که در ایران مانده و دانشجوی دکترای یکی از رشته های فنی دانشگاه تهران و از قضا عضو بنیاد نخبگان نیز هست، درباره انتخاب ایران برای تحصیل در مقطع دکترا چنین می گوید؛ «اشتباه کردم که در ایران ماندم. شاید تحصیل دکترا در خارج، تنها فرصتی بود که می شد از پنجره درس خواندن از ایران خارج شد. در دوره لیسانس و حتی فوق لیسانس گرم بودم، اما حالا که به دکترا آمده ام، می بینم اصلاً زیرساخت های دوره دکترا در رشته من در ایران فراهم نیست و حداقل سی سال باید بگذرد تا آماده ارائه دوره دکترا بشویم. توی این سن، هر چه بیشتر می گذرد، بیشتر ریشه می دوانیم و کندن از این مملکت سخت تر می شود.» دکتر مهدی دو راه را برای خودش در ایران ترسیم کرده که هر دو مایوس کننده اند؛ «یا باید در دانشگاه تدریس کنیم یا کار فنی کنیم. حقوق یک استادیار، الان نصف پولی نیست که یک لیسانسه با شش سال سابقه کار در یک شرکت مهندس مشاور می گیرد و چون گروه های علمی دانشکده ها جو بسیار بسته یی درست کرده اند، وارد شدن به دانشگاه هم خیلی مشکل است. کار پیدا کردن با مدرک دکترا هم کار سختی است چون با این مدرک، توقع آدم بالا می رود و هر کاری را انجام نمی دهد. بنابراین اصلاً آینده روشنی برایم وجود ندارد.»

مهاجرت پیش از ورود به دانشگاه

به نظر برخی، آن پدر و مادری که در دانشگاه شریف به فکر مهاجرت فرزند دانشجوی ترم اولی خود بودند، دیر عمل کرده اند. در سال های اخیر تعداد والدینی که بچه های مدرسه یی نوجوان خود را برای تحصیل به فرنگ می فرستند، زیادتر شده است. مهشید یکی از همین مادرهایی است که پسر 15 ساله خود را به لندن فرستاده تا در یک مدرسه شبانه روزی درس بخواند؛ «جوان های زیادی را می بینم که پریشانند و راه زندگی را حتی در سنین 20 تا 30 سالگی هنوز پیدا نکرده اند. بچه ام را فرستادم تا بتواند شادی های دوران جوانی اش را خودش انتخاب کند.مهشید حتماً خیر بچه اش را می خواسته است و زیاد نگران نیست که در آینده، پسرش برای این مهاجرت او را سرزنش کند؛ « شاید اسم این کار را یک عمل غیردموکراتیک بگذارند اما فکر می کنم فرصت ها را باید در زمان مناسبش دریافت و اگر زمان را از دست بدهی، دیگر نمی توانی از آن استفاده بهینه بکنی، دوستانی دارم که در سی سالگی و برای تشکیل زندگی رفته اند و می بینم که با مشکلات زیادی برای وفق پیدا کردن با محیط روبه رو شده اند.»

surena1980 - ایران - تهران
آخه ...، دانشگاههای سنگاپور مثلNUS که تو رنکینگ های مختلف جز 20 تا دانشگاه برتر دنیا هستند. آقای نویسنده بهتره یه خورده راجع به کشورهای مختلف اطلاعاتشون را بیشتر کنند
چهار‌شنبه 28 اسفند 1387

nim negah - ایران - تهران
بگذارید بروند کسی که برای وطن خودش ارزش قایل نیست و بیگانه را به داخل ترجیح می دهد همان بهتر برود... شمی نیست که سرافکنده و دست از پا دراز تر برخواهد گشت. خارج جز حسرت و اه هیچ خبری نیست این را کسی می گوید که خودش در غرب زندگی کرده است. ممکن است کمی امکانات مادی بیشتری داشته باشند ولی روح زندگی ندارند و مثل ماشین هستند به کامنتهای خارج زندگی کرده ها نگاه کنید....
از
چهار‌شنبه 28 اسفند 1387

babakohi - هلند - هلند
من در خارج از ایران زندگی می کنم. درست است که امکانات اینجا بیشتره ولی هیچ جا کشور ایران نمی شه. بیاد روزهای زندگی در وطن.
چهار‌شنبه 28 اسفند 1387

sam2009 - آلمان - آمدن
مهاجرت به خارج و ظرف شویی در رستوران و کار در هتل صد برابر شرف دارد به زیر پرچم تازی پرستان وطن فروش زیستن- هر افتخاری در ایران بنام ولایت سفیه ثبت میشود پس تلاش به تحصیل و کار در ایران خیانت به آرمان کوروش کبیر است
چهار‌شنبه 28 اسفند 1387

popi900 - ایران - تهران
سورنا1980
اولا که رنکینگ های مختلفی تو جهان وجود دارد که معروف ترینش تایمز هست.
مثلا رنکینگ وبو متریک به آدرس زیر webometric.info اکثرا دانشگاههای آمریکایی رو رو رده های بالا قرار داده چون موسسه اش تو آمریکا هست ولی همه میدونن بهترین دانشگاههای جهان برای آمریکا و انگلیس و کاناد و نیوزلند هست. هند که استاداش پولکی هستن و با پول میشه استاد رو خرید. ولی هر کسی حق داره سرنوشت خودش رو انتخاب کنه. به قول معاون وزیر اینا سفیر علمی ایران در خارج از کشور هستند
چهار‌شنبه 28 اسفند 1387

darvish30 - مکزیک - مانزانار
مگه این وضعیت را کی بوجود اورده؟؟؟؟؟؟؟یادش بخیر وقتی مهدی بازرگان در اوایل انقلاب به خمینی گفت به دانشجویان ومغزهای فعال کمک کنید وازانان حمایت کنید تا از کشور نروند که ایران برای باسازی و پیشرفت به این مغزها نیازدارد!!!وخمینی در جواب ایشان با نادانی تمام فرمودند.بگذارید این مغزهای فاسد بروند !!!!نتیجه این شد که رفسنجانی و محمودک و کردان و........... شدن رئیس جمهور وزیر ووکیل ورهبرو ...........
چهار‌شنبه 28 اسفند 1387

man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
دانشجو هایی که به کشورهای دیگه می رن حداقلش اینه که زبان انگلیسی شون عالی میشه که این توی دوره و زمونه الان خیلی مهمه . دوم اینکه به جای اینکه یک لیسانس را 4 ساله تموم کنند که نصفش معارفو عربی و قرائت قران و وصیت نامه امام و تاریخ اسلام و .....می تونن حداقل کلاسهای دیگری برن و با تکنولوژی بروز دنیا اشنا بشن . درضمن یکی از دوستان گفت که درهند استادها پولکی اند (هیچ استادی نمی تواند دراینجا در ازای پول نمره دهد چون اصلا استاد ها برگه ها را صحیح نمی کنند . )و اگر دانشکده این طور نباشد یعنی زیر نظر دانشگاه اصلی تصحیح برگه صورت نگیرد مدرک ان مورد تایید ایران نیست . حضور و غیاب به طرز وحشتناک با سختگیری انجام میشه و سر جلسه امتحان حتی تو شرتتو می گردن که تقلب نداشته باشی . البته یک راه هست که از محلی که برگه ها را صحیح می کنند برگتو عوض کنندکه تا ادمشو پیدا کنی 2 سال از دانشجوییت رفته ولی بهرحال باید سرکلاسها حاضر باشی باید کنفرانس بدهی باید تحقیق کنی . واقعا من نمی دونم چرا تا وقتی چیزی را با چشم خودتون ندیدید درموردش حرف می زنید . تا حالا هزار تا دانشچوی ایرانی میشناسم که درسشون تموم شده و حاضر به برگشتن به ایران نیستند . اگه اینجا واقعا خوب نیست چرا شهر پونا شده مقر ایرانیها ؟ بیایید سیستم بانکی اینجا را ببیند . تمام کارهاتون را با کامپیوتر می تونید انجام بدید درعرض چند دقیقه . باور کنید ایران عقب مونده ترین کشور دنیاست و ضد مردم ترین حکومت راهم دارد . (تلخه ولی باور کنید ) حتی ارزش پول عراق از ایران بیشتر شده .بما گفته اند که هند کشور فقیریست !!!! کشوری با وجود یک میلیارد نفر پیاز کیلویی 200 تومن گوشت کیلویی 5000تومن ماهی حلوا سفید و سیاه کیلویی 4000 تومن . بهترین برنج کیلویی 1000 تومن . شکر کیلویی 400 تومن . کرایه اپارتمان دوخوابه دربهترین شهر ماهی 160000تومن و کرایه 10 ماه میشه پول پیش .ماشین دوو ارزانترین ماشین هنده به قمیت 1 میلیون و 400 هزارتومن . انهایی که میگن اینجا اب نیست و ... حتما دیگه خیلی بدبختند که توی همچین کشور ارزونی اینجوری زندگی می کنند یا اینکه اینجوری بهتون گفتن که نیاین چتر بندازین روشون .
چهار‌شنبه 28 اسفند 1387

هومر - ایران - شاهرود
منم دارم میرم انگلستان واسه ارشد.از دوستانی که اونجان میخوام یکم در مورد زندگی در اونجا بهم اطلاعات بدن.ممنون
چهار‌شنبه 28 اسفند 1387

iraninam - ایران - تهران
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
سلام دوست عزیز. اگر امکان دارد لطف کنیددر مورد احمد اباد و نحوه زندگی در انجا و معلومات توریستی و کلا هر اطلاعی که دارید توضیح دهید. یکی از دوستان بنده می خواهند به انجا سفر کنند. ممنون
چهار‌شنبه 28 اسفند 1387

ballotak - انگلستان - لندن
هومر - ایران - شاهرود
سلام - به سلامتی برای کدوم دانشگاه تقاضا کردی؟ پذیرش گرفتی؟
چهار‌شنبه 28 اسفند 1387

shahram khosh maram - ایران - تهران
من معتقدم اگر کسی دنبال علم هست و پولش را هم داره؛ خیلی خوب هست که به خارج از کشور برود. اگر پول و امکانش را داشت اروپا و امریکا و اگر نشد کشورهای انگلیسی زبان دیگر.
این کار چند نفع بزرگ دارد:

1. ادم یک زبان خارجی را در حد عالی یاد میگیرد که کلید دستیابی به کتابها و مجلات بیشتر هست و امکان مقاله دادن را خیلی زیاد میکند.

2. کاخ رویاهای ادم میشکند. در ماههای اول اروپا و امریکا بسیار جذاب هست. بعد ادم میفهمد که مشکلات خیلی زیادی هم دارد. بعد کم کم قدر ایران و فارسی را میفهمد. وقتی به ایران برگشت دیگر راحت زندگی میکند و واقعا لذت میبرد.

3.مهارتهایی را در دانشگاههای خارجی یاد میگیرد که در دانشگاههای ایران معمولا تدریس و تمرین نمیشوند. مثل سخنرانی در جمع؛ نوشتن مقاله؛ روابط عمومی؛ درست کردن اسلاید؛نوشتن رزومه ؛...

4. دوستانی از کشورهای مختلف پیدا میکند که باعث میشود ادم با نظرات و فرهنگهای مختلف اشنا شود.

5.اصول تحقیق و مقاله نویسی را که در خارج بیشتر مورد تاکید هست را بهتر یاد میگیرد.

6. زندگی تنهاو به دور از کمک و تاثیر مستقیم خانواده و جامعه؛ باعث میشود ادم مجبور شود مشکلات را خودش حل کند. این ادم را خودساخته میکند و باعث میشود ادم خودش را بهتر بشناسد و بهتر بداند از زندگیش واقعا چه میخواهد.

7.به خاطر هزینه های سنگین مجبور میشود صرفه جویی کند یا کار کند. این باعث میشود هم انضباط مالی پیدا کند که به نظر من خیلی از ما ایرانیها انرا نداریم و هم به افرادی که کار میکنند احترام بگذارد. دیگر؛ شغلهایی مثل ظرف شستن و جارو کشیدن و عملگی برایش عار به حساب نمی اید.

اما اشکالاتی هم دارد:
1.هزینه وحشتناکی دارد که تا سالهای سال برنمیگردد.

2.یاد گرفتن زبان انرژی و وقت و پول زیادی میبرد و باعث تاخیر در دوره یا نگرفتن نمره های خوب میشود.

3.شوک فرهنگی ناشی از تفاوت فرهنگی شدید هست. اشنا نبودن با زبان و فرهنگ باعث میشود که ارتباط اجتماعی ادم خیلی محدود شود.

4. احتمال افسردگی خیلی زیاد میشود.

5.افرادی که ازدواج نکرده اند؛ احتمال خیلی کمتری دارد که همسر مناسب خود را پیدا کنند.

6.دوری طولانی مدت از ایران باعث از دست دادن دوستان و موقعیتهای شغلی میشود. امکان دارد تعدادی از دوستان و افراد فامیل در این مدت فوت کنند که فشار روحی وحشتناکی را ایجاد میکند.

7.زمان و انرژی و پول زیادی صرف کارهای اداری بیهوده مثل تمدید ویزا؛ ثبت در پلیس در بعضی کشورها و غیره میشود.

موارد دیگری هم هست که من به انها اشاره نمیکنم. در مجموع اگر افراد درسخوانده برگردند؛ درس خواندن در دانشگاههای خارج به نظر من به نفع کشور هست. چون اولا جا در دانشگاههای ما برای افراد دیگری باز میشود (اگرچه ممکن هست به قیمت از دست دادن تعدادی دانشجوی خوب تمام شود)؛ ثانیا افراد دارای تجربه و دانش متفاوت در کشور بیشتر میشود که احتمال پیشرفت را بیشتر میکند.
چهار‌شنبه 28 اسفند 1387

man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
iraninam - ایران - تهران
دوست عزیز ازطریق تالار پرنیان برام میل بفرست چون اگراینجا بخوام توضیح بدم خیلی طولانی میشه . درضمن برام بنویس برای تحصیل می خواد بیاد یا تفریح چون تا حالا نشنیدم ایرانی بخواد بره احمد اباد شاید حیدراباد بوده ؟
پنج‌شنبه 29 اسفند 1387

iraninam - ایران - تهران
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
از پاسختون ممنونم. دوست من در واقع یک دانمارکی مسلمان هستند و برای یک پروژه تحقیقاتی در یکی از بیمارستانهای احمد اباد به انجا می ایند.به هر حال صرف کنجکاوی پرسیدم و اگر معلوماتتان بسیار گسترده است که به همین کتابهای قطور توریستی اکتفا می کنیم.موفق باشید
پنج‌شنبه 29 اسفند 1387

هومر - ایران - شاهرود
ballotak - انگلستان - لندن :سلام.واسه سارری
پنج‌شنبه 29 اسفند 1387

silvester - ایران - تهران
اکر نخبه بودند همان ایران میماندند!اینها همه بهانه است!
یکشنبه 2 فروردین 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
خوب میکنند که به خارج از ایران میروند. ایران موندن = وقت را کشتن و نابود کردن موقعیتهای زندگی. هر کسی که جراتش رو داره و در خودش میبینه که ایران براش کوچیکه؛ بهتره که از ایران بزنه بیرون تا بتونه از امکانات در کشورهای دیگه استفاده کنه و در آینده به اون هدفی که در نظر داره و لیاقتش رو داره برسه. " کسانی که در ایران می مانند و زندگی میکنند؛ برای آیندهء شان نمیتوانند برنامه ریزی کنند و امیدی به آینده ندارند."
دوستانی که خارج از کشور هستند و شعار بی خودی میدهند که : " اینجا بد است، قربون ایران برم؛ کاش ایران بودم، دوست دارم برگردم ایران، هیچ کجا ایران نمی شه و ...." خوب، بر گردند ایران. مگر چه سمتی در اون کشور خارجی دارند که در صورت برگشتشون به ایران، اون کشور از فقدانشون لنگ میشه؟!
یکشنبه 2 فروردین 1388

هومر - ایران - شاهرود
آنتی اسلام - ایران - اهواز :راست میگی به خدا.من که دارم میرم
دوشنبه 3 فروردین 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.