متهم در جلسه دادگاه قتل را پذیرفت و به قصاص محکوم شد

متهم در جلسه دادگاه قتل را پذیرفت و به قصاص محکوم شد

مردی که دختر همسر صیغه یی اش را به خاطر مقاومت در برابر پیشنهاد غیراخلاقی وی، به قتل رسانده و جسدش را به داخل دره پرت کرده بود به قصاص و شلاق محکوم شد.

به گزارش خبرنگار ما در جلسه محاکمه متهم که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، صفر خاکی نماینده دادستان تهران در برابر قضات قرار گرفت و گفت؛ 26 مهرماه سال گذشته زنی هراسان به ماموران پلیس کرج خبر داد، دخترش لیلا که 16سال بیشتر ندارد به طرز عجیبی گم شده است. چند روز بعد ماموران جسد دختر نوجوان را در دره یی پیدا کردند. تحقیقات نشان داد صباح ناپدری لیلا با او از قبل درگیری داشته است، به همین دلیل او به عنوان اولین مظنون دستگیر شد. صباح در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و مشخص شد وی قصد داشته به دختر نوجوان تعرض کند و از آنجایی که لیلا در برابر پیشنهاد او مقاومت کرده، او را کشته و با همدستی دوستش جسد را به دره یی اطراف کرج پرت کرده است.

خاکی افزود؛ با توجه به اینکه متهم به لیلا تعرض نیز کرده است به عنوان نماینده دادستان درخواست مجازات برای هر دو جرم متهم را دارم.

سپس مادر و پدر لیلا به عنوان ولی دم در جایگاه حاضر و خواستار قصاص متهم شدند.

مادر لیلا در توضیح ماجرا گفت؛ چند سال قبل از این حادثه از شوهرم جدا شدم. او به شدت به مواد مخدر اعتیاد داشت. بعد از طلاق چهار دخترم با من زندگی می کردند، من به سختی هزینه زندگی مان را تامین و در یک شرکت خدماتی کار می کردم و هر روز صبح به عنوان کارگر به خانه شهروندان کرجی می رفتم، تا اینکه در این شرکت با صباح آشنا شدم. او راننده شرکت بود و از همسرش جدا شده بود. او از من خواستگاری کرد و قرار شد با هم ازدواج کنیم.وی ادامه داد؛ دخترانم از همان ابتدا با موضوع مخالف بودند اما من واقعاً به صباح علاقه مند شده بودم و به رغم مخالفت دخترانم با او ازدواج کردم. صباح در خانه من زندگی می کرد. مدتی بعد دخترانم از من خواستند از صباح جدا شوم. آنها می گفتند این مرد آنها را آزار می دهد و زمانی که من در خانه نیستم از آنها می خواهد با وی رابطه داشته باشند. بیشتر از همه لیلا از رفتار صباح شکایت داشت اما از آنجایی که آنها از ازدواج ما راضی نبودند من فکر می کردم اغراق می کنند. تا اینکه روز حادثه وقتی سرکار رفتم لیلا در خانه تنها بود. قرار بود صباح به خانه برود و کاری انجام دهد، من هم اطمینان داشتم که دخترم در خانه است. شب که برگشتم دیدم لیلا نیست، در این باره از صباح سوال کردم. او حرف های متناقضی می زد، معلوم بود از چیزی خبر دارد اما پنهان می کند، تا اینکه به قتل اعتراف کرد و من فهمیدم دخترانم درست می گفتند و صباح آنها را آزار می داده و به همین دلیل هم لیلا را کشته است.

در ادامه جلسه دادگاه متهم به قتل در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ من برای نیکوکاری با مادر لیلا ازدواج کردم. می خواستم کمکش کنم، تا دخترانش را بزرگ کند و هیچ نظر سوئی نسبت به آنها نداشتم اما لیلا به شدت با من لجبازی می کرد. روز حادثه به خانه رفتم که شناسنامه ام را بردارم و از لیلا خواستم شناسنامه ام را بیاورد اما به حرفم گوش نداد. با هم درگیر شدیم و من یکدفعه عصبانی شدم و او را با روسری خفه کردم. بعد هم جسد را با همدستی دوستم به دره یی انداختم. من هرگز به او تعرض نکردم. پس از دفاعیات متهم ردیف اول و همدستش هیات قضات وارد شور شدند و صباح را به جرم قتل و تعرض به قصاص و صد ضربه شلاق و همدستش را به زندان محکوم کردند.

botparast - ایتالیا - میلان حیوون با حیوون این کارو نمیکنه........ پشمالوی ک..ت! یکشنبه 1 دی 1387

mitra.d - المان - هانوفر ک..ت روانی حقش همین است.احمقهای جنگلی میخواستم کمک کنم حیوان ا..ال.همه زیر سر همین از جنگل در رفته های مسلمان است. یکشنبه 1 دی 1387

DERAK - انگلستان - لندن ... برسر زن که بخاطر هوس بازی صیغه یک ح..ن شده ننگ بر حاکمان رژیم اسهالی که بستر جرم وجنایت را فراهم میکنند ...صیغه دیگه چه کوفتی اخوندا م ف ن گ ی راه انداختن ....واقعا واژه جز .. به اینها نمی شود گفت....ننگ بر خرافات ...ننگ بر سید علی ... خامنهای. دوشنبه 2 دی 1387

shabi - آلمان - آخن این مادر بی فکر حتما باید این بلا سر دخترش میومد که حرف اونها رو باور می کرد؟! وقتی دخترای بیچاره شکایت می کردن از ترس اینکه همین شوهر صیغه ای رو هم از دست نده خودش و زده به نفهمی! آخه چقدر جهل و نادانی و سهل انگاری؟؟!!!! دوشنبه 2 دی 1387

bluestar - ایران - تهران مردک کثافت. حالا یه عده بیان بگن اعدام بده و خشونته و ...... اگر این آشغال رو اعدام نکنند چیکارش کنند؟ دوشنبه 2 دی 1387

armin1362 - ایران - اصفهان من نمیدونم چی بگم اگر او زن مادر واقعی بود..اگر صیغه شدن و کردن جرم بود.. اگر آن مرد اندکی وجدان داشت... اون دخترک که فقط 16 بهار رو دیده بود الان زنده بود و و و و و ...... دوشنبه 2 دی 1387

masoumeh - ایران - تهران دراک ـ انگلستان ـ لندن در هوس باز بودن این زن هیچ شکی نیست ولی با این مرد ازدواج کرده بود اگر صیغه بود که خیلی بهتر بود دیگه صبح تا شب توی خونه زن نبود که به دختراش هم نظر کنه دورادور همدیگه رو می دیدن مثل دو تا دوست نه زن و شوهر دوشنبه 2 دی 1387

ss.sorakh - ایران - بندرعباس DERAK - انگلستان - لندن میشه ربط این موضوع را به اسلام توضیح بدی ؟ حالا اگر صیغه نبود بلاخره این خانم به این کثافت علاقه مند بود یه جورایی میاوردش خونه دوشنبه 2 دی 1387

Aqua - ایتالیا - مودنا اون دخترا باید جرات شکایت از رفتار اون مرد را از اول می داشتن. باید فرهنگمون رو اصلاح کنیم که اگه یه دختر از رفتار یه مرد شاکی شد اول به فکرمون نیاد که حتما دختره خودش یه کار کرده دوشنبه 2 دی 1387

سلامتی - بلژیک - نمور یک زن احمق که حاضر نشده حرف پاره تنشو قبول کنه ولی به یک مرد هفت پشت غریبه اطمینان داشته.لعنت به این نامادر. دوشنبه 2 دی 1387

roshaanak_alman - آلمان - برلین مرد خدانشناس کلی هم ریش داره. معلومه یه رگ آخوندی داره . و فکر کرده با صیغه کردن مادره بقیه هم بهش حلال هستند. چه طور دلش اومد چشمان معصوم اون دختر رو که چشم به آینده ی روشن داشت برای همیشه ببندد؟؟؟ دوشنبه 2 دی 1387

***mehregan*** - ایران - تهران این قاتل نادان فکر کرده میتونه سر پزشکی قانونی رو کلاه بگذاره و تجاوز رو گردن نگیره؟پزشکی قانونی می تونه تا یکماه تشخیص بده تجاوز چه زمانی اتفاق افتاده؟ همچنین از روی DNA مرد میشه تشخیص داد تجاوز کار ایشون بوده یا نه؟ این مادر احمق هم خیلی راحت میتونسته از رفتار این مرد در خانه خیلی چیزها رو بفهمه. ولی مثل اینکه عشق اقای قاتل بدجوری کورش کرده بوده و فقط به فکر ارضا روح و جسم خودش بوده. دوشنبه 2 دی 1387

sanan - نروژ - اسلو زن هوس باز چند نفر را بیچاره کرد دوشنبه 2 دی 1387

jojo666 - ایران - تبریز بیشرف خاک بر ریش پشمالوت سه‌شنبه 3 دی 1387

ramin110 - ایران - تهران قابل توجه دوستان عزیز عکس بالا متعلق به رضا هلالی مداح تهرانی که به عنوان شاکی به دادگاه رفته بود نمیدونم شاید به خاطر اینکه وجهه آدمهای مذهبی خراب بشه این عکس رو اینجا گذاشتن دوستانی که به حرف بنده شک دارن میتونند با مراجعه به گوگل اسم رضا هلالی رو سرچ کنند تا عکسهای این مداح رو ببینند. چهار‌شنبه 4 دی 1387