استمداد خانواده زهرا بنییعقوب از مردم ایران
عصرایران: با گذشت حدود یک سال از مرگ مشکوک دکتر زهرا بنییعقوب، خانواده وی با انتشار نامهای، خطاب به مردم ایران از بینتیجه بودن این پرونده و مجازات نکردن متهمان آن انتقاد کردند.
متن این نامه که از سوی خانواده زهرا بنییعقوب در اختیار کانون زنان ایرانی گذاشته شده ـ بدون پیشداوری درباره محتوای آن ـ به شرح زیر است:
به نام خدا
مردم آگاه ایران، به ویژه فعالان حقوق بشر
بیش از یک سال از مرگ مشکوک فرزند دلبندمان دکتر زهرا بنی یعقوب در بازداشتگاه امر به معروف و نهی از منکر همدان میگذرد و در این مدت، تلاش فراوانی از سوی ما، وکلای مدافع پرونده، فعالان حقوق بشر و حقوق زنان و روزنامهنگاران مستقل برای کشف حقیقت صورت گرفته، اما متأسفانه، تاکنون پرونده به نقطه روشنی نرسیده است و متهمان همچنان آزادند و مجازاتی برای آنها در نظر گرفته نشده است.
هیچ کس پاسخ مشخصی به ما نمیدهد. به همین دلیل با مروری بر پرونده دخترمان از شما یاری میخواهیم و جمله تأمل برانگیز یک هزار دانشجوی پزشکی را که چند روز قبل با ارسال توماری برای رئیس قوه قضائیه نسبت به چگونگی روند رسیدگی به این پرونده اعتراض کردند، یادآوری میکنیم: «این اتفاق میتوانست و میتواند برای هر کدام از فرزندان ایران زمین روی دهد.»
فرزند ما، دکتر زهرا بنی یعقوب دانش آموخته دبیرستان تیزهوشان، نفر 23 آزمون سراسری دانشگاهها و فارغالتحصیل دانشگاه علوم پزشکی تهران، از حدود هشت ماه پیش از مرگش، در مناطق محرم همدان و کردستان در حال طبابت بود. او به خاطر پدرش که زندانی سیاسی رژیم شاه بود، از طرح خدمت اجباری پزشکان معافیت داشت و حضورش در این مناطق محروم کاملا داوطلبانه بود.
زهرای 27 ساله ما، روز جمعه بیستم مهر ماه 86 ساعت 10 صبح در پارکی در شهر همدان به همراه نامزدش توسط مأموران ستاد امر به معروف دستگیر شد. مسئولان این ستاد، بیش از 24 ساعت ما را در جریان بازداشت دخترمان قرار ندادند، چرا که بازداشت او را از اختیارات قانونی خود میدانستند.
ساعت 11 صبح روز شنبه، سرهنگ «...» با لحنی توهینآمیز با ما تماس گرفت و ضمن بیان اجمالی ماجرای بازداشت، به پدر زهرا گفت که فردا به همدان بیایید. پدر میپرسد: چرا فردا؟ من میتوانم امشب خود را به همدان برسانم. او با اصرار زیاد از سرهنگ ... میخواهد که با دخترش صحبت کند که اجازه نمیدهد.
به گفته قاضی، روز دوم بازداشت، زهرا که از تماس ستاد با خانوادهاش بی خبر است، دایم خواهش میکند که اجازه دهند یک تلفن کوتاه به خانوادهاش بزند تا برای آزادیاش به همدان بیایند. ( از صحبتهای قاضی در روز دوم )
سرانجام حدود ساعت پنج بعد از ظهر و با دستور قاضی اجازه صادر میشود که زهرا با ما تماس بگیرد. پدر و مادر در راه هستند و نمیتواند با آنها تماس بگیرد. به برادرش، رحیم، تلفن میزند و با توجه به اشکال در خط موبایل در منطقهای که برادر حضور داشت، تماس تلفنی به بیش از چند کلمه نمیرسد. پس با محل کار خود تماس میگیرد و تقاضای دو روز مرخصی میکند تا بیمارانش با درهای بسته درمانگاه مواجه نشوند.
تلاش برادر برای تماس دوباره نهایتا به این ختم میشود که برای صحبت با خواهرش باید تا ساعت 9 شب صبر کند.
ساعت حدود هشت و نیم شب بود. موبایل برادر زنگ میخورد که پیش شماره همدان را میبیند. این بار تماس چند دقیقه طول میکشد. برادر در گفتوگو با زهرا احساس میکند وضعیت روحی زهرا در شرایط خوبی است. او در جواب این سوال برادر که میپرسد تو را اذیت نکردهاند، میشنود: نه و بلافاصله میگوید: کسی بالای سرم ایستاده است.
برادر به زهرا اطمینان میدهد که پدر با پول نقد و سند در راه همدان است و حدود یک ساعت دیگر به آنجا میرسد. تماس تلفنی با «خداحافظ آبجی جان» و «خداحافظ داداش» به پایان میرسد.
بعد از این تماس، دقیقا چه اتفاقی افتاده، معلوم نیست و غیر از اعضای ستاد امر به معروف، فقط خدا میداند. پدر و مادر زهرا ساعت 10 شب به همدان میرسند. در جلوی بازداشتگاه با عجیبترین توهینها مواجه میشوند. یکی از اعضای ستاد به پدر زهرا میگوید از نظر ما دختر تو صلاحیت پزشک بودن در این مملکت را ندارد. این فرد یک هفته پس از خاکسپاری زهرای عزیزمان، با خانواده عزادار ما تماس گرفت و با انواع تهدیدها از ما خواست که پرونده را پیگیری نکنیم. (نام این فرد حتی در بین متهمان وجود ندارد. ما از او به این دلیل نیز که خانواده ما را تهدید کرده، شکایت کردهایم، اما دریغ از یک احضار و بازجویی کوچک که دربارهاش شده باشد.)
پدر زهرا هنوز از یاد نبرده است که سرهنگ ... چند ساعت پس از وقوع این فاجعه با خنده با او روبهرو شد و گفت: برای پیگیری وضع دخترت به آگاهی برو، نه! برو دادسرا، نه، بهتر است بروی پزشک قانونی. رئیس ستاد امر به معروف به خاطر مرگ تلخی که در حوزه تحت نظارتش اتفاق افتاده بود، کمترین نگرانی، اضطراب و یا ناراحتی نداشت.
اورژانس منطقه، پس از معاینه جسد زهرا در ساعت نه و نیم شب، عنوان میکند که او قبل از ساعت هشت شب فوت کرده است. ما بارها و در جریان بازپرسی به این گزارش دروغ اعتراض کردیم. اگر او ساعت هشت شب فوت کرده، چگونه میتوانسته در ساعت هشت و نیم شب با برادرش صحبت کرده باشد. آنها از ما پرسیدند که چه مدرکی برای اثبات این ادعای خود دارید؟ ما در پاسخ گفتهایم: غیر از شش نفری که در کنار برادر زهرا، شاهد مکالمه بودند، میتوانید پرینت مکالمههای تلفن همراه برادرش را بگیرید تا معلوم شود کی و از کجا با او تماس گرفته شده است. اما چهار ماه طول کشید تا این پرینت را در اختیار ما بگذارند. (چرا چهار ماه؟ کسی به این سؤال ما نیز جواب نداده است.) در این پرینت نه تنها خبری از مکالمه ساعت هشت و نیم شب زهرا با برادرش نیست، بلکه ساعت تماسها هم به هم ریخته و نامرتب است. برای مثال، تماس ساعت 5 بعد از ظهر پس از تماس ساعت 6 ثبت شده است. از نظر ما این دستکاری در اسنادی است که میتوانست به حقیقت ماجرا کمک کند.
پس از انتقال جسد زهرا به پزشکی قانونی، آنها ساعت مرگ را 9 صبح روز شنبه اعلام میکنند، در حالی که ساعت 5 بعد از ظهر و هشت و نیم شب با برادرش صحبت کرده و حدود ساعت 5 بعد از ظهر همان روز هم یک قاضی او را دیده و با او صحبت کرده است.
بنا بر گزارش پزشک قانونی، دو کبودی روی پاهای زهرا دیده شده است. کبودی روی ساق پای چپ و کبودی روی ران پای راست، اما به علل احتمالی این کبودیها اشارهای نشده است. آنها ادعا میکنند زهرا خودش را در اتاقی که زندانی بوده با پارچههای تبلیغاتی حلقآویز کرده است، اما توجه نمیکنند آیا کسی میتواند در فاصله یک و نیم متری اتاق رئیس بازداشتگاه، در حالی که در اتاق بسته است، خود را از چهارچوب همان در بسته حلق آویز کند و هیچ صدایی هم از او شنیده نشود؟
به نظر ما، دستاندرکاران پرونده به تناقضهای دیگری هم که در این پرونده هست، توجه نمیکنند. عجیبتر آنکه پزشکی قانونی به خونی که از بینی و گوش زهرا بیرون آمده، هم توجهی نکردند و در هیچ کدام از گزارشهایشان به آن اشاره نکردهاند.
دو، سه روز پس از مرگ دلخراش فرزندمان، یکی از معاونان ... با پدر زهرا دیدار کرد و به او گفت: دیروز در شورای تأمین استان حرف از شما بود که جزو زندانیان سیاسی زمان شاه هستید و زحمتهای زیادی برای پیروزی انقلاب کشیدهاید. ما مشکلات زیادی داریم. دانشجویان پزشکی به خاطر این حادثه هم اکنون در اعتصاب هستند. رادیوهای خارجی در این باره در حال سمپاشی هستند، انتخابات مجلس هم نزدیک است. خواهش ما از شما این است که حتی به اقوام خودتان هم نگویید که فرزندتان در ستاد امر به معروف فوت کرده است. مثلا بگویید تصادف کرده و یا دچار ایست قلبی شده است.
این تنها نمونهای کوچک از برخورد یکی از مسئولانی است که به جای دادخواهی از خون به ناحق ریخته شده زهرا، ما را توصیه به دروغ گفتن درباره مرگ دخترمان کرده است. از این مسئولان میپرسیم که آیا هرگز درباره برخورد امام علی (ع) با مدیران خلافکار خود چیزی نخوانده و یا نشنیدهاند؟ آیا از یاد بردهاند که امام علی به خاطر ظلمی که بر زن یهودی توسط کارگزارانش رفته بود، خون گریست؟
در زمانی که پیکر پاک فرزند عزیزمان را دفن میکردیم، از بینی و گوش او خون جاری بود که هم ما و هم حاضران را منقلب کرد. ما با چند پزشک متخصص تماس گرفتیم که همگی گفتهاند کسی که حلق آویز شده باشد، به هیچ وجه گوش و بینیاش خونریزی نمیکند و این از نشانههای ضربه مغزی است.
بنابراین خانواده تقاضای نبش قبر را برای بررسی احتمالی ضربه مغزی داد که جواب نامه پنج ماه بعد آمد. البته ما با توجه به وضعیت روحی و جسمی مادر زهرا از این کار منصرف شدیم، به ویژه که پزشکان متخصص گفته بودند پس از پنج ماه آثار جرم تا حد زیادی از میان میرود و شناسایی را مشکل میکند.
ما با توجه به تناقضات متعددی که در پرونده بود و همچنین احتمال حمایت از متهمان، این موارد را به رئیس قوه قضائیه اطلاع دادیم و درخواست کردیم پرونده به تهران منتقل شود. در نهایت در اسفند 86 موفق شدیم، موافقت آقای شاهرودی و دیوانعالی کشور را برای این کار بگیریم.
ده روز بعد برای پیگیری سرنوشت پرونده دخترمان به تهران، بارها و بارها به دادسراها مراجعه کردیم. آنها هر بار حرفی میزدند، چند بار هم گفتند که پرونده در تهران است، اما نمیتوانیم بگوییم در کدام شعبه و کدام دادگاه در حال بررسی است.
قاضی ... نیز یک بار در صحبت با پدر زهرا به او گفت: اگر وکلای مدافع پرونده (خانم شیرین عبادی و آقای عبدالفتاح سلطانی) را عوض کنید، ما برای به نتیجه رسیدن پرونده با شما همکاری خواهیم کرد. او به پدر زهرا گفته بود: من برای شما خیلی زحمت کشیدهام و در این پرونده ده مورد تخلف از اعضای ستاد امر به معروف گرفتهام.
او چند ماه بعد از پدر زهرا خواست، به همراه وکلا به همدان بیایید و بنشینید با متهمان گفتوگو کنند و موضوع را حل و فصل کنند.
قاضی ... آنچنان درباره حل و فصل پرونده با ما سخن میگفت که انگار درباره یک دعوای کوچک و شخصی و خانوادگی حرف میزند.
سرانجام در تیر ماه 87، یعنی چهار ماه پس از این که قرار بود پرونده در تهران بررسی شود، دادگاه همدان بدون توجه به رأی دیوان عالی کشور، تمامی متهمان را با نوشتن این جمله که «اصولا جرمی اتفاق نیفتاده که بتوان درباره آن رأی صادر کرد»، از همه اتهامات مبرا کرد.
بازپرس پرونده در شرایطی این حکم را صادر کرده بود که در خلاصه پروندهای که به امضای خودشان رسیده، هشت مورد تخلف از جمله دستکاری در پرونده برای افزایش مدت بازداشت و ... به چشم میخورد و این تخلف نیز مورد اعتراض قاضی کشیک قرار گرفته بود.
با اعتراض ما و با توجه به رأی دیوان عالی کشور، سرانجام پرونده به تهران منتقل شد. پرونده فعلا در تهران است و ما به عنوان خانواده زهرا همچنان به دنبال بررسی دقیق صحنه هستیم که آیا اصولا امکان این اتفاق به آن شکل که عنوان شده وجود دارد یا نه؟
اما هیچ کدام از مسئولان و دستاندرکاران پرونده پاسخ مشخصی به ما نمیدهند. آیا در این کشور فریادرسی برای پیگیری و شناسایی دلایل و مقصران مرگ مظلومانه فرزند ما که میتوانست برای خود، خانواده و جامعهاش مفید باشد، وجود ندارد؟ آیا فریادرسی در این کشور هست که داد فرزندمان را بستاند؟
| TAAT - ایران - اردبیل |
عنصر پیوند دهنده جامعه عدالت است.مهم نیست که در ایران عزیز ما دزد و جانی و کلاهبردار و کلاش هست یانه. در همه جا هست،در ایران هم هست.بلکه مهم سیستمی است که امکان شکایت و تحقق عدالت را حتی به ضعیف ترین و فقیرترین عضو جامعه در مقابل ثروتمند ترین و قدرتمند ترین عضو همان جامعه میدهد.مثلاً پبرزنی که به خاطر کشیدن سیگار و مبتلا شدن به بیماریهای ریه از شرکت چند ملّیتی و عظیم سیگارسازی وینیستون آمریکا شکایت میکند و وکلای شرکت نمیتوانند کاری از پیش ببرند و مجبور به پرداخت غرامت میشوند یا شهروندی پرتغالی که به خاطر ورود بدون کنکور پسر وزیر علوم کشور پرتغال به دانشگاه از وزیر شکایت میکند و باعث برکناری او میشود.در ایران نه تنها شکایت از سازمانها و شرکتها و مقامات راه به جائی نمیبرد بلکه حتی شکایت از وابسته های دست چندم آنها هم تقریباً غیر ممکن است.فراموش نکنیم عامل پیوند عناصر اجتماعی و انسجام و پیوستگی هماهنگ آنها در مسیر توسعه ،جز با تحقق عدالت ممکن نیست و در صورت عدم وجود عدالت جامعه رشد نمیکند و آسیب پذیر میشود. |
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| kaftarbaz_london - انگلستان - لندن |
قابل توجه نائب بر حق امام زمان و تمامی هوادارن ریز و درشتش. |
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| LoveLife - ایران - تهران |
دوستان زیاد راجع بهش بحث نکنید
از یه منبع موثق شنیدم انتقام گیری درون سازمانی بوده !
این قد هم اعصابتون رو بابت قوزمیش خرد نکنید یکی از کاربرای سایت هست که مخالف این نظام هم هست و می یاد این چرت ها رو می گه ! و البته یوزر های دیگه ایی مثل امام زمان و پرشیا و دیگه داره
تو رو خدا جوش نزنید |
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| yeknafaronim - آلمان - کلن |
فصل الخطاب دادگاهه |
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
وقاحت جانوران حکومت اسلامی موجب حیرت...مرگ بر دینتان و خودتان. |
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| ShiraziolAsl - امریکا - واشینگتن |
این شیرین عبادی تا حالا شده تو دادگاه پرونده ای رو ببره؟
بیچاره این خانواده. چقدر زجر آوره.
اگر اینها هستند که قاتل رو تبرپه می کنند. زجر رو زجر برای خانوادست... |
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| -SIAVASH- - ایران - تهران |
در این که این مسئله یک جنایت بزرگ است هیچ شکی نیست ولی خانواده خانوم بنی یعقوب چند اشتباه رو تا حالا مرتکب شدند که باعث شده تا بحال پرونده دخترشان به نتیجه نرسد . اول اینکه از خانوم شیرین عبادی برای وکالت پرونده دخترشان دعوت کردند که همه میدانیم سازمان های امنیتی ایران خانوم عبادی رو یک فریب خورده سازمان های امنیتی غربی می دانند و روی این مسئله حساس هستند . دومین اشتباه هم این بود که پای فعالان حقوق بشر و افرادی رو به این مسئله باز کردند که ضدیت آشکاری با نظام حاکم بر ایران دارند و حامیان جمهوری اسلامی این افراد رو هم دشمن می دانند و می گویند که این افراد چشمشان رو به نقض حقوق بشر در همه جای دنیا همیشه می بندند و هیچ اعتراض نمی کنند ولی درباره کوچک ترین موردی در ایران هیاهو راه می اندازند . صحبتهای قاضی و افراد نظامی هم که در اینجا آورده شده تاییدی است بر آنچه گفتم . بهرحال امیدورام عاملان این قضیه شناسایی و مجازات شوند! واقعا دردناکه ... |
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| طوفان - نروژ - اسلو |
این دولت عدل الهی است .این حکومت نائب امام زمان است.
این حکومت مردان راستین خداست که تمام دنیا بهش می باله.
در این حکومت قتل و تجاوز و فقر و فسادوظلم و ستم واعتیاد وجود نداره و مملکت ما عین بهشت برینه.
در ایران به سایه این دولت کریمه همه چیز بر وفق مراده و همه درصلح و صفا زندگی میکنن و هیچ مشکلی نیست.
ارزانی بی داد میکنه.
همه صاحب خانه هستند.
تمام جوانها کاردارند.
سن ازدواج بالا نرفته وهر کسی در 18 سالگی هم ازدواج کرده هم کار داره هم مسکن داره.
اعتیاد اصلا وجود نداره.
اقایان روحانی به عبادتشون مشغولند و با حکومت و دولت کاری ندارند.
دولت از تمام امکانات برای رفاه حال مردم استفاده میکنه و همه مردم راحت زندگی میکنن.
دادگستری ها خالی است و در قوه قضائیه هیچ پرونده جرم و جنایتی نیست .
وقتی مردم پلیس یا ضابطین قضائی رو میبینن احساس امنیت میکنن.
در جامعه فقیر وجود نداره و دولت تمام تلاششو میکنه که همه از ثروتهای طبیعی مانند نفت گاز عادلانه بهره ببرن.
فرار مغزها وجود نداره.
دانشجوی سیاسی در زندانها وجود نداره.
ازادی و برابری زن و مرد رعایت میشه.
در دولت تمام موارد کنترل میشه و هیچ جعل وتقلبی صورت نمیگیره.
انتخابات ازاد ازاده.
اگه خدای نکرده دولت و یا رهبر مرتکب خطایی بشن مردم به راحتی میتوانن انها را مورد باز خواست قرار دهند.
بهترین صدا وسیمای دنیا مال ماست.
کشور اصلا نیاز به واردات نداره و به خودکفای کامل رسیدیم.
دولت ایران به هیچ گروه تروریستی کمک مالی ونظامی نمیکنه.
دولت در مسائل سایر کشورها دخالت نمیکنه.
کشور از تمام زمینه ها مانند اب و برق و گاز ونفت و تلفن و اینترنت به ثبات کامل رسیده
بنزین سهمیه بندی نشده وبنزین به وفر پیدا میشود در مورد دارو هم هیچ مشکلی نداریم
در مورد دارو هم هیچ مشکلی نداریم
در کل مملکت ما مملکت گل وبلبل است و هیچ مشکلی وجود ندارد
اگر دوستان اشتباه میگم بهم بگید !!
بازهی از این دولت عادل و مطهر که رهبر ان نائب امام زمان است ایراد بگیرید. |
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| persian - امریکا - ریچمند |
من به نوبه خودم با این خانواده همدردی میکنم.خدا الهی از باعث وبانیش نگذره.حالا تو ای پدر داغدیده که اوایل انقلاب برای به قدرت رسیدن این ارازل و اوباش مبارزه کردی الان باگرفتن جون پاره تنت ازت قدردانی کردن.ایا اینها ارزشش رو داشتن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟حالا برای نابودیشون تلاش کن.کاش کاری از دست ما هم برای تو بر بیاد.برات دعا میکنم. |
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| ShiraziolAsl - امریکا - واشینگتن |
LoveLife - ایران - تهران
انتقام گیری درون سازمانی بوده یعنی چی؟
|
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| kaveh-iran - استرالیا - استرالیا |
مرگ بر رژیم کثیف اخوندی وتمامی طرفداران خائن ان مثل ..زفیش و دیگر وطن فروشان که به اسم دین و اسلام هر جنایتی میکنند ولی غافل از اینکه خداوند هیچ ظلمی را بی جواب نخواهد گذاشت.در اسلام ودر قران اومده بزرگترین دشمنان خدا وبدترین و کثیف ترین مردم کسانی هستند که اظهار دینداری کرده ولی در عمل منافقینی بیش نیستند. |
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| emrooz - ایران - تهران |
بابا کشتنش .این که معلومه .ولی چون پول و قدرت ندارن حرفشون بجائی نمیرسه.اما خون کردن .این دیگه شوخی نیست .پاشون گیره ..اصولا همه بسیجی ها عقده ای اند .طاقت دیدن از خودشون بهتر رو ندارن .واسه همینم کشتنش .ببین چقدر خر تو خره. |
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| iranianfarshad - ایران - تهران |
اگه خانواده محترم زهرا کاظمی و فروهرها و جعفر پوینده و محمد مختاری و سعیدی سیرجانی و سه و چهار هزار اعدامی خاوران و قربانیان هزاران جنایت دیگر که هر روزه با عناوینی چون شرور و مفسد و جاسوس و غیره سر به نیست میشوند راه بجایی بردند شما هم می بردید
آخر شکایت از که و به کی کو قاضی عادل و دستگاه قضای مستقل فردا می بینی نامزد قربانی را بردند و گفتند مقر بیا که انحراف جنسی داشته و در کالبد شکافی معلوم شده که حامله نیز بوده است
از ماست که برماست روحش شاد |
سهشنبه 7 آبان 1387 |
|
| alireza.ch - سوییس - نوشاتل |
بحمد الله تعالی خواهر و مادر همه شرافت فروشان ساکن «کلن» در سلامت کامل مشغول دعاگویی به جان مقام عظمی ولایت باشید انشاالله. دادگاه فصل الخطاب شما هم فرا خواهد رسید. فعلا عجله ای نیست. اگر وقت کردید داستان محاکمه همسر نیکلای چائوشسکو را هم بخوانید. برای روز فصل الخطاب خود پوشک فراموش نشود. اگر هم در کلن موجود بود، اندکی شرافت قرض بفرمایید. |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| odin - بلژیک - انتورپن |
SIAVASH- - ایران - تهران
اقا جان خودت یک بار مطلبی را که نوشتی بخون ببین خجالت میکشی یا نه؟
اخه عزیز من شما حرفت مثل این میمونه که به بره ها بگی از این ببعد برای اینکه گرگها پاره پاره تان نکنن لازم نیست برین پشت چوپان و سگ گله قائم
بشین، برین با خود گرگها کنار بیاین که یواش یواش و با درد کمتر بخورنتون.
بهشون التماس کنین شاید گرگها رحم کردن. باهاشون در نیافتین!!! واقعا معلوم نیست چی بسر بعضیها اومده که اینقدر راحت میتونن از همه چی حتا شرف، ابرو و حیثییت بگذرن بلکه مبادا وضع بدتر بشه!! اقا شما بنظرت بدتر از اینکه بدختر یکنفر تجاوز کنن و بعد بکشنش و بریش پدر پیر بخندن و تهدیدش هم بکنن ، و همه اینها که خوندین،چیزی هم هست!!!؟ |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| 8036 - ایران - اصفهان |
با سلام : iranianfarshad - ایران - تهران. از حرفهای شما ممنون و سپاس گذاریم .مرگ بر جمهوری اسلامی و طرفدارانش |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| viva iran - امارات - دبی |
امیدوارم که جنایتکارای کثیف این پرونده به سزای عمل کثیف و وحشیانه شون برسن امین. خدا لعنتتون کنه که اینطور خانواده ها رو عزادار و داغون میکنید. انسان اینقد پست و بی صفت باشه؟!!!!!!!!!!!!!!! بعد اون رهبر بیشرف و نوچه های دستمال بدستش دم از عدل و انصاف و ... میزنن. ت.ف به شرف و غیرتتون نامردا |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مرگ بر رژیم ننگین و فاشیستی جمهوری اسهالی. مرگ بر کسانی که از این رژیم طرفداری میکنند و در این سایت مخصوصا اینجا کامنت چرت و پرت مینویسند |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| shahab.germany - آلمان - کلن |
لعنت بر این رژیم ترور و فساد و رهبر و دست نشاندگان خون آشام و وحشی آن و آدم کشان اعزامی آن همچون این مزدور جنایتکار اعزام شده به آلمان با نام مستعار (yeknafaronim - آلمان - کلن) |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| sarab22 - المان - دوسلدورف |
والا انها که ادعای پیامبری و قدرت میکردن سرشان با شمشیر بریده شد حالا با چی سره این ملایان گثیف را زد؟
خانواده محترم حکومت اسلامی با خون گشتن مردم بیگناه زنده است انتقام این عزیزان بیگناه را خواهیم گرفت. |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| شهرام ایران - ایران - تهران |
طوفان - نروژ - اسلو
سلام من هم داشتم به همین قضیه فکر می کردم منتها در خبر روز دوشنبه سایت مبنی بر؛
پاسخ تلویحی احمدی نژاد به پورمحمدی: بدخواهان ناجوانمرد با ارائه آمار نادرست، اقدامات دولت را وارونه جلوه میدهند.!!! |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| kayvann - ایران - اهواز |
اگر بخواهیم موضوع را از دیدگاه شخصی بیان کنیم و درگیر سیاستها و روند دموکراتیک حاکم بر فضای کشور نشویمُ و اگر بنده به جای ایشان بودم راهی غیر از این پیش میگرفتم و با توجه به همه تبعاتش اقدامی شخصی انجام میدادمُ از این مردم در این رابطه آیا میشه انتظاری داشت و آیا اساسا کاری از ایشان بر می آید؟همیشه و در همه جا انتقام گرفتن لزوما بد نیستُ گاهی تنها راه ممکنه. |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| alexjun - امارات - ابوظبی |
قوز فیش عو..ی کجای.چراتواین صفحه ها نظر نمیدی.برو ب..یر.فکر اون روزیرو ن که سرخودت و خوانوادهات این بلا بیاد |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| shanul - المان - هامبورگ |
ایران الان هر شهرش به قول معروف 100تا کلانتر داره تو اون مملکت هر سازمانی واسه خودش یکجور حکومت دارد و شاه هست!! این سازمان فاشیستی اسلامی امر به معروف و نهی از منکر یعنی نهادی برای فضولی در کار مردم!!! بابای دختره کاری به بچه اش ندارد و ازادش گذاشته این بسیجیها شده اند خانواده و وکیل وصی ملت و کاسه داغتر از اش !!
واقعان ناراحت میشه ادم از این که جوانان ارزشمند ایران به قتل می رسند توسط یک تفکر فاشیستی اسلامی!!
مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی ایران.
|
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| joojoo2 - ایران - ایران |
شاید بدترین مساله که توانسته به پیچیده شدن این پرونده کمک کند حضور دو وکیل مذکور در پرونده است کاش این دو نبودند چون این دو عزیز از اکثر پرونده ها استفاده سیاسی میکنند.امیدواریم روزی بیاید که آنقدر از های و هوی های سیاسی در سیستم قضایی آزاد شویم که این گونه خونها با پرده های ضخیم هیاهوی سیاسی پوشیده نشود. «و هرکه خونش به ناحق ریخته شود خداوند منتقم خون او خواهد شد» |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| zpirooz - آلمان - آخن |
کجاست قیصر که از این نامردها انتقام بگیره |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| khorshidtaban41 - ایران - بندرعباس |
چه ربطی به اسلام داره با حکومت مشکل دارید خجالت بکشید خون به ناحق ریخته بلاخره رو میشه خون چیزی نیست که بخوابه . حکومت چه ربطی به اعتقادات داره |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| hamid_30bil - - |
خانواده بنی یعقوب
من هم با شما همدرم
ولی خیلی کشتن برای رژیم کثیف آخوندی مثل آبه خوردنه
زهرا رو کشتند و شما هم نمیتوانید کاری بکنید مثل صدها قتل زنجیره ای
فقط فقط این رژیم عوض بشه تا انقام بگیریم |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| maryamiraq5 - انکلستان - لندن |
خدا رحمتش کند وبه خانواده اش صبر دهد واقعا خیلی سخت است که ادم با خون دل خورن بچه بزرگ کند وهزاران ارزو برایش میکند بعد تو یک لحظه گل نوشکفته پر پر می شود وارزوهاش بر باد می رود .من هم مادر هستم پسرم سال اینده به دانشگاه میرود از خوشحالی دارم روز شماری میکنم که پسرم دانشجو ببینم خدایا این مادر دلشکسته وقتی هم کلاسیهای دخترش ببیند چه حال پیدا میکند .هیچ خون بی گناه پایمال نمی شود ..امیدوارم هر چه زودتر جانیان به سزای عمل گثیف خود برسند .یک عمر خانواده را داغدار کرده اند الهی داغش به دل مادرشان بمانند ..امین |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| MrAli - ایران - شیراز |
خیلی جالبه که تمام حرکاتشون مثل زمان پهلوی و فیلمهایی که از اون زمان میزارند شده |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| Dokhtare_iran_zamin - ایران - تهران |
از صمیم قلب با خانواده این عزیز از دست رفته همدردی میکنم و امیدوارم عاملان این جنایت کثیف هر چه زودتر به سزای اعمالشون برسن .
ننگ و نفرین به جمهوری اسهالی که باعث شده هر روز شاهد پرپر شدن جوونهای نازنین این مملکت به دست این اسلامیون جانی و وحشی باشیم. |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| bahar az zanjan - ایران - زنجان |
خانواهء عزیز داغدار ما رو هم در غم از دست دادن دختر جوانتان شریک بدانید
باور کنید دل ما هم از خوندن این مطلب خیلی به درد اومد. وافعا تاسف بارو غم انگیزه. خدا بهتون صبر بده ولی پدر جان چرا اسم این سرهنگ نامرد رو
اینجا قید نکردی تا واسهء همه روشن بشه چه کسی بوده. هر چند که
ماهیت اینها برای همه مشخصه که چه جانورهایی هستند. انشاءالله هر چه سریعتر پرده ها کنار زده بشه و حقایق روشن شه.
دکتر عزیز روحت شاد |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| chokemino171 - ایران - خلیج فارس |
واقعا متاسفم ولی ماه پشت ابر نمی ماند . خدایا خون زهرا ها را این ظالمان بگیر . خدایا انقلابی اسلامی که این باشد بهتر است که نباشد . خدایا اسلام چه بود و چه بر روزش آوردند . خدایا................................... |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| ashoor - ایران - تهران |
yeknafaronim - آلمان - کلن
من تصور میکنم شما به اتفاق ... این کامنت ها را ارسال میکنید. و با توجه به اینکه از نظر شما ...نصف آدمیزاد هستند در نتیجه یک نفر و نیم شدید. ولی به شما و عیال توصیه میکنم کامنت alireza.ch - سوییس - نوشاتل را با دقت بخوانید. توجه کن که یک نویسنده معروف به خواطر یک آدم فروشی ناقابل ده ها سال بعد گیر می افتد . تازه اون موقع نه موبایلی بوده نه اینترنتی .... عاقل باش آدمهایی مثل کردان ارزش دفاع ندارند. |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| rezanl - هلند - امستردام |
وای خدای من به این مادر صبر بده. در عجبم که کدام وجدان پاک تحمل میکند مادری چنین در سوگ فرزندش نشیند .ای شما که سنگ این دژخیمان را به سینه می زنید بدانید که ظلم پایدار نمیماند. ای شما که اینچنین فرزندان وطن را به خون میکشید ای شما که خود را ولی فقیه میدانید روزی برای هر قطره خون به خون کشیده میشوید و این مردم تمام انچه را که بنا کرده اید نابود میکنند.
خدایا به اینان که در سرزمینمان ایران بدست این ضد ایرانیان افتاده اند یاری رسان.
خدا بیامرزدش |
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| yeknafaronim - آلمان - کلن |
ashoor - ایران - تهران
عزیز دل انگیز من تنهای تنهام آزاد آزاد. شما مراقب باش کمتر اینترنت بیا مخصوصا شب ها بترس از عیال -حالا چه یکی چه نصفی بستگی به قوانین ایران داره - و داستان خاک انداز
|
چهارشنبه 8 آبان 1387 |
|
| parviz1 - انگلستان - کترینگ |
خون چیزی نیست که گردن قاتل یا قاتلین و حامیانشان را نگیرد!!!!!اینها فرزندان ایران زمیند و ملت ایران انتقام خون هزاران جوان پاک که بناحق مزدوران این رژیم کشته اند و چه شکنجه ها و زجرها که قبل از کشتن این بسیجیان سیاه دل یا شکنجه گران بیناموس و مزدوران که نکرده اند!!!اما پدر عزیز ملت ایران انتقام خون زهرای تو را هم خواهد گرفت و این دختر نازنین که فرزند ایران زمین بوده و مانند هزاران هزار جوان پاک دیگر که با شهامت در برابر مزدوران ایستادگی کرده و از ناموس خود دفاع کرده است را هرگز ملت فراموش نخواهد کرد.تو نیز بهتر میدانی که ظلم هیچ گاه پا بر جا نمیماند و زمان انتقام ملی از ملاها مزدوران نزدیک است. |
پنجشنبه 9 آبان 1387 |
|
| malijak - هلند - امستردام |
از صمیم قلب همدردی ما را بپذیرید امیدوارم که هر زودتر شاهد انتقام گیری خداوند از این خوناشامان باشید به خدا توکل کنید که مکر او بالاتریت مکرهاست ... باز هم هزاران بار عرض تاسف |
جمعه 10 آبان 1387 |
|
| shabi - آلمان - آخن |
هر وقت عکس این دختر معصوم را می بینم و هر وقت به یاد این فاجعه می افتم قلبم به درد می آید و اینکه این اتفاق می توانست خیلی راحت برای هر دختر ایرانی بیفتد...
ابراز همدردی بی دریغ خودم را با خانواده بنی یعقوب اعلام می کنم. به امید روزی که این ملت داغدیده انتقام خون فرزندان خود را از این جانی های عقده ای بگیرد. چطور این جلاد بی صلاحیت اجازه پیدا می کند که بگوید فرزند شما صلاحیت پزشک این مملکت بودن را ندارد؟؟؟؟؟!!!!!!! آنهم در مملکتی که همه گردانندگانش بی صلاحیت و تازه جانی و دزد و ....هستند.
متاسفم. |
جمعه 10 آبان 1387 |
|
| eastern_dream - ایران - تهران |
سلام . وقتی داشتم عضو میشدم اولش قول دادم که حرف بد نزنم ولی تور خداااابزارین بگم خاک تو سرشون ، ایشالله که بمیرن با این گندی که بالا آوردن و اسمشو گذاشتن انقلاب !.واقعا اینجا یه باغ وحش بزرگه ! نه کشور .خیلی از این اتفاق ها می افته که بی سرو صدا سر هر کسی رو که بخواد اعتراض کنه میکنن زیر آب و میندازن تقصیر بن لادن یا طالبان ! آخرش هم میفته گردن آمریکا ! حالا باز خوبه نمی یان صاحب این ایمیل ها و نظر ها رو سر به نیست کنن بی وجدان های بی ناموس ! با زدن دانشگاه آزاد ( البته من خود بدبختم هم دانشگاه آزادیم ) به گسترش فساد و فحشا کمک کردن ، چطور ی؟
کلی رشته و کلی دانشگاه و کلی آدم بیسواد که تو کنکور سراسری هیچی رتبه نمی یارن و کلی آدم عشق مدرک ! یه عالمه دختر ترشیده و پسر بیکار که ترشیده ها واسه پیدا کردن شوهر راهی این دانشگاه میشن و پسرها واسه .... کاری ! خلاصه یه مشت بچه شهرستانی ساده که می ریزن به اسم دانشگاه تو تهران و خونه های مجردی و دوری از کنترل خونواده و فساد و فساد و فساد ! و بعدش هم جالبه که برمیگردن و میگن بچه تهران ها ما رو خراب کردن . مثل همین آخوندها که هر گندی میزنن میگن آمریکا کرده ! بعد هم دهاتی های دیگه که می یان تهران و این بچه شهرستانی های فوق مدرن ! رو اینجا می بینن فکر می کنن اینها بچه تهران هستن ، در حالیکه به خدا ماها اینطوری نیستیم ! اینها رو گفتم تا بدونین که اینها دنبال مغزهایی مثل دکتر زهرا بنی یعقوب نیستن ، دنبال این آشغال های این مدلی هستن و گرنه چطور وقتی یه مدیر هرزه تو دانشگاه آزاد گرمسار به یکی از همین دختر خرابهای مدرن پیشنهاد داد ، همه روزنامه ها سر و صدا راه انداختن و بگیر و ببند داشتن ؟! اما خداییش تو کدوم روزنامه تا حالا حتی یه کلمه از دکتر زهرا و مرگ اون نوشتن ؟ خداییش کو ؟ من اگر کاره ای بودم کاری به قانون و دادگاه و فلان آیت الله نداشتم که بشینم ببینم شب چی میخوره و صبح چی فتوا می ده ! بهترین کار اینه که اونها را برعکس آویزونشون کنن اونجا ، ....کنن ، به خدا دو دقیقه نمی شه که می گن دکتر زهرا چی شد !؟ متاسفم که اینطوره ، هی می شینن میگن غرب زده ایم غرب زده ایم . بابا جون ما غرب زده نیستیم ! نقطه غین رو بندازین ! ما عرب زده ایم ! عین اون عرب های وحشی شدیم ! بابا ما ایرانی هستیم ، صاحب پاسارگادیم نه آیت الله های هالو ! رویا از تهران |
شنبه 11 آبان 1387 |
|
| maryamiraq5 - انکلستان - لندن |
نگاه به حرفهای مزخرفت بینداز .خانم باید نسترن نه یسترن از تهران همه جوانان دانشجو زیر رگبار گرفتی یعنی چه دخترهای ترش کرده .تو دانشگاه دنبال شوهر یعنی چه پسرهای بیکار بدبخت می دونی از خواب وخوراک می گذرند . تا از سد لعنتی کنگور بگذ رند .. یعنی تو از اون جوان محجوب که به قول خودت دهاتی یا شهرستانی بهتر هستی نکند صفت خودت بود ادم اگر خودش نمی خواد دنبال خلاف بره هیچکس مجبورش نمی کند خلاف کند ..در ثانی تهرانیها اصل اصل خود تهران به گشورهای اطراف یا اروپا فرار کرد ه اند خیلی کم الان تو تهران هستند ..همه از شهرستنهای اطراف به تهران مهاجرت کرده اند وبعد از چند سال زندگی خودشان تهرانی معرفی میکنند وعار شان میشود .که بگویند ما اصالت فلان شهرستان داریم به نظرم تو یکی از انها باشید.... |
سهشنبه 14 آبان 1387 |
|