ده سال زندگی در فرودگاه مایورکا

ده سال زندگی در فرودگاه مایورکا

سالانه بیش از بیست میلیون مسافر از فرودگاه پالما مایورکا به مقاصد مورد نظر خود پرواز می کنند. در نگاه اول بتینا هم مثل یکی از هزاران مسافری است که به این فرودگاه مراجعه می کند اما او هیچ گاه از این فرودگاه به جایی پرواز نکرده است. بتینا زن 48 ساله آلمانی ده سال است که در فرودگاه پالما مایورکا با سه چمدان، یک زیرانداز، دسته یی کتاب و گربه سفیدش مومو زندگی می کند. او را در این فرودگاه «زن با یک گربه» می شناسند و بتینا مدت ها است که مانند هواپیماها به جزیی از این فرودگاه تبدیل شده است.

داستان بتینا داستان فیلم ترمینال تام هنکس را به یاد می آورد. تام هنکس پس از گم کردن مدارکش در فرودگاه برای هجده سال در فرودگاه چارلز دی گائول نزدیک پاریس زندگی می کرد. بتینا که حاضر نیست فامیلی اش را فاش کند اهل یک شهر کوچک در جنوب آلمان است. او بیش از ده سال پیش پس از جدا شدن از همسر و از دست دادن کارش برای شروع یک زندگی جدید وارد مایورکا شد. او ابتدا به عنوان یک خدمتکار مشغول کار شد و سپس به کار در یک آشپزخانه روی آورد اما آرزوهای او برای زندگی در این شهر آفتابی خیلی زود تبدیل به کابوس شد. او می گوید؛ «ناگهان کارم را از دست دادم چرا که مسوولان شهر اعلام کردند فقط اسپانیایی ها حق کار کردن دارند. من می خواستم در مایورکا کار کنم اما من را کنار گذاشتند.»

او که نه شغلی داشت نه خانه و نه پولی به زندگی در فرودگاه روی آورد. البته در این مدت دوستان و غریبه ها هم به او لطف می کردند. بتینا می گوید؛ «دوستانم هفته یی دو بار برایم غذا می آورند. برخی اوقات هم مسافران پولی به من می دهند اما من هرگز از هیچ کس چیزی نمی خواهم.» در میان ازدحام و همهمه فرودگاه بتینا غالباً به آرامی در گوشه یی مشغول کتاب خواندن است. او معمولاً بلوز و شلوار جین بر تن دارد. او خودش را در توالت های فرودگاه می شوید.

صندلی های انتظار هم تختخواب او هستند. اما او هیچ تمایلی برای بازگشت به آلمان ندارد. «هیچ راهی برای بازگشت ندارم. زندگی ام در اینجا خیلی بهتر است.» بتینا در میان کادر فرودگاه محبوبیت فراوانی دارد. ماریا خسوس گارسیا 54 ساله که نظافتچی فرودگاه است، می گوید؛ «بتینا باهوش و منظم است و هیچ کس را اذیت نمی کند. او می گوید فرودگاه را به عنوان خانه اش انتخاب کرده چون در اینجا به هر چیزی که می خواهد دسترسی دارد. اوضاع در مایورکا بر وفق مراد او پیش نرفت برای همین او مجبور شد در فرودگاه زندگی کند. ممکن است چنین اتفاقی برای هر یک از ما رخ دهد.» ماری کارمن گایاردو 40 ساله که در کافه فرودگاه زندگی می کند، هم می گوید؛ «او هم مثل من 10 سال است در اینجا حضور دارد. او شاید در کریسمس برای دیدن خانواده اش برود.» این در حالی است که مقامات فرودگاه هم هیچ کاری به بتینا ندارند و او بدون مزاحمتی در اینجا به زندگی اش ادامه می دهد.

مارتا فرناندس سخنگوی شرکت های هواپیمایی اسپانیا در این باره می گوید؛ «او هرگز برای کسی مشکلی ایجاد نکرده، فرودگاه هم یک ساختمان عمومی است و او می تواند از تجهیزات آن استفاده کند برای مثال در توالت ها خودش و لباس هایش را بشوید.» البته بتینا تنها فردی نیست که در یک فرودگاه در اسپانیا زندگی می کند. خیلی های دیگر وضعیت بتینا را دارند. آنها تا زمانی که برای کسی مشکلی ایجاد نکنند می توانند در فرودگاه زندگی کنند. در بریتانیا چهار نفر حتی جواز زندگی در فرودگاه ها را گرفته اند.

iran zamen - نروژ - روگنان
داستان تام هنگس در اصل داستان یک ایرانی است در فردگاه فرانسه.
سه‌شنبه 29 مرداد 1387

acid_pro - اتریش - وین
هیچ انسان نرمالی اینطور زندگی نمیکنه.طرف یا مشکل روانی داره یا معتاده یا الکلی.چون در اروپا کسی بی سقف نمیمونه مگر اینکه خودش بخواد مثل علاف ها زندگی کنه که اونم معمولا پلیس جلوگیری میکنه.این شخص به راحتی میتونه به آلمان برگرده و بهترین زندگی رو در اونجا داشته باشه.اگر برنگرده دیوانه ای بیش نیست.
سه‌شنبه 29 مرداد 1387

amtin - آلمان - برلین
به خدا او اگر در ایران بود از نظافتچی گرفته تا کارمندان همه بهش گیر می دادن که اینجا نخواب برو گمشو بیرون ، عجب آدم . هستی و ...
بازم به رحم اونا
سه‌شنبه 29 مرداد 1387

فراز_نروژ - نروژ - تونسبرگ
خوش بحالش لااقل توی چمن بلوارهای اتوبانهای تهران چادر نزده.تاحالا یه دختر جوان با صورت نشسته ومانتو چروکیده کنار بلوار دیده اید؟
سه‌شنبه 29 مرداد 1387

nima7871 - قبرس - ماگوسا
نمیدونم این خا نوم کی هست امّا دلم میخواد بهش بگم بیا ایران به دخترا و خا نوم های
ایرانی یاد بده که میشه با یک جا کم زندگی کرد و دنبال طلاق نباشن
سه‌شنبه 29 مرداد 1387

vanaki - بلجیک - بروکسل
فیلم ترمینال تام هنکس داستان زندگی یک ایرانی است با اندکی تغییرات که بیش از بیست سال است که در فرودگاه پاریس زندگی میکند
سه‌شنبه 29 مرداد 1387

ADSI - چین - پکن
یک سال و نیم پیش از طریق هواپیمایی قطر رفتم به ایران چون ترانزیت فرودگاهی از دوحه قطر انجام میشد و من بعلت تاخیر دوساعته پرواز قطری فقط نیم ساعت تا کانکشن بعدی زمان داشتم هواپیمای به مقصد تهران از سوار کردن من ممانعت کرد و گفت که باید تا فردا به عنوان میهمان در دوحه باشم و با اولین پرواز که فردا ساعت سه ونیم بعداظر است به تهران پرواز کنم و در این مدت نیز مهمان هواپیمایی هستم در بهترین هتلهای دوحه. من که عجله داشتم تا به ایران برسم تقاضا کردم که از مسیر دبی به ایران سفر کنم به هرحال وقتی امدم دبی پرواز ماهان نیز از پذیرفتن من خودداری کرد و منو پاس دادن به ایران ایر و شب ساعت 12 به ایران پرواز کردم اما در فرودگاه امام خمینی هر چی منتظر ساکهام شدم نتیجه نگرفتم و به دفتر ایران ایر مراجعه کردم چند روزی بود که وارد ایران شده بودم و هنوز هیچ خبری از چمدانها نداشتم تا اینکه از نامه ای به هواپیمایی قطر نوشتم و تقاضای خسارت کردم و اونها گفتند که چون اخرین پرواز شما به مقصد توسط ایران ایر بوده باید از اونا شکایت کنید خلاصه بعد از حدود یکماه رفتم فرودگاه و مسول دفتر ایران ایر گفت که بالاخره امشب چکدانهای شما میرسه و باید منتظر باشی . من که چند ساعتی در سالن پروازهای ورودی منتظر بودم که یه اقایی با کلی ریش امد و گفت که ما چند ساعته شما رو از طریق دوربینهای فرودگاه تحت نظر داریم و شما باید با من بیایید رفتیم به یه دفتری که هیچ نشانی از هیچ سازمانی نداشت و منو مورد بازجویی قرار دادند که چرا اونجا نشسته بودم خلاصه با کلی توضیح و استعلام از دفتر ایران ایر و غیره ماجرا تمام شد و من چمدانهامو منهای یه دونش گرفتم و سریع از فرودگاه خارج شدم نزدیک بود به خاطر اون چمدونها یه برچسب سیاسی بزنندو بفرستن جایی که عرب نی انداخته.من موندم که ماموران امنیتی فرودگاه از چی میترسن که با وجودی که منو به قول خودشون ساعتها زیر نظر داشتند و هیچ عمل خلافی از من ندیده بودند بازهم منو بازجویی کردندبه خدارسیدم تا قانع شدند.حالا اگه این خانم تو فرودگاه های ایران باشه که همون روزای اول میکیرنشو اعدامش میکنن به جرم به خطر انداختم امنیت ملی از این مزخرفات.ببخشید که طولانی شد
سه‌شنبه 29 مرداد 1387

ahmadi_nezhad - ایران - ایران
انشالله در دوره بعدی ریس جمهوریم برای هر ایرانی یک فرودگاه میسازم قول میدم این دیگه شدنی هست.
سه‌شنبه 29 مرداد 1387

ezatdf - ایران - تهران
nima7871 - قبرس - ماگوسا
مثل اینکه شما خبر رو خوب نخوندی
نوشته این خانم توی فرودگاه زندگی می کنه می فهمی توی فرودگاه
سه‌شنبه 29 مرداد 1387

محسن قوز فیش - نروژ - نروژ
این هم روانی های خارجی که زیادی خودشون را تحویل می گیرند.
چهار‌شنبه 30 مرداد 1387

barge sabz - انگلستان - لندن
سلام من یک جورایی باورم نمیشه. اول این خانم المانیست و ازطرف کشورش به خوبی ساپورت میشه ومدارکش سریع فراهم میشه .دوم فرودگاهبه دلایل امنیتی حاضر به قبول این سکوت نمیشه.
پیروز باشید
چهار‌شنبه 30 مرداد 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.