چند سالیه محرم در ایران(شاید اگه بگم تهران بهتر باشه) تبدیل به نوعی کارناوال شده. سالها از اون موقعی که عزاداری ِ مردم توی تکیهها و حسینیهها به روضه خونی و سینهزنی ِ بعدش خلاصه میشد گذشته. حالا ایرانیها ثابت کردن که میشه توی هر موضوع و موقعیتی اصل مدرنیسم رو حفظ کرد. محرمهای این سالها که «حسینپارتی» شاید بهترین لقب براش باشه رو (من) اینطور درک کردم:
یک) هیئتها بدون توجه به فسلفه شکلگیری «هیئت»، مدام تو فکر پوز زنی و روکمکنی همدیگهان. «هیئت حاجی فلانی رو دیدی؟! یه طبل خریدن اینقد بزرگه رو چرخ اینور اون ورش میکنن اونم دونفری؛ پنجتا هم دوقول(!)زن داره لامصب ارتشی میزنن مث کره!» و بدون شک هرچه قد تعداد تیغههای علامت ِ یه هیئت بیشتر باشه اون هیئت فضای معنویتری داره و عزاداریهاش تو محل تکه.
دو) هیچکسی هم برای عزاداری به هیئت نمیره. «بیا بریم این هیئت ِ فاز یک، هم یه خورده پیادهروی میکنیم هم مهشید گفته من با مامانماینا میام اونجا!»؛ «اوه! اوه! نمیدونی چه دافایی میان این هیئت نادر، لامصب یکی از یکی خوشگلتر. امسال دیگه مخهرو زدم!» جلب توجه مهمترین اصل برای رفتن اکثر پسرهای جوون به هیئتهاست. دخترها هم که انگار میان دستچین، خب دقت میکنن یهدونه قوی هیکل و خوشتیپش رو انتخاب کنن. نصف صاحب هیئت ها هم برای جلب توجه اهالی محل و ظاهرسازی هیئت رو به پا کردن وگرنه امامحسین کیلو چنده؟!
سه) به هیئتها برید. حتما جدیدترین مدل مو، مدل شلوار، مدل مانتو، آرایشهای جدید سال و کلا هرچیزی که مربوط به جدیدترین مد ها باشه رو کشف خواهید کرد. البته اگه به این بخش از عزاداریهای امامحسین علاقه دارید به مناطق خاصی از تهران باید تشریف ببرید. تجربه نشون داده که مناطق بالای شهر، اکباتان و شهرک غرب از بهترین گزینهها برای این نوع از عزاداریها خواهد بود. تشکر ویژهای هم میکنم از بانوان محترمه که با حضور خودشون در هیئتهای عزاداری باعث جوگیری بیشتر پسران ما و در نتیجه زدن محکمتر زنجیر بر روی شانههای خود میشوند. خیر ببینید.
پ.ن۱: البته میدونم که خیلی سخته اما خواهش میکنم در مورد نحوه تشکیل حسینپارتیهامون بیشتر فکر کنیم!
پ.ن۲: به شدت علاقه زیادی به نوشتن در این مورد دارم…
منبع : سایتversion17