یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۶ - ۱۷ فوریه ۲۰۰۸
شوهرم مرا به کارهای خلاف وادار می کرد
زنی که متهم است با همدستی دو مرد شوهرش را به قتل رسانده روز گذشته در دومین جلسه محاکمه یک بار دیگر مدعی شد به خاطر اینکه همسرش او را مجبور به انجام کارهای خلاف اخلاق می کرده نقشه قتل او را طراحی کرده است.
به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاکمه علی دلداری نماینده دادستان بار دیگر آنچه را در پرونده منعکس شده تشریح و برای سه متهم پرونده تقاضای مجازات کرد. وی گفت؛ 23 مهرماه سال 82 ماموران پلیس جسد مردی را زیر پل نواب پیدا کردند که سر از تنش جدا شده بود. کنار جسد کارتی پیدا شد که هویت مقتول را نشان می داد. ماموران با دیدن کارت شناسایی متوجه شدند مقتول حمیدرضا نام دارد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات برای شناسایی عاملان این جنایت و اولیای دم مقتول آغاز شد. چند روز بعد کتایون متهم ردیف دوم این پرونده برای بازجویی به اداره آگاهی انتقال یافت. وی ابتدا قصد داشت مسیر تحقیقات را تغییر دهد. او مدعی شد چون شوهرش معتاد بود و قاچاق مواد مخدر نیز انجام می داد، بر سر مواد با چند تن از دوستانش درگیر شده و احتمالاً آنها حمیدرضا را به قتل رسانده و جسدش را زیر پل رها کرده اند.نماینده دادستان ادامه داد؛ در بازجویی های بعدی کتایون به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت به اتفاق حسین متهم ردیف اول پرونده و علی متهم ردیف سوم حمیدرضا را به قتل رسانده است. با توجه به اینکه ایرادات مطرح شده در جلسه اول محاکمه برطرف شده است من به عنوان نماینده دادستان تقاضای صدور حکم قانونی برای هر سه متهم پرونده را دارم.سپس مادر مقتول در جایگاه قرار گرفت و خواستار قصاص هر سه متهم پرونده شد. در ادامه وقتی نوبت به حسین متهم ردیف اول رسید و اتهام قتل حمیدرضا با چاقو به او تفهیم شد، حسین گفت؛ اتهام را قبول ندارم. من هیچ نقشی در قتل شوهر کتایون نداشتم. کتایون را از سال 81 می شناختم. ما با هم به میهمانی و تفریح می رفتیم. در این مدت متوجه شده بودم کتایون مشکل مالی دارد و شوهرش او را مجبور به انجام کارهای خلاف می کند. دلم برایش می سوخت به او پول می دادم تا زندگی اش را اداره کند، ما هیچ رابطه یی با هم نداشتیم و من از سر دلسوزی کتایون را مثل خواهر خودم دوست داشتم. وقتی شوهر کتایون به قتل رسید با من تماس گرفت و گفت شوهرش را کشته و از من خواست در انتقال جسد کمک کنم من هم این مساله را به علی گفتم و جسد را منتقل کردیم.بعد از متهم ردیف اول کتایون در جایگاه حضور یافت و اتهام معاونت در قتل را قبول کرد. او گفت؛ من در شرایط خاصی بودم. شوهرم از من می خواست با انجام کارهای خلاف اخلاق خرج اعتیادش را تامین کنم. زمانی که با حمیدرضا ازدواج کردم او را دوست نداشتم. پدرم به زور مرا به عقدش درآورد. حمیدرضا به مواد مخدر اعتیاد داشت و حاضر بود برای تامین هزینه های اعتیادش هر کاری بکند و مرا مجبور می کرد با مردان غریبه رابطه داشته باشم و برایش پول تامین کنم، من این روش زندگی را دوست نداشتم. دلم می خواست مثل زنان دیگر سالم زندگی کنم و با شوهرم به تفریح و مسافرت بروم. وقتی در برابر این خواسته های بی شرمانه شوهرم کاری نتوانستم بکنم تقاضای طلاق کردم. اما دادگاه قبول نکرد. من دو بار این کار را انجام دادم و هر دو بار دادگاه درخواستم را نپذیرفت، من هم برای خلاص شدن از رفتارهای شوهرم تصمیم به قتل او گرفتم و با همدستی حسین نقشه را اجرا کردم. مطابق قرار من تعداد زیادی قرص خواب آور به شوهرم خوراندم، وقتی بی حال شد، حسین و علی او را بیرون بردند و من دیگر نمی دانم چه اتفاقی افتاد. کتایون در مورد آشنایی اش با حسین گفت؛ شوهرم با زنی به نام مرضیه دوست بود و از طریق مرضیه مردان غریبه را به خانه می آورد. من با حسین از طریق مرضیه آشنا شدم و وقتی به هم بیشتر نزدیک شدیم او فهمید که چه زندگی فلاکت باری دارم. سپس علی متهم ردیف سوم در جایگاه قرار گرفت و گفت؛ من و حسین با هم دوست بودیم و به همین خاطر وقتی از من خواست در گوشمالی دادن شخصی به او کمک کنم قبول کردم. حسین به من نگفته بود قصد دارد حمیدرضا را بکشد، او فقط گفت حمیدرضا یکی از آشنایانش است که چندین بار خواهرش را اذیت کرده و باید تنبیه شود. شب حادثه من مقابل خانه حمیدرضا رفتم، او تقریباً بیهوش بود. حسین او را کشان کشان به داخل ماشین آورد و با هم زیر پل نواب رفتیم. من پیاده نشدم و به تصور اینکه حسین فقط می خواهد چند سیلی به صورت حمیدرضا بزند داخل ماشین نشستم. متهم ادامه داد؛ چند دقیقه بعد صدای ناله شنیدم و می خواستم پیاده شوم که دیدم حسین با دستان خونی وارد ماشین شد و گفت حمیدرضا را کشته است. پس از دفاعیات متهمان با توجه به اینکه اتهام رابطه نامشروع برای حسین و کتایون هم در پرونده مطرح بود، ادامه جلسه دادگاه به صورت غیرعلنی برگزار شد و در پایان آخرین دفاعیات هر سه متهم توسط هیات قضات شنیده شد و پس از پایان جلسه دادگاه قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند.
| m.a.r - انگلستان - لندن |
از ایرانی بودن کم کم دارم متنفر میشوم. |
دوشنبه 4 شهریور 1387 |
|
| Parsiran - ا - تهران |
احتمالا زنه خودش خراب بوده و وقتی دیده شوهره مزاحمشه اونو کشته . اون دو نفر هم دوستاش یا همون مشتریاش بودن .کثافتهای حیوون ........... |
دوشنبه 4 شهریور 1387 |
|
| mehran1965 - ایران - تهران |
در کشوری که حق طلاق با مرد است و زن مجبور است تحت هر شرایطی با کسی که دوست ندارد زندگی کند این گونه کارها عادی است اما اگر دادگاه اجازه میداد زن طلاق بگیرد دیگر مشکلی نمی بود و احتمالا این اتفاق نمی افتاد |
دوشنبه 4 شهریور 1387 |
|
| bahram1 - ایران - تبریز |
تقاضای طلاق کردم. اما دادگاه قبول نکرد. من دو بار این کار را انجام دادم و هر دو بار دادگاه درخواستم را نپذیرفت
اگه واقعیت داشته باشه دستش درد نکنه باید هم شوهرش رو میکشت. این هم قوانین اسلامی برای تحکیم خانواده |
دوشنبه 4 شهریور 1387 |
|
| palangipush - کانادا - ونکوور |
خوب بعد چی شد.کی به کی بوده .همش دروغه .کار خلاف کیلو چنده خوب زن نا حسابی انجام نمی دادی .طلاقت هم نمیداد به جهنم ول می کردی زندگی نکبتیتو میرفتی بگو همچین بدت نمی امد. |
دوشنبه 4 شهریور 1387 |
|
| محسن قوز فیش - نروژ - نروژ |
این یک صدم کارهای که در غرب اتفاق می افته امشب با این و فردا شب با اون. الان مخالفین می ان و می گن که مساله نیست. ادم ازاده که هر کاری بکنه!
|
دوشنبه 4 شهریور 1387 |
|
| bahram1 - ایران - تبریز |
palangipush - کانادا - ونکوور
مگه نمیدونی زنی که ول کنه بره تو ایران از فاحشه هم بدتره ؟کجا بره؟ به کی پناه ببره |
دوشنبه 4 شهریور 1387 |
|
| ali81_uk - انگلستان - منچستر |
دم اسلام و جمهوری اش گرم! خوبه ایدپولوژی عربی به همه کشورهای دنیا سرایت نکرده.
m.a.r - انگلستان - لندن: دقیقا همین احساس تو رو از چند سال پیش که زدم بیرون من هم پیدا کردم. تا کی باید بشینیم تو خونه و همش نظرات بدیم؟
Parsiran - ا - تهران: سعی کن توی قضاوت کردن منصف باشی.
|
دوشنبه 4 شهریور 1387 |
|
| amirarsalan - امریکا - لس انجلس |
محسن قوز فیش - نروژ - نروژ
خودت متوجهی چی می گی؟ |
سهشنبه 5 شهریور 1387 |
|
| roshaanak_alman - آلمان - برلین |
من زنی رو می شناسم که بعد از 12 سال هنوز نتوانسته طلاق بگیره. و شدیدا هم اختلاف با همسرش داره. و دادگاه حکم طلاق رو منوط به رضایت شوهر کرده. بد نیست گاهی هم آدم خودش رو در اون شرایط حس کنه. البته قتل کار بسیار کثیفیه. ولی برای قضاوت باید همه جوانب رو درنظر گرفت. |
سهشنبه 5 شهریور 1387 |
|
| banoo - امارات - امارات |
شوهرته باید به حرفش گوش میدادی:)) مگر نه |
سهشنبه 5 شهریور 1387 |
|
| omid_dk - دانمارک - |
انگلیس لندن ما هرگز نباید بخاطر بد بودن چند ایرانی از ایرانی بودنمان نادم باشیم.همه جا اتفاق بد میافته مثل مردی که دختر خود را 20 سال مخفی کرد و نیز به او تجاوز کرد و یکی از بچه ها بدنیا امده را جلوی مادرش بقتل رساند.و....ما میتونیم مثبت ببینیم و فکر کنیم به ایرانیهایی چون پرفسور خدا دوست ملقب به خدای چشم دنیا.یابه متفکرترین دانشمند ناسا که ایرانیست و حافظ سعدی که سردر سازمان ملل اشعارشان حک شده و بزرگان دیگر که بخواهم نام ببرم بسیارند بنابراین به ایرانی بودنمان افتخار میکنیم. |
سهشنبه 5 شهریور 1387 |
|