چرا شاد نیستیم؟

چرا شاد نیستیم؟

این روزها شادی و نشاط نوعی خرق اجماع شده است. هر چه قدر بیشتر به دنبال یافتن آن حرکت کنی، بیشتر دست نیافتنی به نظر می رسد. اما به راستی چرا این گونه است؟

آیا این درست است که به دنبال شادی اما در جاهای غلط هستیم؟ آیا شادی به این معناست که چه چیزی ، در چه زمانی و چه مقدار به دست آوریم؟  بعضی افراد معتقدند شادی چیزی شبیه عاشق شدن است، که البته شما نمی توانید امکان آن را میسر کنید. اگر این گونه است، پس چگونه شاد شویم؟ در سال 2008 کنفرانسی در سان فرانسیسکو با حضور دانشمندان، روانشناسان ، پزشکان، هنرمندان، فلاسفه  و... تشکیل شد که به بررسی این موضوع پرداختند. از نظر آنها مهم ترین عواملی که با غلبه بر آن می توان به این کیمیای خوشبختی دست یافت عبارتنداز:
سد اول: پیچیدگی
راه حل: سادگی

افرادی که از همان اوان کودکی در دیرها و صومعه ها تحت آموزش قرار می گیرند، در مورد مزایای سادگی قطعا چیزهایی می دانند. فکر می کنید  که چرا این افراد موی سر خود را از ته اصلاح می کنند؟ پاسخ ساده است. این کار زندگی آنها را ساده تر می کند. اگر انسانها بتوانند سادگی در زندگی را درست مثل  دوران قبل از تهاجم تکنولوژی  حفظ کنند، مطمئنان نشاط و طراوت  آن زمان را نیز خود به خود احیا خواهند نمود.  چرا زمانی که یک خانواده می تواند با یک ماشین به امور زندگی خود رسیدگی کند به دنبال ماشین دوم است.  زندگی مدرن امروزی انتخاب متنوع تری را برای افراد به ارمغان آورده است اما این انتخاب متحمل هزینه های هنگفتی است.  ما اغلب کیفیت زندگی را با استانداردهای زندگی تلفیق می کنیم و بعد از مدتی این ارتباط ناپدید خواهد شد. زندگی ساده فضای بیشتری را برای شما ایجاد می کند ، ارامش خاطر بیشتری خواهید داشت و مسلما از زندگی بیشتر لذت خواهید برد.

سد دوم: گام های کمر شکن
راه حل: اندکی مکث و تامل

فرهنگی که شما را درگیر شبکه ای از زندگی پیچیده کرده است، مسلما لحظه به لحظه شما را تعقیب می کند و به تنش و تحرک وامی دارد و این روح و روان شما را خسته خواهد کرد. در حالیکه لحظه ای تامل، سکوت، ارامش، عبادت و تزکیه نفس کافی است تا باتری خود را شارژ کنید و برای لحظه ای این همه تنش را از تن خود بزدایید.  در طول روز ما کاملا جذب حواس خود هستیم و از توجه به روح خود غافل می مانیم. بنابر این نشستن در محلی ساکت و آرام کردن روح و تنفس عمیق لطف بزرگی است که به خود ارزانی خواهید کرد.

سد سوم: منفی نگری
راه حل: مثبت اندیشی

زندان کیفری افراد گناهکار اصلا قابل مقایسه با زندان درونی افراد معمولی نیست. زندان عصبانیت، زندان افسردگی، زندان غرور و زندان دستیابی های پی در پی.  شیوه نگرش به زندگی چیزی است که می تواند برای شما یک زندان رها نشدنی ایجاد کند و یا آرامش و شادی را به شما ارزانی نماید. آنچه شما می بینید و تجربه می کنید نگرش شما را تحت تاثیر قرار می دهد. شما با جهان از طریق حواس و افکار خود ارتباط برقرار می کنید. اگر بتوانید احساس و تفکر خود را به گونه ای صحیح مدیریت کنید، جهان رانیز به گونه ای دیگر تجربه خواهید کرد.  حق شناسی و سپاس، تزکیه نفس و ....از جمله عادتهایی است که می تواند نگرش شما را نسبت به جهان تغییر دهد.

سد چهارم: ناامیدی و سرخوردگی
راه حل: امیدواری

مطمئنا امیدواری آسیب رسان نخواهد بود. اما چگونه امیدوار باقی بمانیم. داشتن هدف، برنامه و انگیزه برای رسیدن به موفقیت چیزهایی است که به همراه امیدواری می تواند جان بخش و محرک باشد. افرادی که موفق هستند، هیچ گاه خود را سرزنش نمی کنند. آنها تنها به حال می اندیشند. این افراد در مدرسه و ورزش نیز موفق تر هستند و کمتر دچار افسردگی و اضطراب می شوند، تحمل این افراد در مقابل درد بیشتر خواهد بود.  اجازه دهید کمی رویایی باشید و در رویا فرو روید ، این می تواند منبعی برای کسب امیدواری بیشتر باشد.

سد پنجم: سرکوب کردن غم و غصه
راه حل : واقعی احساس کنید.

داشتن دیدگاه مثبت بدین معنا نیست که هرگز به خود اجازه ندهید که احساس غم و اندوه کنید. والدینی که تمام تلاششان این است که فرزندانشان دچار غم و اندوه نشوند، تاثیر برعکس را مشاهده خواهند کرد. بعضی اندوه ها سبب می شود که فرد با محیط سازگارتر شده و در زندگی به سمت جلو حرکت کند.  شادی به معنای عدم غم و اندوه نیست. شادی ساختگی اصلا درست نیست. با سرکوب کردن ناراحتی، شما چیزهای بیشتری را سرکوب خواهید کرد. حتی احساس مثبت خود را و در نتیجه افسرده تر و مضطرب تر خواهید شد. با بیان ناراحتی روشی نیز برای کنترل آن بدست خواهید آورد.

سد ششم: گوشه گیری
راه حل: گسترش ارتباطات

گسترش شبکه ارتباطی چه ربطی به شادی دارد؟
مطمئنا بیشتر از آنچه درک می کنید موثر است. طبق مطالعه ای 20 ساله بر بیش از 4000 نفر ثابت شده است که نه تنها شادی شما تحت تاثیر دوستان شما است بلکه دوست دوستتان و حتی کسانی که تاکنون ندیده اید نیز در این زمینه موثر هستند و نقش ایفا می کنند. شادی درست مثل ویروسی است که به راحتی و به سرعت در بین شبکه افراد پخش و گسترده می شود. متاسفانه این روزها بیشتر افراد زمان طولانی را به گوشه گیری و اجتناب از برخورد در جوامع سیر می کنند. در نتیجه از این شادی مسری بری خواهند بود.!
اینکه ارتباط خود را با دیگران محدود کنید و تنها به خود و مشکلات خود فکر کنید، بعد از مدتی تصور خواهید کرد که این مشکل تنها از آن شماست. در حالیکه این طور نیست. شما و مشکلات شما چندان منحصر به فرد نیست . کافی است ارتباط خود را با مردم افزایش دهید تا متوجه شوید که آنها نیز چنین مشکلاتی را تجربه کرده اند و چه بسا در این ارتباط راه حل موثری نیز کشف کنید.

رها.مزدا - ایران - مشهد
با وجود صحت این موارد ، و هزاران هزار کتاب و سمینار و سخنران که همه با اندکی تفاوت در لحن بیان و روش اون ما رو به بهتر و شادتر زیستن توصیه و راهنمایی می کنند ، معتقدم که دوای دردهای ما اینها نیست ! بله نیست ! چرا؟! :
اول از همه سوالی می پرسم : چرا این عناوین به شدت مشتری پسند و دلنشین تنها بعد از دهه های 70 و 80 و مثل قارچ از روی مجله ها ، عنوان ها ، کتابها و پیش نویس سخنرانی در سمینارهای بزرگ و پر هیاهو سر در آوردند ؟ مگر قبل از این تاریخ مردم دنیا ، احساس غصه ، عجز ، دردمندی و مصیبت زدگی نمی کردن ؟ دانشمندان و محققین بزرگ هم که کم نبودن ؛ پس چرا این روزها چنین عناوینی بسیار طرفدار پیدا کردن و روشون تبلیغ و کار میشه ؟ می دونم که ده ها جواب ریز و درشت مثل محدودیتهای ناشی از تکنولوژی و سرعت و ... برای این پرسش خواهید آورد ؛ و میدونم که کم نیستن کسانی که دور شدن از خدا و مقدسات رو ریشه اصلی دردهای بشر قلمداد میکنند ؛
اما به عقیده من مشکل ما وحشتناک تر ازین حرفهاست : ما بیش از حد آگاه شده ایم و به همین نسبت هم پرسشهای بی پاسخمون بیشتر شدن ، ما در این چند دهه اخیر اونقدر بر معلومات ، علم ، بینش ، آگاهی و تجربیاتمون افزودیم که در قیاس با گذشتمون باور کردنی نیست ،
اما درست همون جایی که ضرباهنگ و ریتم ذاتی روحمون نیاز به هماهنگی و همراهی با مفاهیم عالی انسانی همگام با اون سرعت لجام گسیخته داشت ، در جا زدیم و از خودمون عقب افتادیم ! بله ! اگر شاد نیستیم دلیلش همین تضاد وحشتناکه . از خیلیها شنیدیم که می گن " صداقت و پاکی و ... مال قدیما بود" ؛ "حالا باید خوتو با شرایط روز وفق بدی"! عجب روشنفکرایی !!!
من میخوام بگم که دیگه خیلی وقته این زمین لعنتی و ادماش عوض شدن ، دروغ ، افراطی گری ، جنگ ، سیاست بازی ، منفعت طلبی ، حیله و نیرنگ و ...
نگید مجبور بودیم نه ! خیلی ها این انتخابشون نبود ، اونام دلایلی محکمتر از ما داشتن اما روی ارزشاشون پا نذاشتن ؛ اما اونا از ما خیلی شادتر زندگی کردن.
1 قرنه که همه چی رو زمین داره بد پیش میره ، یه چیزی بد جور میلنگه ، اصلا حالیمون نیست ، این سرعت لعنتی نمیذاره کمی مکث کنیم و ببینیم تو چه منجلابی دست و پا می زنیم . با این سمینارها و کتابها و مقاله ها و "قرص آسپرینها" ما شادتر نخواهیم شد . یقین دارم .
ساکت و سریع شده ایم ، و در بهترین شرایط به "مریض موفق " تبدیل میشیم اما باز هم شاد نیستیم ! چون "انسان بودنو " یادمون رفت . آگاهی و دانش بدون عملمون فریبمون داد. واسه همینه فنجون قهومونو میگیریم دستمون و به زیباترین روشها و کلامها داد انسانیت و تمدن میزنیم اما ساعتی بعد مثل سنگ و سایه از کنار کسی که بهمون احتیاج داره میگذریم و هزار دلیل برای توجیه کارامون میاریم ؛ نیاکان ما خیلی از داشته های ما در این قرنو نداشتن ، نادان تر و کم تجربه تر از ما هم بودن اما چیزی داشتن که ما دیگه نداریم : عمل به دانسته ها ! یه جو صداقت ، یه کم رحم ...
من عمیقا معتقدم که جایی و از راهی بد جور اشتباه رفتیم و زمینو خودمونو به ویرانی کشوندیم ، اما این ربط چندانی به ایمان و دین و تکنولوژی نداره !
باید بین دانش و آگاهی ها با عملکرد و ارزشهای اخلاقیمون توازنی برقرار بشه ، اینهمه سوال بی پاسخ و دیدن و کاری نکردن آخرش خوردمون می کنه . با کتاب و سمینار و مقاله هم نمیشه شاد زیست .
سه‌شنبه 1 بهمن 1387

a_bamdad - ایران - تهران
چرا شاد نیستیم؟
شاد نیستیم چون صبح که از خواب بیدار میشیم 2 حالت داره:
الف:کار داریم و باید از 6 صبح بریم سر کار تا 6 بعد از ظهر تا برای 4-5 ساعت باقی مونده یه لقمه نون داشته باشیم
ب:کار نداریم و باید از 6 صبح تا 6 بعد از ظهر بریم دنبال کار بگردیم تا برای 4-5 ساعت باقی مونده بهانه ای برای غصه خوردن داشمه باشیم.
شاد نیستیم چون تو اون 4-5 ساعت باقی مونده تلویزیون رو که روشن میکنیم 2 حالت داره:
الف:روز عزاداریه که در اون صورت مؤظفیم احساس کنیم بابامون مرده و اینجا هم مسجده و باید بخاطر ادمی که حتی نمیدونیم کیه گریه کنیم یا حداقل غمگین باشیم.
ب:روز عزاداری نیست و باید یا اخوند با کله سیاه ببینیم یا با کله سفید که بهمون بگن شما هیچی نمی فهمید و اگه ما نباشیم 3 سوته میرید جهنم و جیز میشید و یا ببینیم کی کجای دنیا پدر اون یکی رو در اورده که ما غصشو بخوریم.حالت اخرم اینه که یه سریال ببینیم و بجای خوابیدن فکر کنیم که هنرپیشه نقش اول حق داشت زن دوم بگیره یا نه.
شاد نیستیم چون اگه یه کم به اتفاقای مملکتمون فکر کنیم 2 حالت داره:
الف:سرسام میگیریم و دق میکنیم
ب:غیرتی میشیم و میریم کار سیاسی میکنیم و بعد از اینکه جد و اباد خودمون و فامیلمون و همسایه هامون و هرکی که تو بچگی باهاش بازی کردیم در اومد در نهایت اعدام میشیم
شاد نیستیم چون یا پول نداریم تفریح کنیم یا اگه داشتیم چون بابامون کاره ای نیست اون تفریح حتما برای ما غیر قانونیه و باید بریم منکرات یا اگه مسلمون خوبی باشیم میخوایم طبق حدیث کار تفریحه مؤمنه کار کنیم اما با یه بغل مدرک کار گیرمون نمیاد
شاد نیستیم چون بنا بر ایه ان الانسان لفی خسر و احادیث معتبر کتاب بحارالانوار دنیا جای سختی کشیدنه و اگه بخوایم خوش باشیم ادم بدی هستیم و باید بریم جهنم جیز شیم.
شاد نیستیم چون عقل داریم و هرچی خودمونو به اون راه میزنیم بازم یه چیزی هست ازارمون بده
شاد نیستیم چون تو مملکتمون هرکی هر کاری میکنه میندازه گردن امام زمان تا اگه ما اعتراض کردیم خفمون کنه
شاد نیستیم چون اگه با ایدز مبارزه کنیم به جرم بر اندازی میریم زندان.
شاد نیستیم چون اگه رورنامه نگارامون یه کلمه حرف بزنن بجرم تشویش اذهان عمومی میگیرنشون
شاد نیستیم چون ممکنه سنی مسیحی یهودی زرتشتی بهایی یا هر چیز دیگه ای باشیم و این یعنی تلاش برای براندازی نظام
شاد نیستیم چون بچه های غزه از بچه های بم مهمترن
شاد نیستیم چون تو مدرسه بجای کلاس موسیقی برامون نوحه میذارن
شاد نیستیم چون بابامون شهید نشده که با هوش مرغابی بریم دانشگاه
شاد نیستیم چون کنسرتا تند و تند لغو میشه اما محرم هر سال رونقش بیشتر
شاد نیستیم چون پول نفتمون بجای عمران مملکتمون ونزوئلا رو اباد میکنه
شاد نیستیم چون مراسم با شکوه تحلیف اوباما میشه یه خبر 5 دقیقه ای اما سخنرانیه حسن دزدالله رو مستقیم پخش میکنن
شاد نیستیم چون ما تو مملکت خودمون شهروند درجه 2 هستیم
شاد نیستیم اما بجاش داریم صاحب بمب اتم میشیم!
سه‌شنبه 1 بهمن 1387

a_bamdad - ایران - تهران
شاد نیستیم چون به یکی دیگه رای میدیم اما اسم یکی دیگه از صندوق در میاد
شاد نیستیم چون میگن زیر لیست کابینه دولتمونو امام زمان امضا کرده اما مدرک وزیرمون جعلی از اب در میاد
شاد نیستیم چون بجای اینکه به حقوقمون اضافه بکنن ازمون میخوان ازش بدیم به مردم غزه و اگه ندیم حتما ضد انقلابیم و بعد واویلا
شاد نیستیم چون تو مدرسه هامون بجای اینکه بچه ها رو ببرن اردوی تفریحی ازشون واسه رفتن به غزه ثبت نام میکنن
شاد نیستیم چون یکی تو مملکتمون جایزه نوبل میگیره اما بجای تقدیر میریزن دم خونش و فوشش میدن
شاد نیستیم چون هر روز میترسیم نکنه امریکا یا اسرائیل بهمون حمله کنن
شاد نیستیم چون خودمون زمستونا گاز نداریم اما گاز رو با ارزونترین قیمت صادر میکنیم
شاد نیستیم چون امارات با کمتر از 50 سال سابقه استقلال میخواد از ما با حداقل 3000 سال سابقه کشورداری 3 تا جزیره بزور بگیره
شاد نیستیم چون بخاطر بیخیالیه مسئولامون ابو علی سینا میشه عرب و مولانا با چند هزار بیت شعر فارسی و نداشتن حتی یک بیت شعر ترکی میشه ترک
شاد نیستیم چون بنزین نداریم بریم
شاد نیستیم چون شهردار شهرمون میگه باید یه 20 سالی صبر کنیم تا دیگه تو ترافیک گیر نکنیم.
شاد نیستیم چون تو دوران سازندگی! همش سد ساختیم اما هیچ وقت اب نداریم
شاد نیستیم چون تو زمستون گاز نداریم تو تابستون واسه کولر برق نداریم همیشه ابمون جیره بندیه
شاد نیستیم چون تنها دلخوشیکون که فوتباله سیاسی شده و تنها برنامه بدرد بخورش چون انتقادیه داره تعطیل میشه
شاد نیستیم چون دلیلی واسه شادی نداریم و اگه شاد باشیم عقلمون رو بردیم زیر سؤال
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

Surrender - دانمارک - شیلند
a_bamdad - ایران - تهران
جالب بود بامداد جان. البته تصور می کنم اسم شما برگرفته شده از اسم مستعار اسبق استاد شاملو باشد. به نظر من شادی در دل آدمهاست. مهمترین عامل برای شادی بخشیدن هدف می باشد. زیرا رسیدن به هدف باعث امیدواری و لبخند در انسان ها می گردد .این هدف می تواند بسیار ساده باشد ، مثلا دانه پاشیدن برای کبوترها! یا آبیاری درختان در هر صبحگاه و یا حتی سلام کردن به رفتگر محله!
موفق و شاد باشید.
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

0061 - استرالیا - سیدنی
مثلینکه واسه بعضیا یک بار گفتن اصلنم کافی نیس : هوووی تومار ننویس!!
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

bluestar - ایران - تهران
در روایاتی که از پیشوایان دینی نقل شده است، شادی در برنامه زندگی انسان، جایگاه ویژه‌ای دارد. امام‌رضا(ع) می‌فرماید: «اوقات روز شما 4 ساعت باشد؛ ساعتی برای خلوت با خدا، ساعتی برای تأمین معاش، ساعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیب‌هایتان واقف می‌سازند و... و ساعتی را هم به تفریحات و لذایذ خود اختصاص دهید و از مسرت و شادی ساعات تفریح، انجام وظایف وقت‌های دیگر را تأمین کنید.» (یعنی از ساعات تفریح نیرو بگیرید و از این نیرو برای انجام وظایف استفاده کنید.) (بحار‌الانوار، ص 321)
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

tiam1983 - iran - اصفهان
رها.مزدا - ایران - مشهد
a_bamdad - ایران - تهران
درود بر شما
واقعا حرف دل من و میلیونها ایرانی رو زدید
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

parisil - ایران - اصفهان
a_bamdad - ایران - تهران
مرسی! به عالیترین شکل ممکن حق مطلب رو ادا کردی. حرف دل من و میلیونها ایرونی رو زدی. اصلاً این مقاله باید با قلم شما ثبت میشد. ایران آریایی برای تنفس دوباره به امثال شما نیاز داره . زنده باشی استاد قلم!
به امید ایران دوباره آباد!
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

Majid_teh - ایران - تهران
0061 - استرالیا - سیدنی
فکر کنم دوستانی که طومار مینویسن دلشون پرتره! شما هم زیاد سخت نگیر عزیز
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

azadazad - ایران - تهران
شاد نیستیم چون هر کسی رو که تو جامعه میبینیم پکره
شاد نیستیم چون یاد نداریم بخندیم ولی تا یکی یکچیزی بهمون میگه اشکمون در می یاد
شاد نیستیم چون تو زندگی هدف نداریم
شاد نیستیم چون شادیهایمان را با هم قسمت نمیکنیم
شاد نیستیم چون با هم شادی نمیکنیم هرکی سی خودشه
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

a_bamdad - ایران - تهران
bluestar - ایران - تهران
خواب هم تعطیل؟تو این مملکت زندگی نمیکنی؟شاید تو که ازینایی با 6 ساعت کار خرج زندگیتو برسونی اما ما باید روزی 10 ساعت کار کنیم و 4 ساعتم تو ترافیک باشیم.اگرم 8 ساعت نخوابیم 2 ماهه از کار می افتیم.امام صادق کاری داشت جز خوردن و خوابیدن؟
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

غزل باران - ایران - یزد
چرا باید شاد باشیم ؟چه طور میتوانیم شاد باشیم؟
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

a_bamdad - ایران - تهران
0061 - استرالیا - سیدنی
مسلمان ایرانی با اسم جدید؛حرف جق بهت برخورد؟چون پریدم بهتون حرفام بد بود؟
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

azadazad - ایران - تهران
می شد که کسی میآمد این دل خسته ما را می برد
چشم ما را می شست راز لبخند به ما می آموخت
کاش می شد که غم و دلتنگی راه این خانه ما گم می کرد
و دل از هر چه سیاهی است رها می کردیم
و سکوت جای خود را به هم آوایی ما می بخشید
و کمی مهربانتر بودیم
کاش می شد دشنام ، جای خود را به سلامی می داد
گل لبخند به مهمانی لب می بردیم بذر امید به دشت دل هم
کسی از جنس محبت غزلی را می خواندو به یلدای تنهایی و زمستانی هم یک بغل عاطفه گرم به مهمانی دل می بردیم
کاش می شد مزه خوبی را می چشاندیم به کام دلمان
کاش ما تجربه ای می کردیم
شستن اشک از چشم بردن غم از دل هم دلی کردن را
کاش می شد که کسی می آ مد باور تیره مارا می شست
و به ما می فهماند دل ما منزل تاریکی نیست
اخم بر چهره بسی نازیباست بهترین واژه همان لبخند است
که زلبهای همه دور شده است
کاش می شد که به انگشت نخی می بستیم
تا فراموش نگردد که هنوز انسانیم
کاش می شد که شعار جای خود را به شعوری می داد
تا چراغی گردد دست اندیشه مان
کاش می شد که کمی آیینه پیدا می شد
تا ببینیم در آن صورت خسته این انسان را
کاش پیدا می شد دست گرمی که تکان بدهد
تا که پیدا بشود خاطره آن پیمان
و کسی می آ مد و به ما می فهماند
از خدا دور شده ایم
" کاشکی" واژه درد آور این دوران است
" کاشکی" جامه مندرس امیدی است که تن حسرت خود پوشانیم
کاش می شد که کمی ، لااقل قدر وزن پر یک شاپرک
ما مسلمان بودیم
"شعر از کیوان شاهبداغی"

چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

Sh T - ایران - تهران
واقعا با اینایی که a_bamdad - ایران - تهران گفت دلیلی برای شاد بودن نیست به اضافه اینکه وقتی وارده خیابون میشی باید استرس اینو داشته باشی که از تیپ و قیافه ات خوششون نیاد و ...
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

خواهر جون - استرالیا - سیذنی
در شهری پر از عمامه و منبر گریه و سنگسار و زنجیر و قمه دردنیایی که یک مجری ورزشی ساده و دو دکتر افتخار افرین مبارزه یا ایدز و یکی دو دانشجوی بیکس شیرازی شجاع به جرم توطپه جلوی چشم مان عذاب میکشند و ما از ترس خفقان گرفته ایم با تلویزیونی که شب تحلیف اوباما جنازه و غزه و نوحه و مصیبت نشان میدهد مبادا افسار ملت از دستش دربیاید و از اوباما خوشش بیاید ما اگر شاد باشیم یا بیغیرتیم یا دیوانه بسیجی ها شاد باشند کافیست اسلام دین شاذی نیست اوباما من یک زن ایرانی هستم که دست کمک به سویت دراز میکنم مارا نجات بده مهم نیست چرا به ایران حمله میکنی برای نفت هم باشد مهم نیست چون پولش که به مردم ما نمیرسد بیا و ما را که خدا هم فراموشمان کرده نجات بده تو رییس جمهور ما هم هستی در برابر ما هم وظیفه داری چون ما در قلبمان به تو رای دادیم
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

omidam - امریکا - کالیفرنیا
خواهر جون - استرالیا - سیذنی ممنون خواهرجون همه ایرانیهای اینجا اوباما را خیلی دوست دارند و دیشب یک جشن بزرگ چند هزار نفری به افتخارش گرفتند
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

سروش عشق - امریکا - واشنگتون
خواهر جون - استرالیا - سیذنی با سپاس اوباما محبوب ماست خواهش میکنم پیام ملت ایران را به او برسانید
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

$$pershiya$$ - ایران - تهران
a_bamdad - ایران - تهران
درود بر تو که به این صراحت حرفات میزنی. من کاملا با حرفات موافقم ولی شادی رو میشه با همه ی این ها تو دلمون به وجود اورد . فقط کافیه توقعاتت رو پایین بیاری و به چیزایی که داری فکر کنی. اون وقت که از لحظاتت لذت می بری. موفق باشی دوست عزیز.
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

بیطرف- بلژیک - بلژیک - آنتورپن
0061 - استرالیا - سیدنی
مگه کسی جای شما رو تنگ کرده که مگی تومار ننویس حال نداری خوب نخون!!!! تو برو حل المسایل یا که وصیتنامه ا مام روبخون برات شادی میاره .
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

goleshab - المان - اوکسبورک
بامداد -ایران - تهران
زیبا گفتی مرسی از شما.
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

mooshijoon2009 - ایران - تهران
بامداد عزیز من همیشه با خودم فکر میکردم فقط منم که شاد نیستم با حرفهای تو گریم گرفت برای هممون
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

rezanl - هلند - امستردام
a_bamdad - ایران - تهران
خوشم اومد چون گل میگی. زنده و شاد باشی.
در ضمن واسه کسانی که افسارشون دسته دینه بگم. اگه مذهب شادکننده بود تاریخ یه کم از زندگی پر از شادی امامان هم مینوشت. تا من حدیث ایرانی و عربی دیدم جنگ و جدال و خونریزی بوده. حداقل یکبار داستان امام حسین رو شنیدید که میگه از ما نیست اگر که برای خدا کشته نشده باشه. اسلام و شادی با هم نمیخونن. امار کشورهای مسلمون و درصد شاد بودن جوامع مسلمون گویای واقعئیت تلخه!! باقیش هم تکراریه
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

ملا - انگلیس - انگلیس
a_bamdad - ایران - تهران
البته قبول دارم مشکلاتی هست همچنین این مشکلات همه جای دنیا واسه همه ی افراد دنیا وجود داره ولی شاد بودن بستگی به خود افراد داره.
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

ملا - انگلیس - انگلیس
a_bamdad - ایران - تهران
یه بار از سه تا بچه می پرسن تفریح شما چیه؟اولی پولدار بوده میگه ما برای تفریح میریم دبی و اروپا.دومی وضعشون بد نبوده میگه ما میریم سینما رستوران و...سومی هم که فقیر بودن میگه ما شبها بابامون می...ما هم می خندیم!! دوست عزیز واسه شاد بودن دلیل محکمی نمیخواد. یه قلب داری دو تا هم لب. پس بخند تا دنیا به روت بخنده...
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

ملا - انگلیس - انگلیس
rezanl - هلند - امستردام
من دو سال در قطر بودم. به قرآن مجید قسم میخورم بغیر از یک مورد من هیچ عربی رو ندیدم که حتی یک بار عصبانی باشه!!!! اون یک بار هم به این خاطر بود که یک نفر ( یا عرب یا غیر عرب ) ماشینش رو جلوی ماشین یک عرب پارک کرده بود که یارو حدود نیم ساعت اونجا منتظر بود که صاحب ماشین بیاد تا ماشینش رو برداره. که واقعا این هم عصبانیت داشت و هرکسی بود عصبانی می شد.
البته ممکنه بگید مردم هر کشوری هم اگر مثل قطر پولدار بودن ، ناراحتی در آنها نبود. که در جواب باید بگم من چند کشور ثروتمند دیگه رو هم گشتم که مردمانش مثل قطری ها پولدار بودن ولی چندان شاد نبودن. علاوه بر این، کشورهای دیگه ای هم مثل ترکیه که اقتصاد مریضی دارن ، و ملتی که 75% مردمش زیر خط فقر هستند باز هم مردمانی شاد در آنجا زندگی میکنند. دوست دارم برید ترکیه تا خودتون ببینید مردم چه طور شاد هستند.
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

bluestar - ایران - تهران
a_bamdad - ایران - تهران
انقدر برای اشکال گرفتن از دیگران و اهانت عجله کردی که کلمه روز را ندیدی
خوب معلومه برای خواب از اوقات شب استفاده می کنیم. اشتباه کردی من روزانه شاید بیشتر از 10 ساعت هم کار میکنم ولی وقت آزاد هم دارم و کلاس تکواندو و زبان هم میرم. تو هم اگر واقعا روزی 4 ساعت در رفت و آمد بودی الان وقت نداشتی بشینی پای نت و پستهای سایت رو با کامنتهای طولانی پر کنی.
تو حتی انقدر عجله کردی که امام رضا رو امام صادق خوندی و انقدر فرومایه هستی که با اینکه در حدیث حرفی از خوردن و خوابیدن نیامده الکی توهین کردی . البته شاید تدریس علوم مذهبی و طبیعی و پرورش 400 دانشمند برای تو کار مهمی نباشه. متاسفانه امروزه هر دلقک بی مایه ای برای معروف شدن به عقاید مذهبی دیگران توهین میکنه
پنج‌شنبه 3 بهمن 1387

fari.farzane - ایران - تهران
آقای bluestar - ایران - تهران
فکر نمی کنید به جای اینکه جواب نه رو با نو بدید برید یک کم افکارتونو به روز کنید چشماتونو باز کنید تا واقعیتهای جامعه امروزو ببینید نه اینکه تو همون 1000 و اندی سال سیر کنین...... شما و امثالتون دچار یه جور پوسیدگی افکار شدید و تعصب و پافشاری تون مردم و بدبخت کرده.... ظاهرا شما خودتونو به خواب زدینو متاسفانه بیدار کردنتون سخته.... بهتره برین یه دوری تو این سایتها بزنین و اخبار و بخونین تا بفهمین فقر داره بیداد می کنه ...در چند ماه گذشته نزدیک به 50 نفر از گرسنگی مردن ....اونم تو تهران خودمون اونم با توجه به آمارهای منتشره که از هزار فیلتر رد می شه(خدا بدونه واقعیت چیه) .... برین ببینین که بیکاری داره بیداد می کنه ...... برین ببینین که خانواده زهرا با گذشت 1 سال از فوت فرزندشون حتی از آگاهی از دلیل مرگ دخترشون محرومن ...اینه اوضاع مملکت آقای با برنامه ...خواهشا سرتونو از برف بیارین بیرون و به جای اینکه بشینین ببینین بامداد ها جوابتونو چطور میدن نگاه کنین ببینین جایی واسه شادی می مونه ؟؟!!!!!
پنج‌شنبه 3 بهمن 1387

fari.farzane - ایران - تهران
آقای bluestar - ایران - تهران
اصولا اهل سرکوب عقاید دیگران نیستم ....شما هم نظر خودتونو دارین اما این افکار و عقاید شما باعث آزار و اذیت دیگران شده و شخصا برای اینجانب سوال بر انگیز.... ببخشینا ولی نمیدونم چرا فکر کردین که تمام اصول و قوانین 1000 و اندی سال پیش که اصلا ربطی هم در واقع به فرهنگ و ریشه های کشور مانداشته ..... در حال حاضر حتی قابل بیان باشد؟؟؟؟ چه بمونه که به صورت الگو دربیان!!!!!!!!!!
یه چیز دیگه ...... در جوابتون به آقای بامداد ..... فکر نمیکنین که اگه بامدادها با وجود تمام مشغله های روزمره سعی در بیان واقعیتها نداشته باشن(که البته واسه امثال شما سکوتشان دل نشین تر است....) به چه سمتی می ریم؟؟؟؟؟
پنج‌شنبه 3 بهمن 1387

a_bamdad - ایران - تهران
bluestar - ایران - تهران
من فهمیدم رضاست اما میگن تو این اماماتون به صادق بیشتر از همه خوش گذشته اخه مذهبتون به اسم اونه و حسابی تونسته به خرافه هاش اضافه کنه.
اما کوچولو من خیلی از امثال تو دیدم.کارتون همین رفتن به انواع کلاسهاست که مثلا مجهزتون کنن به علم و فنون روز.مطمئنم یه سپاهیه ساده هستی که 10 ساعت کارت رفتن به کلاس کامپیوتر و زبان و ورزشه(این اخری برای کتک زدن ملته) و تو محل کارتم رفتن به کلاسای عقیدتی و استراتژی که بعدا وبلاگاشونو با چرت و پرتایی مثل حدیث پر کنی.
اره من بیکارم اما 4 ماهه بیکار شدم.اخه یه بابای با غیرت دارم که با 64 سال سن و 30 سال سابقه معلمی هنوز کار میکنه که من بتونم بصپرت علمی فوق لیسانسمو بگیرم نه مثل دکترای محسن رضایی ام پی 3(هر کی خواست بپرسه تا بگم چطوری)ولی باعث نمیشه 1 سال قبل خودم؛خواهرم و برادرم و بقیه مردم رو نبینم.
حرف زدن از خوابیدن هم واسه این بود که امامت که همه چیز رو بلده روز رو به 4 قسمت تقسیم کرده بود واسه 4 کار اما من هرچی حساب کردم دیدم تو این دوره زمونه به یکیشم نمی رسم.
من به تو نمیگم فرومایه چون نمونتو زیاد دیدم و میدونم لفظ فریب خورده برات مناسبتره.اما دنیا چیزی فراتر از دفترچه اتکا و بن خوار وبار سپاه وکلاسای عقیدتی سیاسیه.
راستی تو که 10 ساعت سر کار میری چطور وقت میکنی همش تو نت باشی و همه مطالب رو چک کنی؟من بین سرچ مطالب درسیم یه سر میام تو کی میای؟اخه من دیشب ساعت 1 یه سر زدم به همین جا اما خبری ازت نبود.پس از سر کار جوابمو دادی.پس معلومه 10 ساعت کارت چیه!
پنج‌شنبه 3 بهمن 1387

man iraniam - هندوستان - بنگلور
پول یعنی شادی .فقرباعت فساد و غم
پنج‌شنبه 3 بهمن 1387

shahram257 - ایران - تهران
azadazad - ایران - تهران
ممنون زیبا بود.
پنج‌شنبه 3 بهمن 1387

bluestar - ایران - تهران
fari.farzane - ایران - تهران
درسته که فقر زیاد شده من هم میدونم ولی این مربوط به فرهنگ خود ماست که دستورات اسلام رو فراموش کردیم . حضرت علی گفته : خانه ای که فقر وارد اون بشه ایمان از اون خارج میشه. پیامبر اسلام گفته : کسی که از حال همسایه خود خبر نداشته باشد و سر آسوده بر زمین بگذارد از امت من نیست.
درسته که فقر زیاد شده ولی دلیلی نداره ما شاد نباشیم. ما نباید برای شادی دنبال دلیل بگردیم ما باید برای غم دنبال دلیل باشیم. کسی رو میشناختم که هم سرطان داشت و هم وضع مالی مناسبی نداشت ولی روحیه بسیار بالایی داشت و همیشه به دیگران هم دلداری میداد. به جای اینکه فقر مردم رو دستاویز حمله به اسلامی قرار بدی که خودش مظلوم واقع شده به دستور اسلام عمل کن و برو به یکی از این فقرا کمک کن. اگه بیکاره براش دنباله کار بگرد. اگه بدهکاره طلبش رو بده. اون وقت ببین چطور به واسطه همینها خدا جریان شادی رو وارد زندگیت می کنه.
واقعا تعجب میکنم که چطور نقل حدیث از امامان موجب آزار و اذیت دیگران میشه ولی بی احترامی و توهین و فحاشی به همین امامان اصلا ایرادی نداره. لطفا یه کم منطقی فکر کنید. خودتون رو در طرف مقابل قرار بدید. من بدم نمیاد اگر کسی برای من جمله ای از هر یک از بزرگان نقل کنه که توش توهین نباشه. بنابراین خودم هم از امامان شیعه حدیث تعریف می کنم. ولی شما خوشتون میاد کسی به عقایدتون توهین کنه و بصورت غیر منطقی اونها رو مسخره کنه یا به کسانی که برای شما محترم هستند تهمتهای ناروا بزنه؟؟!!!!!
بامداد
من کاملا با تو منطقی حرف زدم ولی تو به جای اینکه منطقی و مستدل جواب بدی باز هم رو به استهزا و ادبیات زشت خودت آوردی. هیچ کدام از جمله هات بار منطقی ندارند که جواب اونها رو بدم. فقط در مورد مقایسه مدرکت با محسن رضایی بگم اتفاقا اون هم مثل تو مدرکش رو از دانشگاه آزاد گرفته. پس هردوتون بی سوادید. با این تفاوت که اون الان کار میکنه و تو باید مدرکت رو بگذاری در کوزه.
پنج‌شنبه 3 بهمن 1387

fari.farzane - ایران - تهران
bluestar - ایران - تهران
حرفات کلی خنده دار بود و حداقل چند دقیقه ای شادم کرد.... از این بابت ممنونم ...... اما بهتره بهت بگم که خیلی بچه ای و متاسفانه کوته نظر.... بچه جون این قضیه فقر چیزی نیست که با کمک من و تو حل شه.... چی داری می گی ؟؟؟؟؟؟؟؟اصلا از اقتصاد چیزی سرت می شه؟ بچه جون این مسایل نیاز به برنامه مدون داره..... تازه از مساله فقر بگذریم با اعتیاد ُ(تریاک گرمی 1000 تومان در زمانی که مردم به سختی شکم خود راسیر نگه میدارن)ُ نقض حقوق بشر (بخصوص زنان) و هزاران مشکل اساسی و ریشه ای چی کار می خوای کنی آقای شاد!!!!!!!
جمعه 4 بهمن 1387

samandar - انگلیس - منچستر
بامداد عزیز!!!
واقعا متاثر شدم. زندگی در ایران رو تصور کردم. بله متاسفانه وضعیت همین است. بیاد همه جوونای ایران گریستم.
جمعه 4 بهمن 1387

samandar - انگلیس - منچستر
بامداد عزیز!!!!!!!
واقعا متاثر شدم. زندگی در ایران رو تصور کردم. بله متاسفانه وضعیت همین است. بیاد همه جوونای ایران گریستم. بچه ها باورتون میشه اینجا با وجود غربت و مشکلاتش تازه معنی خنده رو می فهمیم. تعجب می کنم من قهقهه میزنم....چیزی که درایران راجع بهش نمی دونستم. امیدوارم به زودی شادی به دلهای همه مردم ایران راه یابد.
جمعه 4 بهمن 1387

+1
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.