تاریخچه کوتاهی از سیاستمداران بعد از انقلاب

تاریخچه کوتاهی از سیاستمداران بعد از انقلاب

آیت الله خمینی

آیت الله روح الله موسوی خمینی (1368-1281 ) از مراجع شیعیان ایران بود که در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی ایران و بر اساس نخستین قانون اساسی جمهوری اسلامی به نام بنیانگذار این حکومت شناخته می شود.

با افزایش مخالفت گروه های مختلف مردم با محمدرضا شاه پهلوی و حکومت سلطنتی در سال 1357 به تدریج در ایران به عنوان رهبر انقلاب و از زمان بازگشت از تبعید 17 ساله در خارج از کشور در 12 بهمن 1357به طور رسمی به عنوان رهبر انقلاب در سطح بین المللی شناخته شد.

پیش از این و به طور عمده از دهه پنجاه، مقلدین و پیروان آیت الله خمینی از او به عنوان امام خمینی نام بردند که با اوج گیری انقلاب به لقب مرسوم او تبدیل شد.

خواند و به دوره مشارکت نسبی جناح های موسوم به ملی و مذهبی در حکومت پس از انقلاب پایان داد

آیت الله خمینی در دهه 50 خورشیدی و در زمان تبعید در شهر نجف در عراق طی چند سخنرانی اندیشه حکومت اسلامی و حکومت ولایت فقیه را مطرح کرد.

این سخنرانی ها پس از مدتی در کتابی به نام "حکومت اسلامی" منتشر شد. این کتاب بنا بر نظر رسمی در جمهوری اسلامی و بنا بر نظر برخی از ناظران، زیربنای فکری آنچه بعدا انقلاب اسلامی نامیده شد و اساس نظری جمهوری اسلامی دانسته می شود.

کتاب وهمچنین سخنرانی های او در دهه پنجاه به طور مخفیانه از عراق به ایران می رسید و توسط شبکه ای از روحانیون پیرو او به صورت اعلامیه های پنهانی و نوارهای صوتی در سطح کشور پخش می شد.

از سال 1356 و در پی مجموعه ای از اعتراضات که توسط روحانیون هوادار او در قالب برگزاری مراسم چهلم در مساجد در شهر های بزرگ ایران برگزار می شد به تدریج آیت الله خمینی به مهم ترین چهره مخالف حکومت شاه در ایران مبدل شد.

آیت الله خمینی در میان هوادارانش بسیار محبوب بود و صاحب نظران به صراحت از نوعی کاریزمای معنوی سخن می گفتند که به او موقعیتی ویژه داده بود؛ چنانکه میشل فوکو فیلسوف منتقد فرانسوی او را به عنوان رهبر "انقلاب به نام خدا" توصیف کرد.

پذیرش پایان جنگ از سوی آیت الله خمینی از سوی او با تعبیر "نوشیدن جام زهر" یاد شد.

روحیه زاهدانه او که نتیجه سال ها تدریس عرفان و اخلاق و پرهیز مرسوم در میان روحانیون فرهیخته سنتی بود به اعتبار او در میان طرفداران انقلاب می افزود.

رفتار سیاسی او با قاطعیت و صراحت شناخته و توصیف می شد. برخی ناظران رسیدن او به موقعیت رهبری انقلاب را نتیجه موقع شناسی و سرعت عمل سیاسی او در شرایط بحرانی می دانند که برای او چهره یک رهبری قدرتمند را فراهم کرده بود؛ هرچند گروهی هم خشونت و بی اعتنایی عاطفی او را مورد انتقاد قرار می دادند.

پس از پیروزی انقلاب آیت الله خمینی در 24 بهمن 1357 دستور تشکیل دادگاه ها انقلاب را صادر کرد که با حکم آن گروهی از مقامات وابسته به حکومت پهلوی به سرعت اعدام شدند.

در فروردین ماه 1358 به هنگام برگزاری رفراندوم عمومی برای تعیین نوع حکومت در ایران آیت الله خمینی دو گزینه عمده مطرح دیگر یعنی جمهوری دموکراتیک و جمهوری دموکراتیک اسلامی را رد کرد و تنها جمهوری اسلامی را به شکل پاسخ آری یا نه به رای عمومی نهاد.

آیت الله خمینی با تکیه بر نفوذی که در میان مقلدان و پیروان خود و به ویژه نوجوانان و جوانان ایرانی داشت، در فاصله سال های 1358 تا 1360 ازحذف بیشتر مخالفان جمهوری اسلامی که بخشی از آنان از مخالفان حکومت شاه بودند در فرایند منازعات سیاسی در ایران حمایت کرد.

آیت الله خمینی در همین دوران چنانکه آیت الله صادق خلخالی گفت از اقدامات دادگاه های انقلاب در صدور احکام سنگین و از جمله اعدام گروه هایی از مخالفان که محارب با خدا و مفسد فی الارض نامیده می شدند، پشتیبانی کرد.

اوهمچنین با حمایت از گروگان گیری دیپلمات های آمریکایی شاغل در سفارت آمریکا توسط دانشجویان موسوم به پیروان خط امام در سال 1359 از اقدام آمریکا در قطع روابط دیپلماتیک با ایران استقبال کرد.

در آن زمان او دکتر محمد مصدق را مرتد خواند و به دوره مشارکت نسبی جناح های موسوم به ملی و مذهبی در حکومت پس از انقلاب پایان داد.

این مواضع آیت الله خمینی به استعفای مهندس مهدی بازرگان انجامید که نخستین نخست وزیر پس از انقلاب بود و وظیفه انتقال حکومت به جمهوری اسلامی در قالب دولت موقت را بر عهده داشت.

در فاصله سال های 1360 تا 1368 آیت الله خمینی به طور رسمی فرماندهی نیروهای ایرانی در جنگ با عراق را بر عهده گرفت و اندیشه صدور انقلاب و تصرف بیت المقدس و نابودی اسراییل را در شمار اهداف رسمی جنگ قرار داد اما با ناکام ماندن نفوذ نیروهای ایرانی به خاک عراق و پذیرش قطعنامه آتش بس مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد (قطعنامه 598 ) توقف جنگ را پذیرفت.

پذیرش پایان جنگ از سوی آیت الله خمینی از سوی او با تعبیر "نوشیدن جام زهر" یاد شد.

به گمان برخی از ناظران شدت گرفتن بیماری آیت الله خمینی که از سرطان معده رنج می برد در اقدام او در پذیرش آتش بس موثر بود . این بیماری در14 خرداد ماه 1368 به مرگ او منجر شد.

آیت الله خمینی از دهه ۱۳۳۰ به دلیل دیدگاه های فلسفی و کلامی اش که در چارچوب باورهای ملاصدرا و مشرب های عرفانی بود و تدریس فلسفه که در آن زمان از سوی روحانیون مرسوم نبود و به دلیل سازش ناپذیری اش در برابر حکومت سلطنتی در حوزه علمیه با نوعی انزوا روبه رو بود.

در اواخر دهه سی، گروهی از طلاب طرفدار آیت الله خمینی از او در برابر آیت الله بروجردی که مرجع مورد پذبرش بیشتر شیعیان بود حمایت می کردند و با مرگ آیت الله بروجردی در سال۱۳۳۹ از مرجعیت او حمایت کردند، اما پذیرش مرجعیت آیت الله خمینی عملا پس از مرگ آیت الله حکیم در سال 1344 ممکن شد.

مخالفت آیت الله خمینی با انتخابات ایالتی و ولایتی که نوعی انتخابات محلی محسوب می شد و دادن حق رای به زنان از سوی شاه در سال ۱۳۴2 به شورش گروهی از طرفداران او و درگیری آنها با نیروهای پلیس انجامید که بعدا از سوی نیروهای مذهبی قیام ۱۵ خرداد نام گرفت و از سوی طرفداران آیت الله خمینی به عنوان سرآغاز جنبش او توصیف شد.

آیت الله خمینی در سال ۱۳۴۳ در پی مخالفت با لایحه دولت وقت که برخی مصونیت های قضایی در اختیار آمریکایی ها قرار می داد و با نام حق کاپیتولاسیون نامیده می شد و حمله مستقیم به شخص شاه دستگیر و با وساطت گروهی از مراجع تقلید آزاد شد، اما پس از آن به ترکیه و سپس شهر نجف در عراق تبعید شد.

او تا زمان ترک نجف از طریق کویت و با کمک دولت فرانسه به مقصد پاریس درمهر ماه ۱۳۵۷ در عراق زندگی کرد.

آبت الله خمینی در خمین به دنیا آمد و پدرش در ۵ سالگی در نزدیکی اراک کشته شد و دوره نوجوانی خود را در زمانه پرتلاطم جنگ جهانی اول پشت سر گذاشت.

ابوالحسن بنی صدر

ابوالحسن بنی صدر، متولد دوم فروردین سال 1312 در باغچه از توابع همدان است. وی فرزند آیت الله نصر الله بنی صدر از روحانیان سرشناس و از دوستان آیت الله خمینی است.

او از دانشجویانی بود که به کمک احسان نراقی، رییس موسسه‌ مطالعات و تحقیقات اجتماعی وابسته به فرح پهلوی، ملکه‌ ایران در دوران پهلوی، برای ادامه‌ تحصیل به اروپا رفت. آقای بنی صدر در دانشگاه سوربن در رشته‌ اقتصاد مشغول به تحصیل شد و همین هنگام از رهبران دانشجویان در مبارزات علیه رژیم پهلوی به شمار می‌رفت و با جبهه‌ ملی ارتباط تشکیلاتی داشت.

در دوران اقامت کوتاه آیت الله خمینی در پاریس، بنی‌صدر از نزدیکان و مشاوران آیت الله قلمداد می‌شد و پس از بازگشت بنیان‌گذار جمهوری اسلامی به ایران در دوازهم بهمن‌ماه سال 1357، در حلقه‌ نزدیکان وی قرار گرفت. او عضو شورای انقلاب بود و پس از ‌ اشغال سفارت آمریکا و گروگان‌گیری دیپلمات‌های آمریکایی در آبان‌ماه 1358 به صف مخالفان این اقدام پیوست.

پس از استعفای مهدی بازرگان از مقام نخست وزیری دولت موقت جمهوری اسلامی، ابوالحسن بنی صدر نامزد نخستین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی شد و با حدود یازده میلیون رأی به این مقام برگزیده شد. رقبای وی در این انتخابات، حسن حبیبی (نامزد حزب جمهوری اسلامی به رهبری محمد بهشتی)، صادق طباطبایی، احمد مدنی، داریوش فروهر، صادق قطب‌زاده، کاظم سامی، محمد مکری، حسن غفوری فرد و حسن آیت بودند.

ابوالحسن بنی‌صدر، یک ماه پس از پیروزی در انتخابات با حکم آیت الله خمینی به ریاست شورای انقلاب منصوب شد. چندی بعد با حکم بنیانگذار جمهوری اسلامی، مقام فرماندهی کل قوا را نیز از آن خود کرد. با وجود اختلافات بسیار با حزب جمهوری اسلامی و سران آن از جمله محمد بهشتی و اکبر هاشمی رفسنجانی به نخست وزیری محمد علی رجایی تن در داد.

ابوالحسن بنی صدر در ورسای، شهری در حومه پاریس، تحت مراقبت امنیتی دولت فرانسه اقامت دارد. وی در ماجرای دادگاه میکونوس که جمهوری اسلامی متهم به ترور رهبران مخالف کرد شده بود، علیه نظام جمهوری اسلامی شهادت داد.

روابط میان وی و نخست وزیر و نیز مجلس شورای ملی که به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد به تیرگی گرایید. بنی صدر بر سر انتخاب بسیاری از اعضای کابینه با نخست وزیر وارد مناقشه شد. وی که سردبیر روزنامه‌ "انقلاب اسلامی" بود با بیشتر رهبران روحانی نظام جمهوری اسلامی وارد مبارزه‌ای تبلیغاتی شد.

با آغاز جنگ ایران و عراق، ابوالحسن بنی صدر در نامه‌ای به آیت الله خمینی وزیران کابینه‌ نخست وزیر را بی‌کفایت و "تهدیدی بزرگ ‌تر از تجاوز عراق به خاک کشور"خواند. به تدریج شکاف بیشتری میان وی و رهبران روحانی نظام به ویژه آیت الله خمینی پدید آمد و سرانجام وی با وجود آنکه رییس جمهوری بود، برای مدتی به زندگی مخفی روی آورد.

در سی و یکم خرداد ماه سال 1360، مجلس شورای اسلامی با اکثریت آرا به عدم کفایت ریاست جمهوری ابوالحسن بنی صدر رأی داد. پیش از آن آیت الله خمینی وی را از مقام فرماندهی کل قوا خلع کرده بود.

شش هفته پس از رأی مجلس، ابوالحسن بنی‌صدر همراه مسعود رجوی، رییس سازمان مجاهدین خلق، با تغییر لباس و چهره از فرودگاه مهرآباد و با هواپیمایی که بهزاد معزی، خلبان هواپیمای محمدرضا شاه هنگام ترک ایران، آن را هدایت می‌کرد، از ایران گریخت و به فرانسه پناهنده شد.

در فرانسه، ابوالحسن بنی صدر با مسعود رجوی و شماری دیگر از نیروهای مخالف حکومت جمهوری اسلامی شورای ملی مقاومت را تشکیل داد، ولی در سال 1984 به دلیل اختلاف نظر با رهبری سازمان مجاهدین خلق، از جمله به دلیل مهاجرت این سازمان به عراق، این شورا را ترک گفت.

وی در ورسای، شهری در حومه‌ پاریس، تحت مراقبت امنیتی دولت فرانسه اقامت دارد. ابوالحسن بنی‌صدر در ماجرای دادگاه میکونوس که جمهوری اسلامی متهم به ترور رهبران مخالف کرد شده بود، علیه نظام جمهوری اسلامی شهادت داد.

ابوالحسن بنی‌صدر در فرانسه به انتشار منظم هفته‌نامه‌ "انقلاب اسلامی در هجرت" و نیز نوشتن و انتشار رشته کتاب‌هایی در زمینه‌ی مسائل گوناگون اسلامی پرداخته است.

حسین علی منتظری

در سال 1364، مجلس خبرگان رهبری، با آنکه آیت الله خمینی همچنان در قید حیات بود، آیت الله منتظری را به جانشینی رهبر جمهوری اسلامی برگزید.

آیت الله حسین‌ علی منتظری، در سال 1301 خورشید در نجف آباد اصفهان زاده شد.

وی فقه و فلسفه را نزد آیت الله محمدحسین بروجردی، آیت الله روح الله خمینی و علامه محمدحسین طباطبایی تحصیل کرد و به درجه‌ اجتهاد نائل شد. در دوران انقلاب، وی از رهبران روحانی مهم بود که نقشی عمده در ترویج مرجعیت و رهبری آیت الله خمینی داشت و بارها به سبب فعالیت‌های سیاسی خود به زندان افتاد و شکنجه شد.

وی مدت درازی را نیز در تبعید گذراند. آیت الله منتظری در زمان تبعید، به حکم آیت الله خمینی که خود در نجف و در تبعید به سر می ‌برد، نماینده‌ تام الاختیار وی در ایران شد.

پس از انقلاب سال 1357، آیت الله منتظری رییس مجلس خبرگان قانون اساسی شد و نقشی کلیدی در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایفا کرد. از جمله در اصل مربوط به رهبری، وی نظریه‌ ولایت فقیه را در قانون اساسی گنجاند و سپس با تدریس این نظریه در درس خارج خود و انتشار چهار جلد در باره‌ ولایت فقیه، مهم‌ ترین نظریه‌ پرداز حکومت اسلامی پس از آیت الله خمینی شناخته شد.

در سال 1364، مجلس خبرگان رهبری، با آنکه آیت الله خمینی همچنان در قید حیات بود، آیت الله منتظری را به جانشینی رهبر جمهوری اسلامی برگزید.

اختلافات میان آیت الله خمینی و آیت الله منتظری بیشتر پس از اعدام هزاران زندانی سیاسی در زندان در تابستان 1367 و نیز بازداشت مهدی هاشمی برادر هادی هاشمی، داماد آیت الله منتظری بالا گرفت و نهایتا در سال 1368 آیت الله خمینی در نامه ‌ای آیت الله منتظری را از مقام جانشینی خود عزل کرد.

مهدیهاشمی که رهبر گروهی سیاسی- مسلح بود در افشای ماجرای سفر مخفیانه‌ رابرت مک فارلین، دستیار الکسندر هیگ، وزیر امور خارجه در دولت رونالد ریگان به ایران دست داشت.

هدف اصلی سفر مک فارلین از جمله فروش تسلیحات اسراییلی به ایران برای استفاده در جنگ با عراق بود. با افشای سفر او، این ماجرا رسوایی "ایران کنترا" نام گرفت.

در سال 1387 و در پی افزایش فشار بر جامعه بهایی در ایران، آیت الله منتظری بر حق شهروندی بهاییان تأکید و به شکل ضمنی از سیاست های جمهوری اسلامی در قبال آنان انتقاد کرد.

پس از انتصاب آیت الله علی خامنه ‌ای به رهبری جمهوری اسلامی آیت الله منتظری در سال 1371 در یک سخنرانی از وی و سیاست ‌های امنیتی - نظامی رهبر انتقاد کرد. 

در پی این سخنرانی انتقاد آمیز جمعی از هواداران آیت الله منتظری بازداشت شدند. در سال 1376 با طرح مسأله‌ مرجعیت آیت الله خامنه‌ای، آیت الله منتظری که از استادان وی به شمار می ‌رود، اجتهاد آیت الله خامنه ‌ای را به پرسش گرفت و در پی آن حسینه و دفتر وی تخریب و اشغال شد. آیت الله منتظری سپس چند سال تحت حبس خانگی بود.

آقای منتظری از آن دوران تا کنون، گرچه بارها برای تدریس با محدویت روبه رو شده، از مصاحبه با رسانه‌ های خارجی پرهیز ندارد و افزون بر نقد آشکار سیاست ‌های گوناگون جمهوری اسلامی، دیدگاه‌های فقهی خود را نیز بیان می‌کند.

در سال 1387 و در پی افزایش فشار بر جامعه‌ بهایی در ایران، آیت الله منتظری بر حق شهروندی بهاییان تأکید و به شکل ضمنی از سیاست‌های جمهوری اسلامی در قبال آنان انتقاد کرد.

آیت الله منتظری چند سال پیش با انتشار خاطرات خود بر روی اینترنت بخشی از اسناد و نامه‌های تاریخی مربوط به انقلاب و جمهوری اسلامی را منتشر کرد.

از جمله وی نامه‌های رد و بدل شده میان خود و آیت الله خمینی را در باره اعدام زندانیان سیاسی نشر داد که به موجب آن آیت الله خمینی دستور قتل دست‌ کم بیش از دو هزار زندانی را صادر کرده بود.

سید علی خامنه ای

علی خامنه ای پس از درگذشت آیت الله خمینی و بازنگری قانون اساسی و تغییر شرایط رهبری، به مقام رهبری جمهوری اسلامی منصوب شد و لقب وی از "حجت الاسلام" به "آیت الله" تغییر یافت.

آیت الله سیدعلی حسینی خامنه ‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، در بیست و چهارم تیرماه سال 1318 در شهر مشهد به دنیا آمد. وی فرزند سید جواد حسینی از روحانیان تبریزی مقیم مشهد است. وی پس از یک سال تحصیل در دبیرستان به حوزه‌ علمیه‌مشهد، مدرسه‌سلیمان‌ خان و مدرسه‌ نواب، رفت و تحصیلات علوم دینی را آغاز کرد.

آقای خامنه ای در هجده سالگی به نجف رفت و پس از یک سال تحصیل به قم سفر کرد. او در قم نزد آیت الله شیخ مرتضی حائری و آ یت الله حسین‌علی منتظری فقه و اصول خواند. وی به ادبیات فارسی نیز علاقه ‌ای وافر داشت و در محافل ادبی مشهد رفت و آمد می ‌کرد. از دوستان علی شریعتی، محمد رضا حکیمی، مهدی اخوان ثالث و جلال آل احمد به شمار می‌ رفت. از وی اشعاری هم منتشر شده است که به سبک و سیاق غزل ‌های خراسانی سروده شده ‌اند.

آقای خامنه ای به گفته‌ خود تحت تأثیر مجتبی نواب صفوی، رهبر فدائیان اسلام، نخستین گروه بنیادگرای اسلامی در ایران، به مبارزه‌ سیاسی علیه رژیم شاه گرایش یافت و در حلقه‌نزدیکان آیت الله خمینی قرار گرفت.

آیت الله علی خامنه‌ای در دوران پهلوی بارها به زندان افتاد و زمانی را نیز در تبعید گذراند. او در مشهد، در مسجد کرامت، سخنرانی و تدریس داشت و شماری از روحانیان سیاسی را رهبری می ‌کرد. برخی از شاگردان آن دوران وی مانند احمد قابل و صادق کاملان، در سال‌های اخیر به منتقدان صریح اللهجه ‌وی بدل شدند.

یک ماه پس از پیروزی انقلاب، آیت الله خامنه‌ای، به همراه محمد بهشتی و اکبر هاشمی رفسنجانی حزب جمهوری اسلامی را تأسیس کرد که فعالیت گسترده‌ ای را علیه ابوالحسن بنی ‌صدر، و دیگر رهبران جبهه‌ملی و نهضت آزادی ایران مدیریت می ‌کرد.

او هنگام پیروزی انقلاب اسلامی در مشهد بود و بعد از اینکه از سوی آیت ‌الله خمینی به عضویت شورای انقلاب درآمد به تهران کوچ کرد.
در سال 1358 علی خامنه ‌ای به معاونت وزارت دفاع و سپس سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.

پس از درگذشت آیت الله طالقانی او امامت جمعه ‌تهران را به حکم آیت الله خمینی به عهده گرفت. در نخستین مجلس شورای ملی پس از انقلاب که بعدها به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد، به نمایندگی مردم تهران برگزیده شد.

در سال 1359 علی خامنه‌ای نماینده‌آیت الله خمینی در شورای عالی دفاع شد و نقشی کلیدی در مدیریت جنگ ایران و عراق به دست گرفت. در تیرماه سال 1360 در هنگام سخنرانی در مسجد ابوذر تهران از ترور جان سالم به در برد؛ اما از ناحیه‌کتف و دست راست دچار آسیب دائمی شد.

یک ماه پس از پیروزی انقلاب، علی خامنه ای، به همراه محمد بهشتی و اکبر هاشمی رفسنجانی حزب جمهوری اسلامی را تأسیس کرد

وی پس از برکناری ابوالحسن بنی صدر و کشته شدن محمدعلی رجایی در جریان انفجار دفتر نخست وزیری در تهران برای هشت سال سومین رییس جمهوری اسلامی ایران بود.

در زمان ریاست جمهوری علی خامنه ‌ای وزارت اطلاعات تأسیس شد و تلاشی عمده برای گسترش قدرت و امکانات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صورت گرفت.

علی خامنه ای پس از درگذشت آیت الله خمینی و بازنگری قانون اساسی و تغییر شرایط رهبری، به مقام رهبری جمهوری اسلامی منصوب شد و لقب وی از "حجت الاسلام" به "آیت الله" تغییر یافت.

وی در دوران حیات آیت الله خمینی، در خطبه‌ نمازجمعه‌تهران، با نظریه‌ولایت مطلقه ‌فقیه، مخالفت کرد و گفت ولی فقیه تنها در چارچوب فقه اختیارات قانونی دارد.

در 21 دی ماه 1366، آیت الله خمینی در نامه ‌ای خطاب به وی، ولی فقیه را دارای حق نادیده گرفتن احکام اولیه ‌فقهی و صدور احکام ثانوی حکومتی دانست.

در بازنگری قانون اساسی قید "مطلقه" به ولایت فقیه افزوده شد و اکنون آیت الله خامنه‌ای طبق قانون اساسی ولی مطلق فقیه است.
هادی خامنه ‌ای یکی از دو برادر آیت الله خامنه‌ای، از طیف اصلاح طلبان جمهوری اسلامی قلمداد می ‌شود.

شیخ علی تهرانی، همسر بدری حسینی، خواهر آیت الله از مبارزان سرشناس علیه حکومت پهلوی به شمار می ‌آمد.

علی تهرانی پس از انقلاب عهده ‌دار چند مقام قضایی شد و پس از مدتی از جمله بر سر انتصاب آیت الله خامنه‌ای به امامت جمعه ‌تهران با آیت الله خمینی اختلاف نظر پیدا کرد و در سال 1369 به عراق پناهنده شد.

در عراق وی در رادیو فارسی زبان بغداد برنامه‌هایی علیه جمهوری اسلامی و رهبران آن از جمله برادر همسر خود اجرا می‌کرد.

در سال‌های اخیر شیخ علی تهرانی به ایران بازگشت.

آیت الله خامنه‌ای پیش از انقلاب تألیفات و ترجمه‌ هایی از جمله از آثار سید قطب، رهبر گروه اخوان المسلمین مصر، بزرگ‌ ترین جریان بنیاد گرای سنی مذهب در قرن بیستم، نشر داده است.

صادق خلخالی

آیت الله صادق گیوی خلخالی تا روز 23 بهمن 1357، در مدرسه رفاه در تهران که نخستین دفتر رسمی رهبری انقلاب محسوب می شد، از روحانیون فعال در دفتر آیت الله خمینی بود.

فردای همان روز، در سن 52 سالگی با حکم آیت الله خمینی حاکم شرع دادگاه های انقلاب شد.

او خود در خاطراتش می گوید:"آقا ... با شناختی که از روحیه انقلابی من داشتند ... مرا به دفترشان احضار کردند و فرمودند: این حکم را به نام شما نوشته ام. حقیر پس از دیدن حکم به حضورشان عرض کردم: آقا این حکم سنگین است. فرمودند: برای شما سنگین نیست. گفتم مخالفین و وابستگان به طاغوتیان علیه من تبلیغ می‌کنند. آقا فرمود: من پشتیبان شما هستم."

اگراکنون خشونتی از طرف جریانی به نام دین صورت می گیرد، ربطی به سی سال پیش و محاکمات آقای خلخالی ندارد.

خانم صادقی گیوی دختر آیت الله خلخالی


آیت الله خلخالی در طول کمتر از چهل روز حکم اعدام صدها نفر از مقامات و شخصیت های سیاسی، نظامی و اطلاعاتی نظام پهلوی را صادر کرد.

جنجال برانگیزترین حکم او در هجدهم فروردین سال ۵۸ اعدام امیر عباس هویدا نخست وزبر ایران در سال های پیش از انقلاب بود.

شتاب و عصبانیت او در محاکمات منجر به اعدام، افزون بر اعتراض های مخالفان و منتقدان رهبران انقلاب، اعتراض مهندس مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت و آیت الله طالقانی از چهره های روحانی برجسته در انقلاب را به همراه داشت.

نه تنها بازماندگان نظام سلطنتی، بلکه هواداران گروه های سیاسی مخالف حکومت جمهوری اسلامی هم در شمار محکومان دادگاه های آیت الله خلخالی بودند.

گفته می شود احکام او و حمایت آیت الله خمینی از او، از اصلی ترین علل استعفای مهندس بازرگان بود.

بنا بر نوشته مطبوعات ایران در سال1358 او عامل تخریب آرامگاه رضا شاه و ناصر الدین شاه در حرم شاه عبدالعظیم در شهر ری است.

در 27 مرداد ماه 1358، آیت الله خلخالی برای اداره کردن اعتراضات در کردستان به آنجا رفت و احکام اعدام نزدیک به 50 نفر از هواداران حزب دموکرات و کومله را در شهرهای پاوه ، سنندج ، مریوان صادر کرد.

در خرداد ماه سال 1359 وی به عنوان نماینده مردم قم به مجلس شورای اسلامی راه یافت. در همین سال از مقام حاکم شرعی دادگاه انقلاب استعفا کرد.

در سال 1360 با حفظ سمت های قبلی اش به سرپرستی کمیته مبارزه با مواد مخدر منصوب شد.

آیت الله خلخالی در اولین دوره مجلس خبرگان که انتخابات آن در سال 1358 انجام شد، به این مجلس راه یافت.

در انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی رد صلاحیت شد، اما نامه آیت الله خمینی به شورای نگهبان صلاحیت او را بازگرداند.

تا سال 1367 در مجلس سوم به عنوان نماینده مردم قم حضور داشت.

پس از آن، اعتراض او به برکناری آیت الله منتظری از سمت قایم مقامی رهبری و سلسله تعارضاتی که با روحانیون موسوم به جناح راست داشت او را به انزوا کشاند.

با درگذشت آیت الله خمینی در سال 1368 و راه نیافتن به مجلس خبرگان، آیت الله خلخالی از پست های حکومتی کناره گرفت، در قم اقامت گزید و به تدریس و تربیت طلاب علوم دینی مشغول شد.


خانم صادقی گیوی دختر آیت الله خلخالی در دفاع از انتقادات مطرح شده علیه او گفته است اگراکنون خشونتی از طرف جریانی به نام دین صورت می گیرد، ربطی به سی سال پیش و محاکمات آقای خلخالی ندارد.

آیت الله خلخالی سال های پایانی عمرش را با ابتلا به پارکینسون و بیماری قلب و مغز گذراند و در ششم آذر ماه 83 در سن 77 سالگی در گذشت.

وی مجموعه خاطراتش را در دو جلد و با نام های "خاطرات" و "ایام انزوا" منتشر ساخته است. آیت الله خلخالی در سال 1382 رساله عملیه خود را منتشر کرد.

محمد صادق صادقی گیوی معروف به شیخ صادق خلخالی در سال 1305 در روستای گیوی از توابع شهر خلخال در استان اردبیل به دنیا آمد.

تا ششم ابتدایی در اردبیل محصل بود. آنجا به دروس حوزوی علاقه مند شد. در سن هفده سالگی از اردبیل به قم رفت. در حوزه علمیه قم همراه با سید مصطفی خمینی در حلقه درس های آیت الله خمینی شرکت داشت و در کتابش گفته است که 14 سال را در آن مکتب گذرانده است.
.
پس از آن به گروه فداییان اسلام پیوست و چند سال را به همین جرم در زندان گذراند.

مهدی بازرگان

مهدی بازرگان، نویسنده ده ها کتاب و مقاله در موضوعات اسلامی است و می کوشید میان علم تجربی مدرن و مقوله های مذهبی آشتی برقرار کند.

مهدی بازرگان در سال 1286 در تهران زاده شد. وی فرزند عباسقلی بازرگان از تاجران سرشناس تهران بود. او از نخستین دانش‌آموزانی است که از سوی دولت رضا شاه پهلوی برای تحصیل به فرانسه گسیل شد.

آقای بازرگان در رشته ترمودینامیک و نساجی از مدرسه‌ حرفه و فن فرانسه فارغ التحصیل شد و پس از بازگشت به ایران، به مقام نخستین دانشیار دانشکده‌ فنی دانشگاه تهران منصوب شد.

او از هواداران محمد مصدق و از اعضای جبهه‌ ملی بود و پس از کودتای بیست و هشت مرداد 1332 به سبب اعتراض علیه کودتا از مقام استادی دانشگاه برکنار شد و تا زمان انقلاب به فعالیت سیاسی و نیز کار در بخش خصوصی پرداخت.

وی در دوران نخست وزیری محمد مصدق، رییس هیأت مدیره‌ خلع ید از شرکت نفت بریتانیایی بود که پس از مدتی کوتاه از این مقام استعفا کرد. پس از کودتا نیز مدتی رییس شرکت آب و فاضلاب تهران بود و نخستین شبکه‌ لوله‌کشی آب در تهران را راه‌اندازی کرد.

مهدی بازرگان که مدتی طولانی را در زندان‌های حکومت پهلوی گذراند، در بهار سال 1340 به همراه آیت الله محمود طالقانی و دکتر یدالله سحابی، "نهضت آزادی ایران" را بنیاد گذاشت و بخشی از نیروهای ملی - مذهبی مخالف حکومت محمدرضا شاه را بسیج و سازماندهی کرد.

مهدی بازرگان که از هواداران و معتمدان آیت الله خمینی در جریان انقلاب بود، با حکم بنیانگذار جمهوری اسلامی به مقام نخست وزیر دولت موقت منصوب شد.

زندان برازجان بازرگان، عالى، نیک آئین عکس از سایت نهضت آزادی

وی که از روشنفکران مذهبی و صاحب تألیفات اثرگذار در این زمینه به شمار می‌آید، اختلاف نظرهای اساسی با آیت الله خمینی و دیگر رهبران مذهبی داشت و از جمله بر سر مسأله‌ اعدام‌های انقلابی و نیز جریان اشغال سفارت آمریکا و گروگان‌گیری دیپلمات‌های آمریکایی در آبان‌ماه سال 1358 با آنها وارد چالش جدی شد. سرانجام مهدی بازرگان پس از نه ماه، از مقام نخست وزیری استعفا کرد.

او پس از استعفا از مقام نخست وزیری به یکی از منتقدان اصلی جمهوری اسلامی تبدیل شد و همراه یاران خود در نهضت آزادی زیر فشارهای گوناگون سیاسی، مغضوب جریان حاکم بر جمهوری اسلامی شد.

آقای بازرگان در دوران انقلاب روزنامه‌ "میزان" ارگان نهضت آزادی ایران را منتشر می‌کرد. وی سرانجام در روز آخر دی‌ماه 1373، در حالی که ایران را به قصد معالجه ترک کرده بود، در نیمه‌ راه، درگذشت.

مهدی بازرگان، نویسنده‌ ده‌ها کتاب و مقاله در موضوعات اسلامی است و می‌کوشید میان علم تجربی مدرن و مقوله‌های مذهبی آشتی برقرار کند.

وی در نوشته‌های خود از جمله رفتار سیاسی آیت الله خمینی را موضوع نقد قرار داد و به ویژه در کتاب "انقلاب ایران در دو حرکت" رهبر جمهوری اسلامی را متهم به مواردی از نقض قانون اساسی کرد.

نهضت آزادی ایران به رهبری او با ادامه‌ جنگ ایران و عراق نیز مخالف بود و در این باره نیز جزوه‌ای منتشرکرد. دیدگاه‌های مذهبی مهدی بازرگان، پیش و پس از انقلاب، بر فضای روشنفکری‌ دینی در ایران اثری ماندگار نهاد.

وی که در آغاز به ویژه در مقاله‌ای در کتاب "مرجعیت و روحانیت" در سال 1341 به ضرورت دخالت روحانیت در سیاست باور داشت، پس از انقلاب با انتشار مقاله‌ای با عنوان "مرز میان دین و سیاست" ورود روحانیان در امر سیاست را زیانبار دانست و در اواخر عمر خویش با انتشار کتاب "آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا" به نظریه‌ جدایی کامل دین از سیاست و سیاست عرفی روی آورد.

صادق طباطبایی

ظاهرا آقای طباطبایی از همان آغاز نیز از افراد مورد اعتماد آیت الله خمینی بوده که بنا به روایت خودش پیش نویسی از قانون اساسی به هنگام بازگشت از فرانسه در هواپیما به وی سپرده شده بوده است.

صادق طباطبایی، متولد 1322 در قم، فرزند آیت الله محمد باقر سلطانی است. او از دبیرستان دین و دانش شهر قم دیپلم گرفت و پس از اقامتی کوتاه در بیروت نزد دایی‌اش موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، برای ادامه‌ تحصیل راهی آلمان شد.

وی در رشته‌ بیوشیمی، در شاخه‌ آنزیمولوژی و ژنتیک، از دانشگاه آخن دکترا گرفت و در سن سی و دو سالگی استاد دانشگاه آخن شد. صادق طباطبایی فعالیت سیاسی خود را علیه رژیم پهلوی با عضویت در اتحادیه‌ انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا و چند دوره‌ دبیری آن پی گرفت.

وی عضو هیأت تحریریه‌ نشریه‌ "اسلام؛ مکتب مبارز" ارگان اتحادیه‌ انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا، آمریکا و کانادا نیز بود. صادق طباطبایی که برادر فاطمه‌ طباطبایی، همسر احمد خمینی، فرزند آیت الله خمینی است، همراه بنیانگذار جمهوری اسلامی، در دوازدهم بهمن‌ماه سال 1357 به ایران بازگشت.

وی نخست معاون سیاسی و اجتماعی وزارت کشور دولت موقت بود که مسئولیت برگزاری همه‌ پرسی نظام جمهوری اسلامی را در دوازدهم بهمن‌ماه 1358 به عهده داشت.

در زمان دولت موقت مهدی بازرگان، وی مدتی نیز معاون سیاسی نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت بود. پس از استعفای مهدی بازرگان تا ریاست جمهوری محمد علی رجایی، سرپرستی نخست وزیری با حکم آیت الله خمینی به عهده‌ وی بود.

در نخستین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران، وی خود را نامزد کرد، ولی آرای ناچیزی به دست آورد و ابوالحسن بنی صدر به ریاست جمهوری برگزیده شد.

ظاهرا آقای طباطبایی از همان آغاز نیز از افراد مورد اعتماد آیت الله خمینی بوده و بنا به روایت خودش پیش نویسی از قانون اساسی به هنگام بازگشت از فرانسه در هواپیما به وی سپرده شده بوده است.

صادق طباطبایی همچنین کسی بود که از جانب ایران پس از آغاز ماجرای گروگانگیری راهی آلمان شد تا با طرف آمریکایی مذاکره کند. وارن کریستوفر، که در دولت جیمی کارتر معاون وزیر امور خارجه آمریکا بود، در گفت و گویی اشاره کرده که در بدو ورود به سالن از دیدن آقای طباطبایی با صورت تراشیده و با "ظاهری غربی" جا خورده است. روز آخر این مذاکرات همزمان بود با اولین حمله عراق به ایران.

صادق طباطبایی اگرچه در دوران پیش و پس از انقلاب نقش عمده‌ای در بسیج نیروهای سیاسی مسلمان علیه رژیم پهلوی و سپس استقرار نظام جمهوری اسلامی داشت، نامش با آغاز دوران جنگ ایران و عراق به شکلی تازه بر سر زبان‌ها افتاد. وی که در دوران جنگ بیشتر در آلمان اقامت داشت از طرف جمهوری اسلامی مأمور خرید اسلحه شد.

آن گونه که صادق طباطبایی در خاطرات خود آورده است وی برخی قراردادهای مربوط به واردات اسلحه را که شماری از کشورهای غربی به صورت یک طرفه فسخ کرده بودند احیا کرد؛ از جمله شانزده فروند هلی کوپتر از شرکت ایتالیایی "بل" و نیز زیردریایی که قرار بود دولت آلمان به ایران تحویل دهد.

به گفته‌ خود وی، دولت جمهوری اسلامی سفارش دویست تفنگ "ام 106" آمریکایی را به وی داد و او آنها را تهیه کرده و به تهران فرستاد؛ اما دستگاه قضایی جمهوری اسلامی وی را متهم به کم‌فروشی و سوء استفاده کرد و پرونده‌ قضایی او با پادرمیانی احمد خمینی و شخص آیت الله خمینی به نفع صادق طباطبایی بسته شد.

در هشتم ژانویه سال 1983، صادق طباطبایی در آلمان به اتهام حمل یک کیلو و هشتصد گرم تریاک بازداشت شد. اما بعد دادگاه وی را تبرئه کرد هرچند مخالفان جمهوری اسلامی بر این باورند که آقای طباطبایی با وساطت دیپلماتیک جمهوری اسلامی توانست این پرونده را به سود خود ببندد.

صادق طباطبایی، که پسرخاله‌ همسر محمد خاتمی، رییس پیشین جمهوری اسلامی ایران است، در دوره‌‌ کوتاهی مسئولیت بنیاد مستضعفان را به عهده داشت و پس از آن هیچ گونه مسئولیت اداری و سیاسی بر دوش وی نبوده و بیشتر به کار مطالعه و نوشتن پرداخته است. از وی به تازگی سه جلد خاطرات منتشر شده و قرار است مجموعه‌ خاطرات وی به پنج جلد برسد.

محمود طالقانی

آیت الله طالقانی با آنکه نقش موثری در پیروزی انقلاب داشت، در مدت کوتاهی که پس از انقلاب زنده بود، اختلاف نظرهای فراوانی با رهبران روحانی حکومت نوبنیاد از جمله آیت الله خمینی پیدا کرد که به تلخ کامی و انزوای وی انجامید.

آیت الله سید محمود علایی طالقانی در اسفند 1289 در طالقان، در کلبه ‌ای روستایی و خانواده ‌ای فقیر و روحانی به دنیا آمد.

وی در قم و نجف تحصیلات دینی کرد و از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله عبدالکریم حائری یزدی اجازه‌ اجتهاد گرفت. او از سال 1318 مبارزات سیاسی خود را در تهران آغاز کرد و با امامت جماعت در مسجد هدایت، این مکان را به یکی از کانون‌های اصلی مخالفت با رژیم پهلوی بدل نمود.

در سال 1338 در مقام نماینده‌ آیت الله محمد حسین بروجردی به قاهره سفر کرد تا با شیخ محمود شلتوت، شیخ دانشگاه الازهر و مفتی مصر، در باره‌ نزدیکی مذاهب اسلامی دیدار و گفت‌ وگو کند.

وی در سال 1340 نیز به بیت المقدس سفر کرد تا در کنفرانس اسلامی در حمایت از فلسطینیان شرکت کند. در بهار 1340 آیت الله محمود طالقانی به همراه مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی نهضت آزادی ایران را تأسیس کرد و یک سال بعد بازداشت شد. او سال‌های بعد نیز بارها به زندان افتاد و مدت درازی را نیز در تبعید گذراند.

پس از پیروزی انقلاب 1357 آیت الله طالقانی به عضویت شورای انقلاب درآمد و ریاست آن را به عهده گرفت. او در سال 1358 از سوی آیت الله خمینی به عنوان اولین امام جمعه‌ تهران برگزیده شد.

ده روز بعد او از طرف مردم تهران به نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد. آیت الله طالقانی در نوزدهم شهریور سال 1358 درگذشت.
آیت الله طالقانی با آنکه نقش موثری در پیروزی انقلاب داشت، در مدت کوتاهی که پس از انقلاب زنده بود، اختلاف نظرهای فراوانی با رهبران روحانی حکومت نوبنیاد از جمله آیت الله خمینی پیدا کرد که به تلخ‌ کامی و انزوای وی انجامید.

آیت الله طالقانی به همراه کسانی چون آیت الله مرتضی حائری یزدی (پدر همسر مصطفی خمینی، فرزند آیت الله خمینی) در بسیاری از مسائل از جمله ولایت فقیه، در مجلس خبرگان با اکثریت انقلابی و روحانی آن مجلس در مناقشه بود و بارها تلاش کرد از عضویت این مجلس کناره ‌گیری کند.


آیت الله طالقانی به درخواست آیت الله خمینی به قم رفت و سپس به تهران بازگشت

مجلس خبرگان تا زمان حیات وی چهارده جلسه داشت که آیت الله طالقانی در پنج جلسه شرکت نکرد و در سه جلسه نیز با تأخیر حضور داشت.
دو ماه پس از پیروزی انقلاب فرزندان آیت الله طالقانی، ابوالحسن، مجتبی و همسرش بازداشت شدند.

در پی این بازداشت‌ها و نیز دریافت گزارشی از وضع زندان‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، آیت الله طالقانی، همه‌ دفترهای خود را در تهران و شهرستان‌ها بست و با همسر و سه فرزندش از تهران خارج شد و به حومه‌ تنکابن در شمال ایران رفت.

وی به درخواست آیت الله خمینی به قم رفت و سپس به تهران بازگشت. اما حمایت آیت الله طالقانی از نهضت آزادی و دیگر نیروهای انقلابی مسلمان مانند سازمان مجاهدین خلق، که با روحانیان حاکم مخالف بودند، روابط او را تا زنده بود با آیت الله خمینی و نزدیکانش تیره کرد.

آیت الله طالقانی با انتشار کتاب "پرتوی از قرآن" در شمار مفسران معاصر شیعه قرار گرفت که سبک ویژه‌ای در تفسیر متن مقدس مسلمانان دارد.

وی همچنین با نوشتن مقدمه‌ ای بلند و پانوشت‌هایی مشروح، کتاب "تنبیه المله و تنزیه الامه" نوشته‌ محمد حسین نایینی، از علمای دوران مشروطیت را باز نشر داد.

در این کتاب دیدگاه سیاسی نویسنده و شارح در نقد استبداد مذهبی و غیر مذهبی به تفصیل بیان شده است.

منبع : بی بی سی فارسی

sarab22 - المان - دوسلدورف
وحشتناگ بود یک ان فکر کردم دارم داستان جنائی میخوانم.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

sanazsarmad - آلمان - مونیخ
از همه مارمولک تر اول رفسنجانی هست بعد هم صادق طباطبایی.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

mnm - کره - کره
عکس ان کفتارهای جانی را که مثل زالو خون مردم را مکدند ودر حال حاظر هم پس ماندهایشان دارند خون جوانان را میفروشند گذاشتید به خصوص ان 4 جنابتکار اول مطلب را گذاشتید که اعصاب مردم را به هم بریزد اخه اینها چه عمل خیر داشتند در پرونده ... ونجس خودشان داشتند لعنت ونفربن بر اینها وطرفداران ابن زالوها که همه از یک طایفه هستند.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

Dokhtare_iran_zamin - ایران - تهران
امیدوارم خاک ....اون پیر هندی به زودی دامن تک تک اسلامیون ( اول از همه علی شیره ای و دوم احمدی کوتوله ) رو بگیره و هر چه زودتر با هم محشور بشن تا ط...ه اون دنیاشون تکمیل بشه. ننگ بر جمهوری .... اسلامی
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

ahoramazda - انگلیس - لندن
دین همه جا عرصه ی نان آوری است--جهل بشر منشاءدین باوری است
آنکه سفیدست وسیاه بر سرش -- حیله گر و روبه خاکستری است
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

persisch - آلمان - بن
یک مشت عوضی . خفاشهای شب.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

farzande mihan - ایران - تهران
لعنت بر همگی شان که ایران را به تاریکی مطلق فرو بردند یقین دارم روزی ایران همچون ققنوس از خاکستر خود بلند میشود و دوباره پرواز میکند به قول فریدون فرخزاد حتی مغول ها هم در برابر فرهنگ ایران تسلیم شدند چه رسد به ملایان
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

velayat - ایران - شیراز
به به هر چی به ضررشون بود را که سانسور کردند. دروغ هم که توش پیدا میشه. ژست بی طرفی هم گرفته. لعنت بر دروغگو.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

تبعیدی - نیوزیلند - کریست چرچ
ولایت-ایران-شیراز
منظورت اینه که روایت رو از صدا و سیمای جمهوری اسلامی نقل نکردن!؟ تازه اینکه چیزی نیست هنوز کسی هیچی نگفته بابا!
***
دوران بسیار وحشتناکی بود! بسیار وحشتناک! روشنفکران تحصیلکرده در آن زمان همگی مثل ابراهیم یزدی و چمران و بنی صدر و طباطبائی و غیره تاب شدیدی در مغز داشتند! چوبش را خود چه عرض کنم! چوبش را ملت بدبخت خورد!
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

moej - انگلستان - لندن
در مورد ا... خمینی . اکثرا دروغه . ایشان هیچ وقت قصد از بین بردن اسرایل را نداشت در جنگ عراق ! این حرف فرماندهان جنگ بود که بعد از اون هم کلی از جون ها رو به کشتن دادن و به ایت... خمینی گفتند ما ابادان رو گرفیم و تا بغداد هم میتونیم بریم ! که بعد ار همه اینها اقای رفسنجانی پیشه امام رفت و گفت اینا فقط دارن مردمو به کشتن میدن ! قبل ار انقاتب هم امام گفت که قصد بر اندازی شاه رو نداره فقط شاه اشتباهاشو درست کنه که نکرد . در ضمن اگه امام برا حکومت اومده بود هیچ وقت نمیرفت تو اون خونه 4 متری بشینه . میرفت تو یکی از کاخای شاه و هیچ کس حرفی نمیزد چون خودشون خواستن که امام بیاد !!!! بقیه افراد بعد از انقلاب هم که اصلا ارزش حرف زدن ندارن . که بهتره برن بمیرن با این حکوت کردنشون !
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

علی-ایران-تهران - ایران - تهران
اصلا حوصله خوندنش را ندارم... سالهای متوالی است که که اینارو دارم می بینم و ازشان مطالب چاپ می شود حالم یه جورایی می شه انگار دوغ و کیک خورده باشم....
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

Black Chador - امزیکا - ولدن
velayat - ایران - شیراز
اگر دروغه چرا کتابهای خمینی توی ایران ممنوع هست. منظورم کتابی که خمینی توضیح میده که چه جور یک مرد میونه با عروس نوزاد عشقبازی کنه. میشه لطفا به من بگید کجا می تونم این کتاب را بخرم؟ اگر دروغه چرا خانوادهای ای جنایتکران ازشون دفاع نمی کند؟
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

ida-relax - انگلیس - لندن
ممنون . اطلاعات خوبی بود
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

bahram$hiroshima - ژاپن - هیروشیما
لعنت ابدی به خلخالی!!!!!!!!!!!!!
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

ryra - انگلیس - برمینگهام
روایت مختصری از واقعیتها بود
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

kooroshe hakhamanesh - ایران - تهران
اصلا ادم ریخت اینارو میبینه دیگه رقبت نمیکنه که بخواد این مطالبو بخونه!!!
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

velayat - ایران - شیراز
Black Chador - امزیکا - ولدن
دوباره چی کردن تو مخت؟ کتاب خمینی که چی؟ تو اصلاً نمی تونی این کتاب را بخری چون نوشته نشده. صد بار گفتم بهتون قبل از این که حرف بزنید ببینید از کجاتون داره در میاد. گوش نمی دید دیگه. چکارتون کنم.
شما خیلی خوش خیالین که فکر می کنین بی بی سی دلش به حال شما سوخته که بخواد حمایتتون کنه. سانسور و دودوزه بازی از سرو پای این بیوگرافی ها میباره. انقدر زودباور و ساده لوح نباشین.
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

ابله شناس - آفریقای جنوبی - ژوهانسبورگ
آنتی اسلام - ایران - اهواز
نظر شما چیه.؟؟
آیا پیش بینی بنده درست از آب درامد؟

امروز دیگه کم کم سر وکله مزدوران که از ماموریت آماده باش 22 بهمن برگشتند از اسپانیا (بلواستار)ا و کوه دنا( مسلمان عرب !!!! sayan از(سربندر یا ته بندر) !!!!! پیدا میشه.
خوش آمدید مزدوران .لطفا میزان اضافه کار و پاداش خود را که بابت ...مالی در دهه بدبختی گرفتید را اعلام کنید.چقدر بهتون رسیدن؟؟؟ فاطی کماندوها چطورن ؟؟؟ برادران سردار زارعی - گلستانی....همه خوبن؟؟
این مزدورها دیروز ماموریتشون تموم شده و یحتمل از امروز سر وکله شون پیدا میشه.
salamiran هم احتمالا به شهرهای نزدیک فرستاده بودنش که زود برگشته و ٫امروز پیداش شد.
به ترتیب بلو استار و مسلمان عرب هم کم کم میانشون.پاینده ایران /ژوهانسبورگ
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

darvish30 - مکزیک - مانزانار
اینها همهشون با هم فامیلند .این دیگه چه افتی بود این انگلیسیها به جان مردم ایران انداختن .همهشون ماشاالله سید تشریف داران من هنوز این قضیه سیدشدن این اقایون را درک نمیکنم مگه فقط از طرف نسل پسری ادم سید نمیشه. حضرت محمد که پسر نداشت!!! پس انهمه سید از کجا سبز شدن. اینم باید یجورائی کار اینگیلیسیها با شه!!!!!خدا بیامرزه دائی جان ناپلئون را هی میگفت ها ماها باورمون نمیشد.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

IRAN VATAN - کانادا - ونکوور
مردشور همشونو ببره مخصوصن اون گربه نره و صادق کله روح الاه
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

alireza.ch - سوییس - نوشاتل
velayat - ایران - شیراز
واقعا که...... عزیزم. برو یک رساله علمی قدیمی از خمینی در بیار برای یک بار هم که شده همینجوری الکی یک تورقی بکن و حکم آقا را در مورد جیفه نمودن با نوزاد نگاهی بینداز. البته اگر عقل و چشمی باز مانده باشد که بسیار بعید است.
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

amir agha - کانادا - ونکوور
همشون آدم های کثیی بودن
ولی خدا از این خلخالی نگذره خیلی آدم کشت. بدبخت روانی بود
چهار‌شنبه 23 بهمن 1387

Black Chador - امزیکا - ولدن
velayat - ایران - شیراز
تحریر الوسیلة؛ کتابی هست که خمینی نوشته ولی توی ایران ممنوع هست. در این کتاب ملا خومینی به افرادی مثل شما یاد میده ه چه جور با یک نوزاد عمل زناشویی انجام بدهید. زنده باد دیکتاتوری اسلامی.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
مرگ و مرگ بر شما ... اسلام ننگین که میهن ما را باغ وحش کردید و مسلخ اسلام و هزاران ننگ بر مزدوران بی هویت و وحشی در این سایت که از نژاد همان وحوش در صدر اسلام ننگین هستند.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

gol222 - سوپد - هلسینگبوری
فقط روح طالقانی شاد.منتظری سلامت و بقیه دردان حرکت ازادیخواهان مردم ایران نابود شوند.مرگ براستبدادواستعمار.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

LARA_87 - ام - کالیفرنیا
مرگ بر جمهوری اسهالی
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
مسئله 68 رساله آیت الله خمینی
بول و غائط (ادرار و مدفوع) حیوانى که انسان آن را وطى کرده، یعنى با آن نزدیکى نموده (یعنی انسان آنرا زمین زده است)، و گوسفندى (یا بسیجی ای) که استخوان آن از خوردن شیر خوک، محکم شده است نجس است.

مسئله 351رساله آیت الله خمینی
اگر نعوذ بالله حیوانى را وطى کند یعنى با او نزدیکى نماید و منى از او بیرون آید (منی یعنی شیر موز) غسل (غسل یک نوع شستشوست) تنها، کافى است. و اگر منى بیرون نیاید، چنانچه پیش از وطى وضو داشته باز هم غسل تنها کافى است، و اگر وضو نداشته، احتیاط واجب آن است که غسل کند، وضو هم بگیرد.

مسئله 2631رساله آیت الله خمینی
خوردن گوشت اسب و قاطر و الاغ مکروه است، و اگر کسى با آنها وطى کند، یعنى نزدیکى نماید، حرام مى‏شود، و باید آنها را از شهر بیرون ببرند و در جاى دیگر بفروشند.

مسئله 2632 رساله آیت الله خمینی
اگر با گاو و گوسفند و شتر نزدیکى کنند بول و سرگین آنها نجس مى‏شود و آشامیدن شیر آنها هم حرام است و باید بدون آن که تاخیر بیفتد آن حیوان را بکشند و بسوزانند و کسى که با آن وطى کرده، پول آن را به صاحبش بدهد، بلکه اگر به بهیمه دیگرى هم نزدیکى کند، شیر آن حرام مى‏شود.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

marioj2 - سو‌ئد - است‌‌کهلم
خدا از سر اون خلخالی نامرد و خون خار نگزره نامردترین انسان روی زمین بود. لعنت بر همشون.آقا رو با تریآگ گرفتن .....................؟
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

تبعیدی - نیوزیلند - کریست چرچ
آنتی اسلام-ایران-اهواز
آخرش بود داداش! دستت درد نکنه.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

shahram khosh maram - ایران - تهران
نظر شخصی من در مورد ایت ا... خمینی:

از نظر من تا انقلاب یک نمونه فوق العاده از یک رهبری بسیار موفق و هوشمندانه را ارائه داد.

در زمان ایت ا... بروجردی که به نوعی معتقد به عدم دخالت روحانیون در سیاست بود؛ وارد مسائل سیاسی نشد. ادمی بود اهل فلسفه که در ان زمان دیگر روحانیون با دید بدی به ان نگاه میکردند. من شنیده ام که نسبت به اکثر روحانیون قم در ان زمان؛ روشنفکرتر بوده.

قطعا ادمی بسیار شجاع و بااراده بوده و به راه خودش ایمان داشته.حالا به غلط بودن یا درست بودن راهش کاری ندارم. خیلی خوب عامه مردم ایران را میشناخت و با روحیات قشر فقیرتر جامعه اشنا بود. تمام افکار و نظریات خودش را به طور مفصل سالها قبل نوشت. من کلا به کسانی که نظراتشان را مکتوب میکنند حتی اگر نظرشان غلط باشد؛ از این نظر ارزش قائل میشوم چون نظراتشان را در معرض نقد قرار میدهند و مسوولیت نظرات خود را رسما میپذیرند. به هر حال او به وضوح نظراتش را در مورد ولایت فقیه سالها قبل نوشت و دقیقا به سوی انها حرکت کرد. مردم میتوانستند نظراتش را بخوانند و تحلیل کنند و بعد تصمیم بگیرند. مشکل این بود که شاه اجازه نداد این کار صورت بگیرد. بنابراین به نظر من او خیلی روشن عقایدش را مکتوب گفت و اگر هم بگوییم روشنفکران ما گول خوردند خودشان هم مقصرند که بدون تحقیق کافی از انقلاب حمایت کردند و یا اینکه اهداف دیگری داشتند.



در سال 42 ایت ا... خمینی بزرگترین جنبش علیه شاه را (از سال 1332 )راه انداخت. قطعا تا ان زمان معروفیت چندانی نداشت. بهای انرا با تبعید داد. قطعا شجاع بود چون کسی که تا اینجا می اید یعنی پیه کشته شدن را به تنش مالیده. من به شخصه مخالف کاپیتلاسیون هستم ولی مخالفت او با حق رای زنان بیمورد بود چون خودش در جمهوری اسلامی عملا انرا به رسمیت شناخت.

به علت بسته شدن فضای سیاسی ایران؛ دیگر عملا یک چهره سیاسی مخالف بزرگ نمانده بود و خود بخود ایت ا... خمینی با سابقه سالها تبعید و مبارزه به بزرگترین چهره مخالف تبدیل شد. او با هوشمندی و درایت توانست گروههای سیاسی را دور خود جمع کند. از مطرح کردن چیزهایی که باعث دودستگی میشد پرهیز کرد مثل نظر دادن در مورد مصدق و شریعتی که بسیاری از دیگر روحانیون انها را تکفیر هم میکردند.(بعد از انقلاب این رویه را تغییر داد). اهمیت این رویه را امروز که رفتار اپوزیسیون خارج از کشور و ماهواره ها را با همدیگر میبینیم؛ درک میکنیم.ارام ارام ایت ا... خمینی توانست یک مجموعه بسیار کارا از مردم عادی؛ تحصیلکردگان غرب؛ روشنفکران داخلی و روحانیون و بازاریان تشکیل دهد. زندگی کردن در نجف که به طور سنتی محل عبور ایرانیان مذهبی بود به این موضوع کمک بسیار کرد. اشتباه بزرگ بعدی با چاپ مقاله توهین امیز نسبت به او اتفاق افتاد. کاری که از نظر اخلاقی و انسانی غلط بود و بعدها نشان داد که از نظر سیاسی هم غلط بود. اتش انقلاب زده شد و ایت ا...خمینی رسما به عنوان رهبر حرکتی بزرگ به رسانه های جهان معرفی شد. داریوش همایون که در ان زمان وزیر اطلاعات(در ان موقع منظور وزارت مطبوعات بود نه ساواک)بود؛ بعدها گفت که این مقاله را یکی از ماموران ساواک بدون مطرح کردن با او چاپ کرده بود.
اشتباه بعدی با رفتن به نوفل لوشاتو اتفاق افتاد. ایت ا... خمینی به مرکز خبرگزاریهای مهم جهان رفت . روش ساده زندگی او و نشستن در زیر درخت سیب در کنار پیروان جوان؛ کم کم به همه دنیا مخابره شد. این عکسها در کنار عکسهای تجملی خاندان سلطنتی به سوژه داغ روزنامه های فرانسه سوسیالیست مبدل شد. ایت ا... خمینی با سخنرانیهایش که حالا با استفاده از فضای باز نسبی به راحتی به ایران میرسید؛ توانست با تاکید روی مفهوم شهادت(در کنار کتابهای دکتر شریعتی) یک روحیه جدیدی به جامعه جوان بدهد و در ضمن با تاکید روی عاشورا با هوشمندی خود را مثل امام حسین نشان دهد که دارد با طاغوت میجنگد.
هرچه ایت ا... خمینی به هدفش ایمان داشت؛ دولتها متزلزلتر میشدند. شاه مرد دوره های بحرانی نبود و دولت و قوای انتظامی بسیار سردرگم و مبتدی عمل میگردند. ایت ا... خمینی در هیچ مرحله ای کوتاه نیامد. با نمایندگان دولت دیدار نکرد؛ ازخطراتی مثل سقوط هواپیما یا ترور یا حمله ارتش نترسید و واقعا انقدر ایستادگی کرد تا انقلاب را پیروز کرد. من از زمان شاه اسماعیل صفوی چنین رهبری کاریزماتیکی را در ایران سراغ ندارم.

من قبول دارم که ایت ا... خمینی وعده هایی نظیر اب و برق و اتوبوس مجانی داد که شعاری بودند ولی به نظر من نقشی در انقلاب نداشتند چون در مرحله بدون برگشت انقلاب زده شدند و بدون انها هم انقلاب پیروز میشد.
از نظر من ایت ا... خمینی تا این مرحله بدون نقص و مثل یکی از بزرگترین و کارکشته ترین سیاستمداران تاریخ عمل کرد.

از نظر من دوره منفی از فردای انقلاب شروع میشود. اعدامها با این سرعت و بدون یک محاکمه متعارف برای ارتشیانی که اعلام بیطرفی کرده بودند؛ لازم نبود. تصمیم گیری سخت هست. من خیلی فکر کرده ام که ایا میشد اعدام ها صورت نمیگرفت؟ ان زمان انقلابیون نمیدانستند شاه به شدت بیمار هست. ارتش به شاه بسیار وفادار بود و تجربه دخالت ارتش و بازگرداندن شاه در 28 مرداد1332 بود و قطعا این مسئله بزرگترین دغدغه انقلابیون بوده. من فکر میکنم با توجه به پذیرفته شدن سریع انقلاب توسط جامعه جهانی به طوری که امریکا و شوروی هر دو به سرعت انرا به رسمیت شناختند؛ احتمال کودتا در ان شرایط بعید بود و با اقبال جهانی روبرو نمیشد.
با اینحال روند اعدامها شروع شد و اعدام شتابزده هویدا در حالی که وکلای مدافع در راه ایران بودند؛ اولین چالش انقلاب با جامعه جهانی رقم زد. ایت ا... خمینی که گفته بود به قم میرود برگشت. اعدامها زیاد شد و گروههای سیاسی به نوبت سرکوب شدند. بعد مسئله تسخیر سفارت امریکا پیش امد که ایت ا... خمینی با تایید ان عملا رو در روی امریکا قرار گرفت و طرفداران زیادی در صحنه جهانی در بین گروههای مخالف امریکا پیدا کرد. به نظر من این یک کار اشتباه بود. ما کاری کردیم که هیچ کشوری تا ان زمان نکرده بود و نشان دادیم که به قوانین بین المللی بی اعتناییم. اینکار غیراخلاقی ما را انزوا و تحریم قرار داد. باعث شد که ریگان بیاید که بسیار محکمتر با جمهوری اسلامی برخورد کرد و جامعه جهانی هم نه تنها در مقابل حمله عراق انرا محکوم نکرد بلکه با سکوت خود حمایت هم کرد تا انبار اسلحه سریعتر خالی شود و انقلاب مهار شود. به نظر من تا حد زیادی به این هدف رسیدند ولی ما بهای انسانی و اقتصادی وحشتناکی دادیم.

درست هست که کودتای نوژه؛ کودتا بود و همه حکومتها با کودتاها با شدت برخورد میکنند؛ ولی بازهم اعدام با این وسعت لازم نبود. این کار باعث شد که گروهی از زبده ترین و وطن پرست ترین افسرانمان را که سالها انرژی و وقت صرف تربیتشان شده بود را از دست بدهیم. ما ضربه فقدان انها را در جنگ خوردیم.

در تمام این برخوردها ایت ا... خمینی نقش اصلی را حداقل با تایید مجریان داشت. اینکار از نظر من برای کسی که با نام دین و ازادی امده بود قابل توجیه نیست. اوج ان در اعدام زندانیان پس از عملیات مرصاد بود که در ان افرادی که مجازاتشان حبسهای کوتاه مدت بود اعدام شدند.

با اینکه نقش کاریزماتیک ایت ا... خمینی به ویژه در اوایل جنگ نقش فوق العاده ای در بسیج نیروهای مردمی برای دفاع از کشور داشت؛ اصرار بی منطق و متعصبانه در گرفتن قسمتهایی از خاک عراق به هر قیمتی باعث افزایش هزینه های اقتصادی و انسانی جنگ شد. به گفته اقای محسن رضایی ما 40٪ تلفاتمان را در جزیره مجنون دادیم. من باز خوشحالم که ایت ا... خمینی خودشان قبل از فوت؛ جنگ را تمام کردند وگرنه خدا میداند بعدش چه میشد. من از جمله ای که در نامه پذیرش قطعنامه نوشتند با این مضمون که من به خدای خودم جواب خواهم داد موافق نیستم.در یک نظام دموکراتیک همه در مقابل مردم هم باید پاسخگو باشند.به نظر من پذیرفتن قطعنامه برای ایت ا... خمینی بینهایت سخت و عذاب اور بوده.

به هر حال ایت ا... خمینی یک شخصیت بینهایت تاثیر گذار در تاریخ سیاسی ما و جهان بوده. از نظر من تا موقع انقلاب یک نمونه عالی از رهبری باایمان و باتدبیر رابه نمایش گذاشت؛ ولی بعد از انقلاب اصول اخلاقی و دمکراسی را زیر پا گذاشت. گرچه باز هم تصمیمهای شجاعانه ای گرفت ولی مردم ما بهای بسیار زیادی را به خاطر تصمیمهایی که گذشت زمان نشان داد بسیاری از انها غلط بوده اند؛ پرداختند.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
اسلام ناب محمدی:

مـسـالـه 31 ـ رساله آیت الله خمینی
واجـب اسـت انسان وقت تخلى و مواقع دیگر , عورت خود را از کسانى که مکلفند , اگـرچـه مـثل خواهر و مادر با او محرم باشند , و همچنین از دیوانه و بچه اگر ممیز باشند یعنى خوب و بد را بفهمند , بپوشاند , ولى زن و شوهر لازم نیست عورت خود را از یکدیگر بپوشانند.
مسئله 59 رساله آیت الله خمینی
موقع تخلى باید طرف جلوى بدن یعنى شکم و سینه رو به قبله و پشت به قبله نباشد!

مسئله 64 رساله آیت الله خمینی
در چهار جا تخلى حرام است: اول: در کوچه‏هاى بن بست در صورتى که صاحبانش اجازه نداده باشند. دوم: در ملک کسى که اجازه تخلى نداده است. سوم: در جایى که براى عده مخصوصى وقف شده است، مثل بعضى از مدرسه‏ها. چهارم: روى قبر مؤمنین در صورتى که بى‏احترامى به آنان باشد.

مسئله 60 رساله آیت الله خمینی
اگر موقع تخلى طرف جلوى بدن کسى رو به قبله یا پشت به قبله باشد و عورت را از قبله بگرداند، کفایت نمى‏کند. و اگر جلوى بدن او رو به قبله یا پشت به قبله نباشد، احتیاط واجب آن است که عورت را رو به قبله یا پشت به قبله ننماید
-----------------------------------------------------------------------
مسلمونا ؛ پس شما هم اینکاره بیدین! آره؟
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
کسانی که به انقلاب 1357 اعتقاد دارند. و 22 بهمن رفتند تظاهرات. این طرز فکر امام تون هست. آیا شما هم همینجوری فکر میکنید؟ باقی مسلمونا که به نظام جمهوری اسهالی اعتقادی ندارند چی؟ اینجوری فکر میکنند؟!
-----------------------------------------------------------------
کسیکه زوجه اى کمتر از نه سال دارد وطى (۱) او براى وى جایز نیست چه اینکه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما سایر کام گیریها از قبیل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخیذ (۲) اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد …
{تحریرالوسیله آیت الله خمینی، جلد سوم، ترجمه آیت الله خامنه ای }
(۱- وطی یعنی آمیزش جنسی - منبع. ۲- تفخیذ یعنی مالیدن آلت جنسی به ران )
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی
بنی صدر: او از دانشجویانی بود که به کمک احسان نراقی، رییس موسسه‌ مطالعات و تحقیقات اجتماعی وابسته به فرح پهلوی، ملکه‌ ایران در دوران پهلوی، برای ادامه‌ تحصیل به اروپا رفت.
مهدی بازرگان: او از نخستین دانش‌آموزانی است که از سوی دولت رضا شاه پهلوی برای تحصیل به فرانسه گسیل شد.
حالا این رژیم حق نداره که با تموم قدرت تو سر ملت میزنه؟بخدا حق داره. اونا خوب فهمیدند که ما ایرانی ها چه نمک به حروم هایی هستیم. اشکال کار اینجا بود که شاه بدبخت نفهمید.

moej - انگلستان - لندن
داستان میسازی؟؟؟
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

Black Chador - امزیکا - ولدن
آنتی اسلام - ایران - اهواز
برای خواندن دستورات بیشتری از ملا خمینی اینجا مراجعه کن.........
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

velayat - ایران - شیراز
alireza.ch - سوییس - نوشاتل
... اون رساله عملیه است. اشتباه گرفتی کلاً.
Black Chador - امزیکا - ولدن
تحریر الوسیله جلد چند؟ کجاش؟
آنتی اسلام - ایران - اهواز
خیلی ممنون که مسایل را مطرح میکنی. ولی اینا را یواش بخون. بقیه دوست ندارند بدونند تو چه مسأله هایی را می خونی و مشکلت چیه. موفق باشی.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

محمد-بچه لرستان - ایران - خرم آباد
Black Chador - امزیکا - ولدن
velayat - ایران - شیراز
نیازی نیست برای پیدا کردن چنین مطلبی خیلی زحمت بکشین...کافیه به رساله ایشون بخش احکام ازدواج مراجعه کنید تا ببینید که ایشون عشقبازی با نوزاد رو در صورتیکه ضرر بدنی برای اون بچه نداشته باشه جایز دونسته...برید بخونید متوجه می شید که من راست میگم یا نه.....
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

magicflut - کانادا - vancouver
اگر توجه کنید نفر سمت راست خلخالی رو می‏شناسید،‏بچه هم که بو‏ده همین ... بوده!!
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

senyorita - آلمان - دوسلدورف
از داستان قوم لوط وحشتناک تره. زمان عیسی مسیح با روئسای جاهلش به وحشتناکی این دوره دیکتاتوری و جهالت آخوندی نبوده.
خداوند این سرزمین را از شر دشمنان خونخوار محفوظ بدارد.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

Black Chador - امزیکا - ولدن
velayat - ایران - شیراز
جلد چهارم. شاید خمینی نوشته. شاید اسرائیل و امریکا به اسم خمینی چاپش کردن. مدون که این امریکاهی ها و اسرائیلی ها خیلی ذبل هستند حتها سر خمینی هم کلاه گذاشتند. برو این کتاب رو بخون و واقعا به امامت
افتخار کن.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

velayat - ایران - شیراز
Black Chador - امزیکا - ولدن
امام خمینی اگه یه وقت نعوذ بالله بگه با تو هم ازدواج کنم باز انقدر صداقت و صفا و اخلاص و مسلمونی ازش دیدم که میگم کارش درسته. با این حرفای تو هم چیزی از محبوبیت امام خمینی در ایران کم نمیشه.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

alireza.ch - سوییس - نوشاتل
velayat - ایران - شیراز
برادر فرافکنی نکن. این رو امام جونت نوشته. حالا اگر ما که کیبورد فارسی نداریم، عملی رو به اشتباه بنویسیم علمی اصل مطلب عوض نمی شود. البته راست هم می گویی چون آن پیر تبعیدی با علم بیگانه بود. ببخشید که به علما توهین شد.
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
shahram khosh maram - ایران - تهران
این رساله که در بالا برای ک...رین فرد در تاریخ ایران نوشتی برای خل و چلهای اسلامی مستند هست و خودت با وجدان و هویت صفر..چشمهای کورت این همه اعدام و خشونت را نمی بیند حقا که از انسانیت تنها نامی شنیده ای بینوای فکری
پنج‌شنبه 24 بهمن 1387

Iraninam - ایران - تهران
ارضای عقده جنسی با حیوانات به دین ربطی ندارد.این افراد بیمار در اروپا هم هستند. حتی تورهای مخصوص توریستهای سکس با حیوان وجود دارد که علاقه مندان را به کشورهایی که این کار پلید در انها مجاز است راهنمایی کنند.
فقط مساله اینست که احکام دینی بر خلاف سایر علوم هزار سال است که هیچ نواوری در انها صورت نگرفته. وبسیاری از مسلمانان حتی این احکام را مطالعه نمی کنند و هر انچه به یاد دارند از پدران و اجدادشان است. اسلامی که امروز بین مسلمانان شاهد هستیم قبل از اینکه دین باشد یک فرهنگ است. نمونه بارزش می تواند این مثال باشد. وقتی که فرد نیازمندی را می بینیم با خود می گوییم فلانی گناه دارد. که البته منظورمان اینست که در صورت عدم کمک گناهکار خواهیم بود. و این واژه های گناه و امرزش ان اصلیت مذهبی دارند. همینطور مساله دادن مهریه به زنان دینیست و در میان غیر مسلمانان غربی رایج نیست.
اصولا چاره محنت ما قبل از انکه تغییر دین یا نفی ان باشد تغییر فرهنگ است.
جمعه 25 بهمن 1387

shahram khosh maram - ایران - تهران
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
دوست عزیز. من با دید احساسی موافق نیستم. من معتقدم باید هم نقاط ضعف و هم نقاط قدرت مردان سیاسی را شناخت. برای همین هم اشکالات و هم امتیازها را باید گفت.
من مخالف شدید اعدامهای بعد از انقلاب هستم که اصلا توجیه پذیر نیست. همانطور که مخالف طولانی شدن جنگ؛ سرکوب مخالفان سیاسی و اشغال سفارت امریکا هستم چون مردم ما بهای بسیار گزافی برای انها دادند و از نظر من تصمیمات اشتباهی بودند. ولی باز معتقدم ایت ا... خمینی تا زمان پیروزی انقلاب یک نمونه خیلی خوب از رهبری را نشان داد. من خوشحال میشوم که دلایل شما را اگر معتقدید تا موقع انقلاب رهبری خوبی نداشتند برایم بنویسید. مطمئن باشید اگر دلایلتان قویتر باشد نظرم را عوض میکنم.
جمعه 25 بهمن 1387

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
shahram khosh maram - ایران - تهران
هم میهن؟؟؟می دانی علت اختلاف خمینی با شاه چه بود؟؟؟((اصلاحات ارضی و حق رای به زنان))او مردی بسیار دروغگو و مکار بود هنگامی که در عراق بود در برابر سوال تعدادی از بازاریان قرار گرفت در مورد مرگ پسر بزرگش گفت او سکته کرده هنگامی که قدرت گرفت گفته شد ساواک او را کشت خفه خون گرفت برای پیروزی اسلام ننگین!!یکی از اشنایان در پاریس از این مرد.. پرسید در مورد حجاب زنان چه نظری دارید گفت(((در حجاب اجباری نخواهد بود زنان مختارند که رعایت کنند یا نه))) و وعده ی پول نفت و خدمات مجانی اجتماعی برای ملت. و ایرانی گرامی اینرا بدان!!!!تمام اعدامهای اوایل انقلاب اعدام افسران شجاع نوجوان بیگناه از هر گروهی و در هر سنی .زنان حامله. تجاوز قبل از اعدام همه و همه زیر نظر او و با امضای او بود و اعدام بانوی فرهیخته فرخرو پارسای وزیر اموزش و پرورش و اعدام او با تن فروشان شهر نو!!!! و از خود پرسیده ای کدام دستی او را از نجف یک راست به پاریس برد و او را در 24 ساعت در دنیا لانسه کردند!!!! اینها قطره ای از دریای ... وجود منحوس او و اسلام ام ال...اد است خود دانید.
شنبه 26 بهمن 1387

shahram khosh maram - ایران - تهران
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
دوست عزیز؛ من در مورد بسیاری از تصمیمهای غلط ایت ا... خمینی بعد از انقلاب با شما موافقم. اختلاف ما در مورد قبل از انقلاب هست. از نظر من ایت ا... خمینی جریان مخالف شاه را به خوبی رهبری کرد و توانست جوری عمل کند که گروههای مختلف از طیفهای سیاسی بسیار مختلف؛ با هم متحد عمل کنند. من به جز انقلاب مشروطه؛ جریان دیگری را در تاریخ ایران نمیشناسم که در ان؛ چپ و ملی و غربی و روحانی و روشنفکر و عوام انقدر هماهنگ با هم عمل کرده باشند. تفاوت شدید گرایشهای این گروهها یکی از دلایلی است که باعث میشود نتوانم بپذیرم این کار کلا کار نیروهای خارجی بوده. اگر بخواهم بگویم انقلاب را خارجیها راه انداخته اند یعنی چپها را شوروی بسیج کرد؛ روحانیون را هم حتما انگلیس باید بسیج کرده باشد؛ ملی ها و غربی ها و گروهی از روشنفکران را هم امریکا. این در حالی است که امریکا و شوروی در دوره جنگ سرد بودند و جنگ ویتنام تازه تمام شده بود و بعد جنگ افغانستان امد یعنی علنا داشتند با هم رویارویی میکردند. تازه ایران از مهمترین متحدهای امریکا بود و 45000 امریکایی در ایران بودند. من هر چی فکر میکنم؛منطقی نمیبینم که امریکا بخواهد برضد منافع خودش با شورو ی که دشمنش بود هم جهت حرکت کند و انقلاب را ایجاد کند.

وعده پول نفت مجانی و اب و برق و اتوبوس مجانی از نظر من خیلی نقش نداشته. اولا همه موافقان شاه معتقدند که وضع اقتصادی مردم در زمان شاه بسیار خوب بوده و رفاه داشتند و حتی اصطلاح خوشی زیر دل مردم را زده بود به کار میبرند. اگر این فرض را درست بگیریم دیگر فرض انقلاب برای نان و اب و برق و بلیت اتوبوس مجانی درست در نمی اید. در ضمن خیلی از این حرفهای شعاری را ایت ا...خمینی وقتی مطرح کرد که انقلاب بسیار سرعت گرفته بود مثل سخنرانیشان بعد از ورود به ایران.

این نظرات من هست. ولی برای من نظرات شما جالب هست:
به نظر شما چه دستی ایت ا... خمینی را به پاریس برد؟امریکا؛ انگلیس؛ فرانسه؛ شوروی؛ یا صدام و اعراب.
موفق باشید
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
این حکومت و رهبرانش و همهء احزابی که عاملِ روی کار آمدنِ این حکومت شدند از جمهوریخواهان گرفته تا توده ایها، مجاهدین و .....، به مراتب بهتر هستند .شاه بد است، چون ارزشِ ایرانیان را در جهان به حدی رسانید که همهء جهان به ما احترام میگذاشتند و بدونِ ویزا به همه جا سفر میکردیم و این حکومت خوب است چون جهانیان به ما به چشمِ تروریست نگاه میکنند
شاه بد است چون علاوه بر تحصیلِ رایگان، تغذیهء رایگان برای دانش آموزان و سپاهِ دانش برای ایجادِ امکاناتِ سواد آموزی به دورترینِ روستاها فرستاد و این حکومت خوب است چون به دلیلِ مخارجِ بالای تحصیلات و عدمِ امکاناتِ مالیِ بسیاری از خانواده ها، درصدِ بیسوادی افزایش یافته
شاه بد است چون ایران را از خطرِ کودتای 25 مردادِ توده ای- مصدقیها و به استعمارِ شورویِ کمونیست درآمدن نجات داد
شاه بد است چون عاملِ ثباتِ در منطقه بود و این حکومت خوب است چون منطقه و جهان را به آشوب و جنگ کشانده است
شاه بد است چون پولِ ایران دارای ارزشی بالا بود و اقتصاد ایران رو به شکوفایی میرفت و این حکومت خوب است چون تورم و گرانی بیداد میکند و ارزشِ پولِ ایران نزولی 16000 درصدی یافته است
شاه بد است چون تحصیلکردگان در مصدرِ حکومت بودند و این حکومت خوب است چون دانشجویان در زندانند و اراذل و اوباش حکومت میکنند .
شاه بد است چون زنان را دارای حق و حقوقِ برابر با مردان میدانست و این حکومت خوب است چون زن را به کالایی بی ارزش مبدل ساخته است .
شاه بد است چون تلاش برای ایجادِ رفاهِ اجتماعی و مبارزه با فقر میکرد و این حکومت خوب است چون آنچنان رفاهی ایجاد کرده که خیابانها پر از کودکان و زنان و مردانِ خیابان خواب شده
شاه بد است چون ایران را پیش بسوی تمدنِ بزرگ میبرد و ایران در رده های بالای کشورهای جهان جای داشت و این حکومت خوب است چون مقامِ اولِ اعتیاد و مقامِ دومِ فحشا در جهان را کسب کرده است
شاه بد است چون الگوی فرهنگ و تمدنِ کهن و تاریخِ پر افتخارِ ایران بود و این حکومت خوب است چون الگوی سنتهای بادیه نشینان عرب میباشد .
شاه بد است چون پولِ نفتِ ما را میدزدید و خرجِ خودمان میکرد، این حکومت خوب است که پولِ نفتمان را در زندانها با گلوله داد، آب، برق، نفت و اتوبوسها را نیز مجانی کرد
شاه بد است چون کسی تصویرِ او را در ماه ندید، این حکومت خوب است که از ماه گرفته تا عمقِ زمین ( چاهِ جمکران ) بوضوح دیده میشود و نماینده دارد
بسیاری دلایلِ دیگر موجودند که شاه بد است و این حکومت و عواملی که آنرا روی کار آوردند خوب هستند
*********
آقایان، دستتان درد نکند که ملت و میهن را از دستِ شاه نجات دادید، ولی نمیدانم که چگونه است که با اینهمه بدیهای شاه و البته خوبیهای شما، دلهای این ملت برای بدیهای آن خدا بیامرز تنگ شده ؟
شاید از اینهمه لطف و محبتی که حکومتِ اسلامی به ملت میکند، سیری و خوشی دلمان را زده
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
بریم سر اصل مطلب
اول بریم سروقت اتفاقی که در بهمن 57 روی داد
من قویا معتقدم که اول باید مشخص بشه که این اتفاق اصولا یک انقلاب بوده یا نه؟
در همه جای دنیا انقلاب دارای تعریفی یکتا و یونیک هست
در هیچ کجای دنیا سابقه نداشته که رهبران یک انقلاب خارج از کشور باشند و بعد از اینکه همه ی آب ها از آسیاب افتاد تن لش شون رو بیارند داخل
در هیچ کجای دنیا انقلابی وجود نداشته که در گرماگرم آن نظاره گر یک مشت مزدور باشیم
منظورم از این مزدوران معاندین عراقی،فلسطینی،اردنی،چریک هایی که در کشور های عربی آموزش می دیدند
و اصولا آیا به نظر شما پول این مزدروان را هم مردم و بازاریان می دادند؟
و یا اینکه مثلا در میدان فوزیه تانک سرلشکر ریاحی با موشک ضد زره منهدم شد
با کوکتل مولوتوف یا آرپی جی تانک چیفتن حتی خش هم ور نمی دارد
و اتفاقاتی از قبیل اینکه هلی کوپتر فرمانده سپاه جنوب(سپهبد بقراط) که رهسپار تهران بود در 22 بهمن با موشک تاو ساقط می شود.
سپهبد بدره ای در 21 بهمن با تفنگ دوربین دار ترور می شود
حال باید از یک مشت بی سر و پا حرامی پرسید وقوع این اتفاقات چقدر به اصالت اتفاقی که در سال 57 روی داد خذشه وارد می کند؟؟؟
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
من خیلی خلاصه وار آن چیزی را که در سال 57 روی داد را بازگو می کنم
در 22 بهمن ارتش در تدارک کودتا بود،به همین دلیل سپهبد بقراط جغرافیایی در جنوب با قوایش به سمت تهران حرکت می کند ولی در اصفهان هلی کوپترش هدف قرار می گیرد
ایل بختیاری هم قرار بود به محظ اعلام کودتا به تهران بیاید
قذافی چریک های فلسطینی را به موشک ضد هوایی روسی مجهز کرده بود
شب 22 بهمن گردان زرهی گارد تانک ها را مسلح می کنند تا صبح فردا مدرسه علوی به توپ بسته بشه
از فردوست،فبروزمند و قره باقی خبری نیست
صبح سر سوزنی تانک ها برداشته میشه و تانک ها حرکت نمی کنه
دقیقا در همان لحظات درگیری شدید بین فلسطینی ها و چریک های مجاهیدن با ارتش در محوطه نیاوران در جریان بود
در خیابان آرامگاه هم 50 نفر گاردی همچنان از آرامگاه رضا شاه محافظت می کنند،همشون هم تا آخرین نفر کشته می شوند
سربازانی که تحویل فرمانداری نظامی می شوند، به دستور تیمسار رحیمی به باغشاه بر می گردند،چون دستوری از شاه صادر نشده
درست در همین روز ها تیمسار مقدم در ساواک مشغول بازخرید کردن پرسنل بود
در حالیکه بانکها به ارتش پول نمی دادند مقدم با گونی پول به سلطنت آباد می رود
و ناگهان ارتش اعلام بی طرفی می کند
جالبه که بدانید قره باقی 23 بهمن شادان و چابک رهسپار محل کارش بود که أقای بازرگان ترتیب فرارش را مهیا می سازد
ناصر مقدم در دادگاه فریاد می زند ما با آقای بازرگان قرار دیگری داشتیم
سپهبد ربیعی هم در دادگاه گفت ژنرال هویزر از کودتا جلوگیری کرد و شاه را از مملکت بیرون کرد
یاسر عرفات همراه خمینی و باقی چریک های فلسطینی با مشت های گره کرده گفت "ما"پیروز شدیم
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
بله دوستان /
اون چیزی که در سال 57 به وقوع پیوست از ریشه تا به میوه هیچ ارتباطی با هیچ نوع انقلابی نداشت .
من اگر بخواهم رویداد سال 57 رو براتون خیلی چکیده توصیف کنم اینگونه خواهد بود
====
آن اتفاقی که در سال 57 به وقع پیوست را می توان به مثابه ی یک سناریو و تراژدی دلقک وار از نظر گذرانید .
که کارگردان ها و سناریست هایش آمریکا و بریتانیا /
و بازیگرانش یک مشت روشنفکر تیپا خورده ی الدنگ /
و کارگرانش هم مردم ابله بودند /
براستی اتفاق سال 57 چیزی جز این نبود /
چیزی که بر ما گذشت
فقط و فقط یک توطئه ی جهانی بود و نه چیزی بیشتر .
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
البته همین بازرگان با تیمسار مقدم هر قرار هایی گذاشته بود و وعده و وعید هایی هم داده بود آن مقدم احمق هم گول او را خورده بود و دقیقا شروع کرده بود به بازخرید کردن پرسنل ساواک بهتر است بدانید ساواک از سال 55 به بعد اجازه ی بازجویی یا دستگیری هیچ شخصی را نداشته است بعد ها هم همین جناب مقدم در دادگاه اش فریاد می زند که ما با آقای بازرگان قرار های دیگری داشتیم اینجا نقش آقای بازرگان به عنوان یک فاحشه ی سیاسی مشخص می شود هر کجا که شخصی خیانتی کرده است بوی گند بازرگان هم می آید بله از بحث خارج نشویم قرار بود که خسرو داد خیلی ضربتی تمام مخالفین را ظرف مدت 24 ساعت بکشد اما شاه به او می گوید: من نمی خواهم در حمام خون حکومت کنم اگر از دماغ کسی یک قطره خون بچکد من خودم رگ گردنت را خواهم زد . این را هم بدانیددر منشوری که برای گارد جاویدان تدوین شده است
گارد دارای این حق هست که اگر بداند شاه می خواهد از مملکت خارج شود از خروج اش جلوگیری کند گاردیها زمانی که قرار بود شاه ایران را ترک کند گمان می کردن برای بازدید به مصر می روند گاردیها از خروج شاه بی خبر بودند مسبب این رویداد هم شخصی نبود جز قره باغی بی شرف
شنبه 26 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
در بحث هایی که گاها پیش می یاد من همیشه نظاره گر این هستم که خیلی ها شاهنشاه آریامهر رو متهم می کنند به داشتن خلق و خوی استبداد زدگی
از آزادی بیان دم می زنندو ناراحتی شون از این هست که اگر شاه کمی با مردم راه می یومد و بهشون آزادی می داد ما الان وضع مون این نبوددر جواب این دوستان باید بگم
مردم من خیلی غلط می کنند/ خیلی بیجا می کنند که اصلا از آزادی دم بزنند.
مردم ایران رو آزاد بذارییشون می روند دل و روده ی همدیگر رو بیرون می آوردند .
شاهنشاه آریامهر اتفاقا خیلی هم دموکرات و رئوف بودند .چرا که گوش به حرف تیمسار خسروداد ندادند قرار بود که شاه را بدزدیم و به کیش ببریم و یک شورای سلطنتی تشکیل بدهیم/ و تمام مخالفان را ظرف فقط 24 ساعت به داخل استادیوم آریامهر ببریم و همگی را تیرباران کنیم/ دقیقا شبیه به همان اتفاقی که در شیلی روی داد و کاری که با سالوادور آلنده و دیگر مارکسیست ها کردندتیمسار خسرو داد حتی به رگ گردن اش هم قسم خورد که این کار را فقط ظرف 24 ساعت انجام دهد.اما آن قره باغی بی همه چیز نشست زیر پای شاه که بهتر است با بختیار کنار بیاید .البته دیدیم که این مردم بی سر_و_پا وی را نوکر بی اختیاراش نامیدند . و بی شرفی اونها اینجاست که از آرمان های مشروطیت هم گاها دم می زنند و جالب تر از همه این هست که بدانید بعدها بختیار خودش گفتمن یک روز صبح با ارتشبد قره باغی قراری داشتم اما ایشون تا ظهر هم نیامدند . تمام تلفن ها و خط هایش هم یا قطع بود و یا کسی جواب نمی داد .بعد از مدتی دیدم که ارتش را هم تسلیم کرده است//در صورتی که من از هیچ چیز خبر نداشتم . بختیار همیشه از روابط قره باغی با بازرگان سخن گفته است ،و اینکه قره باغی قرار بوده است برای سازش اوضاع با بازرگان ملاقات کند . اما من خبر نداشتم که در حال انجام یک توطئه ی شوم هستند/ بله بعد هم دیدیم که همین بازرگان ترتیب فراراش را مهیا ساخت ای کاش تیمسار خسرو داد در ستاد به جای اینکه با سیلی بزند در گوش این قره باغی ....به خطا یک گلوله در کله پوک این خیانتکار انگلیسی می چکانید.
یکشنبه 27 بهمن 1387

shahram khosh maram - ایران - تهران
LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
دوست عزیز؛ من با دید احساسی موافق نیستم چون باعث میشود که به توهین بینجامد که بحثها را شبیه دعواهای کودکانه میکند که هر که بیشتر و سریعتر فحش داد برنده است. من معتقدم ادم باید هم منفیها را ببیند و هم مثبتها را. من کلا عادت ندارم که برای اینکه توهین نشنوم نظرم را تغییر دهم. بنابر این اگر منظور از توهینهایتان من بودم؛ متاسفانه خدمتتان عرض کنم که این روش کارگر نیست.

من منکر خدمات شاه در زمینه های عمرانی و دفاعی و سیاستهای خارجی و اقتصادی نیستم. او دانشگاههای زیادی ساخت و دانشجویان زیادی را به خارج فرستاد؛ باعث ارتقا جایگاه سیاسی ایران شد و تلاش زیادی در شناسایی تاریخ ایران به جهانیان شد. تمام این کارهای مثبت قبول. من میتوانم ساعتها در مورد انها برای شما صحبت کنم. اما این دلیل نمیشود که بگویم هیچ اشتباهی نداشته. اینکه بعد از انقلاب شرایط ایران از خیلی جهات بدتر شده؛ دلیل نمیشود که ادم اشتباهات ان موقع را نگوید. من قبول دارم که بینهایت بهتر بود که شاه جوری عمل میکرد که از انقلاب جلوگیری میشد. قطعا بینهایت به نفع کشور بود.
چیزی که من واقعا با ان مشکل دارم این تفکر هست: «مردم احمق بودند که انقلاب کردند» بعد نتیجه گیری میشود که پس باید دیکتاتوری باشد چون مردم نمیفهمند. من خیالتان را راحت کنم. من با دیکتاتوری شاه و اخوند و دانشمند و نخست وزیر و غیره مخالفم. از نظر من حکومت فعلی ایران دیکتاتوری است که با شعار ازادی و دمکراسی امد. این که ما الان دیکتاتوری داریم دلیل نمیشود که اشتباههای گذشته را نگوییم. پس ما کی باید از تاریخ درس بگیریم؟
در مورد حوادثی که گفتید در بهمن رخ داده و کار گروههای مسلح بوده. شکی نیست که تعدادی از گروههای مختلف چپ و اسلامی در دهه 50 به مبارزه مسلحانه روی اوردند و حتی دوره هایی را در اردوگاههای فلسطینی دیدند. حتما تاثیر هم داشتند ولی من در هیچکدام از تحلیلهای خارجیی که تابه حال خوانده ام ندیده ام این مسئله علت اصلی انقلاب عنوان شود.
در مورد ورود معاندین مسلح خارجی:من هم شنیده ام که گروهی معتقدند فلسطینیها از پشت بام در روز 17 شهریور تیراندازی کردند نه گارد. احتمالا نتیجه ای که که از ذکر حوادث بهمن میخواهید بگیرید این هست که این انقلاب نبوده بلکه کودتا بوده. من این را قبول ندارم. اولا خود شاه ماهها قبل گفت که صدای انقلاب را شنیده و عینا کلمه انقلاب را به کار برد. ما قطعا یکی از قویترین ارتشهای جهان را داشتیم که در پاکستان و عراق و عمان با قدرت عمل کرد. من هیچ کشوری را با یک ارتش قدرتمند نمیشناسم که اجازه داده باشد چریکهای مسلح خارجی به راحتی وارد شوند و سرنگونش کنند.
در ضمن تا به حال در هیچ مقاله خارجی نخوانده ام که به جای انقلاب از کودتای اسلامی استفاده شده باشد.
یکشنبه 27 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
یکی از دلایلی که این اتفاق در سال 57 به وقوع پیوست تضعیف ساواک بود در کشوری با آن وضعیت تضعیف سازمان ضد جاسوسی ا می تواند چنین مصیبت هایی هم به بار آورد
و این کاری بود که توسط آمریکا و بریتانیا و با شیوه ای استادانه انجام گرفت که جمعی خیانت پیشه هم در این میان به ایشان یاری رسانیدند دلیل مشکل آمریکا هم با شاه فقط و فقط بر سر نفت بود که از چپی ها به عنوان ابزاری برای براندازی شاه استفاده کرد
سپس خمینی هم تبدیل شد به ابزاری برای براندازی چپی ها چرا که به سود منافع آمریکا نبود که ایران کمونیستی بشود در این میان هم یک مشت روشنکر ... گند زدند به مملکت مردم هم که اصولا فاقد هر نوع درک و شعور سیاسی ای هستند همین دیگه
پایا و مانا باشید.
یکشنبه 27 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
و کلام آخر:
ما می خواهیم اسلام را پیاده کنیم. پس ممکن است دیروز من یک حرفی زده باشم و امرور حرف دیگری را و فردا حرف دیگری را. این معنا ندارد که من بگویم چون دیروز حرفی زده ام باید روی همان حرف باقی بمانم
(صحیفه نور/جلد هجدهم/ص178)
ما این طور نیست که هرجا یک کلمه ای گفتیم و دیدیم مصالح اسلام این جوری نیست، بگوییم سر حرف خود هستیم. ما دنبال مصالح هستیم
(صحیفه نور/جلد شانزدهم/ص211)
و هزاران دروغ اسلامی دیگر
خمینی: "ولایت فقیه واقعیتی جز قرار دادن و تعیین قیم برای صغار ندارد."
"مردم ناقصاند و نیازمند کمالاند وناکاملاند، پس به حاکمی که قیم امین صالح باشد محتاجند.""اگر فقیه درکار نباشد، ولایت فقیه درکار نباشد طاغوت است. یا خدا است یا طاغوت. اگر رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد طاغوت است.""فقهای جامع الشرایط از طرف معصومین نیابت در تمام امور شرعی، سیاسی و اجتماعی دارند و تولی امور در غیبت کبیر موکول به آنان است.""مخالفت با ولایت فقیه، مخالفت ‏با اسلام است"
"اگر فقیه عالم و عادل بپاخاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که پیامبر در امر اداره جامعه داشت دارا میباشد، و بر همهی مردم لازم است که از او اطاعت کنند."
"این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم بیشتر از حضرت امیر بود یا اختیارات حکومتی حضرت امیر بیش از فقیه است، باطل و غلط است.""ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان درست کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است، همان ولایت رسولالله است.""من یک نفر آدمی هستم که از طرف شارع مقدس ولایت دارم.""مخالفت با ولایت فقیه، تکذیب ائمه و اسلام است
یکشنبه 27 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
آقای شهرام اصلا منظور بنده شخص شما نبودین ، من قبلا گفتم شما مختارین هرجور دوست دارین برداشت و استدلال کنید / من این مطالب رو نوشتم که هر کسی میاد و می بینه دلش خواست بخونه / شما خودتونو ناراحت نکنید من نه خواستم توهینی کنم و نه احساسی برخورد کردم //
یکشنبه 27 بهمن 1387

shahram khosh maram - ایران - تهران
LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
دوست عزیز ممنون از کامنتتان
در مورد برداشتم از توهین؛ عذرخواهی میکنم چون وقتی کامنتم را نوشتم فقط کامنتی در سایت بود که شما در ان به افراد بی سر و پا اشاره کرده بودید. الان متوجه شدم که شما داشتید به یک موضوع به طور کلی اشاره میکردید و کامنتهای بعدی را هم فرستاده بودید.
مطلبتان در مورد تضعیف ساواک بعد از 55 به نظرم منطقی می اید و حتما در اینده در موردش مطالعه خواهم کرد.
با شما هم عقیده هستم که ایت ا... خمینی بعد از انقلاب به خیلی از قولهایش عمل نکرد و از خیلی از گروههای سیاسی مثل ملی مذهبی ها؛ چپها و مجاهدین که همگی نقش اساسی در پیروزی انقلاب داشتند؛ عملا استفاده ابزاری کرد و بعد انها را به ترتیب حذف کرد.
من نمیدانستم که گارد این حق را داشت که مانع خروج شاه شود. برایم جالب بود. من هم مثل شما معتقدم که خروج شاه از کشور ضربه شدیدی به حکومت زد.
گفتید قرار بود که ارتش در 22 بهمن کودتا کند. من یک جور دیگری فکر میکردم. من فکر میکردم ارتش به خاطر حفظ کشور از جنگ داخلی و تجزیه اعلام بیطرفی کرد. به همین دلیل من با اعدام نظامیان در اول انقلاب به شدت مخالف بودم چون از نظر من ارتش با اعلام بیطرفی به قصد حفظ اتحاد کشور؛ وطن پرستی خود را ثابت کرده بود و نشان داده بود که میهن از شاه برایش مهمتر بود. اما اگر فرض کودتا در این ابعاد را صحیح بگیریم؛ اعدام نظامیان بلندپایه در اوایل انقلاب خیلی توجیه پیدا میکند. اگر چه باز هم وطن پرستی ارتش را میتوان اینگونه توجیه کرد که ارتش معتقد بود حفظ وطن در ان شرایط فقط با حفظ شاه و سرکوب مردم و اعدام سران انقلاب امکانپذیر هست که باز میشد همانکاری که بعد از انقلاب صورت گرفت و ما از ان انتقاد میکنیم. از نظر من این دیگر به ارزش میهن پرستی حالت اول نیست چون ریختن خون هموطنان هم جزوی از ان میشود.
اگر فرض کودتا در 22 بهمن درست باشد. دو حالت هست:
1. شاه خیلی دمکرات بود که کلا با هر اقدام نظامی مخالف بود.شما به این اعتقاد دارید ولی از نظر من شاه قبلا کودتا (28مرداد) و برخوردهای نظامی(سال 42 و سرکوب چپها البته قبول دارم که خیلی از چپها به رویارویی مسلحانه روی اوردند) و اعلام حکومت نظامی را تایید کرده بود. البته ممکن هست در اواخر تا حدودی تغییر رویه داده باشد.
2. یا شرایط سیاسی جهان و کشور جوری بود که کودتا را ناموفق و یا بسیار پرهزینه میکرد. کارتر با شعار حقوق بشر امده بود و ایران از نزدیکترین متحدان امریکا بود. ابعاد انقلاب بسیار گسترده شده بود و گروههای متفاوتی با ان همراه شده بودند و سرکوب همه انها هزینه سیاسی را برای شاه و امریکا بسیار بالا میبرد.در ضمن احتمال موفقیت درازمدت باتوجه به ذهنیتی که مردم از ماجرای مصدق داشتند کم بود. در این شرایط تنها در صورتی اینکار امکان پذیر بود که شاه ادمی بسیار بااراده باشد و از پشتوانه 100٪ امریکا برخوردار باشد و بخواهد که خود را در جهان منزوی کند و با سرکوب شدید به حکومت ادامه دهد و ریسک بالای شکست را هم بپذیرد مثل پینوشه. شاه با توجه به بیماریش و کاهش درامدهای نفتی و اهمیتی که برای تصویر بین المللی خودش قائل بود؛ چنین ادمی نبود.امریکای کارتر هم در این حد نمیتوانست حمایت کند. دمکرات بودن یا نبودن شاه در اینجا دیگر خیلی مهم نیست. به فرض هم همان اتفاق پینوشه در شیلی در ایران رخ میداد؛ بحث؛ دیگر دموکراسی بهتر است یا دیکتاتوری نیست بلکه بحث بهتر بودن دیکتاتوری اخوند یا دیکتاتوری شاه هست.
در صورت وجود احتمال کودتا در بهمن؛ فرض2 از نظر من بیشتر منطقی می اید.

با کامنتهایتان متوجه شدم که شما هم امریکا و هم انگلستان را عامل اصلی انقلاب میدانید که قذافی و عرفات هم با انها همراه بودند و ایت ا... خمینی؛ بازرگان؛ ارتشبد قره باغی در حقیقت عامل بیگانه بودند و اقای بختیار و کمونیستها هم در این جریان عملا بازیچه بودند.
به امید موفقیت
یکشنبه 27 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
shahram khosh maram - ایران - تهران
خواهش می کنم دوست عزیز و سپاس بابت نگاشتن این کامنت.پایدار باشید .
دوشنبه 28 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
ما دقیقا می دانیم که دشمنان ایران چه کسانی هستند.یکسری از روی بد گوهری و عده ای دیگر از روی نفهمی به این مملکت خیانت می کنند بله آدمی در حال پرواز است و اگر بال نزند سقوط می کند اما چیدن بال کار سفیهانه ای ست این واقعه در سال 57 به وقوع پیوست.
دوشنبه 28 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
من به هر مبارزی به هر آزادی خواهی به هر دموکراتی به هر لیبرالی به هر سوسیالی
مشکوکم متنفرفم در دل آشوبه های اندرونشان از آرمان های وطن بر باده شان
از سستی و بی رگی شان به مام میهن از غیرتشان به دشمنان وطن ما جنگی در پیش داریم این جنگ به مثابه نبردی بی امان است برای رستاخیز ایران برای یکبار هم شده تلکیف خود را با ایسم ها روشن می کنیم یک پاکسازی نژادی نیاز است این کله پوک های نا نژاده را رهسپار دیار عدم می کنیم برای ایرانی را از نو بسازیم آنگاه ایران نیز از نو ساخته می شود این پا پتی ها باید برگردند سر جای اصلی خودشان اصلا حق حرف زدن ندارند ما نیاز به یک جامعه طبقاتی داریم به یک تفکیک اساسی در قشرها/صنوف/ و اندیشه وران نیازمندیم هر گنبد و بارگاه تازیان باید نابود شود آری مشکل خون است
خون پاک به خاک خود خیانت نمی کند
دوشنبه 28 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
در دنیای سیاست اخلاقیاتی وجود ندارد در منشور قدرت دل سوزی ای وجود ندارد
شاه به مردم عادی کاری نداشت او طرف حساب اش یک مشت روشنفکر ابلهی بود که به هوای علم اندوزی به فرنگ می رفتند اما زیر زیرکی از دنیای کمونیست سخن می رانند و زیر زیرکی هم با روسیه و انگلیس و آمریکا و دیگر کشورها رابطه داشتند
شاه مشکل اش با یک مشت ابله بود که می خواستند کشور را دو دستی بدهند به روسیه و وقتی شاه مخالفت کرد شد دیکتاتور و مستبد شاه تا با قیمت نفت بازی کرد و زد در دهان آمریکا و دیگر دول خواستند که او را از قدرت ساقط کنند بحث بر سر معانی و الفاظ نیست بخث بر سر واقعیت های تاریخی ست و اینکه یک مشت دانسته یا ندانسته گند زده اند و اکنون نیز گستاخانه می گویند ما آن کاری را کرده ایم که درست بود
اینکه مردم ایران تنبل و...و بی مسولیت هستند ربطی به هیچ فلسفه ای ندارد
.../ من هم اصولا مشکلی با تغییر و تحول و پویایی ندارم اما اتفاقی که در بهمن 57 روی داد تغییر و تحول بود یا نابودی؟ نظام آمریکا هم نابود نشویدمطمئن باشید آنها دارای خطوط قرمزی هستند که اگر توسط اوباما رعایت نشود بر سراش بلایی می آید که بر سر کندی آمد
همان زمانها که همه می گفتند شاه مستبد بود در همین آمریکا که مهد تمدن و دموکراسی ست سناتورهایی بودند همچون مکارتی که تمام مردم از هنر پیشه گرفته تا ارتشی و بقال و چقال را مورد تفتیش عقاید قرار می دادندآن زمانها سخن از دیوار آهنین بود این استبداد فقط مختص به شاه ایران نبود او شاه بود و وظایفی داشت و باید در برابر این روشنفکرهای نفهم خود فروخته ایستادگی می کرد.
دوشنبه 28 بهمن 1387

shahram khosh maram - ایران - تهران
LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
من قبول دارم که ما اسیب زیادی از همسایگی با شوروی دیدیم. قسمتهای بزرگی از خاک ما در دوران قاجار نصیب روسیه شد. اذربایجان و گیلان هم نزدیک بود از دست برود و بعد هم کردستان. شوروی از هیچ کوشش سیاسی و نظامی برای تسخیر ایران دریغ نکرد. من یکی از بزرگترین خدمات شاه را حفظ کشور از شوروی میدانم. با توجه به سرنوشت کشورهای کمونیستی؛ من معتقدم اگر ما در هر دوره ای به دام کمونیست می افتادیم سرنوشت ما بسیار بدتر از چیزی بود که الان هست. نقش شاه در تشکیل اوپک هم غیرقابل انکار هست. بهترین تایید نقش مثبت اوپک برای کشورهای صادر کننده نفت؛مخالفت شدید امریکا با تشکیل اوپک گازی هست.
سه‌شنبه 29 بهمن 1387

LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا
هیچ ایرانی مسلمان نیست و هیج مسلمانی ایرانی نیست
به امید آزادی ایران و پیروزی نور بر تاریکی
سه‌شنبه 29 بهمن 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.