کم نیستند کسانی که گروه "کیوسک" را نوک پیکان جنبش موسیقی زیرزمینی ایران می دانند؛ عنوانی که با انتشار سومین آلبوم این گروه در خارج از مرزهای ایران، بیش از گذشته جالب توجه می شود.
"باغ وحش جهانی" عنوان سومین آلبوم کیوسک است که به تازگی منتشر شده و این گروه با برپایی چندین کنسرت، معرفی آن را آغاز کرده است.
این گروه پنج نفره که اخیرا به دعوت تلویزیون فارسی بی بی سی به لندن سفر کرده بود، در روز هفتم اسفندماه در سالن بوش هال در غرب لندن به روی صحنه رفت و برای نخستین بار برای ایرانیان ساکن بریتانیا مجموعه ای از آهنگ های قدیمی و جدیدش را اجرا کرد.
کیوسک یک گروه پنج نفره است که از سال 1384 و با آلبوم "آدم معمولی" به هواداران موسیقی غیرمتعارف ایرانی معرفی شد.
خاکستر "راز شب"
کیوسک برای بسیاری از هواداران خود با متن اشعارش آغاز شد. آرش سبحانی که تا پیش از انتشار آلبوم "آدم معمولی"، به عنوان ترانه سرا و گیتاریست گروه پیشروی "راز شب" شناخته شده بود، با انتشار "آدم معمولی" روی دیگری از خلاقیت خود را به شنوندگان معرفی کرد که کمتر کسی انتظارش را داشت.
گروه "راز شب" با انتشار آلبوم "دار قالی" با مجوز وزارت فرهنگ، در راه تبدیل شدن به جدی ترین گروه راک بعد از انقلاب ایران، با تحول آرش سبحانی از حرکت باز ماند، اما در عوض گروهی بسیار موفق تر از خاکستر "راز شب" شکل گرفت: "کیوسک".
بر خلاف پیچیدگی موسیقی و اشعار گروه "راز شب"، گروه "کیوسک" با اشعار ساده و روان و موسیقی عامه فهم تری آلبوم نخست را منتشر کرد. به بیان دیگر، "کیوسک"، گروه راک آرش سبحانی، بدون دغدغه مجوز وزارت ارشاد بود.
الهام گرفتن قطعات نخستین آلبوم از آثار گروه "دایر استریتس - Dire Straits"، به همان اندازه که برای گروهی از هواداران موسیقی راک جذاب بود، در نگاه برخی نیز نقطه ضعف گروه توصیف می شد.
آرش سبحانی، سازنده تمامی قطعات کیوسک نه تنها علاقه خود را به این گروه انگلیسی مخفی نمی کند، بلکه با خونسردی شبیه به آهنگ هایش می گوید: "اگر می توانستیم با کیفیت آثار مارک نافلر در دایر استریتس، موسیقی خلق کنیم خیلی هم خوشحال کننده بود."
کیوسک موفقیت آلبوم نخست را با آلبوم دوم به نام "عشق سرعت" که در سال 1386 منتشر شد، تکرار کرد. این بار طنز تلخ آرش سبحانی در متن اشعار، بی پروا زوایای پنهانی از زندگی اجتماعی - سیاسی ایرانیان را هدف قرار داده بود و بیش از آلبوم نخست، تضادهای این زندگی، در قطعات شنیده می شد.
ساختمان باغ وحش
آرش سبحانی، آرشیتکت ساکن کالیفرنیا، ساختمان آلبوم سوم کیوسک را زیرکانه کامل کرده است.
آلبوم با قطعه "آی آی" آغاز می شود. آهنگی با موسیقی متفاوت و متنی کاملا "کیوسکی" و البته ناامید تر از همیشه. کیوسک در قطعه دوم، بدبینی تند و تیزی را با طنز همیشگی، پیش روی شنونده می گذارد. این بار موسیقی نیز در خدمت طنز شعر است و ملودی های کیبورد اردلان پایوار، جملات خواننده را تکمیل می کنند.
قطعه سوم به نام "پراگماتیسم عشقی"، اولین نقطه اوج آلبوم است. ترجیع بند این است: "من دیگه اون آدم قبلی نیستم!". متن آهنگ، همان کنایه های همیشگی را با خود دارد، اما این بار کنایه هایی که حضور گروه در خارج از ایران در آن هویداست و مایه عاشقانه غیرقابل انتظاری نیز در شعر شنیده می شود.
اما مهم تر از شعر آهنگ سوم، موسیقی این اثر است که شنیدنش را لذتبخش می کند. آرش سبحانی می گوید: "نگاهی به زندگی خودمان بینداز. ما ایرانی های بیرون از کشور عین کولی ها، آوارگی غریبی را تجربه می کنیم ..."
سبحانی در این قطعه، سرخوشی و شادی وام گرفته شده از موسیقی کولی ها را به آهنگی راه می دهد که می تواند یکی از مهم ترین قطعات سرتاسر آلبوم باشد.
در این قطعه برای نخستین بار می توان تاثیر عمیق "جیپسی جز یا جز کولی ها" را بر کیوسک حس کرد. ضمن اینکه اصولا این نخستین باری است که اثری نزدیک به این سبک به زبان فارسی ساخته شده است.
کیوسک در این تجربه کم نظیر از حضور پال ملینگ بهره برده است؛ مردی که "پدرخوانده جز کولی ها" در آمریکا لقب گرفته و در دو دهه اخیر با گروههای بسیاری این سبک اروپای شرقی را به آمریکا معرفی کرده است.
قطعه چهارم با نام "آقا نگهدار!"، بیش از سه اثر قبلی، نگاه جهانی شده "کیوسک" را معرفی می کند. بدبینی کیوسک، از قلب خیابان های تهران تا دنیایی که گویی امیدی به اصلاحش نیست را تصویر می کند و راک ساده و بی پیرایه کیوسک را به قطعه پنجم پیوند می زند که کماکان منتقد وضع موجود است و از جنبش حقوق زنان، مرگ زهرا کاظمی، دادگاه کوی دانشگاه و طرح امنیت اجتماعی در آن شنیده می شود.
در آهنگ ششم، قبل از هر چیز نوای آکاردئون، بار دیگر یادآوری می کند که کیوسک با صدای تازه رو به روی ماست. این بار تصویر، عاشق خسته دلی است که فردای روز یک میگساری جانانه، آن هم در شهری که ممکن است در بازار سیاه به جای مشروب، مشتری الکل صنعتی با خود به خانه ببرد، با سردرد از خواب بیدار شده است.
انتقادهای کیوسک در قطعه هفتم به نام "گروگانگیری در باغ وخش"، تیزتر می شوند تا نوبت به تلخ ترین قطعه آلبوم برسد: "چرخش پوچ". نقطه اوجی دیگر در آلبوم با فضایی متفاوت با دیگر آهنگ ها - با آکارئون و کنترباس با آرشه - و البته، یکی از صادقانه ترین آهنگ های عاشقانه موسیقی زیرزمینی ایران در سال های اخیر.
"یارم بیا"، قطعه نهم، اثر مشترک کیوسک و محسن نامجو است که پیش از ضبط اثر، با همکاری حامد نیک پی اجرا شده بود؛ یکی از موفق ترین قطعات کیوسک که در آن گروه برای نخستین بار اثری فولکوریک را با تنظیمی امروزی، بازخوانی و اجرا کرده است.
آلبوم باغ وحش جهانی" با "آی آی 2" به پایان می رسد. این بار نیز موسیقی کولی های اروپای شرقی الهام بخش اثر است.
حالا آلبوم به پایان رسیده است. هر قدر که اشعار کیوسک منتقد و معترض و ناراضی باقی مانده اند، موسیقی تجربیات تازه ای را برای شنونده به ارمغان آورده است. کیوسک که با راک و بلوز و کانتری به قلب شنوندگانش راه یافت، حالا با نواهایی ناب و تازه از موسیقی کولی ها، به ویژه سبک منحصر به فرد "جیپسی جز"، بار دیگر برای شنوندگانش تازه است.
کیوسک زنده است
"مانند زمانی که رفته باشی پیش روانپزشک! خیلی ها می توانستند گیرهایشان را در متن اشعار بشنوند." آرش سبحانی این جملات را در توصیف علل موفقیت کیوسک می گوید. این گفته آرش درباره سومین آلبوم گروه نیز صادق است. هنوز شنیدن آنها لبخند بر لب شنونده می آورند.
و البته این لبخند همیشه از سرخوشی نیست. زمانی کیوسک آیینه جامعه ای بود که در پیچ و خم مناقشه قدرت سیاستمداران، برای "اصلاح" نظام سیاسی حاکم در تلاش بود. آلبوم "باغ وحش جهانی" اما در زمانی تهیه شده که از اصلاحات دیگر خبری نیست. یا به قول آرش سبحانی در قطعه "آقا نگهدار!"، "اصلاحات خود اصلاح شده است!"
شعارهای محمود احمدی نژاد در قدرت، طرح امنیت اجتماعی و برخورد با جوانان در خیابان، خشونت پلیس، صعود قیمت نفت، تورم اقتصاد ایران، فرار مغزها و بار دیگر برنامه هسته ای، این بار نه از درون زیرزمین های تهران، بلکه از استودیویی حرفه ای در شهر ساحلی سن فرانسیسکوی آفتابی به اشعار کیوسک راه یافته اند.
ضبط و تنظیم آثار تازه کیوسک در مقایسه با دو آلبوم قبلی کم نقص تر هستند، موضوعی که برخلاف انتظار چندان به مذاق آرش سبحانی خوش نمی آید: "دوست داشتم هنوز بخشی از آن کاستی ها در ضبط، در صدای گیتار یا حتی در نوازندگی ما در آلبوم شنیده شوند."
شاید شنونده موسیقی زیرزمینی ایران که عادت ندارد آثاری با استاندارد بالای ضبط و تنظیم موسیقی را به عنوان موسیقی مورد علاقه اش بشنود، "کاستی هایی" را که آرش از آن سخن می گوید، روح بخش بداند، اما این موسیقی نسبت به چهارسال پیش و نخستین آلبوم گروه بسیار رشد کرده است. دیگر شاید زمان آن رسیده باشد که استانداردهایی تازه به شنوندگان معرفی شوند.
عمر موسیقی زیرزمینی ایران به نزدیک دو دهه رسیده است. کیوسک یکی از نتایج مهم این جریان موسیقی است که بیش از هرچیز دل در گرو راک دارد و مدعی است نسلی تازه از سلیقه موسیقی را نمایندگی می کند.
کیوسک، نه تنها نخستین گروهی از جریان موسیقی زیرزمینی بوده که آلبومی رسمی را به بازار روانه کرده است، بلکه حالا نخستین گروهی است که موفق شده است سومین آلبوم را نیز منتشر کند؛ گروهی که می تواند برای دهها گروه دیگر که در شرایطی سخت به کارشان ادامه می دهند، الهام بخش باشد.
برای هواداران نیز مهم ترین و دلچسب ترین پیامی که آلبوم سوم این گروه دارد این است: کیوسک هنوز زنده است!
|
|
|
|