باند زنان زندانی چطور هم بندهایشان را کشتند

باند زنان زندانی چطور هم بندهایشان را کشتند

زنان زندانی که با نقشه قبلی دختر جوانی را به قتل رسانده اند روز گذشته در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران مورد تحقیق قرار گرفتند.

به گزارش خبرنگار ما پرونده جنایی برای این زنان زندانی سه سال پیش و زمانی تشکیل شد که به بازپرس ویژه قتل خبر دادند دختر جوانی به نام هانیه در زندان کشته شده است.

بعد از انجام تحقیقات معلوم شد پنج زن در قتل هانیه دخالت داشته اند و عامل قتل زنی میانسال به نام «ش» است که به جرم قاچاق دختران به دوبی، رابطه نامشروع و خروج غیرقانونی از کشور در زندان به سر می برد. همچنین مشخص شد این زن، در زندان یک باند تشکیل داده و اعضای گروهش که شیرین، فاطمه، لیلا و هدیه نام دارند در قتل هانیه با او همکاری کردند. هانیه که به دلیل مصرف مواد مخدر در زندان دوران محکومیتش را سپری می کرده در زندان زنی به نام پریسا را کشته و سپس خودش به قتل رسیده بود. لیلا یکی از متهمان در تحقیقات پلیسی گفت؛ «ش» از زندانیان ثروتمند زندان بود. ما هم برای ترک مواد و هم به جرم اعتیاد در زندان به سر می بردیم.«ش» به ما گفت اگر هانیه را بکشیم هر چه پول بخواهیم می دهد و بعد برایمان وکیل می گیرد که از زندان نجات پیدا کنیم. ما همگی افراد بی کسی بودیم و برای رسیدن به پول حاضر بودیم هر کاری انجام بدهیم به همین خاطر پیشنهاد «ش» را پذیرفتیم. لیلا ادامه داد؛ روز حادثه وارد سلول هانیه شدیم و در یک دعوای ساختگی شیرین یکی از همدستان مان با ضربات چاقو او را به قتل رساند. وقتی تحقیقات بازپرس پرونده به پایان رسید، برای پنج زن زندانی قرار مجرمیت و کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در حالی که وقت محاکمه برای پنج زن زندانی تعیین شده بود به قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران خبر رسید شیرین در زندان به طور مرموزی جان باخته است. هر چند هم سلولی های شیرین مدعی بودند کسی وارد سلول او شده و شبانه رگ دست شیرین را بریده، اما تحقیقات بازپرس نشان داد این زن خودکشی کرده است.

بنابراین چهار متهم در پرونده باقی ماندند. روز گذشته با توجه به اینکه مادر هانیه در دادسرا هیچ تقاضایی مطرح نکرده بود و در دادگاه نیز حاضر نشد جلسه محاکمه چهار زن زندانی به وقت دیگری موکول شد. اما لیلا یکی از چهار زن خارج از جلسه محاکمه، برای قضات گوشه یی از این حادثه را توضیح داد. وی گفت؛ من زمانی که به جرم مصرف مواد زندانی شدم 16 ساله بودم و در واقع باید مرا در کانون اصلاح و تربیت نگهداری می کردند، اما به زندان بزرگسالان منتقلم کردند. در آنجا با بقیه هم جرم هایم آشنا شدم. قرار بود من در زندان مواد را ترک کنم، به همین خاطر هم به من داروهای آرام بخش زیاد می دادند. ترک کردن مواد در زندان کار دشواری است. خیلی عصبی و پرخاشگر شده بودم، مرتب دعوا می کردم به همین خاطر هم مرا به سوئیت منتقل کردند. وی ادامه داد؛ سوئیت جایی است که زندانیان ناآرام را نگهداری می کنند. من در آنجا با فاطمه و هدیه و شیرین آشنا شدم و همگی با «ش» دوست شدیم. مدتی که گذشت فهمیدیم «ش» با هانیه رابطه صمیمی دارد. «ش» فکر می کرد هانیه به او خیانت کرده است و با افراد دیگری دوست شده. این مساله عذابش می داد، چند بار بر سر این مساله با هانیه دعوا کرده بود. «ش» فکر می کرد دوستی هانیه با دختری به نام پریسا به شدت قوی شده و برای اینکه هانیه را فقط با خودش نگه دارد او را وادار کرد پریسا را بکشد. در زندان زنانی که با ما هم بند بودند همگی از «ش» می ترسیدند. لیلا ادامه داد؛ وقتی پریسا کشته شد «ش» به من گفت آثار جرم را از بین ببرم و من هم این کار را کردم، البته من در پرونده قتل پریسا هم متهم هستم اما قسم می خورم فقط آثار جرم را از بین بردم و هیچ نقشی در کشتن او نداشتم و الان پرونده قتل پریسا در شعبه 80 دادگاه کیفری در حال رسیدگی است. دختر 20 ساله در مورد مرگ شیرین دیگر هم جرمش گفت؛ پس از قتل هانیه- دومین مقتول- «ش» کارهایی را که گفته بود، نکرد و ما را تنها گذاشت. او قتل را به گردن ما می انداخت و مرتب به شیرین می گفت ضربات اصلی را تو زدی و این تو هستی که قصاص می شوی. شیرین در آن زمان دختری بسیار جوان بود. او هیچ حامی نداشت. آنقدر ترسیده بود که حتی نمی توانست با ما صحبت کند، به همین خاطر هم خودکشی کرد. شیرین هم به مواد مخدر اعتیاد داشت و بسیار عصبی بود و تعادل روحی نداشت. وقتی قاضی از لیلا پرسید آیا آدرسی از مادر هانیه دارید یا نه، دختر جوان گفت؛ مادر هانیه آدرس را در دادسرا ارائه داده بود. وقتی ما برای آخرین دفاع رفتیم بازپرس گفت او خانه اش را عوض کرده و خبری از وی نیست. البته بعد از قتل ما را به زندان رجایی شهر انتقال دادند.

من مدتی دیرتر از هم جرمانم به رجایی شهر رفتم و در آن زمان بود که مادر هانیه را در زندان و در بند موادی ها دو بار دیدم. مادر هانیه هم مواد مصرف می کرد و هر چند وقت یک بار او را بازداشت می کردند. در آن موقع هیچ حرفی با من نزد. شاید هم درست مرا نشناخت. احتمال دارد باز هم او را زندانی کرده باشند. لیلا در مورد اینکه چرا «ش» را به رجایی شهر انتقال ندادند، گفت؛ اتفاقاً او هم با ما به زندان رجایی شهر آمد، اما به دلیل کارهای خلافی که در زندان انجام داد، او را به زندان ورامین بردند و از ما جدا شد. این زن در طول سه سال گذشته که زندانی شده 9 پرونده جدید دارد که همگی به خاطر خلاف هایش در زندان تشکیل شده است.

بنا بر این گزارش پس از توضیح های لیلا پرونده چهار زن زندانی برای پیدا کردن اولیای دم به دادسرا بازگردانده شد و در صورتی که نشانی از مادر هانیه به دست نیاید دادستان باید به عنوان ولی دم قهری برای متهمان تقاضای مجازات کند. با مشخص شدن این موضوع چهار زن زندانی به صورت فوق العاده

محاکمه می شوند.

DERAK - انگلستان - لندن به به حکومت اسلامی چه کارهایی که تو زندان هاش نمی شه معتاد اونم تو زندان!!!!!!!!!!!! مگه زندان دروبین مدار بسته نداره که کنترل کنند ..یعنی ایقدر بی سروصاحب هر کسی میتوانه اون یکی بکشه ؟؟؟ وای برما ......خوشا به سعادتی که نصیب سیدعلی مفعول شده زنده باد عربهای 1400 ساله که ما حقمان است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! شنبه 14 دی 1387

fdsa60 - ایران - تهران یکی از دوستان من در زندان قزلحصار کار میکند او شرح کامل این ماجرا را برای من تعریف کرد در کل ماجرای این قتلها سر همجنسبازی خانم (ش) است و این دوستم گفت برای کشف این ماجرا اداره آگاهی کرج 5 شبانه روز این متهمان را کتک میزد تا این ارازل به جرم خودشان اعتراف کنند. یکشنبه 15 دی 1387

مانا الف - اتریش - فیلاخ DERAK - انگلستان - لندن دروبین مدار بسته؟؟ آب ندارن خودشونو بشورن! نون نمی دن بخورن! دروبین مدار بسته؟! می دونین چقدر سو استفاده جنسی از دخترا تو زندانا می شه؟ حالا این قتل بوده که تونستن ثابت کنن! یکشنبه 15 دی 1387

mehraeen - ایران - تهران چرا نام همه را گفته اند جز "ش" . یکشنبه 15 دی 1387

calibur69 - فیلیپین - مانیل تابلوووووووووووووووووه ش لزبین بوده .... یکشنبه 15 دی 1387

philippine - ژاپن - توکیو ما فکر می کریم زندان جای امن است؟ یکشنبه 15 دی 1387

saraee - ایران - اهواز mehraeen - ایران - تهران چرا نام همه را گفته اند جز "ش" .....واقعا چرا اسم مجرم اصلی رو نگفتن؟!!! یکشنبه 15 دی 1387

barbud_daneshmand - بلزیک - گنت عزیزم کاملا معلومه چرا میگن شین ؟!! در ضمن ما خودمونیم که ظالم میسازیم یا دیکتاتور پروریم!!! ای وایییییییی بر ما.. یکشنبه 15 دی 1387

asana - ایران - ایران قتل همجنس بازی اعتیادو........ میشه یه روزی بیاد که این چیزا نباشه؟ یکشنبه 15 دی 1387

ASTARA-KHAZAR - ایران - استارا هیچ میدانید که حجت السلام حسنی یعنی همان امام جمعه ارومیه چند وقت پیش چی گفت؟ ایشان گفتند که بچه های تربیت شده دوران شاه انقلاب کردند مقابل عراق سینه سپر کردند و شهید شدند ولی بچه های تربیت شده بعد از انقلاب یا معتادند یا قاتلند و یا خودفروش.( حجت الاسلام حسنی ) سه‌شنبه 17 دی 1387