سه شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۲۰ می ۲۰۰۸
قضات استدلال دو متهم را نپذیرفتند و رای به قصاص دادند
عاملان قتل مرد تاجر هرچند مدعی شدند با اعتقاد مهدورالدم بودن وی را به قتل رسانده اند به قصاص و زندان محکوم شدند.به گزارش خبرنگار ما، دو متهم پرونده که وحید و ناصر نام دارند، روز گذشته در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند.به گفته محمد شادابی نماینده دادستان تهران روز 26 شهریورماه سال گذشته جسد مرد 60 ساله یی به نام «م» توسط خانواده اش پیدا و در بازجویی از خانواده «م» مشخص شد چون این فرد به خانه نرفته بود آنها نگران شده و به جست وجو پرداخته و جسد او را در خانه یی که بالای مغازه اش بود، پیدا کردند. کارآگاهان همچنین متوجه شدند عاملان جنایت بعد از قتل سیگار روشنی را در محل انداخته و شیر گاز را هم باز کرده اند تا خانه را منفجر کنند.
شادابی ادامه داد؛ این در حالی بود که خودرو و مبلغی پول مقتول نیز به سرقت رفته بود. مدتی بعد ماموران پلیس اتومبیل «م» را در قیام دشت پیدا کردند اما کاملاً سوخته و از بین رفته بود. از سویی بررسی روابط مقتول نشان داد وی با زنی به نام مژگان مراوده داشته است. بنابراین مژگان دستگیر شد. وی در بازجویی ها اعلام کرد می داند چه کسی «م» را به قتل رسانده است. مژگان در اعترافاتش گفت؛ برادرم ناصر این کار را کرده و قصد انتقام گیری داشته است.
ماموران در یک قرار صوری ناصر و در پی آن وحید دوستش را دستگیر کردند. آنها ابتدا مدعی شدند برای خفت گیری مرتکب قتل شده اند، اما بعد ادعا کردند چون «م» به ناصر و خانواده اش تعرض می کرده است، او را به قتل رسانده اند. نماینده دادستان در ادامه اظهاراتش گفت؛ اکنون من به عنوان نماینده دادستان تهران با توجه به تقاضای اولیای دم درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه جلسه دادگاه پسر مقتول در جایگاه قرار گرفت و گفت؛ پدرم راس ساعت مشخصی به خانه می آمد و امکان نداشت دیر کند. آن روز دو ساعت تاخیر داشت و ما همه جا را برای پیدا کردنش گشتیم.
پدر اتاقی در طبقه بالای کارگاهش داشت و بعضی اوقات آنجا می رفت. وقتی به مغازه رفتم دیدم مغازه از صبح باز نشده است. تصورم این بود که پدرم در اتاقش هم نیست. با این حال رفتم آنجا را هم ببینم که با جسدش مواجه شدم. وی ادامه داد؛ من همیشه با پدرم بودم و او هیچ وقت کار خلاف نمی کرد و با کسی هم رابطه نداشت و آنچه در مورد او می گویند، صحت ندارد. سپس وحید متهم ردیف اول به دفاع از خود پرداخت. وی گفت؛ اتهام قتل را قبول دارم اما باید بگویم من واقعاً معتقد بودم مقتول مهدورالدم است، چون دیدم که او با ناصر چه می کرد. وی ادامه داد؛ من اصلاً مقتول را نمی شناختم یک روز ناصر به سراغم آمد و گفت مقتول او و سایر اعضای خانواده اش را مورد آزار قرار می دهد و باید کشته شود. با توجه به چیزهایی که ناصر گفته بود، تصمیم گرفتم با او همکاری کنم. روز حادثه وارد مغازه مقتول شدیم و به طبقه بالا، جایی که او خانه کوچکی داشت، رفتیم. ابتدا ناصر وارد شد و من دیدم که «م» ناصر را مورد تعرض قرار داد، دیدن این صحنه مرا ناراحت کرد و به سمت «م» حمله کردم. سیمی را که در دستم بود دور گردنش انداختم و کشیدم، سیم پاره شد. چاقو درآوردم و او را کشتم. لباس های من و ناصر خونی شده بود. ما مبلغی پول از خانه مقتول برداشتیم و سوار ماشینش شدیم و فرار کردیم. با آن پول برای خودمان لباس خریدیم و لباس های خونی را عوض کردیم و بعد از آن ماشین را به آتش کشیدیم.
در ادامه ناصر متهم ردیف دوم در برابر قضات حاضر شد. وی نیز اتهام خود را قبول کرد و گفت؛ من کارگر مغازه مقتول بودم. او چندین بار مرا مورد آزار قرار داده بود و اگر اعتراض می کردم اخراجم می کرد، به همین خاطر هم سکوت کردم. تا اینکه متوجه شدم او خواهر و مادرم را هم مورد تعرض قرار می دهد. خواهرم شوهر و فرزند داشت و این کار مقتول مرا به شدت عصبانی کرد و تصمیم به قتل او با همدستی وحید گرفتم. وی ادامه داد؛ وقتی وارد خانه «م» شدیم مقتول دراز کشیده بود، زمانی که مرا دید به سمتم آمد و مرا مورد آزار قرار داد و در همین هنگام وحید او را به قتل رساند. من همه اعترافات وحید را قبول دارم. بعد از دفاعیات متهمان و وکلای مدافع شان هیات قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی وارد شور شدند و وحید را به جرم قتل به قصاص و به جرم سرقت و آتش زدن خودروی مقتول به شش سال حبس و ناصر را به جرم معاونت در قتل و سرقت و آتش زدن ماشین مقتول جمعاً به 19 سال حبس محکوم کردند.
| payaam - ایران - تهران |
نــــه به اعدام - نــــه به شکنجه - نــــه به قصاص . شعار ما رو فراموش نکنید : «به قابیل دست نزنید ...» . |
جمعه 18 بهمن 1387 |
|
| man iraniam1 - هندوستان - بنگلور |
دوستان متاسفانه به علت اینکه ارسال کامنت از ایدی قبلی امکان پذیر نبود (نمی دونم چرا) این ایدی جدیدمه با اضافه 1 . |
جمعه 18 بهمن 1387 |
|
| man iraniam1 - هندوستان - بنگلور |
payaam - ایران - تهران
یه ماچش هم بکنید .
|
جمعه 18 بهمن 1387 |
|
| LARA_87 - امریکا - کالیفرنیا |
اعدام نه |
جمعه 18 بهمن 1387 |
|
| غلوووو - انگلستان - انگلستان |
اگه حرفاشون درست باشه این کمترین کاریه که میتونستن با اون .... بکنن. |
جمعه 18 بهمن 1387 |
|
| naghme_23_shiraz - ایران - شیراز |
هر روز هزاران خبر بد چه به سر ما ایرانیان امده و چه خواهیم شد؟واقعا افسوس |
جمعه 18 بهمن 1387 |
|
| jorj2000 - امریکا - کالیفرنیا. |
اقا ناصر چند ساله هستند که مرد 60 ساله اونا رو مورد تعرض قرار میداده؟ (ابتدا ناصر وارد شد و من دیدم که «م» ناصر را مورد تعرض قرار داد، دیدن این صحنه مرا ناراحت کرد و به سمت «م» حمله کردم).اقا ناصر میتونستند حداقل یه مدرکی .فیلیمی عکسی یه چیزی از پیرمرد بدبخت میگرفتند تا استدلال محکمی داشته باشند بعد خون میریختند.معلومه اقا ناصر داستانهای سکسی زیاد میخونه. |
جمعه 18 بهمن 1387 |
|
| venoosi - بلژپک - ورویرس |
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
من نمی دونم اخه تو و ایدیت چه اهمیتی برای دیگران دارید . خنده داره .. |
جمعه 18 بهمن 1387 |
|
| TurKTaz - ترکیه - انکارا |
مهدورالدم یعنی چی؟ |
جمعه 18 بهمن 1387 |
|
| محمد-بچه لرستان - ایران - خرم آباد |
TurKTaz - ترکیه - انکارا
یعنی کسی که کشتنش و ریختن خونش واجب و حلاله و از نظر قانون هم قابل پیگرد قضایی نیست ..مثل مفسد فی الارض و یا ( با عرض معذرت) لواط گر و امثالهم |
دوشنبه 21 بهمن 1387 |
|